درمان حسادت و سرمنشا آن
حسادت یک احساس ذاتی و طبیعی است که در واکنش به موفقیت یا دستیابی فردی به چیزی که ما نیز خواهان آن هستیم بوجود میآید. اولین قدم در درمان حسادت، پذیرش این احساس و سپس اقدام برای درمان آن است.
تصور کنید که شما و بهترین دوستتان همزمان برای شغل رویاییتان درخواست میدهید. هردوی شما ساعات زیادی را صرف صحبت در این باره میکنید که چقدر عالی میشود که هر دو پذیرفته شوید. بعد از اینکه به آخرین مصاحبه میروید و نتایج را مشاهده میکنید، متوجه میشوید که دوستتان پذیرفته شده است، اما شما نه! چه احساسی به شما دست می دهد و مهم تر از آن، چه واکنشی نشان می دهید؟ اگر مدام درگیر حس حسادت هستید و این شما و اطرافیان را آزار می دهد باید ریشه و عوامل آن را بشناسید و راههایدرمان حسادت از دیدگاه روانشناسی را بدانید.
حسادت چیست و در چه شرایطی بهوجود میآید؟
اگر صادق باشیم، بیشتر ما باید بپذیریم که نسبت به این وضعیت احساس حسادت میکنیم. تحقیقات انجامشده توسط تسر و همکارانش یک جنبه تاسفبار از طبیعت انسان را نشان میدهند: حسادت در ما زمانی که فردی نزدیک به ما در جنبهای که ما به آن علاقه داریم خوب عمل میکند، فعال میشود؛ بنابراین اگر برای مثال در حال رقصیدن هستیم و فردی نزدیک به ما، مثلا دوست صمیمیمان، بهتر از ما برقصد، بیشتر حسادت میکنیم تا اینکه فردی غریبه در حضور ما یا در کنار ما بهتر عمل کند!
به طرز جالبی، اگر همین فرد نزدیک به ما، در حوزهای که ما هیچ علاقهی خاصی به آن نداریم، خوب عمل کند، باز هم ما احساس حسادت نمیکنیم و برعکس، از نزدیکی با او احساس غرور میکنیم. برای مثال اگر دوست ما یک صخرهنورد موفق باشد و ما اصلا به صخره نوردی علاقهای نداشته باشیم، درخشش او در این زمینه واقعا ما را خوشحال میکند. بنابراین، حسادت اساسا زمانی اتفاق میافتد که فردی نزدیک، در حوزهای مربوط به ما بهتر از ما عمل کند.
چرا ما احساس حسادت میکنیم؟ و آیا اینگونه باید باشد؟
پاسخ به سوال اول ساده است. زمانی که فردی نزدیک به ما، در حوزهی مورد علاقهمان، خوب عمل میکند، ما به او احساس حسادت میکنیم؛ چرا که این حس شانس بیشتری برای بقا و رقابت با او را ایجاد میکند. تحقیقات نشان داده که وقتی احساس حسادت میکنیم، انگیزهی بیشتری نیز برای رقابت و تلاش داریم.
در کل دوران تکامل ما به عنوان گونه انسان، در گروههای نسبتا کوچک ۱۵۰ نفره زندگی میکردهایم. گروهی از افراد که در منابع با آنها سهیم بودیم و بنابراین با آنها رقابت داشتیم. بنابراین اگر ما در حوزههای مهمی مثل شکار یا جنگ بهتر عمل میکردیم، شانس بیشتری برای دستیابی به این منابع داشتیم.
پس ما باید برای بقا بهتر از اطرافیانمان میبودیم و «حسادت» ما را به سوی این هدف سوق میداد.
و اما پاسخ به سوال دوم... آیا ما باید احساس حسادت کنیم؟
پاسخ به این سوال مانند قبلی ساده نیست. در بافتی که ما امروزه در آن زندگی میکنیم، شرایط برای بسیاری از ما کاملا از گذشته جدا شده است. ما اکنون در شهرهای بزرگ زندگی میکنیم و حتی گاهاً همسایه خود را نمیشناسیم. علاوه بر این برای ما که خانواده و دوستان را به صورت دورهای ملاقات میکنیم، تعریف «نزدیکان» سوال برانگیز است. زیرا این حلقهی نزدیک ما مرتباً با شغل و حرفه و اجتماع ما در حال تغییر است؛ بنابراین ایده رقابت با دیگران بر سر منابع منتفی است. همچنین ما دیگر برای زنده ماندن یا بقا تلاش نمیکنیم چرا که تقریبا این امکانات را در اختیار داریم.
پس ما بر سر چه چیز رقابت میکنیم؟ تایید! در دنیای امروز، هرچه بهتر عمل کردن ما به معنای بازخورد از سوی دیگران و احساس مثبت ما در پی آن است؛ و دیگران بیشتر تمایل دارند که با ما دوست باشند اگر موفق و مثبت باشیم. اما این احساس حسادت خصوصا زمانی که از کنترل خارج شود برای خود و اطرافیان بسیار آسیب زننده است.
درمان حسادت چیست؟
پذیرش حسادت؛ اولین قدم برای درمان آن
خب درمان حسادت در حرف بسیار سادهتر از عمل است. اولین قدم برای این کار پذیرش این است که وقتی فردی نزدیک به شما کار مورد علاقه شما را بهتر انجام دهد شما به او حسادت میکنید. این حقیقت را زیر فرش قایم نکنید. بسیاری از افراد را میشناسم که حسادت خود را نمیپذیرند حتی زمانی که این احساس کاملا واضح است! زمانی که احساس حسادت میکنید، برای دیگران کاملا مشخص است چرا که حالات چهره و اعمال شما کاملا طبق آن تغییر میکند. پس بهتر است که صادقانه حسادت خود را بپذیرید. در قدم اول پذیرش این موضوع به شما این امکان را میدهد که برای درمان حسادت آماده شوید.
دانستن منشا حسادت، یعنی اینکه شما به عنوان انسان برای تجربهی حسادت برنامه ریزی شده اید، و دلیل اینکه حسادت محرک تلاش و رقابت است، باید انگیزه کافی برای پذیرش و درمان حسادت را بدهد. اگرچه که این انگیزه کافی نیست.
مهمترین کار برای درمان حسادت ؛ اقدام کردن است!
اقدام به چه چیز؟ زمانی که دوست نزدیک شما، خویشاوند یا همکارتان کار مهمی را انجام میدهد، به آنها بگویید که تحت تاثیر قرار گرفته اید، حتی اگر با لکنت این کار را بکنید! اگر احساس میکنید که نمیتوانید در حضورش این کار را بکنید چرا که شاید چشم شما راز دلتان را فاش کند؛ خب میتوانید با ارسال یک پیام یا با یک تماس تلفنی این احساس را بیان کنید. حتی گاهی خوب است که برای درمان حسادت به این احساس اعتراف کنید. به من اعتماد کنید. صداقت در مورد احساسات، تاثیر منفی آنها را از بین میبرد.
مهمترین چیز این است که طوری رفتار کنید که گویی هیچ نشانی از حسادت درونتان وجود ندارد. یافتهها نشان میدهند که ما اغلب رفتارها و اعمال خود را باور میکنیم. به همین خاطر است که گاهی لبخندی تصنعی بر لب داریم تا به کسی بگوییم که دوست او هستیم حتی اگر درواقع اینطور نباشد. زمانی که ما به دیگری بابت موفقیت هایش تبریک بگوییم، مغز به این نتیجه میرسد که ما فردی سخاوتمند، بخشنده و بزرگ هستیم و قادر به رقابت سالم. پس برای درمان حسادت به دیگری تبریک بگویید.
در پیش گرفتن چنین رفتار و کرداری، درمان حسادت را تضمین میکند. حقیقت این است که ما به دیگران به خصوص نزدیکانمان، برای موفق شدن وابسته هستیم؛ و در واقع، هر چقدر ما در مسیر موفقیت آنها موثر بوده باشیم، همین تاثیر مثبت را دریافت میکنیم. شانس شما برای رسیدن به شغل خوب بعدی، بستگی به منابعی دارد که از دیگران کسب میکنید؛ بنابراین هرچه زودتر به درمان حسادت بشتابید.
منبع: ستاره
1980