جنگی سیاه به نام جنگ روانی + معرفی شیوهها و اهداف
جنگ بخودی خود واژه ای سرخ رنگ است که خون و خون ریزی و کشتار عده ای بی گناه را در ذهن انسان تداعی می کند اما از در این بین نام جنگی بگوش می رسد به نام جنگ روانی.
جنگ بخودی خود واژه ای سرخ رنگ است که خون و خون ریزی و کشتار عده ای بی گناه را در ذهن انسان تداعی می کند اما از در این بین نام جنگی بگوش می رسد به نام جنگ روانی.
جنگی که شاید در دسته کثیف ترین و بی انصافانه ترین جنگ ها محسوب شود و واژه ای کاملا سیاه رنگ است.
جنگی بدون خون و خون ریزی که روان انسان ها را هدف قرار داده و سبب نابودی و از بین بردن طرف مقابل می شود.
اما این جنگ سیاه ؛ جنگ روانی از کجا بوجود آمد و چه شیوه هایی برای خود دارد؟!
باشگاه خبرنگاران جوان قصد دارد تا شما را در این مطلب با پاسخ این سوال آشنا نماید پس اگر می خواهید هیچگاه درگیر چنین جنگی نشوید این مطلب را از دست ندهید.
جنگ روانی یعنی چه؟
جنگ روانی یعنی استفاده از روشها و تاکتیکهایی که به تضعیف روحیه نیروهای دشمن و نتیجتاً سلطه بر آنان و تقویت روحیه نیروهای خودی و در نهایت کسب پیروزی با حداقل تلفات بیانجامد.
پیروزی در صحنه جنگ صرفاً با برتری نظامی به دست نمیآید بلکه آنچه که در کنار سلاحهای نظامی پیروزی را تضمین میکند برتری روحیه است.
تاریخچه جنگ روانی
جنگ در معنی منحصربهفرد خودش دارای دو گونهاست:
جنگ فیزیکی
جنگ روانی (عصبی)
جنگ فیزیکی امری کاملاً شناخته شدهاست و لازم نیست در موردش بیش تر گفته شود ولی معنی جنگ روانی در دیدگاههای بسیاری از مردم ناشناخته ماندهاست. تاریخچه جنگ روانی را میتوان به سالها پیش و تمدنهای اولیه یانسان بازگرداند. به زمان جنگها و مبارزات قبایل و افراد با یکدیگر که علاوه بر عملیات جنگیدن (فیزیکی) از اداها و نمودهای خاصی نیز برای ترساندن حریف استفاده میکردند.
بی شک بشر این فن را از طبیعت عاریه گرفته و به گسترش آن پرداختهاست. طبیعت که شامل موجودات غریزی پیرامون انسان میشود، با به کاربردن قوانین ساده در دل همدیگر رعب و وحشت ایجاد میکردند تا از نابودی خود جلوگیری کنند. جنگ فیزیکی و روانی در بیشتر جنبهها با هم تفاوت دارند ولی در کل اگر بخواهیم آنها را درست بررسی کنیم، جنگ روانی و جنگ فیزیکی در وجود دشمن با یکدیگر یکسانند.
زیرا وجود دشمن (همان نابودکنندهٔ طبیعی) موجبات انسجام گروه یا دستهها را فراهم میکند تا در برابر دشمن فرضی ایستادگی کنند؛ ولی در کل جنگ روانی بخشی از جنگ فیزیکی میباشد.
آشنائی انسان با پدیده اثرگزاری روانی و کاربرد آن در عرصههای مختلف زندگی، بویژه در جنگها و فعالیتهای سیاسی، درتاریخ کهن بشر ریشه دارد. «لاین برگر» پیشینه جنگ روانی را در 1254 سال قبل از میلاد در جریان جدالهای «کیدون» در برابر «میدیانیتها» ذکر میکند. نخستین کسی که اصطلح جنگ روانی را بکار برد مورخ و تحلیلگر نظامی بریتانیایی بنام «فولر» بود که در سال 1920م چنین اصطلاحی را وارد فرهنگ لغات کرد. این اصطلاح در ژانویه 1940م برای اولین بار وارد ادبیات آمریکا شد و اولین بار در پیوست فرهنگ بینالملل «وبستر» بکار رفت.
«رونالد پروس» 18 واژه معادل برای جنگ روانی ذکر کرده که گروهها و افراد مختلف بکار میبرند. برخی از آنها عبارتند از: جنگ افکار، جنگ اعصاب، جنگ سیاسی، جنگ تبلیغاتی، جنگ کلامی، مبارزه اطلاعاتی، جنگ کلمه و عقیده.
برخی جنگ سرد را نیز مرادف با این اصطلاح میدانند؛ اما گروهی این دو را متفاوت با همدیگر قلمداد کردهاند و قائلند که اگر تبلیغات برای پیشبرد عملیان نظامی باشد، جنگ روانی است و اگر برای پیشبرد اهداف سیاسی متکی به قدرت نظامی باشد، جنگ سرد است.
نمونههای تاریخی فراوانی در استفاده از این نوع جنگ وجود دارد. استفاده یونانیون از «اسب تراوا» در تصرف تراوا را میتوان از این جمله برشمرد. سازمانهای نظامی نیز بطور وسیع در جنگهای جهانی اول و دوم به شدت این جنگ را مورد استفاده قرار دادهاند.
رابطه جنگ روانی و عملیات روانی
جنگ روانی را اخص از عملیات روانی میدانند؛ چون عملیات روانی عبارتست از جنگهای روانی و دیگر فعالیتهای روانی و اعمال سیاسی، نظامی، اقتصادی و ابدئولوژیکی؛ که به منظور ایجاد زمینه مساعد در احساسات حالات و رفتار گروههای مورد هدف به منظور نیل به هدفهای ملی طرح ریزی و اجرا میشود.
اما جنگ روانی، اقدامات روانی به منظور نفوذ عقاید، احساسات و رفتارهای گروههای مورد نظر میباشد و اصولاً هدفهای ملی را در زمان جنگ، پشتیبانی مینماید.
شیوههای جنگ روانی
مفهوم جنگ روانی را میتوان در مورد کلیه روشها و وسایل بکار گرفته شده بر ضد فکر انسان بکار برد. برخی از روشها و مهارتهای جنگ روانی عبارتند از:
تهدید
فریب
تکرار مطالب
شایعه
تحریف
سانسور خبری
بزرگنمایی مشکلات
تفرقهافکنی
ترور
تبلیغات
دادن اطلاعات ناقص
کوچک نمایی توانمندیها
عوامل مؤثر بر موفقیت جنگ روانی
برای این که جنگ روانی در یک جامعه مؤثر واقع شود، عوامل مختلفی لازم است؛ که میتوان برخی از مهمترین آنها را اینگونه برشمرد:
1. شناخت افراد مخاطب؛ برای کسب توفیق در إعمال جنگ روانی، لازم است ویژگیهای روانی و ذهنی مخاطب شناخته شوند؛
2. شناخت محیط پیرامون مخاطب؛
3. دوری جستن از طرح بحثهای انتزاعی و کلی؛ مانند مباحث سیاسی و ایدئولوژیکی.
جنگ روانی را اخص از عملیات روانی میدانند؛ چون عملیات روانی عبارتست از جنگهای روانی و دیگر فعالیتهای روانی و اعمال سیاسی، نظامی، اقتصادی و ابدئولوژیکی؛ که به منظور ایجاد زمینه مساعد در احساسات حالات و رفتار گروههای مورد هدف به منظور نیل به هدفهای ملی طرح ریزی و اجرا میشود.
اقسام جنگ روانی
عملیات مربوط به جنگ روانی، ممکن است کوتاه مدت یا دراز مدت باشد. انواع فعالیتهای کوتاه مدت آن موارد زیر را شامل میشود:
1. تبلیغات راهبردی؛
2. تبلیغات جنگی؛
3. نشر خبر؛
4. فریب دشمن؛
5. تبلیغات سری.
اعمال دراز مدت آن شامل نشر خبر به روش مستمر با استفاده از وسایل مختلف و با هدف کمک به سیاست خارجی دولت و بالا بردن شهرت و اعتبار آن و دستیابی به دوستی و تأیید میباشد.
اهداف جنگ روانی
«صلاح نصر» به نقل از کتاب «جنگ سیاسی راهنمای همزیستی رقابتآمیز» اثر جان اسکات؛ هدف اساسی جنگ سیاسی را ضعیف کردن دشمن و در صورت امکان، نابود کردن وی بوسیله مانورهای دیپلماتیک، فشار اقتصادی، ارعاب، خرابکاری، دادن اطلاعات درست یا نادرست و محروم ساختن دشمن از دوستان و حامیانش، میداند.
منبع: باشگاه خبرنگاران
728
جنگ روانی هست درسته اما جنگ اختلاس و دزدی و غارت و کم کاری و خیانت و اجنبی پروری مسیولین بسیار بسیار بسیار ....زیاد تر از جنگ روانی دشمن اثر مخرب دارد کشور روز به روز عقب می رود این دیگه جنگ روانی نیست