سوداگری در طب زنان
در این مقاله سعی میکنم تا خوانندگان و بانوان گرامی را با سودجوییها و طبابتهای مغرضانه آشنا کرده و خاطرنشان کنم که بهترین راه برای جلوگیری از این قبیل اعمال، افزایش آگاهی عمومی و اطلاعرسانی میباشد.
روزانه صدها و بلکه هزاران زن به درمانگاهها، بیمارستانها و مطبهای شخصی سطح شهر مراجعه میکنند تا به دلیل بیماریهای خاص زنان و یا حاملگی و پیامدهای آن ویزیت شوند. متخصصین محترم زنان، ماماهای عزیز و پرستاران دلسوز، همگی میکوشند تا به نوبه خود از معضلات بیماری در این گروه کثیر بکاهند. متاسفانه در این میان، عدهای نه چندان اندک، سودجو و فرصتطلب در کسوت متخصص یا ماما سعی بر این دارند تا از راه عملهای غیر ضروری یا درمانهای غیر علمی و چه بسا مضر، نظر تعداد بیشتری از بیماران را به خود جلب کرده و کسب درآمد کنند.
الف) تعیین جنسیت
مورد نخست که بسیار هم شایع گردیده، پیشنهاد تعیین جنسیت جنین از ابتدای شکلگیری و یا حتی قبل از لقاح است. آنچه متاسفانه برخی متخصصین نیز به آن تأسی میکنند، زمانبندی نزدیکیها، خوردن غذاهای خاص، پرهیز از برخی غذاهای دیگر، ورزش و مصرف مقدار زیادی از مکملهای ویتامینی میباشد. موضوع به جایی رسیده که برخی مدعی تعیین جنسیت تضمینی نیز میشوند. لازم است که بانوان محترم آگاه باشند که تنها راه عملی و درست و علمی برای تعیین جنسیت، تکنیکPGD (pregestational diagnosis)s میباشد که تنها قبل از IVF و آن هم به دلایل خاص پزشکی انجام میشود. به عنوان مثال در خانوادهای که یک بیماری ژنتیکی تنها در فرزندان پسر آن خانواده دیده میشود، قبل از PGD،IVF انجام میشود و تنها گامت دختر در رحم مادر کاشته میشود تا از این بیماری مصون بماند. در غیر از این مورد تعیین جنسیت تنها بر اساس ژنتیک و تصادف است و در یک دوره زمانی خاص به صورت تصادفی، نیمی از جمعیت نوزادان دختر و نیمی دیگر پسر خواهند بود. کروموزوم تعیینکننده جنسیت جنین، کروموزوم Y است که در مرد وجود داشته و حضور آن متضمن حضور پسر است و عدم حضور آن، جنسیت دختر را باعث میشود. پس بی دلیل نیست که در قرآن کریم نیز به این نکته اشاره شده است: «خداوند به هر کس که بخواهد دختر و به هر کس که بخواهد پسر میدهد». پس به طور خلاصه میتوان گفت:
هیچ یک از راههای پیشنهادی حتی به نام تضمینی، ضامن داشتن فرزند دختر یا پسر به دلخواه نمیباشد. مثالی ساده میتوان زد: یک متخصص یا ماما، به نام تعیین جنسیت تضمینی، از ده خانواده، هر کدام به فرض یک میلیون تومان دریافت میکند. بر اساس قوانین ژنتیک، نیمی از این تعداد به آنچه دوست دارند، میرسند، کاملا تصادفی! و نیم دیگر بر خلاف آنچه مایل بودند، نصیبشان میشود. نیم دوم پولشان را پس میگیرند و هیچ کاری هم از دستشان ساخته نیست و نیم اول راضی و خوشحال گمان میکنند که این معجزه را آن متخصص یا ماما باعث گردیده است، برایش تبلیغ هم میکنند و در این میانه از جهالت مردم، پنج میلیون تومان نصیب شخص مدعی مزبور شده است.
تعیین جنسیت بر اساس توارث کروموزوم Y از مرد است، لذا آنچه در عرف جامعه به نام زن پسرزا یا زن دخترزا نامیده میشود و متاسفانه مکررا به دعوا و جدایی هم میانجامد، مطلقا خرافات و ناشی از جهالت محض است. بسیار شاهدیم که خانوادهای با 3 یا 4 فرزند دختر، به دلیل واهی نداشتن پسر، و دخترزا بودن زن از هم میپاشد و یا منجر به گزینش همسر دوم یا صیغههای مکرر میشود.
این تصور که نام و آوازه کسی تنها با داشتن فرزند پسر باقی میماند نیز نوعی خودخواهی و توهم است که متاسفانه ریشه نه در اسلام که در سنتهای غلط عرب جاهلی دارد. خداوند به گرامیترین بنده خویش یعنی پیامبر اکرم، پسر نداد تا یادآور شود که نام ماندگار بر اساس کردار و منش خود اشخاص است و یک دختر، یعنی حضرت فاطمه زهرا (س) منشا برقراری ذریه پیامبر در سراسر گیتی گردید. در نزد خداوند، آرزوی داشتن فرزند سالم و صالح به مراتب شریفتر و بالاتر از آرزوی داشتن صرفا پسر یا صرفا دختر است.
تکنیک PGD در موارد ضروری و آن هم قبل از IVF نه IUI، میتواند تعیینگر قطعی جنسیت جنین باشد. این تکنیک بسیار گرانقیمت میباشد و بهتر است تنها در موارد خاص از جمله جلوگیری از بروز بیماری ژنتیک وابسته به جنس در خانواده مشخص به کار رود.
ب) سوزاندن، یخگذاری و یا شستشوی رحم
مورد دیگر که از سوی برخی از متخصصین و ماماهای محترم، مکررا دیده میشود، تشویق مبتلایان به عفونتهای رحمی یا زخمهای دهانه رحم، به سوزاندن، یخگذاری و یا شستشوی رحم میباشد که علاوه بر ایجاد ناراحتی، منجر به تحمیل هزینه قابل توجهی به بیمار میشود. اصولا هیچ نوعی از عفونت رحمی با شستشوی رحم امکانپذیر نبوده و در حضور تجویز آنتیبیوتیک مناسب، شستشوی رحم کاملا غیر علمی و بیدلیل میباشد. زخم دهانه رحم نیز از ترکیب دو باکتری به نامهای نایسریا گنوره و کلامیدیا به وجود میآید که همواره در کنارشان باید با باکتریال واژینوز نیز درمان شود. دو میکروب اول از انواعSTD میباشند، یعنی از طریق همسر بیمار به آنها منتقل گردیده و لذا لازم است در زخم دهانه رحم، حتما همسر بیمار نیز درمان کافی دریافت کند که شامل دو نوع آنتیبیوتیک میباشد و خانم نیز علاوه بر دو نوع آنتیبیوتیک فوق، درمان موضعی یا خوراکی باکتریال واژینوز را دریافت نماید. اینکه در تشخیص زخم دهانه رحم، بلافاصله به بیمار پیشنهاد یخگذاری شود، کاملا غیر واقع و غیر منطقی است و یخگذاری تنها در زخمهای بزرگ مقاوم به درمان لازم به انجام است، آن هم توسط کسی که روش آن را دانسته و آن را به درستی انجام دهد. در نتیجه پیشنهاد یخگذاری آن هم بلافاصله بعد از تشخیص زخم که تقریبا همیشه هم بدون درمان صحیح همسر شخص مبتلا انجام میشود، خود نوعی سوءاستفاده و کلاهبرداری محسوب میشود.
ج) حجامت یا طبسوزنی یا طبسنتی
اصولا حجامت یا طبسوزنی یا طبسنتی در بیماریهای خاص زنان جایی ندارند. متاسفانه گسترش روز افزون مشوقان این درمانها که حتی توسط برخی پزشکان عمومی هم صورت میگیرد، ایجاد مشکلات مالی و جسمی فراوانی برای بیماران مینماید و کمکم به موضوع نگرانکننده در طب زنان تبدیل شده است. لازم است بانوان محترم با داشتن مشکلی در خصوص بیماریهای زنان به متخصصین واجد شرایط مراجعه نموده و از مراجعه به سودجویان فوقالذکر بپرهیزند.
د) «شما کیست دارید!»
این جملهای است که تقریبا هر زنی را میترساند، خواه بیماریاش را توجیه کند و خواه نکند. متاسفانه به کار بردن روتین این جمله در مشاهدات سونوگرافیک به ویژه توسط برخی متخصصین زنان وسیلهای برای انجام عملها یا درمانهای کاملا غیرضروری گردیده است. خانمها باید بدانند که هر زنی در مقطعی از زندگی ممکن است دچار کیست شود، اما نه هر کيستی نیاز به دارو دارد و نه هر کيستی نیاز به عمل. در واقع اغلب کیستها به همان سادگی که آمدهاند، از بین میروند. کیستها در واقع دو دسته ساده و کمپلکس دارند. کیستهای ساده زیر
8 سانتیمتر، در سنین قبل از یائسگی و یا زیر 5 سانتیمتر، در سنین بعد از یائسگی نیاز به عمل جراحی ندارند و تنها باید پیگیری شوند. اغلب نیازی به درمان دارویی هم ندارند و اگر هم بسته به علائم بیمار، درمان مدنظر باشد، داروهای هورمونی با توجه به شرایط بیمار در کاهش اندازه کیست موثرند. کیستهای کمپلکس را به دلیل شک به بدخیمی باید نخست با بررسیهای شاخص توموری در خون بیمار و ام آر آى پیگیری و سپس عمل نمود و بر اساس جواب پاتولوژی، نتیجهگیری کرد. یک مشکل دیگر که به کرات دیده میشود، واژه کیستهای ریز است. در این حال به غلط به بیمار گفته میشود که تخمدان شما پر از کیستهای ریز است. این دارو را بخورید و دو ماه دیگر دوباره بیایید تا سونوگرافی شوید که ببینیم آیا کیستهای ریز از بین رفتهاند یا خیر. بیماری را دیدم که 9 بار سونوگرافی داخلی گردیده تا مثلا بررسی شود آیا کیستهای ریز آب شدهاند یا خیر. کیستهای ریز و متعدد در تخمدانها ممکن است یافتهای کاملا طبیعی و اتفاقی در سونوگرافی بوده و یا علائمی از بیماری هورمونی به نام PCO باشند. در هر دو حالت بیمار باید بداند که این کیستها از بین نمیروند و لذا این همه سونوگرافی بیمورد بوده و تنها لازم است علائم احتمالی آن درمان شوند. در صورتی که این کیستها در پریود بیمار اختلالی ایجاد نکرده باشند، بیماری محسوب نشده و تنها یک یافته عادی سونوگرافیک است و نیاز به هیچ درمانی هم ندارد. همچنین اطلاق واژه PCO به بیماری که این کیستها در سونوگرافی وی دیده شده، ولی مشکل پریود و پرمویی ندارد و در آزمایشات هورمونی هم اختلالی دیده نمیشود، کاملا بیدلیل است.
ه) عملهای بیدلیل فیبروم و ميوم
علت تعداد زیادی از عملهای بیدلیل زنان، وجود میوم یا فیبروم است. فیبروم نیز مثل کیست میتواند یافتهای کاملا اتفاقی در شخص بیعلامت بوده و یا علائم موجود را اصلا توجیه نکند، لذا در اغلب موارد، برداشتن آن هیچ دلیلی ندارد. از آنجا که فیبرومها پتانسیل بدخیمی بسیار اندکی دارند، ترساندن بیماران و عمل آنها به دلیل سرطانی شدن آن نیز غیر منطقی است. تعداد زیادی از فیبرومهای علامتدار نیز به درمانهای دارویی جواب میدهند و لذا آنها نیز معمولا نیاز به عمل ندارند.
نتیجهگیری
آنچه در هر رشتهای از پزشکی حرف نخست را میزند، وجدان کاری است.
فراموشی وجدان كارى متاسفانه به نحوی سودجویانه سلامت زنان را به خطر مىاندازد. از بانوان محترم تقاضا میکنیم تا آنچه خواندند را با همسایگان، دوستان و فامیل نیز در میان گذارند. هیچ چیز به اندازه افزایش آگاهی عمومی نمیتواند جلوی سوءاستفاده در طب زنان را بگیرد.
منبع: زندگی آنلاین
46