تاثیر شگرف کار کردن مردان در خانه بر تحکیم خانواده و روابط زوجین
یکی از رایج ترین اختلافات در زندگی های زناشویی اختلاف بر سر تقسیم کار در خانه و کارکردن مردان در خانه است. کار کردن در خانه و تقسیم مسئولیتها یکی از چیزهایی است که زوجین بسیار درباره آن بحث میکنند و نقش مهمی در کیفیت رابطه آنها دارد.
ازدواج با خود عشق، ارتباط و شریک شدن در زندگی یک نفر دیگر را به همراه میآورد. اما سختیهایی نیز با خود دارد، مانند کارکردن مردان در نگهداری و مدیریت خانه.
خانه داری کاری تکراری و کسل کننده است که هر روز باید انجام شود و کسی بابت آن از شما تشکر نخواهد کرد. با این حال نمیتوان از آن گذشت و انجامش نداد. کار کردن مردان در خانه میتواند تاثیر زیادی در بهبود روابط زوجین و به دنبال آن تحکیم خانواده داشته باشد.
اگر جز مردانی هستید که تصور میکنند برای داشتن یک ازدواج خوب باید کیف پر پولی داشته باشند، شاید بهتر است برای یک بار هم که شده است کیف پولتان را در جیب خود بگذارید و در خانه به همسرتان کمک کنید.
اگر از درمانگرهای باسابقه بپرسید که یکی از رایج ترین اختلافات در زندگی های زناشویی چیست، به اختلاف بر سر تقسیم کار در خانه اشاره میکنند. کار کردن مردان در خانه و تقسیم مسئولیتها یکی از چیزهایی است که زوجین بسیار درباره آن بحث میکنند و نقش مهمی در کیفیت رابطه آنها دارد.
میزان مشارکت زوجین در این مسئولیت بر احساس آنها نسبت به زوج دیگر تاثیر میگذارد. در صورتی که با خانه داری و تقسیم مسئولیتها در خانه به درستی برخورد نشود، تاثیر منفی آن بر کیفیت رابطه زوجین به زودی خود را نشان خواهد داد.
با وجودی که هر دو طرف رابطه از انجام کارهای خانه خسته میشوند، اما همچنان این کار جز وظایف زنان تلقی میشود. در بسیاری از روابط، خانه داری صرفا وظیفه زن تلقی میشود و بسیاری از مردان باور دارند که کار کردن مردان در خانه اختیاری است.
زمانی که مردان در خانه کار میکنند، آن را به عنوان کمک به همسر خود و نشانه ای از شوهر خوب بودن تلقی میکنند و هیچ تصویری از آن به عنوان مسئولیت خود ندارند. برعکس، انتظار دارد که برای این کار از آنها تشکر شود و اغلب انتظار جبران محبت از سوی همسر خود دارند.
دلایل عدم تقسیم کار عادلانه بین زوج چیست؟
علیرغم تغییر در نقشهای سنتی زن و مرد و گرایشهای شغلی، شواهد نشان میدهد که زنان هنوز وظیفه فیزیکی و عاطفی اداره یک خانواده و مراقبت از خانواده را بر عهده دارند. یکی از دلایل این نابرابری، نقشهای جنسیتی سنتی است.
انتظارات جنسیتی در مورد نحوه رفتار مردان و زنان و نقشهایی که انتظار میرود در خانواده ایفا کنند اغلب به طور قابل توجهی بر نحوه تقسیم کار خانه تأثیر میگذارد. کارهایی که شامل استقلال بیشتر است، اغلب به عنوان کار «مردانه» تلقی میشوند، در حالی که کارهای تکراری و غیردرآمدزا (مانند شستن لباسها یا ظرف ها) اغلب به عنوان کار «زنانه» تلقی میشوند.
همچنین، باورهای فردی در مورد نحوه تقسیم کار میتواند بر انجام برخی از وظایف خانگی تأثیر بگذارد. شواهد نشان میدهد که زوجهایی که معتقدند کار باید به طور مساوی تقسیم شود، شادتر از آنهایی هستند که این کار را انجام نمیدهند.
سیاستهای اجتماعی، مانند فقدان مرخصی با حقوق و دسترسی به مراقبتهای بهداشتی مقرونبهصرفه نیز میتواند بر نحوه تقسیم کار خانگی تأثیر بگذارد.
تظاهر عامدانه دلیل مهم دیگری است که برخی از مردان به عنوان سلاح به کار میبرند. تظاهر به ناتوانی در انجام کارهای خانه مانند تا کردن لباسها، بار کردن ماشین ظرفشویی، یا مرتب کردن اتاقها، این وظایف را بر عهده شریک دیگر قرار میدهد، که اغلب این وظایف را بر عهده میگیرد.
عدالت در خانه داری:
درست است که امروزه بسیاری از مردان بیشتر در خانه داری همکاری می کنند، اما هنوز هم این امر از حالت تساوی و عدالت فاصله زیادی دارد.
با وجودی که بسیاری از زنان شاغل هستند، هنوز هم وظایف خانه داری بر دوش آنهاست. تحقیقات نشان می دهند که وظایف خانه داری بسیاری از زنان شاغل، سه برابر همسر آنهاست.
یک کلیشه فرهنگی درباره کار کردن مردان در خانه:
این بی عدالتی ریشه در تربیت خانوادگی افراد دارد. ما از والدین خود آموخته ایم که خانه داری وظیفه زنان است و مردان وظیفه نان آوری دارند. ما مسائل را این طور تحلیل می کنیم: اگر شما مردی هستید که وظیفه نان آوری خانه را بر عهده دارید، پس کمک در خانه وظیفه شما نیست.
برخی از مردان حتی با وجود داشتن همسر شاغلی که به اندازه آنها درآمد دارد، بر این باورند که به خاطر کار کردن در بیرون از خانه باید تمامی امور شخصی آنها در خانه توسط زن انجام شود.
البته این نوع تعریف نقش بیشتر از سوی مردان عنوان می شود، اما زنان نیز همچنان در زنده نگه داشتن این کلیشه فرهنگی سهیم هستند. بسیاری از زنان کار کردن در خانه را جز قلمرو خود می دانند.
آنها خانه داری را بخشی از هویت خود و نشانه ای از عشق به خانواده می دانند. به علاوه، بسیاری از زنان حس می کنند استانداردهای بالاتری نسبت به همسر خود برای تمیز کردن خانه دارند.
آغاز مشکلات زوجین درباره کار کردن مردان در خانه:
سهم هر طرف از خانه داری جایی است که مشکلات آغاز می شود. مسئله از نقطه نظر عدالت تفسیر می شد، اما مردان و زنان در این رابطه هر یک تعریف خود را از عدالت دارند. مردان تصویر کلی را در نظر می گیرند.
آنها هر کاری را که در ازدواج خود انجام می دهند، به حساب می آورند. میزان پولی که در خانه می آورند و زمانی که در محل کار و با فرزندان صرف می کنند را محاسبه می کنند.
برخی حتی فعالیت هایی که مجبور به انجام آن هستند را نیز محاسبه می کنند. از جمله رفتن به خانه افرادی که به آنها علاقه ای ندارند. همه را با هم جمع می بندند و در آخر زن یک چیزی هم بدهکار می شود.
اما زنان، فارغ از هر کار دیگری که انجام می دهند، صرفا چیزهایی را در نظر می گیرند که باید در خانه انجام شود. آنها مسئولیت های خود در خانه را با مسئولیت های مرد مقایسه می کنند و در نهایت عدالت در خانه داری را بین خود و همسرشان ارزیابی می کنند.
عدالت در خانه داری برای هر زوج متفاوت است. برای بسیاری از مردان، فارغ از شاغل بودن همسرشان، سهم 50 درصدی از کار کردن مردان در خانه ناعادلانه محسوب می شود. زنان زمانی موقعیت را ناعادلانه می دانند که تمام و عملا همه وظایف خانه داری بر دوش آنها باشد.
این بدان معنی است که به عنوان یک مصالحه عمومی، به نظر می رسد سهم دو سوم برای زنان و یک سوم برای مردان عادلانه به نظر می رسد. این نسبت برای کار کردن مردان در خانه زمانی عادلانه است که زن شاغل نباشد، نه زمانی که زن شغلی تمام وقت دارد.
اگر همخانه شما یک مرد شاغل بود، هیچ مسئولیتی در خانه نداشتید؟
تصور کنید به عنوان یک مرد، دارای یک همخانه مرد هستید و هر دو شاغل هستید. در این شرایط هیچ یک از شما فکر نمی کند که دیگری باید کار بیشتری در خانه انجام دهد. همین تفکر باید در صورت شاغل بودن زن به صورت تمام وقت حاکم باشد.
تنها میزان کار در خانه نیست که تصور مردان از عدالت در وظایف خانه داری را شکل می دهد. بلکه بیشتر مردان تنها برخی از امور را جز وظایف خود در خانه تلقی می کنند.
برای این دسته افراد، انجام تعمیرات خانه و رسیدگی به فضای سبز خانه به عنوان قلمرو کار کردن مردان در خانه قابل قبول تلقی می شود، زیرا نشانه ای از مردانگی و هویت آنهاست. سایر وظایف مانند آشپزی، تمیزکاری و لباس شستن کارهایی زنانه تلقی می شوند.
خانه داری صرفا یک فعالیت فیزیکی نیست. بلکه مانند هر چیزی دیگری در رابطه با ازدواج و رابطه زوجین، تاثیری عاطفی با خود به همراه دارد. خانه داری، تقسیم مسئولیت ها در خانه و سهم کار کردن مردان در خانه باعث شکل گیری انتظارات، خود-انگاره و مسئله تعریف نقش، عدالت در رابطه و حتی احساس مورد سواستفاده قرار گرفتن می شود. این همان جنبه عاطفی مسئله است که باعث آسیب رسیدن به رابطه زوجین می شود.
تاثیر تقسیم کار نابرابر در خانه چیست؟
خانه داری فقط شامل تمیز کردن و آشپزی نمیشود. مرد و زن باید در مراقبت از کودک، تعمیر و نگهداری خانه، مدیریت امور مالی، برنامه ریزی برای تفریح و فعالیتهای خانوادگی، خرید کردن و حمل و نقل شراکت کنند.
وقتی جنبههای عملی به خوبی اجرا شود، آرامش و هماهنگی بیشتری به وجود میآید. با این حال، تحقیقات نشان میدهد که تصورات فردی در مورد عادلانه بودن نحوه تقسیم وظایف مهمتر یک تقسیم واقعی 50/50 در کار است. این بدان معناست که گاهی لازم است مرد سهمی بیش از 50 درصد را به عهده بگیرد تا ایام بیماری، گرفتاری یا خستگی زن برطرف شود و به همین ترتیب گاهی لازم است زن این وظیفه را به عهده بگیرد.
وقتی یکی از طرفین احساس میکند که همیشه بیشتر از سهم خود کارهای خانه را انجام میدهد، رضایت از رابطه کاهش پیدا میکند.
کار کردن مردان در خانه برای بسیاری از زنان نشانه ای از عشق و حس قدردانی همسرشان تعریف میشود. از سوی دیگر، زنانی که تمام وظایف خانه بر دوش آنهاست احساس میکنند که مورد سواستفاده واقع شده اند و اغلب از ازدواج خود احساس نارضایتی میکنند.
از سوی دیگر، تحقیقات نشان داده است که فکر کردن به “بار مضاعف” مسئولیت هم در خانه و هم در محل کار منجر به پریشانی قابل توجه در فرد میشود.
مطالعات نشان داده است که زنانی که بیش از حد در کارهای خانه غرق میشوند، علائم افسردگی بیشتری را تجربه میکنند. اگر زن شاغل باشد، برقراری تعادل بین وظایف خانه داری و محل کار دشوار میشود. این فشار میتواند باعث افسردگی و بدخلقی زن میشود.
همچنین، یک مطالعه در سال 2016 نشان داد که تقسیم نابرابر کار خانه، قوی ترین عامل برای پیش بینی طلاق است.
به علاوه، زن به سایر شوهران در اطراف خود نگاه میکنند و اگر همسر او نسبت به این مردان کمتر در وظایف خانه داری کمک کند، احساس میکند که تنها مانده است و بهای زیادی برای ازدواج و رابطه خود پرداخت کرده است.
بنابراین این طور میتوان نتیجه گرفت: کار کردن مردان در خانه به نفع رابطه آنهاست. اما اگر هر یک از زوجین سهم خود را از وظایف خانه داری ناعادلانه بدانند، رابطه آنها دچار مشکل میشود. هر چند مشکلات مربوط به تقسیم کار در خانه به ندرت به طلاق میانجامد، اما میتواند به شدت بر روی کیفیت رابطه تاثیر داشته باشد.
زمانی که یکی از زوجین از هر چیزی احساس بدی داشته باشند، این احساس میتواند بر کیفیت رابطه آنها تاثیر منفی بگذارد. بار زیاد مسئولیتهای خانه داری بر دوش زن به انباشته شدن خشم در او و ایجاد مشکل در رابطه میانجامد.
چطور تقسیم کار عادلانه در خانه بکنیم؟
بزرگترین خطایی که در این ارتباط میتوانید انجام دهید این است که فکر کنید به همسرتان کمک میکنید. «کمک کردن» فعل صحیحی نیست. در واقع، کارها مسئولیتهای مشترک شما هستند و تقسیم کار عادلانه برای تضمین یک ازدواج شاد ضروری است.
ابتدا اولویتهای خود را به عنوان یک زوج تعیین کنید. واقعاً چه چیزی برای هر یک از شما مهم است؟ تمیز و مرتب بودن مهم تر است یا غذای گرم؟ دستشویی هر روز تمیز شود یا هر سه روز یکبار؟ نظرات را با هم درمیان بگذارید تا به مصالحه ای در مورد امور منزل برسید و وظایف هر کس مشخص شود.
با هم فهرستی از کارهایی تهیه کنید که هر یک از شما مطلقاً از انجام آنها متنفر است. اگر هر دوی شما از یک کار بدتان میآید، پس راهی برای سازش در انجام این کار خاص ناخوشایند بیابید. یا شاید بتوانید با هم، به عنوان یک تیم، این کار وحشتناک را حل کنید. همچنین مهم است که به ساعتهای بدن و ساعت کار یکدیگر توجه کنید. برخی از افراد، آدم صبحگاهی هستند و برخی جغد شب.
مجبور کردن یکدیگر به انجام کار در حالی که واقعاً آماده انجام آن نیستید، فقط تنش ایجاد میکند. زمان بندی مهم است. در عین حال، هر هفته برنامه را مجددا تنظیم کنید و مشخص کنید که چه کسی قرار است چه کاری انجام دهد.
اگر مرد به وظایف خود در انجام کارهای خانه عمل نمیکند، سعی کنید با هم دلیل این بی میلی را کشف کنید. گاهی اوقات مرد، نیاز به زمان بیشتر یا تغییری در وظایف دارد.
بیشتر بدانید: لذت وحشت؛ چرا آدمها دوست دارند بترسند؟
در عین حال، زنان باید بدانند که سرزنش کردن همسر به خاطر کارهایی که انجام نشده است مؤثر نخواهد بود. در عوض، باید تغییراتی در برنامه ایجاد شود. به علاوه، در صورتی که بودجه خانواده اجازه میدهد میتوان از نیروی خدماتی کمک گرفت. زوج باید بدانند که این نیرو برای کمک به وظایف هر دوی آنها، و نه صرفا کمک به زن، به خانه آمده است.