7 نوع سبک مدیریت: کدام یک بهترین است؟
استفاده از انواع سبک های مدیریتی باعث می شود که مدیران و رهبران مجموعه های بزرگ و کوچک، بتوانند در جایگاه مدیریتی که در آن قرار دارند، موفقیت آمیزتر از قبل ظاهر شوند.
قبل از اینکه اصلا بخواهیم درباره ی انواع سبک های مدیریتی صحبت کنیم، بهتر است ابتدای بدانید که مدیریت یک ویژگی اکتسابی است و هیچ کسی از بدو تولد یک مدیر خوب به دنیا نیامده است. در کنار این موضوع این را هم در نظر بگیرید که هیچ نسخه ی یکسانی وجود ندارد که از شما یک مدیر خوب بسازد و این نسخه برای همگان هم کاربرد داشته باشد.
پس همین ابتدای محتوا باید بدانیم که در بین انواع سبک های مدیریتی ، هیچ سبکی وجود ندارد که بهترین سبک باشد و گاهی اوقات نیز مدیران مختلف، با تلفیقی از انواع سبک های مدیریتی، برای راه اندازی یک مجموعه ی بزرگ و یا کوچک، اقدام می کنند.
در ادامه قصد داریم تا درباره ی انواع سبک های مدیریتی برایتان صحبت کنیم. پس پیشنهاد می کنیم که تا انتهای محتوا با ما همراه باشید تا بتوانیم به یک شناخت درست و دقیق از این روش ها دست پیدا کنیم :
انواع سبک های مدیریتی چگونه و بر طبق چه فاکتورهایی انتخاب می شوند؟
سبک های مدیریتی برای گرداندن و مدیریت یک مجموعه ی کاری، عمدتا بر حسب خصلت ها و ویژگی های شخصیتی یک مدیر انتخاب می شوند. یعنی اینکه امکان ندارد، مدیری که در مدیریت خود به اصول ها و چهارچوب های مختلف، به گونه ای سفت و سخت پایبند است، بتواند سبک های مدیریتی راحتی را برای خود انتخاب نماید.
که برعکس این ماجرا هم به خوبی صادق است. اما چیزی که به عنوان یک اصل، باید در راس تمامی سبک های مدیریتی دیده شود این است که یک مدیر باید روشی منعطف، دقیق و سازگار با محیط کارش را برای مجموعه ی خود انتخاب کند.
به بیانی ساده، برای کارهای گروهی که برای پیشبرد کار، به همت و صمیمیت گروهی نیاز است، هرگز شما نمی توانید از یک سبک مدیریتی خشک و اصولی و در چارچوب های تعیین شده استفاده کنید. باید سبکی را انتخاب کنید که در عین اینکه صمیمیت و راحتی را در فضا ایجاد می کند، جایگاه و شان مدیریت نیز حفظ شود تا هر فرد بتواند با توجه به وظایف تعریف شده ای که برایش وجود دارد، نقش خود را به درستی در مجموعه اجرا نماید.
پس متوجه شدیم که فاکتورهای زیادی برای انتخاب انواع سبک های مدیریتی وجود دارند که مهم ترین این فاکتورها عبارت اند از : نوع کسب وکار، حجم کاری که باید در آینده نزدیک انجام شود، شخصیت مدیر و ویژگی های ذاتی مدیریتی و شخصیت و رویکرد کارکنان.
ابعاد مختلف انواع سبک های مدیریتی
معرفی انواع سبک های مدیریتی
سبک مدیریتی دموکراتیک
در این سبک، مدیر، تنها یک قاضی یا داور است که وظیفه دارد تا بر روال انجام امور و درست سپری شدن آن ها، اشراف داشته باشد. اگر با ماهیت و معنای واژه ی دموکرات آشنایی داشته باشید، به راحتی می توانید درک کنید که این سبک مدیریتی چگونه سبکی است.
در سبک مدیریتی دموکرات، تمامی کارمندان در تصمیم گیری های مهم شرکت نقش دارند، همه می دانند که قرار است چه اتفاقی بیفتد و نظر همه برای مسیر های انتخابی مجموعه، بسیار مهم است. در سبک مدیریتی دموکرات، مدیر نیازی به تعیین چهار چوب ها و قوانین سفت و سخت ندارد.
او به خودش و توانایی های کارمندانش اعتماد دارد و تنها وظیفه ای که برای خودش تعیین می کند، تسلط بر امور جاریست. شاید گمان کنید که این سبک، یکی از آسان ترین سبک ها در مدیریتی است اما اصلا این طور نیست. یک مدیر دموکرات، باید ابتدا به شناخت درست از کارمندان، هوش و توانایی های آن ها برسد در نهایت باید هر کارمند را در مسیر درست خود قرار داده و در نهایت به مسیر اعتماد کند. که تمامی این مراحل به همین آسانی ها اتفاق نخواهد نمی افتد و به مهارت و دقت زیادی برای تعیین مسیر نیاز است.
سبک مدیریتی الهام بخش
در این سبک مدیریت، مدیر در نقش یک حامی و پشتیبان ظاهر می شود و یا حمایت هایی که در جهت رشد درون و بیرون از سازمان، برای کارمندانش در نظر می گیرد، در آن ها حس همراهی، همیاری و همکاری را بر می انگیزد و همین ویژگی و حمایت او باعث می شود تا کارمندان، احساس دین کرده و در مسیر دلخواه او قرار گیرند. این روش یکی از آسان ترین سبک های مدیریتی است و می تواند تاثیر بسیار زیادی در نتیجه ی کار نیز داشته باشد.
شناخت انواع سبک های مدیریتی
سبک مدیریت اقتداری
چه بخواهیم و چه نخواهیم برخی از محیط های کاری، شرایطی دارند که حتما برای نظم بخشیدن به امور و وظایف کارکنان، نیاز است که یک مدیر با اقتدار و دیکتاتور بر روی کارها نظارت داشته باشد. البته منظور ما از اقتدار، بی احترامی و بی ادبی به کارمندان نیست.
بلکه روشی است که فرد در نقش مدیریت، بتواند ابهت و اقتدار خود را حفظ کند و راه صمیمیت را برای کارمندان باز نگذارد. در واقع چنین سبکی تنها به درد محل کار های آشفته، بی نظم و بی ساختار می خورد که طبیعتا در چنین محیط هایی، صمیمیت مدیر با کارمندانش، اوضاع را از اینی که هست بدتر می کنند.
مدیریت مبتنی بر عملکرد
در این سبک، مدیر تا مدت ها فقط ناظر خواهد بود و هیچ تعریف و قانونی برای انجام اور مختلف ارائه نخواهد داد. چرا؟ چون در این سبک، مدیر سعی می کند متوجه شود که هر کارمند با چه روشی می تواند وظیفه ای که به او محول شده را به بهترین نحو ممکن انجام دهد.
در واقع تعریف انجام وظیفه و قانون کار برای کارمندانی که با سبک منطبق بر عملکرد مدیریت می شوند، همان راه حلی است که با آن راحت هستند. برای اجرای چنین سبک مدیریتی، توانایی و دقت و خونسردی خیلی زیادی نیاز است. اما به محض اینکه حیطه ی کاری و وظایف کارمندان با توجه به توانایی های شان تعیین شد، دیگر کارها روی غلتک می افتد و مدیر فقط نظارت می کند.
مدیریت همکارانه
در سبک مدیریتی همکارانه، شما رد پایی از روش و سبک مدیریتی دموکرات را مشاهده می کنید. مدیریت همکارانه در ابعاد خیلی وسیع تر مدیریت دموکرات رخ می دهد. یعنی کارمندان و مدیران با یکدیگر می نشینند و درباره ی ابعاد و موارد مختلف شرکت و مجموعه با یکدیگر مشورت می کنند. این کار حس وظیفه شناسی و همکاری را در کارمندان بالا می برد و باعث می شود تا آن ها هم خودشان را بخش مهم از جریان کاری مجموعه بدانند، درباره ی سود و ضرر مجموعه فکر کنند و برای پیشرفت مجموعه راهکارهای مختلف ارائه دهند.
آشنایی با انواع سبک های مدیریتی
مدیریت الگوساز
خیلی وقت ها خیلی از مدیران در شان خودشان نمی دانند که طریقه ی کار و روش انجام وظیفه را به کارمندان خود نشان دهند و از این طریق بخشی از امور را هم در دست بگیرند. مدیریت الگو ساز اما حرفش خلاف این اتفاق است. این سبک می گوید که مدیر در انجام اکثر کارها باید به گونه ای الگوی کارمند خود باشد. این روش یکی از کارهای و روش های بسیار سخت در مدیریت است اما خوب جواب می دهد. در این روش، نیاز است که مدیر کمی به خودش بیشتر سختی بدهد، خودش را بیشتر در جریان جزئیات کارها قرار دهد و همیشه مواظب رفتار و کارهای خود باشد.
مدیریت استراتژیک
در مدیریت های استراتژیک، اهداف بلند مدت و آتی مجموعه از اهمیت خاصی برخوردار است و هدف گذاری بر روی آن ها انجام می شود. در این روش هر کسی باید یک مسئولیت را انجام دهد و همه چیز باید بر طبق برنامه استراتژی تعریف شده پیش برود.خود مدیر نیز در این سبک مدیریت یک سری شرح وظایف تعیین شده دارد که باید بر طبق همان ها پیش برود.
مدیریت استراتژیک، سبک مدیریتی بسیار منعطفی است که می تواند در ترکیب با سایر روش های مدیریتی ظاهر شود چرا که اساس و پایه ی این سبک از مدیریت، بر اساس برنامه ریزی پیش می رود و برنامه ریزی و چیدمان استراتژی برای اهداف مجموعه، امریست که در هر سبک مدیریتی ، قابلیت اجرا دارد.
دسته بندی های گسترده ی سبک های مدیریتی
خوب؛ حالا که با انواع سبک های مدیریتی در یک مجموعه آشنا شدید، نوبت به این می رسد که ببینید هر کدام از این موارد و سبک ها در کدام دسته به لحاظ روانشناختی و روابط اجتماعی قرار می گیرند.
چون مدیریت و بحث رهبری، بحثی است که تا حد خیلی زیادی به روابط مدیر با کارمندان و روابط کارمندان با کارمندان و شرایط روانی مجموعه، بستگی دارد. با دسته بندی سبک های مختلف مدیریتی، شما خیلی راحت تر می توانید تشخیص دهید که در موقعیت از کدام سبک مدیریتی برای کنترل مجموعه استفاده نمایید.
البته گاهی اوقات ممکن است که مدیر در شرایط مختلف از سبک های مدیریتی متمایز از سبک همیشگی اش استفاده کند. مثلا یک مدیر همیشه از سبک مدیریتی دموکرات برای مجموعه اش استفاده می کرده و بعد از مدتی به دلیل مواجه با چالش های جدید در مسیر مدیریت متوجه شده است که این روش دیگر پاسخگوی ادامه ی ماجرای همکاری نخواهد بود و از این رو تصمیم میگیرد که وارد فاز جدیدی از سبک های مدیریت شود.
دسته اول: دسته های سلطه گرا در مدیریت
در این دسته، عموما نگاه همکاری از بالا به پایین است. یک نفر دستور می دهد و بقیه باید اجرا کنند و ارتباط با کارمندان تنها از طریق پاداش و مجازات شکل می گیرد. این دسته از سبک های مدیریتی برای زمان هایی مناسب هستند که مجموعه با یک بحران و یا چالش عظیم روبرو است و صمیمیت و دموکراسی دیگر به کار نمی آید.
البته این دسته از سبک های مدیریتی، ایرادهای خاص خودشان را دارند که از جمله ی این ایرادها می توانیم به مواردی همچون ترس یا تنفر از مدیریت در میان کارمندان، نیاز به نظارت همیشگی، ایجاد روابط کاری ضعیف اشاره نمود. این سبک مدیریتی می تواند در مواقع نیاز و به عنوان یک راهکار و چاشنی با سبک های منعطف تر استفاده شود. چرا که در طولانی مدت ممکن است اثرات خوبی بر روی نتیجه ی کار مجموعه نداشته باشد.
دسته دوم: دسته های متقاعدکننده در مدیریت
در این دسته نیز شما می توانید کنترل شدید و متمرکز را بر روی عملکرد کارمندان مجموعه مشاهده نمایید. اما هیچ اجباری در این دسته از سبک های مدیریتی وجود ندارد و در برخی موارد، کارمندان می توانند نظرات و خواسته های خود را درباره ی بهبود بخشیدن شرایط مجموعه ارائه دهند.
انواع سبک های مدیریتی
دسته سوم : دسته های مشاوره ای در مدیریت
در این سبک، ارتباط دوطرفه بین مدیران و کارمندان وجود دارد، اما همچنان تصمیم گیری و سیاست گذاری بر عهده ی مدیران است. در این سبک معمولا با گذاشتن جلسات مختلف، کارمندان می توانند در فعالیت های بزرگ شرکت، نقش مهمی داشته باشند. البته این سبک می تواند هزینه بر باشد، فرایند تصمیمگیری را کند سازد و اجرای تغییرات مهم را به تعویق بیندازد.
دسته چهارم : دسته های مشارکتی در مدیریت
این سبک، می تواند یکی از بهترین سبک های مدیریت محسوب شود اما لازمه ی اجرای این سبک این است که مهارت های فکری کارمندان مجموعه مانند یکدیگر و تقریبا در یک سطح باشد. چون در این سبک، قدرت و اقتدار در کل سازمان توزیع می شود طی جلسات مختلف، مشکلات و مسائل به بحث گذاشته شده و در نهایت مدیران به همراه کارمندان به یک نتیجه گیری نهایی می رسند.
استفاده از این روش نیز باید به اندازه ی نیاز و به موقع باشد. اگر مدیری از این روش بیش از اندازه استفاده کند، زمینه را برای دخالت کارمندان در امور بسیار مهم فراهم می کند و این موضوع باعث می شود تا حوزه ی اختیارات مدیر کم شده و تسلط بر اوضاع را کاملا از دست بدهد.
سخن آخر و نتیجه گیری نهایی
با توجه به موارد ذکر شده و تحلیل هایی که ارائه دادیم، می توانیم ادعا کنیم که یک مدیر مدبر و حرفه ای تلاش می کند تا هر سبک مدیریتی را در مکان مناسب و زمان مناسب به کار برد و با اتصال درست این سبک ها به یکدیگر، بتواند به بهترین شکل، نقش خود را ایفا کند.