روانپزشک و دبیر کمیته روانپزشکی اجتماعی انجمن روانپزشکان:
فقر، برخی را روانه آسایشگاه روانی کرد/ افزایش بیماریهای اعصاب و روان
دبیر کمیته روانپزشکی اجتماعی انجمن روانپزشکان میگوید: در سه سال اخیر شوکهای اقتصادی زیادی داشتیم که هرچه میگذرد نتایج آن را بیشتر میبینیم. فقر و نابرابری میتواند سلامت جسم و روان را به شدت تحت تاثیر قرار دهد.
یکی کارتنخواب بوده و یکی بیکار. گاهی راه میروند و گاهی به نقطهای خیره میشوند. گویی در دنیای دیگری هستند و آنجا آرامترند. بیمارانی که مشکلات مالی راهشان را به بیمارستان روانی رسانده. در ساختمانهایی با حصار و قفلهای بسیار و به دور از هیاهوی شهر.
زخمی که سر باز میکند
همین اجاره خانهها و نداشتن قدرت خرید، زخمی است که روزی سر باز میکند و ممکن است برخی را تا پای سکته و بیماریهای روانی بکشاند. به برخی شوک وارد میشود و برای برخی آرام آرام اختلالاتی ایجاد میشود. سرانجامٍ برخی بستری در بیمارستان است و آنطور که پزشکانشان میگویند گاهی آنقدر دارو میخورند که مانند یک جسم بیحرکت میشوند.
ایرج یکی از کسانی است که در بخش روان یکی از بیمارستانهای تهران بستری است. خودش میگوید حالم خوب است اما پزشک معالجش این حرف ایرج را تائید نمیکند.
۶۴ سال دارد و سه هفتهای میشود که در بخش روان بیمارستان بستری شده است. با جملههای کوتاه حرف میزند و بین هر کدام به فکر فرو میرود. گاهی میان جملههایش میگوید: «سوالت را دوباره پبرس، یادم نیست چی پرسیدی.»
مشکلات مالی، اضطراب شدیدی برایش ایجاد کرده. بیخوابی دارد و بعضی از اتفاقات را به صورت مقطعی فراموش میکند. کمی زمان میبرد تا یادش بیاید.
یک پسر ۳۳ ساله و بیکار دارد. بازنشسته است. اجاره خانهاش دو میلیون و ۵۰۰ هزار تومان شده و پرداخت آن برایشان سخت است. با اضطراب میپرسد هزینه بیمارستان را بیمه میدهد؟ همین که پزشکش میگوید نگران نباش بیمه پرداخت میکند، ساکت میشود.
امیر هم یکی دیگر از بیمارانی است که مشکلات مالی نقش زیادی در بستری شدنش در بیمارستان روانی داشته است. بیهدف راه میرود. تلفنی که در سالن بخش است را برداشته، شمارهای نمیگیرد و دوباره سر جایش میگذارد. انگار یادش میافتد کسی آنسوی خط منتظرش نیست.
۳۱ سال دارد و میگوید: «پدرم فوت کرده است. از سال ۹۶ بیکارم و هزینه خوراک و لباسم را برادرم پرداخت میکند. بیمه این یکی دو ماه را برادرم از داییام قرض گرفته. راستش فکر و خیال مالی ولم نمیکند. صداهایی هم میشنوم که میگویند از اینجا برو، میترسم.» میان حرفهایش بارها عذرخواهی میکند و میگوید خودم را گناهکار میدانم.
پزشک امیر از شرح حال او میگوید: «توهم، دلشوره و اضطراب دارد. بیشتر اوقات خواب است آنقدر که دارو میخورد. داروها را قطع کند بیماریاش بر او غلبه میکند.»
یکی دو بیمار دیگر هم معرفی میکند و میگوید مشکلات مالی تاثیر زیادی در وضعیت فعلی آنها داشته است. شاهرخ یکی از آنهاست که ۳۳ سال دارد و بیکار است. از حمایت مالی خانوادهاش هم خبری نیست. کم کم به سمت اعتیاد کشیده شد. خودش هم میگوید: «این اواخر برای خرج زندگی و موادم دزدی هم میکردم.»
آن یکی بیمار کارتنخواب بوده و حالا اینجا بستری است. کنارش که بنشینید درباره نظریههای فروید مسلط حرف میزند. هنوز حالش خوب نشده اما خودش میگوید: «دلم میخواهد از این قفس خارج شوم.» پزشکش میگوید حالش خوب شود هم جایی ندارد برود، دوباره به خیابان و پارک برمیگردد.
اگرچه بیماران دیگری برای اسکیزوفرنی و سایر بیماریهای روان اینجا بستری هستند اما به گفته پزشکان عامل اصلی بستری شدن این چند نفر، مشکلات و مسائل مالی است. آنطور که یکی از این پزشکان میگوید زخم اصلی این بیماران مشکلات اقتصادی است. بیمارانی که یا بیکار هستند یا میزان درآمد آنها آنقدر کم است که نمیدانند با این درآمد اجاره بدهند یا خرج خورد و خوراکشان را بدهند و یا بدهیهایی که بالا آوردهاند.
برخی اکنون بین ۱٫۵ تا ۳.۵ میلیون تومان حقوق میگیرند. اما بر اساس گزارش سازمان تامین اجتماعی، متوسط خط فقر در سال ۱۴۰۰ حدود هفت میلیون تومان در ماه است. البته این رقم در شهرهای بزرگتر، بیشتر هم میشود.
تاثیر فقر روی روان و جسم افراد
رضا شیرالی، روانپزشک و دبیر کمیته روانپزشکی اجتماعی انجمن روانپزشکان میگوید: «باید توجه داشت که سلامت روان توسط چه عواملی میتواند مختل شود. برخی از بیماریهای روانپزشکی میتواند ژنتیکی باشد. همچنین تجربیات فرد در دوران ابتدایی زندگی نیز در شکلگیری شخصیت فرد اثر دارد. این موارد خارج از کنترل فرد است، اما مسائلی هم در اجتماع شکل میگیرد که سلامت روان را تحت تاثیر قرار میدهد.»
او درباره میزان جدی بودن اثر فقر روی روان افراد میگوید: «فقر و نابرابری میتواند سلامت جسم و روان را به شدت تحت تاثیر قرار دهد. در کنار فقر باید ببینیم آیا این بحران همه اقشار جامعه را در برگرفته است و یا قشر خاصی را. در آنصورت بحث نابرابری هم به میان میآید.»
این روانپزشک ادامه میدهد: «افراد باید علائم ابتدایی بیماریهای روانپزشکی را بشناسند و به موقع به پزشک مراجعه کنند تا از پیشرفت آن جلوگیری کنند. اگر فرد بیش از دو هفته به طور دائم احساس غمگینی و اضطراب داشته باشد و این حالتها روی زندگی او اثر بگذارد (مثل ارتباطات فردی) باید این علائم را جدی گرفت.»
افزایش بیماریهای روان طی سه سال اخیر
شیرالی در ادامه از افزایش مراجعات بیماران روان به روانپزشکان میگوید: «در سه سال اخیر شوکهای اقتصادی زیادی داشتیم که هرچه میگذرد نتایج آن را بیشتر میبینیم. در این مدت ابتلا به بیماریهای روان، مراجعه و شکایت مردم از مسائل اقتصادی بیشتر شده است.»
او با بیان اینکه برخی نیز اقدام به خودکشی میکنند، ادامه میدهد: «میزان خودکشی در کشورهای دیگر با بحرانهای اقتصادی بالا میرود. در ایران هم یا این اتفاق افتاده یا باید منتظر این نتایج باشیم. در کشور ما به دلایل فرهنگی و حتی مسأله بیمه، خانوادهها خودکشی را با نام دیگری عنوان میکنند. چون بعضی از بیمهها هزینه فردی که خودکشی کرده را پرداخت نمیکنند، بنابراین خانوادهها ترجیح میدهند با عنوان مسمومیت فرد را بستری کنند.»
آمار دقیقی از میزان خودکشی و علت آن در کشور نداریم اما آنطور که فروردین ماه خبرگزاری رکنا نوشت تنها در یک روز ۸۴ نفر در تهران اقدام به خودکشی کردند که ۱۰ نفر از آنها فوت کردند. البته این آمار عجیب را هیچ مرجع رسمی تائید نکرده است.
همچنین سال گذشته نیز اعتماد به نقل از یک منبع آگاه نوشت: «در هشت ماه نخست سال ۱۳۹۸، تعداد کل قربانیان خودکشی در کشور ۳ هزار و ۴۴۴ نفر بوده است، اما این آمار در مدت مشابه سال ۱۳۹۹ با ۴.۲ درصد افزایش به حدود ۳ هزار و ۵۹۰ نفر رسیده است.»
گفتنی است پیگیریها تا لحظه انتشار این گزارش برای آمار خودکشی از وزارت بهداشت بینتیجه ماند.
دبیر کمیته روانپزشکی اجتماعی انجمن روانپزشکان در پایان میگوید: «به نظر میرسد وزرات بهداشت به اندازهای درگیر مسائل کرونا شده که سلامت روان افراد را فراموش کرده است. در شرایطی که بیماریهای روان تحت ثاثیر مسائل اقتصادی و کرونا به شدت رشد داشت.»
آنچه مشخص است بالا رفتن هزینههای زندگی و تاب نیاوردن برخی از مردم زیر بار این هزینههاست. یکی کارش به فشار خون بالا و سکته میرسد و یکی گوشه بیمارستان روان دور خودش میچرخد و آن یکی خودکشی را انتخاب میکند.
منبع: تجارت نیوز
66
احسن
اقای روان پزشک،زندگی انسانی یعنی انتخاب واراده،همه ما مدام درحال انتخاب راه وتشخیص هستیم،بستگی داردکه چگونه بفهمیم تا انتخاب درست داشته باشیم.شما و حتی کسی نمیتواندبرای هرکسی دیگر تصمیم به انتخاب بگیرد مگرطرف به درستی انتخاب شما تفاهم داشته باشد که ان هم بدون چالش نخواهدبود، فقط درست تر این است که راهنمایی بدون مکرکنید تا درانتخاب راه خود به چالش ضدمکردچارنشوید.چون جهان بازتاب تصورات ذهن هرشخص به خود اومیشود.فریب تصورات ذهن خود را بدون اگاهی از تصورات ذهن دیگران رانخورید.
لعنت به فقر و عامل فقر
خداوند عاملان عامد یا غیر آن را بخاک سیاه بنشاند....