اگر عشق، اعتماد و صمیمیت را اکسیژنی بدانیم که زندگی مشترک از آنها تغذیه میکند، پنهانکاری هم مانند سیم کشیهای اشتباهی است که روزی ناگهان آتش به پا خواهد کرد بنابراین نتیجه این پنهان کاریها میتواند فاجعه به بار بیاورد؛ اما پنهانکاری در زندگیمشترک چه دلایلی دارد و چطور باید حد و اندازهای برای آن در نظر گرفت؟
تعریف و دلایل پنهانکاری بین زوجها
پنهان کاری در زندگیمشترک عبارت است از مخفی کردن آگاهانه چیزی از همسر به دلایل مختلفی که میتواند در عللی همچون ترس ریشه داشته باشد.
دیگر دلایل پنهانکاری بین زوجها عبارتند از: شکلگیری روابطی خارج از روابط زناشویی، احساس شرمندگی و از دست دادن عزتنفس به دلیل بیماری، اعتیاد و ...، نبود صمیمیت بین زن و شوهر و ترس فرد از گفتن حقیقتی که عکسالعمل تحقیرآمیز همسر را به همراه داشته باشد و موجب نارضایتی او شود یا به رابطهشان آسیب بزند، وجود مشکل روانی و شخصیتی در فرد، مثلا فرد در خانوادهای پرورش یافته است که اعضای آن پنهانکاری زیادی در مقابل یکدیگر داشتهاند و او هم به مرور زمان یاد گرفته و عادت کرده است، نگرانی از خود افشایی، احساس نداشتن رضایت و شادی از زندگی مشترک و ....
حد و اندازه مخفیکاری در زندگیمشترک
یک سوال مطرح میشود که آیا واقعا لازم است تک تک مسائل روزمره را به همسر گفت؟ در پاسخ باید گفت: «نه، لازم نیست». به عنوان مثال ضرورتی ندارد تعداد دفعات گفتگو با مادر خود را همسرتان بداند. لازم نیست حسی که از دیدن یک لحظه عابر پیاده در شما گذشته و رفته را همسرتان بفهمد و .... اما دانستن مسائل مالی و احساس شما به نحوه زندگی خودتان و مسائل جدی ارتباطی با خانوادهها و مشکلات با فرزندان و ... شامل موضوعات قابل مخفیکردن نمیشود.
پنهانکاری با حیطهخصوصی متفاوت است
نکته دیگر اینکه هر کسی لازم است حوزه خصوصی و شخصی برای خودش داشته باشد که فقط مال اوست. مثلا کتاب مورد علاقه خودش را بخواند، ورزش مورد علاقه خودش و ... که این حوزه آسیبی به طرف مقابل و زندگی زوجها وارد نمیکند. باید در نظر داشت بین مقوله پنهانکاری در زندگیمشترک و حیطه خصوصی تفاوت بسیاری است.
این ۳ موضوع را به هیچوجه مخفی نکنید
۱- ناراضیبودن از زندگیمشترک| خیلیها در زندگی مشترک به جایی میرسند که دیگر از رابطه خود احساس شادی و رضایت نمیکنند، اما این احساس را مانند یک راز در دل خود نگه میدارند. گاهی واقعا تقصیر هیچ کس نیست و پنهان کردن احساس، تنها عادتی است که به اشتباه میان زوجها پا میگیرد.
مشکلات قرار نیست به خودی خود حل شوند بلکه باید آنها را مطرح و راهی برایشان پیدا کرد.
۲- تصمیمات مالی| در زندگی مشترک فرقی نمیکند کدام یک از شما نان آور خانوادهاید، پولی که در این میان وجود دارد متعلق به هر دوی شماست مگر این که قبلا جور دیگری توافق کرده باشید. اگر اختلافی در خصوص مسائل مالی دارید باید دربارهاش با هم گفتگو کنید نه این که آن را پنهان نگه دارید.
۳- اعلام نکردن مخالفت| پنهان کردن مخالفت یا تصمیمی که همسرتان گرفته به دو طریق رابطهتان را تضعیف میکند. اول این که یک دروغ خاموش است؛ چون روراست نبودن معادل هم پیمان نبودن است.
دوم این که احساس مخالف بودن بالاخره وجود دارد و از بین نمیرود و اگر حل نشده باقی بماند به تدریج تبدیل به خشم و نارضایتی مزمن خواهد شد. همسران باید همیشه خود را با هم متحد و هم پیمان بدانند.
صحبت کردن درباره نظرات مخالف و روکردن احساس واقعی حتی اگر ناراحت کننده باشد باعث میشود تصمیمات آگاهانهتری بگیرید و نارضایتی در دلتان باقی نماند. مخالفتهای خاموش و پنهان، رابطهتان را روز به روز ضعیفتر میکند.
اگر متوجه مخفیکاری همسرمان شدیم، چه کنیم؟
وقتی با چنین مشکلی رو بهرو شدید، قطعا شرایط ناراحتکنندهای را تجربه خواهید کرد. شاید ابتدا راههایی مثل سروصدا کردن و قهر بودن را در پیش بگیرید.
واقعیت این است که تا ابد نمیتوان قهر بود و مانند کارآگاهها لحظهبهلحظه همسر را کنترل کرد و مچ او را گرفت! بهتر است منطقی به حل مشکل نگاه کنید. در فرصت مناسب، از او بخواهید درباره علت پنهان کاریاش توضیح دهد. بدون قضاوت کردن و توهین به تمام حرفهایش گوش دهید.
شاید شنیدن توضیحات و مسئله را از نگاه همسر دیدن به حل مشکل کمک کند. پس با همدیگر به یک نتیجه منطقی که هر دو طرف راضی باشند، برسید.