مکتب "گلامیسم" و "پاچه خاریسم"

حتما برای همه پیش آمده که گاهی اوقات در حین تورق صفحات مجازی و موبایلی، فرمایشاتی را از برخی اهالی متوهم و پرمدعای پرحاشیه از قشر مشعشع الفکر، می بینیم و می خوانیم که صرفا در آن افاضات، انتقاد و آیه ی نحس و مخالفت مشهود است.
این دانایان کل و انسانهای فهیم کهکشان راه غیر شیری، همه چیز را از قبل می دانند و با هر آنچه که در جامعه می گذرد، مخالف اند و حتی کسر شأن و جایگاه والامرتبه ی خود می دانند که با مسئول و یا غیرمسئولی بنشینند و گفتگو فرمایند!
چنین مطالبی بنده را به یاد شخصیت "گلام" می اندازد!
همان مرد کوتوله ی کلاه به سر در کارتون "گالیور" با آن چهره ی درهم و اخمو که "من می دونم" و "کارمون تمومه" ورد زبانش بود!
البته "گلام" بنا به شرایط کارتونی و داشتن دوستانی پرکار و جذاب چون "گالیور" و "ایگل" و "فلرتیشیا"، دوست داشتنی می نمود و مخاطب آن دوران می دانست که علی رغم حرفهای "گلام"،همواره دوستانش بر مشکلات پیش آمده، فائق خواهند آمد.
اما متأسفانه "گلام"های موجود در حوالی ما که اصالتا موجوداتی فرا زمینی هستند و افتخار همنشینی به ما در روی زمین را -با بسی منت- داده اند، تأثیرات مخربی در روند پیشرفت و حرکت رو به جلوی جامعه خواهند گذاشت، خصوصا دنیای امروز که سرعت انتقال اطلاعات و تفکرات و یا توهمات ذهنی در آن، ثانیه ای و لحظه ایست!
به عقیده ی من "گلام"های امروزی دو گونه اند; یا واقعا بدبین و ترسو و متوهم اند و یا دارای عقده هایی هستند که نیاز به دیده شدن -به هر شکلی- دارند و صرفا قصدشان ایجاد دست انداز است به گونه ای که خود در کانون توجه قرار گیرند!
که البته در هر دو صورت نیاز به روانشناسی و روانکاوی دارند!
"گلامیست"ها نه تنها خود قائل به نشست با مسئولی حکومتی نیستند، بلکه هر فردی که بنا به هر دلیلی با مسئولی می نشیند را نیز مورد حمله و نقد تند قرار می دهند!
در مقابل تفکر "گلامیسم"، تفکری شگرف به نام "پاچه خاریسم" وجود دارد که تأثیر گذاری آن نیز بر روند پیشرفت جامعه در جهت عکس، اما هم تراز "ایسم" ابتدایی می باشد!
تفکرات مافوق بشری در مکتب "پاچه خاریسم" نیز به وضوح دیده می شود و اهالی این "ایسم" نا محترم نیز چنان "ایسم" غیر قابل احترام قبلی، خود را یک سر و گردن از متن جامعه بالاتر می دانند و تفکرات مکتب خود را می ستایند. تفکراتی که قائل به وجود ژن برتر و فرازمینی در آنها است و لذا این دسته از عالیجنابان، به دلیل فهم و درک خاصی که از صاحبان کرسی های سیاسی دارند، می توانند با نزدیک کردن خود به آنان، هر آنچه که دیگران از سر بی عرضه گی خود، ندارند را به دست بیاورند!
"گلامیست" ها اهل نقد اند و غالبا با انتقادشان، موانعی محکم و سترگ را در مسیر حرکتهای سازنده ی احتمالی جامعه قرار می دهند!
نقد سازنده که تؤام با ارائه ی راهکار باشد، قابل تقدیر است، اما متأسفانه غرضمندی و سوء نیت در برخی منتقدان جناحی و گروهی این مکتب، کاملا واضح و ملموس است!
"پاچه خاریست" ها دقیقا در نقطه ی مقابل قرار دارند و چنان دست در دستهای پنهان اهالی قدرت دارند که گویی وجب به وجب شهر و کشور از آن آنان است!
اتفاقا گروه دوم نه تنها اهل نقد بر سیاسیون نیستند، بلکه کاملا همراه و راز نگه دار اهالی قدرت اند.
دلواپسی یکی از اصول مکتب "گلامیسم" است که بدین جهت گه گاه از آنان به "دلواپسان" نیز تعبیر می شود ودر واقع این نام، همان واژه ی ایرانیزه شده ی "گلامیست"ها است.
با وجودیکه "پاچه خاریست"ها می دانند سیاستمدار دوستی ندارد و اطرافیانش را یا دشمن می شمارد و یا نردبان ترقی; بنا بر ایدئولوژی فراکهکشانی خود، "بله،چشم قربان"گو هایی قابل و متعهدند و با به دست گرفتن پست پرچمداری مسندنشینان، ضعف و عقده های حقارت و خفت خود را پوشش می دهند و اتفاقا از این راه به پیشرفت و توسعه در عرصه ی کاری و خانوادگی نیز دست یافته اند!
وابستگان مکتب "پاچه خاریسم" غالبا یا چنان زبل و زرنگ اند که به دنبال منافع شخصی هستند و یا با نگاهی پوسیده و ایده آل گرا، به زعم خود به دنبال اصلاح امور اند! که شوربختانه در هر دو صورت، جامعه را آماده ی پرداخت تاوان اندیشه های مخوف و برتر از نگاه خود می کنند.
در این مکتب معمولا جربزه ای که بتواند فردی را به سبب شایستگی بستاید و سپس در صورت بروز خطا و اشتباه وی را بی ترس و واهمه نقد کند، وجود ندارد و اصولا مفهومی ندارد!
می توان عامل ضربات عمیقی که بر جامعه ی امروز ما در عرصه های فرهنگی و اقتصادی و غیره وارد شده است را بیشتر از هر حزب و گروه و چپ و راستی، بروز و ظهور همین دو مکتب "هنری-فلسفی-عشقی-خانوادگی" دانست!
با نگاهی اجمالی به دوستان و یاران دور و بر خود، اهالی این مکاتب عمیق و خارق العاده را خواهیم دید و شناخت. حال اینکه طلبه ی پوشش خرقه ی آنها هستیم یا خیر،می تواند در سرنوشت آیندگانمان تأثیرگذار باشد.
سیدمحسن مرعشی مرزنگو
"گلامیست" ها اهل نقد اند و حال آنکه "پاچه خاریست" ها، همراه و راز نگه دار اهالی قدرت اند!

35