یک کارشناس مسائل بینالملل در گفتوگو با خبرفوری:
رابطه ایران و آمریکا نیاز به یک شکافت هستهای دارد/ جبر تاریخی همیشه ایران و آمریکا را به هم نزدیک کرده / گرفتن عکس ترامپ و روحانی برنتیجه انتخابات آمریکا تاثیر میگذارد
کارشناس مسائل بینالملل با بیان اینکه رابطه ایران و آمریکا نیاز به یک شکافت هستهای دارد، گفت: جبر تاریخی همیشه ایران و آمریکا را به هم نزدیک کرده است، آمریکا به دنبال کیش و مات ایران در نظام بینالملل است.
محمدرضا هاشمی- در روزهای اخیر حرف و حدیثهای زیادی در رابطه با احتمال دیدار حسن روحانی و دونالد ترامپ در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک مطرح شده است. تنش سیاسی میان ایران و آمریکا در سطح بالایی قرار دارد و آمریکا از تمام توان خود برای تحریم ایران در سطوح مختلف استفاده کرده است. با این حال «مهدی مطهرنیا» استاد دانشگاه آزاد اسلامی و از نظریه پردازان توسعه در ایران معتقد است که رابطه ایران و آمریکا نیاز به یک شکاف بزرگ دارد.
این کارشناس مسائل بینالملل تأکید کرد که هرگاه ایران و آمریکا به یکدیگر نزدیک شدند یا یک جبر تاریخی برای یکی از طرفین وجود داشته یا آمریکا در منطقه نیاز به محدود کردن ایران در منطقه داشته است، مانند زمانی که آمریکا به عراق و افغانستان حمله کرد.
در رابطه با احتمال دیدار روحانی و ترامپ در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل متحد با او گفتوگویی انجام دادیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
خبر فوری : به نظر شما دیدار حسن روحانی و ترامپ در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل چقدر امکان دارد؟
مطهرنیا: من بارها بر این نکته تاکید داشتهام که رابطه ایران و آمریکا در پس از انقلاب اصطلاحا اتمیزه شده است و نیاز به یک شکافت هستهای بزرگ دارد، همانطور که اتم سه لایه اصلی دارد، نوترون، پروتون و الکترون. لایه اصلی و در واقع هستهای این ارتباط بحران واژگان است. آن واژگانی که ایران از آن استفاده میکند، با آنچه که از همان واژگان ایالات متحده آمریکا برداشت دارد متفاوت است.
ایران از مذاکره سخن میگوید، آمریکا هم از مذاکره سخن میگوید، آمریکا یک ایدئولوژی معنادار لیبرالیستی را دنبال میکند، ایران نیز یک ایدئولوژی را در چهارچوبهای محتوایی خود دنبال میکند. سخن از صلح به میان میآید، حقوق بشر وارد مفاهیم میشود و چیزهایی از این دست. اما در نهایت همه این مفاهیم با تعریفهایی متفاوت و مصداقهایی گوناگون از سوی هردو تعریف پذیر میشود و ایران در چهارچوب یک نظام ایدئولوژیک با مفاهیم در چهارچوب شریعت و آن هم بخشی از شریعت تحت عنوان فقه آن را مورد توجه قرار میدهد.
لایه میانی به واسطه این بحران مفهومی و واژگانی وارد بحران گفتمانی میشود، گفتمانهای میان ایران و آمریکا بعد از انقلاب اسلامی دو «گفتمان لیبرالیستی» و «گفتمان اسلام فقاهتی» است و این هردو در ارتباط با مفاهیم و بحران مفهومی ایجاد شده در این هسته در 40سال گذشته با یکدیگر در تعارض و تضاد هستند. آن چیزی که در واقع «هانتینگتون» در سال 1993 آن را تئوریزه کرد و تحت عنوان برخورد تمدن ها از آن یاد کرد به خوبی خود را به نمایش گذاشت.
سطح بیرونی و الکترونی در واقع لایه سیاسی است که تمام فعالیتها در این لایه صورت میپذیرد و انعکاس بحران مفهومی و بحران گفتمانی در این سطح خود را به نمایش میگذارد و نزدیک شدن و دور شدنها همه براساس اجباری است که یا آمریکا از آن برخوردار است یا ایران.
خبر فوری: ایران و آمریکا چه زمانهایی به مذاکره باهم نیاز داشتهاند؟
مطهرنیا: هرگاه ایران و آمریکا به یکدیگر نزدیک شدند یک جبر تاریخی برای یکی از طرفین وجود داشت. یا آمریکا در منطقه نیاز به محدود کردن ایران در منطقه داشته است، مانند زمانی که آمریکا به عراق و افغانستان حمله کرد. یا اینکه ایران تحت فشار تحریم یا تهدید نظامی از سوی آمریکا قرار دارد، این مذاکرات انجام میشود و نماد برجسته آن برجام است که در زمان احمدینژاد به دستور رهبر انقلاب اسلامی با تمام تفاوتهایی که از نظر ایدئولوژیک با ایالات متحده آمریکا داشت در عمان شروع شد و در نهایت در دولت اول روحانی به برجام ختم شد و اکنون با تحریمهای فلج کننده آمریکا اقتصاد ایران در حال فروپاشی است.
به همین خاطر سخن از فروش نفت در برابر غذا و دارو آن هم به صورت غیرعلنی و آشکار مطرح میشود. یعنی دوباره بوی مذاکره شنیده میشود، درحالی که آمریکا بارها مفهوم مذاکره را نه بهعنوان سازش بلکه راه کم هزینه برای رسیدن به اهدافش تعریف کرده است، ایران هم مذاکره را همواره به عنوان اعلام مواضع و نشانی از سازش در سیاست داخلی مطرح کرده است.
خبر فوری: پس به نظر شما مذاکره اتفاق نخواهد افتاد؟
مطهرنیا: اگر امروز با توجه به اعلام موضع رسمی ایران توسط رهبر انقلاب اسلامی که در آن اعلام شده است که نه مذاکره، نه جنگ، نه پذیرش میانجی و نه پیغام و پسغام، شاهد نشستن هرکدام از مسئولان نظام با مقامات آمریکایی در هر سطحی باشیم به تبع باید بپذیریم که دستگاه سیاست خارجی ایران در اثر فشارهای متفاوت در لایه سوم از نظر سیاسی پای میز مذاکره نشسته است و تحریمهای کمرشکن و فلجکننده آمریکا اثر خود را داشته است. اگرچه ممکن است ما اخراج بولتون یا دیگر موارد عدم حمله آمریکا بعد از زدن پهپاد آمریکایی در آسمان خلیج فارس را مبنی بر عقب نشینی و شکست آمریکا بدانیم، اما با توجه به تلاش این کشور برای کشاندن ایران پای میز مذاکره و اعلام اینکه جنگ آخرین اقدام آمریکا و زمانی اتفاق میافتد که دیگر هیچ راهی باقی نمانده است، باید بپذیریم که دیر یا زود افکار عمومی به این سمت خواهند رفت که ایران بار دیگر با توجه به فشارهای آمریکا و قائده «ما تسلیم زور نمیشویم، مگر زور خیلی پر زور باشد» پای میز مذاکره با آمریکا حاضر شده است و این میتواند بار دیگر نشان دهنده یک عقب نشینی تاریخی برای حفظ نظام جمهوری اسلامی از منظر ایران با وجود شعارهای ایدئولوژیکی که در تهران گفته میشود ارزیابی شود.
خبر فوری: به نظر شما رابطه ایران و آمریکا تا کجا میتواند اینگونه ادامه یابد؟
مطهرنیا: ایران باید یا یک «بله بزرگ» یا یک «نه بزرگ» در برابر آمریکا بگوید که تاکنون این کار نشده است. بزرگ به این معنا که ایران باید یا بپذیرد در تمام مسائل با آمریکا مذاکره کند و به عنوان یک بازیگر معمولی وارد نظام بینالملل و پذیرش چهارچوبهای نظام بینالملل شود. که این در تعارض با ایدئولوژی انقلاب اسلامی و تعریف انقلاب اسلامی براساس «مرگ بر آمریکا» خواهد شد و این میتواند از نظر ایدئولوژیک و جایگاه ایران در منطقه خدشهای به ایران وارد کند. چرا که ایران انقلاب اسلامی خود را به ویژه در دهههای اخیر در مبارزه با امپریالیسم و نماد آن یعنی آمریکا قرار داده است.
آمریکا تلاش دارد با صحبت از مذاکره و در عین حال تحریمهای کمر شکن ایران را به سمتی ببرد که این تصمیم را بگیرد که یا شروط آمریکا را بپذیرد. یا اینکه ایران در برابر آمریکا بایستد و هزینههای رویارویی احتمالی را به منطقه و ایران تحمیل کند. آمریکا به دنبال کیش و مات کردن ایران در صحنه سیاسی و نظام بینالملل است.
خبر فوری: آیا هدف ترامپ از اصرار برای دیدار با حسن روحانی انتخابات 2020 در آمریکا است؟
مطهرنیا: آمریکاییها دارای سیاست خارجی پیچیدهای هستند که تنها رییسجمهور تعیین کننده آن نیست. بلکه او یعنی رییسجمهور تصمیم گیرنده آن است. سیاست خارجی و سیاست در آمریکا امری پیچیده است که نهادهای رسمی و غیررسمی و دولتی و غیر دولتی در آن اثرگذاری بالایی دارند و بر مبنای قانون اساسی آمریکا تصمیم گیرنده نهایی رییس جمهور است.
اما به هرحال انتخابات هم مقولهای است که برای ترامپ و تیم انتخاباتی او مطرح است، اینکه ما فکر کنیم ترامپ تنها به فکر عکس گرفتن است و با این کار میخواهد در انتخابات آمریکا به پیروزی برسد، یک سیاست تقلیلگرایانه است. میتوان گفت که عکس گرفتن او با روحانی یا «کیم جونگ اون» برای افکار عمومی آمریکا اهمیت دارد، اما این اهمیت آن چنان نیست که باعث پیروزی او شود، و مردم آمریکا از نگاههای مختلف آنقدر ضعیف باشند که فقط با یک عکس به او رای بدهند.
خبر فوری: آیا عکس با روحانی ضمانتی برای پیروزی ترامپ در انتخابات است؟
مطهرنیا: آنچه مهم است آن است که روسای جمهور ایران، کره شمالی یا چین کنار ترامپ مینشینند و رییس جمهور چین خواهش میکند که جنگ تعرفهها میان آمریکا و چین کاهش یابد. کیم جونگ اون تلاش دارد که با ایجاد فضای تبلیغاتی و استفاده از نشستن کنار ترامپ فشارها را بر کشورش کاهش دهد. به تبع ایران هم دوست دارد فشارهای تحریم بر این کشور کاهش یابد، و حاضر میشود این عکس را با رییس جمهور آمریکا بگیرد، لذا گرفتن این عکسها نشان دهنده پیروزی نسبی ترامپ در صحنه سیاست آمریکا تلقی و از این جهت بر نتیجه انتخابات اثر خواهد گذاشت.
63
بیشترین صدمه را ژاپن از امریکا بخاطر بمب اتم دیده است ولی بجای دشمنی با سیاست کامل چسبید به امریکا و اقتصاد کشورش را ساخت ما هم اگر با سیاست با امریکا رابطه خوب داشته باشیم روی عربستان و اسراییل را میتوانیم کم کنیم
رهبر مسیر را مشخص کرده چرا با تحلیل غلط آدرس غلط میدی
چرت میگه این تحلیل گر امریکا تموم شد ببر کاغذی است امریکا سیطرش تموم شد هرکی باشه اول واخری داره تموم شاخش شکست