مهارتی که کودکان برای شغل آینده شان به آن نیاز دارند
افراد بایستی مهارت مدیریت و برنامهریزی برای افراد دیگر را حداقل یکبار تجربه کرده باشند. مثلا در مسافرتها در خرید و یا تقسیم وظایف. اگر افراد در کودکی هرگز فرصت مدیریت منابع، زمان یا تقسیم کار بین افراد را نداشته باشند، در بزرگسالی هم نمیتوانند از سد بسیاری از فشارها عبور کنند.
این مهارتها را در کودک خود پرورش دهیم:
۱- خلاقیت
شاید اولین چیزی که درباره خلاقیت به ذهن میرسد این باشد که فرد خلاق کسی است که بتواند راههای جدید را کشف و امتحان کند. گویی یک فرایند ذهنی است که فرد در طی آن تلاش میکند از آنچه دارد، بهترین را به وجود آورد. کنجکاوی، جستوجوگری و فکر کردن، میتواند منجربه خلاقیت شود.
۲- مهارت گفتوگو و مذاکره
طی گفتوشنود و مذاکره با دیگران، میتوانیم از راهحلها، ایدهها و دیدگاههای متفاوت دیگران نیز باخبر شویم. اگر افراد در کودکی مهارت گفتوگو کردن و شنیدن نظرات دیگران را تمرین نکنند در بزرگسالی مشکلات زیادی را متحمل میشوند و نمیتوانند از پس مشکلات مختلف برآیند.
۳- توانایی حلمساله
مردم معمولا در برخورد با مشکلات و اتفاقات مختلف دو نوع برخورد دارند. آنها یا به شدت هیجانزده میشوند و یا به دنبال یک راهحل میگردند. اگر افراد هیجانهای شدیدی را تجربه کنند دچار اضطراب میشوند و در نتیجه میزان عملکرد حافظه آنها نیز کاهش مییابد. به این ترتیب نمیتوانند راهحلهای مختلف را بررسی کنند و از سد یک مشکل عبور کنند.
۴- مدیریت افراد دیگر
افراد بایستی مهارت مدیریت و برنامهریزی برای افراد دیگر را حداقل یکبار تجربه کرده باشند. مثلا در مسافرتها در خرید و یا تقسیم وظایف. اگر افراد در کودکی هرگز فرصت مدیریت منابع، زمان یا تقسیم کار بین افراد را نداشته باشند، در بزرگسالی هم نمیتوانند از سد بسیاری از فشارها عبور کنند.
۵- هماهنگی و همکاری با دیگران
بسیاری از کودکان به خصوص آنهایی که تک فرزند هستند فرصت همکاری و شرکت در کارهای گروهی را از دست میدهند. به این ترتیب نمیتوانند این مهارتها را در خود پرورش دهند. پس تلاش کنیم تا جای ممکن کودکان را در کارهای گروهی مشارکت دهیم.
۶- هوش هیجانی
هوش هیجانی به توانایی و مهارت کنترل هیجانات خود و دیگران گفته میشود. برخی افراد میتوانند به خوبی عواطف و احساسات دیگران را تشخیص دهند. اگر در دوران کودکی فرصت ابراز احساسات، دوست داشتهشدن و دوست داشتن دیگران داشتهایم، در بزرگسالی هم بهتر و سریعتر میتوانیم هوش هیجانی خود را به کار بگیریم.
۷- مهارت تشخیص و قدرت تصمیم گیری
اگر افراد در کودکی این مهارت را تمرین کرده باشند و فرصت تصمیمگیری و فکر کردن داشته باشند، میتوانند در بزرگسالی هم با داشتن این مهارت، مشکلات خود را به خوبی حل و فصل کنند. ما در مورد انتخاب کوچکترین چیزها هم میتوانیم به کودک گزینههایی برای انتخاب ارائه کنیم. مثلا برای لباس پوشیدن یا انتخاب نوع بازی. او به این شیوه میتواند انتخاب کردن و تصیمگیری را تجربه کند.
۸- انعطافپذیری شناختی
انعطافپذیری شناختی به عنوان مهارت و توانایی ذهن برای سوئیچ کردن بین دو موضوع مختلف و توانایی فکر کردن در مورد مفاهیم چندگانه به طور همزمان توصیف شده است. این مهارت در کودکی با بازیهای فکری، ساختنی و خرابکردنی و همچنین بازیهای فکری پرورش مییابد.
۹- مهارت تشخیص نیازهای دیگران
این مهارت (در کسب و کار) به معنای توانایی شناخت و برآوردن نیازهای مشتری است. این مفهوم جدید که به تازگی رایج شده است، در آینده از اهمیت ویژهای برخوردار میشود که لازم است ما آن را حداقل از دوران نوجوانی در کودکان خود پرورش دهیم. در حقیقت این مهارت نیز نوعی خلاقیت در روابط است که با ارائه خدمات به مخاطب مورد نظر میتوانیم نیازهای او را پیشبینی کنیم و روابط محکمتری با او ایجاد کنیم. در دوران کودکی بازیهای گروهی یا دونفره مثل نمایشبازی یا بازیهای وانمودی میتوانند این مهارت را در کودکان پیریزی کنند.
۱۰- تفکر انتقادی
این نوع تفکر دقیقا از «نه» گفتنهای کودکان سرچشمه میگیرد. اگر فردی در بزرگسالی در مقابل هر مسالهای، ذهن کنجکاو و سوالکننده نداشته باشد و همه چیز را بیچون و چرا و سریع قبول کند یعنی مهارت «نه» گفتن، نقد کردن یا سوال پرسیدن ندارد و از تفکر انتقادی بیبهره مانده است. اینکه در ذهن ما سوال ایجاد شود و درباره علتها، مستندات و دلایل سوال کنیم، یعنی ما مجهز به تفکر انتقادی هستیم.
پارتی هم مهارت بسیار مهمی است