نحوه برخورد با سرزنش و حرف مردم بعد از طلاق

یکی از مشکلاتی که باعث ترس از طلاق می شود و سختی بعد از طلاق را بیشتر میکند، ترس از حرف مردم است. حرف مردم بعد از طلاق می تواند زندگی را برای فرد سخت تر کند و باعث بروز احساسات ناخوشایندی شوند که روح و روان افرد را تحت تاثیر قرار دهد. 

در این مقاله  قصد داریم به شما بگوییم چطور رفتار کنید تا حرف مردم بعد از طلاق کمترین آسیب را به شما برساند و از سرکوفت شنیدن کمتر آسیب ببیند یا برای تصمیمات زنگیتان به فکر حرف مردم نباشید و خودتان را درگیر حرف مردم نکنید. 

افراد سرزنش گر را تقسیم بندی کنید

یکی از بهترین روش ها برای سریعتر طی شدن بحران بعد از طلاق ، حضور در جمع هایی است که از نظر عاطفی و روحی به شما کمک میکنند و باعث می شوند احساس خوبی نسبت به خودتان داشته باشید. انزوا بعد از طلاق اگر بیشتر از 1 ماه طول بکشد باعث بحرانی تر شدن روح و روان شما خواهد شد و برای بازگشت دوباره به زندگی باید وارد جمع های دوستانه و محیط های اجتماعی مثبت شوید.

مسلما همه اطرافیان شما ، خودشان را با سرزنش کردن و قضاوت شما درگیر نمی کنند ولی وجود یک نفر هم در جمع میتواند آزار دهنده باشد.

بهترین روش برای دوری از حرف مردم بعد طلاق این است که افرد را دسته بندی کنید و تشخیص دهید که هر کدام چطور شما را سرزنش می کنند. 

بعضی افراد در هر شرایطی و حتی جلوی دیگران شما را رزنش میکنند. 

برخی دیگر کمی محافظه کارند و فقط پشت سرتان غیبت میکنند و هر از گاهی حرفهایشان به گوش شما می رسد.

برخی دیگر زیر نقاب دلسوزی قصد کنترل شما را دارند و به عنوان مصلح ، اشتباهات شما را به رختان می کشند و در جمع های کوچکتر خانوادگی شما را متهم میکنند. 

گاهی نیز شما زودرنج شده اید و حرفهایی که منظورشان به شما نیست را به خودتان گرفته و می رنجید. 

در هر صورت سعی کنید تا حد امکان از این افرد دوری کنید تا از گزند حرفهایشان به دور باشید و بتوانید  دوباره اعتماد به نفستان را بدست آورید و به زندگیتان سر و سامان دهید.

حتی اگر نیاز است میتوانید مدتی  را از رفت و آمدهای خانوادگی دوری کنید تا مجبور به شنیدن راهکارها و دلسوزی های دیگران نباشد و با کسانی در ارتباط باشید که شرایط شما را درک می کنند و احساس خوبی از بودن کنارشان پیدا میکنید. 

با افرادی همصحبت شوید که میدانند بدون قضاوت چطور با شما همدلی کنند و رازدار هستند. افرادی که از نظر شخصیتی به قدری رشد کرده اند که میتوانند منبع حمایتی قابل اعتمادی باشند و تاثیرات مثبتی روی شما بگذارند.

این افراد به خوبی میدانند که در عین حالی که نباید شما را سرزنش کنند و رازتان را برملا کنند به دیگران گوشزد کنند که با سرزنش هایشان شما را آزار ندهند. 

دردناک بودن سرزش و حرف مردم بعد طلاق

معمولا افراد تمایل دارند که ظاهر زندگیشان را بی عیب و نقص نشان دهند چون تصور میکنند به این شکل بیشتر قابل احترامند و نمیخواهید بابت اشتباهات یا اشکالاتشان مورد سرزنش دیگران قرار بگیرند.

سرزنش شنیدن از دیگران مثل این است که نقصهایمان را به رخمان بکشند و در نتیجه قابل احترام بودنمان زیر سوال می رود و خودمان را در معرض بی احترامی از جانب دیگران می بینم. 

در مقابل سرزنش شنیدن و سرکوفت دیگران چاره ای به جز دفاع با فرار نداریم ، چرا که قرار گرفتن بلند مدت در معرض حرفهای ناخوشایند مردم میتواند باعث تخریب عزت نفس شود.

بعضی از زوجین با وجودی که سالهاست طلاق عاطفی گرفته اند و زندگیشان شباهت زیادی به میدان جنگ دارد ولی از ترس حرف مردم ، از طلاق گرفتن می ترسند. 

بعد از طلاق از آنجا که شوک عاطفی بسیار بزرگی به شما وارد شده است در شرایط روحی بسیار حساس و شکننده ای قرار می گیرید و ممکن است احساس طرد شدگی ، برباد رفتن آرزوها و استرس داشته باشید که شما را به شدت آسیب پذیر میکند.

از آنجایی که در فرهنگ های سنتی اصالت فرد در هویت خانوادگی اش خلاصه می شود ، از بین رفتن هویت خانوادگی شما میتواند منجر به سردرگمی بیشتر شود ، گویی به یکباره اعتبارتان از بین رفته است. 

در این دوران حتی اگر هدف سخن شما نباشید، کوچکترین اشاره ای میتواند باعث شود شما مجبور شوید از خودتان دفاع کنید یا برگزاری مراسم عروسی هم میتواند شما را ناراحت کند یا صحبت از خوشبختی دیگران را به رخ کشیدن بدبختی خودتان تلقی کنید. 

در این میان برخی با دلسوزی و برخی از روی غرض به طور مستقیم و غیر مستقیم نمک روی زخمهای شما می پاشند که دردتان را بیشتر میکند. 

علت زخم زبان و حرف مردم بعد طلاق

افراد متاهل یا مجرد درک درستی از شرایطی که منجر به طلاق می شود ، ندارند به همین دلیل با قضاوت این افراد روبرو می شوید. 

افراد متاهل همه زندگی و مشکلاتش را مثل زندگی خودشان می بینند و از آنجا که مشکلاتشان برایشان قابل تحمل است ، شما را به بی صبری و کم تحملی متهم می کنند و در رفتار و حرفهایشان برتری خودشان را به شما نشان میدهند.

آنها شرایط شما را پشت سر نگذاشته اند و شاهد تلاشهایتان برای حفظ زندگیتان نبوده اند و نمیدانند تصمیم به طلاق را تا زمانی که کاسه صبرتان لبریز شده ، به تعویق انداخته اید. 

شما حتی در صورتی که برایشان شرایط زندگیتان را توضیح دهید باز هم قانع نمی شوند و هزاران مثال و مدرک نشانتان میدهند که زندگی خودشان از شرایط شما بدتر بوده ولی توانسته اند آن را حفظ کنند و طلاق شما به دلیل ضعف شما بوده است. 

افراد مجرد هم تصورات غیر واقع بینانه ای در مورد ازدواج دارند و بیشتر در فاز رمانتیک ازدواج هستند به قدری که دعوا و درگیری بلند مدت را غیرممکن می دانند و از نظرشان انتخاب اشتباه است که منجر به ایجاد اختلاف بین زوج ها می شود و آنها قرار نیست اشتباه انتخاب کنند و زندگیشان به طلاق نمی رسد.

حقیقت این است که حتی اگر درست ترین انتخاب را داشته باشید ، ریسک جدایی به صفر نمی رسد و هیچ تضمینی وجود ندارد که تصورتان از انتخاب درست ، واقعی باشد.

خودتان را سرزنش نکنید

خطرناکترین سرزنش گری که با او روبرو هستید، صدای درونی خودتان است که دائما نیمه خالی لیوان را به شما نشان میدهد و شما را شکست خورده و ناتوان جلوه می دهد و باعث ایجاد عذاب وجدان در شما می شود و کاری می کند به خودتان سرکوفت بزنید.

در صورتی که نتوانید با خودتان به صلح برسید و همیشه خودتان را متهم کنید و مقصر بدانید ، سرزنش مردم بیشتر شما را آزار میدهد و شرایط برایتان بحرانی تر می شود. 

سعی کنید مراحل بعد از طلاق را با بالا بردن آگاهی و در صورت نیاز ، صحبت با مشاور یا شرکت در گروههای حمایتی ، با کمتری آسیب سپری کنید تا دوباره بتوانید روال زندگی را از سر بگیرید.

از رودربایسی داشتن مردم استفاده کنید

افرادی که بین دوستان و فامیل علاقه ای ندارند خودشان را درگیر زندگی شخصی دیگران کنند را شناسایی کنید ، این افرد معمولا اجازه نمی دهند حرفها به سمت فضولی در زندگی شخصی دیگران کشیده شود و معمولا افراد فضولی که همیشه به فکر تحقیق و تفحص و سرک کشیدن در زندگی دیگران هستند در حضور این افراد دست از کنجکاوی و فضولی و اظهار نظر کردن درباره دیگران دست بر میدارند. 

این افراد میتوانند سپری در مقابل تیر ترکش سرزنش گران باشند و حضورشان مانع از حمله دیگران به سمت شما می شود. 

مراقب افرادی که به شما ترحم می کنند باشد

با وجودی که در دوران بعد از طلاق نیاز به حمایت عاطفی و توجه دارید ولی اگر این توجه بیش از حد باشد و رنگ و بوی ترحم بگیرد ، ناخوشایند خواهد شد. 

افرادی که توجه را با ترحم اشتباه گرفته اند به استعداد عجیبی دارند که به شما القا کنند بی عرضه بوده اید و از پس زندگیتان بر نیامده اید.

درست است که رفتار این افراد برایتان ناخوشایند است ولی از روی علاقه دچار اشتباه شده اند و نیازی نیست با آن ها مقابله کنید.

سعی کنید به آن ها گوشزد کنید که میتوانید از پس سختی های زندگیتان بر بیایید و نیاز به حمایت و همراهی دارید نه ترحم. به آنها بگویید در این زمان باید بیشتر از همه به خودتان اعتماد کنید تا بتوانید به زندگی بازگردید و ترحم باعث می شود احساس ناتوانی داشته باشید. 

از آنجا که این افراد به شما علاقه قلبی دارند وقتی متوجه شوند نتیجه محبتهای زورکی و ترحمشان برای شما سودمند نیست ، روشی جدید را در پیش می گیرند تا با آنها راحت تر باشید و بتوانید از حمایتشان برخوردار شده و با آن ها درد دل کنید. 

حد و مرز کنترل گران را مشخص کنید

برخی از افراد سعی میکنند با حرف زدن در مورد ناتوانی های شما و ادعای دلسوزی ، زندگی شما را کنترل کنند. حد و مرز این افراد را مشخص  کنید و اجازه ندهید در زندگی شما و تصمیماتتان دخالت کنند. در صورتی که شما را سرزنش کردن ، قاطعانه جوابشان را بدهید و اجازه ندهید رفتار کنترلگرانه شان را ادامه دهند. 

این افراد معمولاً اعضای درجه یک خانواده هستند و ارتباط با آنها برایتان اهمیت دارد ولی اگر حد و مرزشان را مشخص نکنید ، اعتماد به نفستان را از بین می برند و کنترل زندگی را از شما می گیرند و حتی در ازدواج مجددتان دخالت میکنند.

با حفظ احترام باید در مقابل این افراد بایستید و مانع از دخالتشان در زندگی شخصی خودتان شوید. 

 

بدخواهان را از زندگیتان حذف کنید

برخی از افراد نه تنها هیچ احساس همدلی ای با شما ندارند و از نظر عاطفی به شما وابسته نیستید بلکه فقط میخواهند شخصیت شما را تخریب کنند تا خودشان را بهتر نشان دهند و هر چه بیشتر از علت طلاقتان با آن ها صحبت کنید کمتر به نتیجه می رسید چون فقط می خواهند برتری خودشان را به رخ شما بکشد و اهمیتی به درد و ناراحتی شما نمی دهند.

وجود این افراد در اطرافتان فقط باعث شنیدن سرزنش و سرکوفت می شود بنابراین بهتر است بلافاصله آن ها را از زندگیتان حذف کنید تا از برخورد تیرهای سمی شان در امان بمانید اگر مجبور به ارتباط با آنها هستید ، ارتباطتان را به حداقل برسانید.

با همه قاطعانه برخورد کنید

به دیگران اجازه ندهید خودشان را عقل کل بدانند و شما را نادان . طلاق به قدری پیچیده است که حتی ساعت ها توضیح دادن دلایل آن برای دیگران نمیتواند باعث شود ، شرایط شما را درک کنند و متوجه شود که واقعا چرا به نقطه طلاق رسیده اید بنابراین به جای توضیح دادن در مورد کارتان تنها یک دلیل کوتاه بیاورید در صورت بحث و سوالات بیشتر به آنها یادآورد شوید که شما هم فرد بالغی هستید که بیشتر از دیگران به زندگیتان اهمیت میداده اید و از آن ها بخواهید به تصمیم شما احترام بگذارند و به جای فکر کردن به مشکلات شما به فکر حل مشکلات خودشان باشند. 

کسانی که تجربه طلاق را نداشته اند نمیتوانند شرایطی که شما از سر گذرانده اید را درک کنند ، با کسی که درباره طلاقتان صحبت میکنید چه به قصد درد دل باشد یا به دلیل توضیح علت طلاقتان ، به او گوشزد کنید که شما هم مثل همه آینده خود را با همسرتان تصور میکرده اید و همه تلاشتان را برای حفظ زندگی به کار برده اید.