پایان شرط بندی 25 ساله بر سر منشاء «آگاهی»/ یک- صفر به نفع فیلسوف!

یک دانشمند عصب شناس با یک فیلسوف در سال 1998 بر سر این موضوع که 25 سال بعد محققان درخواهند یافت که مغز چگونه «آگاهی» کسب می کند، شرط بندی کرد که اینک در سال 2023، بازنده شرط بندی اعلام شد.

پایان شرط بندی 25 ساله بر سر منشاء «آگاهی»/ یک- صفر به نفع فیلسوف!

به گزارش گروه ترجمه خبر فوری، نیچر در این زمینه نوشته است؛ شرط بندی 25 ساله در علوم عصب شناسی به پایان رسید. در سال 1998، کریستف کُچ، دانشمند عصب شناس، با دیوید چالمرز، فیلسوف، شرط بست که تا سال 2023، سازوکاری که از طریق آن سلول های عصبی مغز (نورون ها)، «آگاهی» در انسان را ایجاد می کنند، کشف خواهد شد. در 23 ژوئن امسال (3 روز پیش) هر دو دانشمند در نشست سالانه اتحادیه مطالعات علمی آگاهی (ASSC)، در نیویورک به صورتی عمومی اذعان کردند که مساله همچنان در حال تحقیق است و برنده آن شرط بندی 25 ساله، چالمرز است، یعنی هنوز آن سازوکار کشف نشده است.

چالمرز می گوید که این برنده شدنم، آخر داستان این موضوع علمی نیست و آن همچنان ادامه دارد. او در توضیح آگاهی اظهار داشت: آگاهی همه آن چیزی است که هر فردی تجربه می کند از آنچه انسان حس می کند تا مزه ها و شنیدنی ها. همچنین آگاهی، به زندگی ما معنا و ارزش هایمان را می دهد. اینکه آگاهی در انسان چگونه پدید می آید پیشتر به عنوان رازی فلسفی مطرح شد که امروز تلاشها برای پاسخ به این راز در حوزه علم نیز صورت می گیرد.

آنچه کُچ را به حل زودتر مسئله آگاهی و منشاء نورونی آن در 25 سال پیش امیدوار کرده بود، فناوری هایی چون (fMRI) بود که با آن می شد تغییرات بسیار کوچک فعالیت های مغزی را رصد کرد. همچنین، اپتوژنتیک که بوسیله آن دانشمندان می توانستند مجموعه های خاصی از نورونها را در مغز برخی حیوانات همچون نخستی های غیرانسانی، تحریک کنند و بدین ترتیب امیدهای تکنیکی برای حل راز آگاهی بیشتر شده بود.

البته در سالیان اخیر نظریات گوناگونی درباره آگاهی ارائه شده اند که کُچ و چالمرز، هر دو در بررسی آنها نقش داشته اند. از جمله تئوری IIT که در آن آگاهی نوعی «ساختار» در مغز است که بوسیله نوع خاصی از ارتباطات نورونی شکل می گیرد که در طول رخ دادن یک تجربه مشخص (مثلا نگاه کردن به یک تصویر)، فعال می شوند. این ساختار احتمالا در پشت مغز در قسمت کورتکس عقبی قرار دارد.

از سوی دیگر تئوری متفاوتی هم هست با نام GNWT که به طریقه دیگری آگاهی را تحلیل می کند. در این نظریه، آگاهی هنگامی بوجود می آید که اطلاعات در مناطقی از مغز از طریق شبکه ای گسترش می یابند. این انتقال ها در ابتدا و انتهای یک تجربه، رخ می دهند و جلوی مغز قسمت پیش پیشانی کورتکس را درگیر می کند.

البته این تئوری ها هنوز فاصله زیادی تا پذیرفته شدن نهایی دارند و نیاز به شواهد بسیاری برای اثبات اینکه تا کجا و چه محدوده ای کاملا درست اند، دارند و تحقیقات با شدت در حال انجام است؛ برای رسیدن به جواب درباره سوالی به عظمت «آگاهی چیست؟»

اگرچه کُچ درباره شرط بندی خیلی مایل نیست خود را شکست خورده بداند، اما روز قبل از نشست ASSC، یک جعبه شراب پرتغالی به نشانه تعهدش به شرطی که گذاشته بود، آورد و گفت: شاید بتوان یک شرط 25 ساله دیگر گذاشت چون فناوری بهتر شده اما شاید دیگر عمرم قد ندهد!

مترجم: امین پاکزاد

منبع: خبر فوری
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 6
  • ناشناس
    3

    برو بابا
    لعنتی بیا با من شرط بندی کن که تا ۲۵ سال دیگه
    سکه میشه یک میلیارد

    نظرات شما -
    • من
      2

      تا 25 هفته ی دیگه البته.

  • ناشناس
    0

    آیا حیوانات هم میتوانند به آگاهی برسند؟؟؟؟

    نظرات شما -
    • ناشناس
      1

      حیوانات کاملا اگا هند. احساس دارند محبت می کنند خشونت می کنند انس می گیرند و ......در این امور تفاوت عمده ای با نسان که خود نوعی حیوان است ندارند.

  • غلامحسین حسن زاده طوفال،
    0

    با عرض سلام ،
    من در همین جا اعلام می کنم که آگاهی کاملا شناخته شده است در نزد من وان رادبگونه ای که تمام دانشمندان دانش الکترونیک وکامپیوتر وروباتیک حتی عصب‌شناسان وهم اهل فلسفه آن را تایید کنند اعلام می کنم، آگاهی همان بخش جمع بندی ونتیجه گیری در سازمان پردازش اطلاعات بیولوژیک درون هست این بخش در انسانهای تکامل یافته زندگی اجتماعی بوجود می آید وتکامل می یابد، انسان یک سازمان پردازش اطلاعات بیولوژیک است که دقیقا مانند همین سیستم های پردازش اطلاعات در دنیای الکترونیک وکامپیوتر وروباتیک عمل می کند فقط تفاوتی که دارد این است که این سازمان درون می تواند طبق نیاز ما هر نوع سیستمی را که لازم باشد از همان سلول‌های بنیادین در وجود ما بسازد، این سازمان پردازش اطلاعات بیولوژیک همراه وهمزمان با رشد و تکثیر سلولی بوجود می آید پروسه بوجود آمدن این سازمان پردازش همان پروسه لزوم ایجاد بخش های مدیریتی در یک سازمان هست،ودقیقا همین گونه هست،تا وقتی که اندیشه تشکیل یک شرکت یا یک سازمان در مغز یک فرد یا یک سلول قرار دارد هیچ گونه بخش مدیریتی وجود ندارد از یک سازمان که قرار هست بوجود آید ولی به محض وارد عمل شدن فرد یا سلولی که آماده تشکیل یک سازمان هست شرو ع به ساختار گذاری کند لزوم تفکیک وظایف یا وبخش های تعیین وظیفه ها که بنیان تشکیل بخش مدیریتی هست بوجود می آید. همین روال در پروسه تکامل سازمان این بخش هارا هم همزمان تکامل میدهد تا نهایت تکامل آن، بخش جمع بندی یک یخش تکامل یافته در یک سازمان هست که اطلاعات کامل را از تمام سازمان در سوی اهداف آن دریافت وتجزیه وتحلیل می کند ونتیجه گیری می کند راهبردهایی را که در برابر هر مورد لازم است انجام شود ما به این سیستم آگاهی یا خودآگاهی می گ ییم. این آگاهی در نتیجه تجزیه وتحلیل های انبوه بگونه مداوم در یک سازمان وجود پیدا می کند،وهمه این ها روی ما انسانها فقط در همین سطح زندگی اجتماعی بوجود می آید در هیج کجای نظام هستی هوش وهوشمتدی مانند این سطح زندگی اجتماعی وجود ندارد ،واحساس کار کیهان بر محور عمل وعکسالعمل کار می کند این ها که ما در سطح زن گی اجتماعی حاصل کرده ومی کنیم در هیج نقطه ای از هستی وجود ندارد واگر ما هم در زندگی اجتماعی واقع نمی شدیم هیچ تکاملی بیشتر از حیوانات مجرد بدست نمی آوردیم، همه چیز در همین زندگی اجتماعی بوجود آمده است حسن زاده

    نظرات شما -
    • الف
      0

      من دقیقا متوجه صحیتهای آقای طوفال نشدم.همه چی به هم ربط داده شده بود.اولین مرحله انتشار فکر اینه که اون رو منظم و با مقدمه و موخره بگیم و الا میشه مشتی از کلمات که فقط گوینده اش میفهمه

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    اخبار سایر رسانه ها