بحران ایزی لایف و آلزایمر در کمین جوانان ۱۴۰۰
تا سال ۱۴۳۵، یک سوم جمعیت ایران را سالمندان تشکیل خواهند داد، به مناسبت هفته سالمند، وضعیت اجتماعی ایران از این نظر را مرور کردهایم.
قَد رعنای دوران جوانیاش به عصایی چوبی تکیه داده. پاها به زحمت قدمهای پشتسر هم برمیدارند. سالهاست رنگ از موها، ابروها و ریشهایش رخت بربسته و جایش را به سفیدی داده. خطوط عمیق روی پیشانی حکایت از اخمهایی دارند که در همه این هفتادوشش سال گره بر ابروهایش انداخته.
خطوط ریز و درشت کنار چشمهایش هم تاثیر شادیهای همه این سالهاست. رگهای متورم سبز رنگ هم از خیلی وقت پیشترها جاخوش کردند تا همنوا شوند با چروکهای نشسته بر دستهایش. «الهی پیر شی، جوون» دعایی که بارها از موسفیدانی که حالا اسیر خاکاند، شنیده بود. هیچگاه باور نداشت به این زودیها مستجاب شود.
جوانی خیلیوقت پیش با آقا «محمد» خداحافظی کرده. سالهایی را که بیشترش را خرج مهیا کردن زندگی و آینده بچه کرد. بازنشسته است و امید بسته به عایدی ماهانهاش. عایدی که نَه از پس تورم این روزها برمیآید، نَه توان همپا آمدن با مخارج درمانش را دارد. «ملوک» که برای همیشه تنهایش گذاشت، ترس از تنهایی دَمی رهایش نکرد. «تنهایی بد دردیه باباجون. تنهایی فقط برازنده خداست، نه بندهاش.» چشمهای میشیاش تَر میشوند و رو برمیگرداند. «کرونا از قبل تنهاترمون کردباباجون. مرگ حقه، اما نه تو تنهایی.»
او حالا حسرت پارک یک خیابان آنطرفتر خانه را به دلش است. «چندتا پیرمرد بودیم که از جوونیهامون برای هم میگفتیم. بعضی وقتها هم غُرهای همدیگه رو از روزگار و … گوش میدادیم. کرونا همین رو هم از ما گرفت.»
پیر که شوی تو میمانی و کلی درد
پاهای لاغرش توان اندام استخوانی و ریزنقشش را ندارد، چَشم میگرداند و خودش را به صندلی تاشوی همراهش میرساند. «پیر که شوی یکی از این صندلیها همیشه همراهته.» خنده سَر میدهد، از آن خندههای تَهدلی. دفترچهای را از جیبش درمیآورد و با لبخند میگوید؛ «پیر که شوی یکی از اینا هم همیشه تو جیبته.» دفترچه بیمه تامین اجتماعی. «پیر که شوی کلی درد میآید سراغت؛ تو میمونی و کلی درد. البته این دفترچه هم دردی از تو درمون نمیکنه.»
دنیاگیری کووید-۱۹ همهچیز را مجازی کرد از درس و مشق بچهها تا خرید و دورهمیها. رعایت فاصله اجتماعی که ضروری شد، تماسهای تصویری جای دیدوبازدیدها را گرفت. آقا «محمد» عینک ذرهبینیاش را روی بینیاش جابهجا میکند و میگوید: «کرونا بیشتر از همه واسه ما پیرها دردسرساز شد.»
از وقتی کرونا موجها را یکی پس از دیگری پشتسَر میگذارد، سالمندان با تنهایی همخانه شدهاند. آقا «محمد»، اما با رفتن «ملوک» تنهاتر از همیشه شد. «بهخاطر کرونا بچهها مراعات میکنن خیلی نمیان پیش من. مخصوصا اولاش که هنوز واکسن نزده بودیم.»
از ۳۶۵ روز، یک روز مختص سالمندان
شورای جهانی سالمندی به سال ۱۹۸۲ تشکیل شد، توسط سازمان ملل. سالی که تصمیم گرفته شد برای انتخاب یک روز برای سالمندان؛ در حد و اندازه جهانی. طرحی که هشت سال بعد از آن یعنی سال ۱۹۹۰ جواب داد و اول اکتبر شد روز جهانی سالمندان.
حالا این روز در قالب یک هفته در ایران به سالمندان اختصاص دارد؛ یعنی هفتهای مختص حدود ۱۰ درصد جمعیت کشور. به روایتی یعنی جمعیتی معادل هشتمیلیون و ۳۳۰ هزار نفر. جمعیتی که پیشبینیها از افزایشش در سال ۱۴۰۰ میگویند. جمعیتی که به روایات برخی مطالعات وضعیت بهزیستی و حال خوبش در میان ۹۷ کشور رتبه ۶۴ را به خود اختصاص داده است. برآوردها و بررسیها از پیرشدن جمعیت ایران میگویند. جمعیتی که به گفته رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در سال ۲۰۵۰ به ازای هر سه نفر یک نفر بالای ۶۰ سال خواهد داشت.
البته برآوردها حکایت از این دارند که تا سال ۱۴۲۱ جمعیت سالمندی ایرانی به ۲۰ درصد خواهد رسید. جمعیتی که روند افزایشی را ادامه داده و در سال ۱۴۳۵ این رقم را از مرز ۳۳ درصد عبور خواهند داد. سالمندی، واقعیت اجتنابناپذیر جوامع که در همین اعداد و ارقام و درصدها خلاصه نمیشود. واقعیتی که نیازمند برنامهریزی هدفمند و منسجم است. جمعیت ایران روبه پیری است و باید از حالا برای این آینده پیشرو برنامهریزی داشت هرچند جمعیت فعلی سالمند ایران هم وضعیت مساعدی ندارد.
کوچ سالمندان به زیر خط فقر
سلامت، مناسبسازی محیط، امنیت درآمدی و ظرفیت و توانمندسازی چهار شاخص الزامی زندگی مناسب سالمندان است. چهار شاخصی که تنها رد کمرنگی از آنها را در زندگی سالمندان ایران میتوانیم ببینیم. واقعیت تلخ این است که از میان هشتمیلیون و ۳۳۰ هزار نفر جمعیت سالمند ایران تنها ۴۵ درصد مستمریبگیر هستند. ۴۵ درصد تنها میتواند یک معنا داشته باشد اینکه سالمندان ایرانی امنیت درآمدی ندارند. یعنی بخش بزرگی از این جمعیت زیر خط فقر روزگار میگذرانند.
فقری که بیشک با وجود تورم موجود دامن ۴۵ درصد مستمریبگیر را هم گرفته است. به گفته رئیس انجمن علمی سالمندشناسی و طب سالمندان ایران نرخ فقر سالمندان ایرانی دوبرابر غیرسالمندان است. یکسوم عمر سهم دوره بازنشستگی است از عمر یک انسان؛ این در حالی است که آمارها از تنهایی ۱۵ درصد از سالمندان میگویند. جمعیتی که تنها زندگیکردن را در دوران سالمندی تجربه میکنند. تنها و انزوایی که بیشک بازتابهایی در زندگی این جمعیت خواهد داشت و نیازمند توجه متولیان حوزه اجتماعی است.
پسر و دختر آقا «محمد» برای ارتباط بیشتر با پدر گوشی هوشمندی تهیه کردند. «باباجون پیرمرد جماعت که از این چیزها سر درنمیاره. اینا قرتیبازی آدمای این دور و زمونه است، نه ما که مال قدیمیم.» خندهای تلخ چروکهای صورتش را جابهجا میکند. «باباجون انگار به آخر خط رسیدم. امید داشتن با پیری سازگار نیست انگار.»
بیمه سالمندی؟ غایب!
در میان جمعیت سالمند بنابر مطالعات انجام شده تنها ۸۳ درصد سالم هستند. هرچند ۱۱ درصد با بیماریهای مزمن دست به گریباناند و ۵ درصد وابسته به تخت و مراقبت. این در حالی است که اغلب این افراد دل بستهاند به بیمه تامین اجتماعی و همچنان جای خالی بیمه سالمندی احساس میشود. بیمهای که در اغلب کشورها جمعیت سالمند را تحت پوشش قرار میدهد.
اگرچه از جمعیتی که حدود ۱۰ درصد جمعیت ایران را تشکیل میدهند، ۶۰ درصد تحت پوشش بیمهاند؛ بیمه پایه کامل. هرچند حدود یکمیلیون و ۷۰۰ هزار نفر از سالمندان در دهکهای پایین جامعه قرار دارند. جمعیتی که برای گذران زندگی چشم به راه مستمری کمیته امداد هستند. هرچند ۳۵۰ هزار نفر امیدشان به خدمات بهزیستی است و ۱۳۰ هزار نفر از خدمات مستمری ماهانه استفاده میکنند. البته کمتر از ۲۰ هزار سالمند مقیم مراکز اقامتیاند و حدود ۱۰ هزار نفر تحت پوشش مراکز روزانه سازمان بهزیستی.
«سند ملی سالمندی» اواخر سال ۹۹ منتشر شد؛ سندی با همکاری ۱۷ دستگاه عضو شورای ملی سالمندان کشور و ۲۳ دستگاه دیگر که به دنبال داشتن سالمندانی سالم، فعال و توأم با منزلت همیشگی است. هرچند باید منتظر ماند و دید این سند تا چه حد میتواند از روی کاغذ بیرون آمده و به مرحله اجراییشدن برسد.
سالمندانی که تنهاتر شدهاند
ماههاست کووید-۱۹ با جامعه بشری اُخت شده؛ دورانی که سبک زندگی شهروندان جهانی را تغییر داد. کووید-۱۹؛ میهمان ناخوانده جامعه بشری بر همه ابعاد زندگی بشر تاثیر گذاشت و سختیهای را هم بالتبع تحمیل کرد. هرچند در میانه این همهگیری بر عدهای بیش از سایرین سخت گذشت؛ سالمندان. جمعیتی که پیش از کرونا هم کموبیش ناامیدی به سراغشان رفته بود.
محدودیتها، سالمندان را خانهنشین و دلخوشیهای کوچک را هم از آنها دریغ کرد. نسل قدیمی واهمه کووید-۱۹ را بیش از سایرین به جان خریدند. پیرمردها و پیرزنهایی که از ترس همهگیری درمانهایشان را نیمهکاره گذاشتند و برخی دردهای مزمن تشدید شدند.
کرونا از طرفی فشارهای اقتصادی را بیشتر کرد و از سوی دیگر بر بهداشت و درمان بلکه بر معیشت روزمره آنان تاثیر گذاشت. نسلی که بیشک در برابر این ویروس آسیبپذیرتر بودند. خانهنشینی برای جوانان نسل پیش سخت گذشت و تنهایی را بیش از گذشته به خود نزدیک دیدند.
سال ۲۰۲۰ با همهگیری کووید-۱۹ نامش را برای همیشه در ذهن شهروندان جهانی ثبت کرد. سالی که شروع تغییرات در روش زندگی شهروندان بود. هرچند در این میان سالمندان بهخصوص در ماههای نخست این پاندمی بیشترین آسیب را دیدند. آسیبی که نه تنها سلامت جسمی آنان را تحتالشعاع قرار داد، بلکه پیامدهای روانی اجتماعی هم بهجا گذاشت. پاندمیای که کیفیت زندگی سالمندان را تحتتاثیر قرار داد، بهخصوص در کشورهایی که فاقد حمایتهای اجتماعی از این قشر بودند.
حدود ۱۰ درصد جمعیت، آفلاین هستند
دنیاگیری کووید-۱۹ که شروع شد سازمان بهداشت جهانی توصیههایی برای مراقبت از سالمندان داشت. سازمان بهداشت جهانی از مراقبت سالمندان در برابر شیوع کرونا گفت و از جلوگیری از تردد آنان در فضاهای پرجمعیت. توصیهها جدی بودند، اما سالمندان برای خارجنشدن از خانه نیازمند خدمات و سرویسهای مبتنی بر تلفن و فضای مجازی بودند.
بستری که اغلب سالمندان از آن بیبهره بودند، بهخصوص در کشورهایی که این ساختارها بهطور کامل اجرایی نشدهاند. هرچند سازمان ملل متحد هم شعار سال ۲۰۲۱ را بهرهمندی عادلانه همه سنین از فناوری دیجیتال انتخاب کرد. شعاری که دوباره نیاز دسترسی و مشارکت سالمندان به دنیای دیجیتال را گوشزد میکرد. برمبنای گزارشهای اخیر، زنان مسن نابرابری دیجیتالی بیشتری را نسبت به سایر جامعه تجربه میکنند. جمعیتی که یا به فناوری دسترسی ندارند یا نمیتوانند از این فناوریها استفاده کنند.
منبع: همشهری
68
شما حقوقتو بگیر و تو لژت با....... زیاد نگران نباش