کارهای والدین که باعث آسیب به فرزندان می شود
اشتباهات رفتاری والدین، دعواهای خانوادگی، سخت گیری و مشکلات اخلاقی همه جزو کارهای والدین است که باعث آسیب به فرزندان می شود.
حتما همه شما شنیده اید که والدین خیر و صلاح فرزندشان را میخواهند ولی این خواست قلبی دلیل بر اشتباه نداشتنشان نیست. گاهی اوقات این والدین هستند که با رفتارهای خودشان باعث صدمه رسیدن به فرزندشان می شوند. این آسیب ها میتواند به دلیل دعواهای زناشویی باشد یا سخت گیری بیش از حد و غیره باشد.
کارهای والدین که باعث آسیب به فرزندان می شود
- سوء مصرف الکل و مواد مخدر
- اعتیاد به قمار
- رفتارهای وسواسی مانند کار کردن بیش از حد که باعث فشار بیشتر روی سایر اعضای خانواده می شود.
- تهدید کردن و داشتن رفتارهای خشونت آمیز نسبت به هم یا فرزندان
- داشتن احساس تملک روی فرزندان به قدری که حضور فرزند به دلیل برآورده کردن نیازها و احتیاجات والدین باشد.
- سخت گیری بیش از حد و ندادن استقلال به فرزندان
- عدم حمایت عاطفی و فیزیکی از فرزندان
- اجبار فرزندان به جانبداری در کشمکش های خانوادگی
- عدم مطابقت رفتار و گفتار والدین
- رانده شدن یا عزیز کرده شدن کودکان
- کنترل کردن بیش از حد فرزندان از پوشیدن لباس تا انتخاب دوستان
- والدینی که بیش از حد سرگرم و فعال هستند یا بدون ع لاقه و بیکار هستند
- تمسخر و نادیده گرفتن احساسات و خواسته های کودکان
- سو استفاده جنسی و جسمی از کودکان
- توقع رفتار بزرگسالانه داشتن از کودکان
آسیب مشاجره والدین به فرزندان
آسیب های مشاجره والدین بر فرزندان
همه والدین میدانند که دعوا کردن در مقابل چشم فرزندان کار اشتباهی است ولی اغلب هنگام عصبانیت توجهی به این مسئله ندارند و در مقابل فرزندان باهم دعوا می کنند.
کودکانی که در معرض دعوای والدین قرار می گیرند اغلب عصبی ، پرخاشگر و عصبی می شوند و نسبت به کودکان دیگر اعتماد به نفس کمتری دارند و حتی گاهی به خودکشی فکر میکنند.
براساس تحقیقات انجام شده کودکانی که در معرض دعوای شدید ، مداوم و طولانی مدت والدین هستند می توانند تبدیل به افرادی تهاجمی ، متخاصم و خشن شوند.
در برخی موارد دیگر مشاجرات والدین باعث کاهش اعتماد به نفس ، اضطراب و افسردگی در کودکان و حتی فکر کردن به خودکشی می شود.
عملکرد تحصیلی کودکان در این موارد آسیب می بیند.
فرزندانی که همیشه شاهد دعوای پدر و مادرشان هستند به مرور خوش بینی خود را درباره جهان و توانایی خود برای بدست آوردن عشق و هماهنگی را از دست میدهند.
مهم ترین اسیب های دعوای مداوم والدین در مقابل فرزندان عبارتند از :
اضطراب عاطفی : دعوای مداوم والدین در مقابل کودک باعث ایجاد احساس ناامنی در کودک می شود که در اینده احتمال بروز اضطراب و افسردگی در او را افزایش میدهد.
پرخاشگری و شکست در روابط عاطفی : فرزندان در این خانواده ها یاد می گیرند که برای حل مشکلات باید دعوا و پرخاش کرد که نتیجه آن روابط شکست خورده در بزرگسالی و پرخاشگری می شود.
مشکلات جسمی : احساسات منفی مداوم روی سلامت جسمی فرد تاثیر می گذارد و ممکن است کودک رادرگیر غذانخوردن یا پرخوری بیش از حد کند.
بی خوابی : الگوی خواب این کودکان معمولا به هم میریزد و دچار کابوس ، زودرنجی و بهانه جویی میشود.
عدم تمرکز و افت تحصیلی : ذهن این کودکان معمولا همیشه درگیر بحث های خانوادگی است و نمیتوانند رویدروسشان تمرکز کنند و دچار افت تحصیلی می شوند.
کم شدن اعتماد به نفس : این کودکان با احساساتی مثل گناه ، خجالت ، و ناامیدی روبرو می شوند که به طور کلی اعتماد به نفسشان را پایین می آورد.
فرزندان این خانواده ها اغلب ، غمگین ، لجباز و پرخاشگر می شوند و با همسالان خود به مشکل می خورند.
آسیب والدین کنترل گر بر فرزندان
آسیب والدین کنترل گر بر فرزندان
والدین کنترل گر اغلب خودشیفته و کمال گرا هستند و از اختلالاتی نظیر وابستگی ، ترس از دست دادن ، ترس از طرد شدن و غیره رنج می برند.
مثلا والدینی که وابستگی شدید یا ترس از دست دادن فرزند را دارند به طور دائم میخواهند از او محافظت کنند.
پدری که در کودکی همیشه درگیر دعوای والدینش بوده و سرخورده و مطرود شده میخواهد قدرت و جذبه خودش را به فرزندش ثابت کند و مثل یک دیکتاتور رفتار میکند و حتی اگر خلاف واقع حرف بزند باید همه به حرفش گوش بدهند.
مادری که کمال گرا است و دلش میخواهد همه چیز به بهترین نحو انجام شود ، از یک دختر بچه توقع یک خانم 40 ساله مرتب ، مودب ، درس خوان و کدبانو را دارد.
پدر مادر کنترل گر یک بچه مودب و حرف گوش کن و ساکت می خواهند.
فرزندان این خانواده ها به این باور می رسند که حقی در زندگی ندارندو فقط باید به فکر جلب رضایت والدینشان باشند.
تا چند سال پدر و مادر به نوع تربیت خود افتخار میکنند و به همه فخر می فروشند که ما فرزندمان را عالی تربیت کردیم ولی کافیست فرزندشان در معاشرت با دیگران یا تعاملات اجتماعی متوجه شود که خودش حق تصمیم گیری و زندگی و انتخاب دارد.
کافیست به این فکر بیوفتد که پس تکلیف خواسته ها و نیازهای خودم در زندگی چه می شود. در این شرایط فرزندان متوجه می شوند که حق زندگی از آن ها گرفته شده است و اگر از والدینشان اطاعت نکنند زندگی برایشان سخت می شود.
عواقب رفتار کنترل گر والدین روی فرزندان معمولا به شکلهای زیر بروز می کند :
- احساس دشمنی فرزند با والدینو عمل کردن برعکس میل آن ها حتی اگر خودش هم بداند کارش اشتباه است.
- از بین رفتن احساس دلسوزی در فرزندان
- کینه به دل گرفتن از والدین و شروع به جنگ علنی با آن ها حتی اگر بداند رفتارش آسیب زا است.
- انتخاب های اشتباه و حتی انجام کارهایی که در شان او نیست فقط به این دلیل که میخواهد ثابت کند اختیارش با خودش است.
- افزایش احتمال افسردگی ، پرخاشگری ، ایراد گرفتن ، خودکشی ، فرار ، اعتیاد ، روابط نامشروع و پرخطر و غیره برای ابراز مخالفت با والدین
- دروغگویی ، بی محبتی ، عدم تعهد ، عدم احترام ، عدم توجه به دیگران به خصوص والدین
آسیب بی توجهی والدین به فرزندان
آسیب بی توجهی والدین به فرزندان
والدینی که طلاق گرفته اند و به دیدن فرزند خود نمی آیند یا والدینی که ساعت ها فرزندشان را در خانه یا در ماشین تنها رها میکنند یا درخانه خودشان را سرگرم کاری به جزو فرزندشان میکنندو از نظر هیجانی در دسترس کودکان نیستند ، جزو والدین بی توجه قرار می گیرند.
بی اعتنایی و بی توجهی به کودک باعث می شود که کودک فکر کند مشکل را ایرادی دارد و دوست داشتنی نیست.
در نتیجه عزت نفس او پایین آمده و در روابط با همسالانش دچار مشکل می شود و احتمال رسیدن به موفقیت در او کاهش پیدا میکند.