شیکپوشی بلوچها و پایبندی به عروسیهای 8 مرحلهای !
فرهنگ خاص مردم بلوچ که عروسیشان3 روز طول میکشد.
سیستانوبلوچستان عزیزبا همه مردم قهرمان و دوستداشتنیاش، دومین استان پهناور ایران است که خاستگاه نخستین تمدنهای پیشرفته بشری و کانون اجتماعات شهرنشینی بوده است. این سرزمین عجیب و پررمز و راز، قصههای بسیاری را از روزگاران بسیار گذشته در دل خود دارد. درباره اهمیت سیستانوبلوچستان خوب است بدانیم که فردوسی نامدار، پهلوانان خود را از آن خطه معرفی کرده است. نام قوم بلوچ در حکاکیهای هخامنشی یا در نوشتههای یونانی هم دیده میشود، نوشتههایی که به سالهای قبل از میلاد باز میگردد. سرزمین اقوام بلوچ در دوره قاجاریه به دو قسمت بلوچستان غربی و شرقی تقسیم شده که بخش شرقی آن در پاکستان قرار گرفته و بخش بلوچستان غربی هم درون مرزهای ایران و بخشهایی از استان سیستان و بلوچستان را دربرگرفته است. بیشتر از هر چیزی، باید اعتراف کرد که بلوچها بسیار مهماننوازند و گردشگرانی که پا به این خطه میگذارند و مهمان این قوم میشوند به مهماننوازی بیمانند آنها اشاره میکنند. در ضمن و به دلیل غنی بودن و اهمیت این فرهنگ، روزی به نام روز جهانی فرهنگ بلوچ در تاریخ نام گذاری شده است. فرهنگی که نه تنها در بخشهای پهناوری از سیستانوبلوچستان ایران بلکه در افغانستان و پاکستان نیز هنوز هم پابرجاست. در پرونده امروز زندگیسلام سعی میکنیم تا شما را با گوشهای از فرهنگ غنی مردم بلوچ که در کشورمان زندگی میکنند، آشنا کنیم.
اقوام و زبان بسیار قدیمی بلوچها
طوایف بلوچ را بامری، یاراحمدزیی، گمشادزیی، شیرخان زیی، سمالزیی یا همان شهبخشی، میرمرادزیی، شیرانی، مبارکی و ... تشکیل میدهند که از لحاظ آداب و رسوم، تقریبا همه شبیه یکدیگر هستند و بیشتر به دلیل تفاوت در محل زندگی، اسم طوایفشان با یکدیگر متفاوت است. درباره زبان قوم بلوچ هم باید بدانید که برخی این زبان را برگرفته از زبان پهلوی میانه میدانند. حتی عدهای شباهتهای بین زبان مردم بلوچی را با زبان مردم کردی و گیلکی مقایسه کردهاند و آن را برگرفته از زبان پارتی میدانند. در هر صورت آن چه که قطعا همه محققان مطمئن هستند، ریشه بسیار قدیمی و اصیل زبان اقوام بلوچ است.
ورزشهای بومی بلوچی
مردم این خطه، بیشتر از هر چیزی به چوب بازی و شترسواری علاقهمند هستند. آنها بیشتر اوقات فراغت شان را با دو بازی پر میکنند و هیچ چیزی به این اندازه برایشان سرگرم کننده و جذاب نیست. برای انجام چوب بازی، دایره بزرگی از جمع بازیکنان تشکیل میشود و همراه با نوای ساز و دهل چوب بازی با حرکات آرام و منظمی آغاز میشود. به تدریج همراه با تندشدن آهنگ حرکات هم تندتر وتندتر میشود. در این حرکات بازیکنان چوبهای خود را به هم میکوبند. کوچک ترین غفلت باعث اصابت چوب به بدن بازیکنان میشود. هر بازیکن دو چوب در دست دارد و با آهنگ دو قدم به جلو برمیدارد، یک قدم به عقب برمیگردد و یک بار به دور خود میچرخد. وقتی بازیکن دو قدم جلوتر میرود، باید چوبهای خود را به صورت ضربدر در مقابل صورت خود نگه دارد. هر بازیکن وقتی برمیگردد با بازیکن پشت سری خود نیز به بازی میپردازد. این بازی بر پایه مهارت و استقامت استوار است. همچنین شترسواری هم از جمله ورزشهای بومی و محلی بلوچستان است که به ویژه در شهرستانهای خاش و ایرانشهر رایج است و به مناسبتهای مختلف برگزار میشود. این ورزش هم نیاز به قدرت بدنی بالا و تمرکز زیادی دارد.
لباسسنتی بلوچ، گرانترین لباس سنتی ایران
لباس زنان و مردان بلوچی قدمتی بسیار دیرینه دارد. لباس به ویژه شلوار مردان بلوچ را به دوره پارتیان نسبت میدهند. لباس مردم غیور سیستانوبلوچستان فقط یک پوشش نیست بلکه این پوشش پشتوانهای به قدرت فرهنگ یکی از اصیلترین اقوام ایرانی را به دنبال دارد. مردم بلوچستان جزو معدود اقوام ایرانی هستند که به پوشش محلی خود پایبندند تا جایی که نخستین جذابیت گردشگران این منطقه سوزندوزی بلوچ و اولویت خرید مسافران، لباس های بلوچی و محصولات سوزن دوزی است. زنان بلوچ معتقدند لباسهای محلی مکمل شخصیت و نشانه بارز هویتی آنان است تا جایی که در فرهنگ عامه مردم بلوچستان پوشش خود نقش تعیینکننده و مهمی دارد و در مناسبات اجتماعی نیز این مهم مشهود است. لباس مورد علاقه زنان سیستانوبلوچستان، لباسی است که سوزندوزی داشته باشد. نگاهی به تاریخچه سیستانوبلوچستان نشان میدهد لباس زنان بلوچ، برگرفته از طرحهای اصیل ایرانی است. طرحهایی که درهم میآمیختند و حس شاعرانهای به این زنان زحمتکش میدادند. زنان بلوچ گرانترین لباسهای ایران را میپوشند. ابریشم سبز، قرمز، نارنجی و مشکی در سوزن وقتی با دست درهم میآمیزد، لباس دلخواهشان، آن هم با طرحهای اصیل ایرانی را میسازد. بهشدت پایبند به لباسهایی هستند که مادربزرگهایشان زمانی میپوشیدند و قبل از آنها مادربزرگ مادربزرگهایشان. با این حال، لباس بلوچها هم مردانه و زنانه دارد. لباس مردان بلوچ شامل مواردی است که در ادامه به آنها اشاره میشود: پاک(پوششی گرد که بر سر میبندند)، پاجامک(شلوار گشاد و چیندار بلوچی)، سرینبند(کمربندی است پارچهای برای شلوار)، سواس و پوزا(کفشی که با برگ خرمای وحشی میبافند)، کرو(جوراب پشمی برای زمستان) و ... .
8 مرحله عروسی بلوچها در 3 شب!
دست کم 8 مرحله از مراحل عروسی همچنان در میان بلوچها به اجرا درمیآید. گرچه اینک به واسطه تغییر وضعیت اقتصادی، مراسم 7 شبانهروزی عروسی بلوچی به برنامهای 3 شبانهروزی محدود شده اما هنوز پایبندی به سنتها در آن ملموس و مشهود است. در عروسی بلوچی سفره عقد و جهیزیه وجود ندارد و بلوچها معمولا در بهار ازدواج میکنند. به دلیل جذاب بودن و البته خاص بودن مراسم ازدواج بلوچی، کمی بیشتر درباره این 8 مرحله توضیح خواهیم داد.
گِندونِن | «گِند» در بلوچی به معنای دید و«نِن» نیز به معنای نشستن است. بنابراین، این عنوان بر مراسمی گذاشته شده است که در آن بزرگان خانواده پسر نزد خانواده دختر میروند و در مجلسی که گرد هم آمدهاند، موضوع علاقهمندی خانواده پسر به دختر آن خانواده را اعلام و خواستگاری را رسمی میکنند. سپس «حلقهکنان» که نوعی نشانگذاری بر عروس است نیز به اجرا گذارده میشود و خانواده داماد حلقه انگشتری به همراه ساعت و طلا به عروس هدیه میدهند.
هِبَرجنی| تقریبا به همان مراسم «بله برون» خودمان گفته میشود و اساس عروسی و زندگیمشترک در این مرحله بنا گذاشته میشود. به عبارت دیگر پس از خواستگاری در این مراسم پاسخ مثبت خانواده دختر اعلام و دیگر برنامهریزیها از اینجا آغاز میشود.
بربند مال| در مراسم بربندمال اقوام درجه یک دو طرف حضور دارند و به موضوع تعیین مهریه میپردازند. معمولا مهریه پول نقد است اما در مناطقی چون سرباز گاه دیده میشود که نخل خرما نیز به عنوان مهر عروس تعیین شده است. در خاش به سبب رونق دامداری، شتر و گاو نیز به عنوان تعیین مهریه مد نظر قرار دارند. یک رسم نیز در میان بلوچها این است که طلا را به عنوان مال عروس به داماد هدیه میکنند. این رسم با هدیه 20 مثقال تا 2 کیلو طلا به اجرا درمیآید. بر خلاف مهریه که در میان بلوچها نه کسی داده و نه کسی گرفته و حتی به هنگام طلاق نیز زنان معمولا مهریه خود را میبخشند، این طلاها را حتما رد و بدل میکنند.
جُل بندی| این مراسم بدین صورت است که اتاقی را برای استقرار عروس در نظر میگیرند و پارچه آذین شده را که جل خوانده میشود به دو سوی دیوار وصل میکنند و فضایی حائل را در یک اتاق به وجود میآورند که عروس باید تا زمان مراسم جایی پشت این جل دور از نظرها منتظر بماند. بلوچ ها معتقدند این رسم برای دور نگاه داشتن عروس از جادو و نظر بوده است. در فاصله جلبندی تا پایان مراسم عروسی، عروس را کسی به جز نزدیکان خاص و محرمان نمیبیند.
حِنا دوزوکی | همانطور که از عنوانش هم به ذهن متبادر میشود، گویا این مراسم به شکل دزدکی برگزار میشود! در این مراسم خانواده های دو طرف هرکدام روی سر داماد و عروس حنا میگذارند. فردای مراسم حنادوزوکی مراسم دعوت از اقوام و بستگان آغاز میشود. به طور معمول عدهای از زنان و مردان فامیل داوطلب میشوند و به سراغ دیگر بستگان در روستاها و آبادیها و همین طور شهرهای دیگر میروند. آنها در خانه بستگان را میزنند و چند دقیقهای درباره عروسی توضیح می دهند و سپس آن خانواده را دعوت میکنند. اگر به خانهای مراجعه شد و کسی حضور نداشت، دعوت کننده دو چوب را به شکلی خاص جلوی در خانه مد نظر قرار میدهد که در مراجعه صاحبخانه او متوجه شود کسی به قصد دعوت برای عروسی مراجعه کرده بوده و او نبوده است.
حِنا راستکی| به مراسم اصلی حنابندان اطلاق میشود. معمولا با ساز و آهنگ خاص همراه است و از این به بعد نبض کارها برای رسیدن به مراسم عروسی تندتر میزند. دعوتیها در این مرحله دیگر باید نهایی شده باشند. همه وسایل عروسی در این مرحله آماده است. حنابندان عروس و داماد شروع میشود ولی هرکدام جداگانه در محلی متفاوت. هرکدام از عروس و داماد توسط بستگان حنا گذاشته میشوند. معمولا دستها حنا بسته میشود. شب حنابندان را تا صبح بیدار میمانند و ولیمه عروسی را در همین شب تدارک میبینند و آشپزی برای مهمانان عروسی از این شب آغاز میشود.
سرآپی ومشاطه | در عروسی بلوچی عروس را نزد داماد نمیبرند و به اصطلاح «عروس کِشان» ندارند و در عوض این داماد است که نزد عروس میرود. معمولا با توجه به اهمیت آب در زندگی بلوچها و نقشی که در حیات برای آن قائلند و اهمیتی که در زندگی آنان دارد، قدیمترها داماد را به نزدیکترین قنات یا رودخانه جاری میبردند و در آن جا خانواده داماد او را در آب استحمام میکردند. امروزه نیز ابتدا داماد به سلمانی یا آرایشگاه میرود و سپس به رودخانه و قنات میروند و چند دقیقهای در آنجا توقف میکنند. برای مثال در ایرانشهر معمولا دامادها را به رودخانه دامن در شمال این شهر میبرند. در همین زمان نیز عروس را برای مراسم عروسی آماده میکنند. این قسمت را مشاطه میگویند که تغییر شکل یافته کلمه «مطاشه» به معنای آرایشگر و سلمانی در زبان عربی است. مشاطه بعد از آماده کردن عروس و آرایش او وقتی مراسم عروسی در حال آغاز است چیزی به عنوان هدیه میگیرد و نقاب از چهره عروس برمیدارد.
شب یکجایی| بعد از خوانده شدن خطبه عقد، عروس و داماد در خانه پدرزن یک جا میشوند و معمولا تا 4 روز در خانه پدرزن مستقر هستند. بدین ترتیب در خانه پدرزن زندگی خود را آغاز میکنند. بعد از مراسم شب یک جایی و در واقع روز بعد از عروسی مراسم «مبارکیان صبا» برگزار میشود که اقوام برای تبریک گفتن به عروس و داماد نزد آنان میروند. عروس و داماد نیز بعد از روز چهارم عروسی به خانه پدر داماد میروند و در آن جا مهمانی دیگری برگزار میشود.
از سوزندوزی تا سفالگری
از مهمترین صنایع دستی منطقه بلوچستان باید به رودوزی و بافتنی اشاره کرد. سوزندوزی یکی از مهمترین انواع رودوزی است و این صنعت دستی در تمام منطقه بلوچستان به جز چابهار که در آن ماهیگیری رواج دارد، دیده میشود. سوزندوزی به بلوچدوزی هم معروف است و سند هویت و موجودیت زنان بلوچ است یعنی اولین هنری که تمام زنان بلوچی آن را میآموزند، همین سوزندوزی است! بسیاری از گردشگران نیز هنگامی که به بلوچستان سفر میکنند، به دنبال خرید این لباسها هستند. نوع تزیینات روی لباسها، نشان دهنده نوع طایفه و قبیله در میان اقوام بلوچ بوده است و این تزیینات تنها برای زیبایی نیست! از صنایع دستی دیگر بلوچها، باید به سفالگری و شیشهگری اشاره کرد. مهمترین سازندگان آن در محدوده شهرستان سراوان به ویژه در روستای گلپورگان مشغول به کارند. مراحل ساخت این سفالها، بسیار ساده و سنتی انجام میشود و یکی از دلایل خرید این صنعت دستی توسط خارجیها، شیوه تولید به شدت سنتی آن است. شیشهگری در حوالی شهرستان سراوان، توربافی به شکل کاملا سنتی در نواحی ساحلی چابهار و جواهرسازی از دیگر صنایعدستی معروف بلوچستان است.
تنوع خیرهکننده غذاهای بلوچی
بعضی از شهرهای کشورمان به داشتن یک یا درنهایت دو غذای محلی معروف هستند اما ماجرای بلوچستان، خیلی متفاوت است. «بت» مخلوطی است از برنج، ماش و دیگر حبوبات به همراه روغن و ادویه که غذای عمده مردم بلوچستان است. «خوراک خرما» ترکیبی از خرما، نان، برنج و حبوبات مخصوص چابهاریهاست و نان بلوچی و آچار(نوعی ادویه) به عنوان غذاهای گیاهی در این منطقه صرف میشود. آبگوشت و بزقرمه (گوشت به همراه فلفل قرمز و دارچین و زردچوبه که در ظروف سفالی و به سبک غذاهای هندی پخته میشود) غذای معروف میرجاوهایها ست. ماهی نمک سود، غذای مخصوص نیک شهریهاست. «کلهجوش» در زاهدان طبخ میشود، کنک نوعی حلوا و ترکیبی از خرما، بادام، پسته و شیرخرما شبیه مسقطی و «شوده و ده» ترکیبی از خرما، کنجد، بادام و پونه در چابهار به عنوان غذاهای محلی مصرف میشود.
مشاهدات اختصاصی از سفر به بلوچستان
این قسمت از مطلب، گوشهای از تجربه نگارنده از مشاهداتش در سفر به این خطه و صحبت با اقوام بلوچ است
آداب مهمانداری| در بلوچستان اولین چیزی که برای مهمان میآورند، آب است که احتمالا به دلیل ارزش داشتن آن در نگاه آنهاست. همچنین در شمال بلوچستان گاهی به جز آب، دوغ هم نوشیدنی برای پذیرایی از مهمان در اولین لحظات حضورش است. در ضمن، مهمان که میآید فوری سفره میچینند و او را تنها میگذارند تا راحت باشد، به ویژه در جنوب بلوچستان خودشان بر سر سفره مهمان نمینشینند.
مراسم ختم| هنگامی که کسی فوت میکند، فرد متوفی را زود دفن میکنند و به علت گرمی هوا تشریفات کفن و دفن را ساده برگزار میکنند. حتی اگر فرد نیمه شب فوت کند، همان وقت او را دفن میکنند. خوردن غذای صاحب عزا برای بلوچها ناخوشایند است و اکثرا سعی میکنند که آن غذا را نخورند. همچنین دختران و نوعروسها به هیچ مراسم ختمی نمیروند. بلوچها معمولا چنین مراسمی را طولانی نمیکنند، لباس مشکی نمیپوشند و این جزو فرهنگ قدیمیشان است.
احترام زیاد به زنان| پدرهای بلوچ دخترانشان را بسیار دوست دارند و این دوست داشتن کاملا مشهود است. بلوچها برای زنان اهمیت زیادی قائلاند مثلا در یک اختلاف طایفهای، زنی که زبردست است پیش بزرگان میرود و گوشه چادرش را پیش آنها میگذارد یعنی به نوعی وساطت میکند تا غائله ختم به خیر شود. این کار در خیلی موارد جواب میدهد و مردها وقتی زنی از آنان طلب بخشش کند، گذشت میکنند.
زیورآلات بلوچ| دختران بلوچ گردنبندهای دست بافی به نام طوق که بسیار زیباست به گردن میآویزند. طوقها معمولا با دستبند، گوشواره و پابند هم نقش است. کید، شمس، سربند، باری، چلمب و ... از معروفترین زیورآلات زنان بلوچ است.
منبع: خراسان
70