سعید جلیلی در آرزوی باز کردن پرونده هسته ای «مذاکره برای مذاکره»/ نگاهی به مذاکرات هستهای در دوران وی
دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی در آستانه یک انتخابات دیگر، به مذاکرات و تیم مذاکرهکننده فعلی انتقاد و از روش خود دفاع می کند؛ روشی که تحریمهای یکجانبه و بینالمللی از دستاوردهای ملموس آن بود.
سعید جلیلی این روزها موتور انتقاداتش از برجام و مذاکرات روشن شده؛ نامی که برای افکار عمومی یادآور دوران قطعنامه پشت قطعنامه است و تحریم پشت تحریم. او حالا با نزدیک شدن ایام انتخابات و همزمان با مذاکرات وین برای احیای برجام، باز هم شروع به انتقاد کرده است.
او در جدیدترین اظهاراتش گفته «چه کسی گفته طولانی شدن مذاکرات غلط است؟! در حال حاضر گفتگوهایی بین آمریکا و برخی کشورها وجود دارد که بیش از ۲۰ سال به طول انجامیده است. مباحث فنی جلو میرفت و وضعیت اقتصادی در حال ثبات یافتن بود؛ مذاکرت برای ما فرسایش شده بود یا طرف مقابل؟!».
این اظهارنظر درحالی صورت گرفته که همفکران جلیلی یکی از سیبلهای انتقاداتشان از دولت مساله اقتصاد است که به گفته جلیلی «در حال ثبات یافتن بود».
دیپلمات مذاکره برای مذاکره
جلیلی که در عرصه دیپلماسی ایران به مذاکره برای مذاکره معروف است، باز هم از این شیوه خود دفاع کرده و از زود به نتیجه رسیدن مذاکرات تلویحا انتقاد.
او مهر ماه ۱۳۸۶ پس از استعفای علی لاریجانی از دبیری شورای عالی امنیت ملی، با حکم احمدینژاد جایگزین لاریجانی شد. از زمان ریاست احمدینژاد بر دولت نهم، تنشها در پرونده هستهای ایران بیشتر شد. اسفند ۸۴ پرونده ایران از شورای حکام به شورای امنیت سازمان ارجاع شد. تا زمانی که جلیلی سکان مذاکرات را در دست بگیرد سه قطعنامه شورای امنیت با رای مثبت چین و روسیه در کنار سه کشور غربی علیه ایران تصویب شد و تحریمهای بینالمللی بابت فعالیتهای هستهای رسما آغاز شده بود. اما این تحریمها بیشتر فعالیتهای هستهای و تسلیحاتی را هدف گرفته بود.
با روی کار آمدن جلیلی او مذاکرات هستهای را با خاویر سولانا مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به جای لاریجانی ادامه داد. اما پیشرفتهای مذاکرات زمان لاریجانی با آمدن جلیلی به عقب رفت. از سوی دیگر مذاکرات با وقفههای طولانی روبرو شد. این وقفههای مذاکراتی اما باعث نشد که تحریمهای شورای امنیت علیه ایران متوقف شوند؛ قطعنامه ۱۸۰۳ با رای مثبت ۱۴ کشور عضو شورا اسفند ۸۶ به تصویب رسید. قطعنامهای که فراتر از تحریمهای فعالیتهای هستهای بود و حمل و نقل تجاری و بازرگانی با ایران را هدف قرار داد و ریسک سنگین تجارت را برای ایران به ارمغان آورد.
نخستین دور مذاکرات جلیلی با سولانا حدودا ۹ ماه پس از انتصابش بود؛ و حدودا سه ماه پس از قطعنامه تحریمی ایران. در این مذاکرات بستههای هستهای تبادل شد؛ بسته سوی تروئیکای اروپایی در مقابل بسته پیشنهادی ایران. به غیر از دیدار سولانا و جلیلی، این دور از مذاکرات با تشکیل گروه ۱+۵ در ژنو برگزار شد و آمریکا هم به مذاکرات پیوست.
آغاز مذاکرات با ۱+۵
ویلیام برنز دیپلمات ارشد آمریکایی که این روزها رییس سازمان سیا است، در کتاب خاطراتش از روند ورود ایالات متحده به مذاکرات این چنین روایت کرده است: «در اواخر ماه مه سال ۲۰۰۸(خرداد ۱۳۸۷) یادداشتی طولانی به عنوان «به دست گرفتن دوباره ابتکار استراتژیک درباره ایران»، برای رایس نوشتم. در این یادداشت نوشتم: «دیپلماسی ما در قبال ایران به شکل خطرناکی در میانه دیپلماسی فعال گروه ۱+۵ و گزینههای موثرتر گرفته شده است و این مسئله میتواند آسیبهای بزرگی به همراه داشته باشد». عدم تمایل ما برای گفتوگوی مستقیم با ایران بیش از آنکه برای تهران هزینه در پی داشته باشد برای خودمان هزینهبردار بود و ما را از اهرمهای فشار ارزشمندی محروم میکرد. رژیم داستانی را روایت میکند که در آن از ایران به عنوان قربانی دشمنی کینهتوزانه آمریکا یاد شده است. به این ترتیب ایران با شکل قابل ملاحظهای در منطقه و جهان دست برتر در دیپلماسی را از آن خود کرده و آمریکا به طرز فزاینده منزوی شده است. بنابراین به منظور احیای فشار بر برنامه هستهای ایران باید این روایت را خدشهدار کنیم».(گفتوگوهای پشت پرده؛ نشر کتابسرا)
سرانجام آمریکا به مذاکرات پیوست. برنز اولین مذاکره را اینگونه شرح میدهد: «در حالی که به جلیلی که در مقابلم نشسته بود نگاه میکردم بیانیه کوتاه و ساده را قرائت کردم. ابراز امیدواری کرد که ایرانیها پیام حضور ما در مذاکرات را دریافت کرده باشند ضمن اشاره به اینکه آمریکا کاملاً از پیشنهادات گروه ۱+۵ حمایت میکند. تاکید کردم از اهمیت مساله هستهای ایران به خوبی آگاه بوده و مصمم هستیم مانع دستیابی به بمب هستهای شده و ایران را وادار کنید به تعهدات بینالمللیاش پایبند بماند. علاوه بر این تصریح کردم ایران فرصتی نادر پیش روی خود دارد و امیدواریم استفاده لازم را از این فرصت ببرد.
جلیلی به دقت سخنانم را یادداشت میکرد و در طول سخنانم لبخند به لب میآورد. در طول جلسه او و همکارانش مدام زیرچشمی به من نگاه می کردند؛ گویی حضور یک آمریکایی در میز مذاکره چندان برایشان خوشایند نبود. در ادامه جلیلی نطقی ۴۵ دقیقهای درباره تاریخ و فرهنگ ایران ایراد کرد که در جایجایش بر نقش سازنده ایران در منطقه تاکید شده بود. وقتی جلیلی میخواست از ارائه پاسخهای سریع طفره برود، سعی می کرد افراد حاضر در مذاکرات را گیج و مبهوت کند و این سخنرانی یکی از آن مواقع بود. در بخشی از سخنانش نیز گفت به صورت پارهوقت در دانشگاه تهران تدریس میکند و آنجا بود که احساس کردم اصلا به دانشجویانش حسادت نمیکنم».
مشکلات ترجمه
یکی از مشکلاتی که تیم مذاکرهکننده ایرانی در زمان جلیلی از آن رنج میبرد عدم تسلط بر زبان انگلیسی بود که باید مذاکرات را با مترجم پیش میبردند. اعضای اصلی تیم مذاکرهکننده آن زمان غالبا لقب «دکتر» را یدک میکشیدند ولی فاقد یکی از مهمترین نیازهای مذاکرات مستقیم بودند. همین امر باعث آسیبهای زیادی در مذاکرات شده بود. چنانکه وندی شرمن معاون وزیر خارجه آمریکا در خاطرات خود نوشته «سعید جلیلی بیانیههای آمادهای را به زبان فارسی میخواند و پس از او ترجمه انگلیسی آن خوانده میشد».
برنز در ادامه شرح نخستین دیدار نوشته: «جلیلی در پایان سخنانش برگه هایی از تفاهم شفاهی ایران در اختیار اعضای مذاکرهکننده گذاشت. عنوان نسخه انگلیسی این برگهها غلط املایی داشت. آنها به جای اینکه در بالای برگه بنویسند Non-paper (به معنای تفاهم شفاهی) نوشته بودند None-paper (معنای لغویاش میشود هیچ کاغذی نیست) البته به زودی معلوم شد که همان اشتباه بیشتر برازنده آن کاغذ بوده است. سولانا و باقی ما نگاهی سریع به متن ارائه شده انداختیم. ناگهان نماینده فرانسه آهی کشید و غرغرکنان زمزمه کرد: «مزخرف است». جلیلی ناگهان چهرهای بهت زده به خود گرفت و من هم نزدیک بود ژست قاطع خود را از دست بدهم. خوشبختانه دوربین ها از اتاق بیرون رفته بودند.
همان روز عصر در یادداشتی کوتاه خطاب به رایس نوشتم: «مذاکره ۵ ساعت و نیم امروز با ایرانیها آشکارا به من یادآوری کرد که احتمالاً در طول چند سال گذشته چیزی را از دست ندادهایم». با این حال اعضای گروه ۱+۵ از حضور آمریکا در مذاکرات هستهای خشنود بودند. به خصوص به نظر میرسید روسها و چینیها شگفت زده شدهاند. هرچند پاسخ ایرانیها مایوسکننده بود. در پایان دولت بوش پیوستن به مذاکره هستهای در ژنو و پیشنهاد تاسیس دفتر حفاظت منافع آمریکا در تهران، هیچ دستاورد محسوسی برایمان نداشت. در ماه جولای به همراه رایس در نشستی بی سر و صدا به سرگئی لاوروف شرکت کرده و در این نشست موضوع تاسیس دفتر حفاظت منافع آمریکا در تهران را مطرح کردیم. لاوروف موافقت کرد پیام ما را به علیاکبر ولایتی که در آن زمان مشاور امور بینالملل رهبر عالی ایران بود ارائه کند اما به زودی جنگ گرجستان آغاز شده روسها دیگر علاقهای به رساندن پیام ما از خود نشان ندادند و ما هم دیگر علاقهای به کمک گرفتن از روسها نشان نداده و در نهایت این ایده هرگز پیگیری نشد». آن زمان هیچ یک از طرفها از آن دور مذاکرات طرفی نبستند و مذاکرهکنندگان با دستهای خالی به پایتختها برگشتند. اما تماسها همچنان ادامه داشت.
اواخر سال ۲۰۰۸ یعنی آبان ۸۷ انتخابات آمریکا برگزار شد و جرج بوش جمهوریخواه که مواضع تند و تیزی علیه ایران داشت، از کاخ سفید رفت و یک دموکرات یعنی باراک اوباما رییسجمهور ایالات متحده شد. این تغییر باعث شد تا امیدها به حل پرونده هستهای زنده شوند. تماسها همچنان ادامه داشت تا اینکه اوایل اکتبر ۲۰۰۹ یعنی مهر ماه ۸۸ دوباره مذاکراتی در ژنو برگزار شد؛ بین ایران و گروه ۱+۵. آنطور که ویلیام برنز در کتابش مدعی شده «پیش از این دور از مذاکرات نهادهای اطلاعاتی و امنیتی آمریکا، انگلیس و فرانسه شواهدی درباره یک سایت هستهای در نزدیکی کوههای قم خبر دادند». سایتی که برنز به آن اشاره میکند همان سایت فردو است. او میگوید که ایران نامهای خطاب به البرادعی مدیر کل وقت آژانس، این نهاد را از تاسیسات فردو آگاه کرده؛ البته او مدعی است که «ماهها بعد از زمان قانونی برای اطلاع به آژانس بوده و توضیحات درباره سایت، مبهم».
به نوشته «ایرنا» جلیلی در این مذاکرات پیشنهاد کرد که مذاکرات مبتنی بر موضوعات گستردهتر و جهانی باشد. اتفاقا در همین مذاکرات بسته پیشنهادی ایران به ۱+۵ ارائه شد که سال ۹۲ رسانههای ایران آن را منتشر کردند. بستهای که محورهایش ربطی به مذاکرات هستهای نداشت و درباره حفظ کرامت انسانها، مسائل بالکان، فلسطین و برخی مناطق دیگر، ریشه یابی عوامل بحران اقتصادی و مالی جهانی و مسائلی از این دست بود.
نخستین مذاکره مستقیم هستهای ایران و آمریکا
اما در جریان مذاکرات ژنو، ویلیام برنز که معاون وقت وزیر خارجه آمریکا بود، در زمان استراحت و ناهار، از جلیلی درخواست گفتوگوی مستقیم کرد و جلیلی هم پذیرفت: «به سمت جلیلی رفتم؛با او دست دادم و گفتم فکر میکنم بد نباشد با هم صحبت کنیم. او موافقت کرد. البته فکر میکنم پیشتر موافقت تهران را برای گفتوگوی احتمالی با من دریافت کرده بود…به سمت اتاق کوچکی رفتیم و پشت میزی نشستیم که چهار صندلی پشت آن قرار داشت. علی باقری معاون جلیلی هم همراهیاش میکرد…لحن صحبت جلیلی نسبت به دفعه قبل بسیار نرمتر شده بود…با دقت طرح مبادله سوخت راکتور هستهای تهران را توضیح دادم. البته البرادعی پیشتر این طرح را به ایرانیها داده بود….جلیلی چند سوال مطرح کرد اما به نظر میرسید کلیات رح را پذیرفته و متوجه شده است….جلیلی گفت نقطه نظرات ما نسبت به این طرح مثبت است». البته آن زمان مقامات رسمی ایران این دیدار را تایید نکردند. برنز روایت میکند که در نشست بعدی که در وین به میزبانی آژانس برگزار شد، ایران بخش اصلی طرح یعنی ارسال ۱۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم به روسیه را در قبال تحویل صفحات سوخت با غنای ۲۰درصد برای راکتور تهران را نپذیرفت و این طرح از هم پاشیده شد.
اواخر سال ۸۸ ایران اعلام کرد که غنیسازی ۲۰درصدی را آغاز میکند. پس از آن بود که تلاشهای آمریکا برای تصویب قطعنامه ۱۹۲۹ آغاز شد. خرداد سال ۸۹ قطعنامه ۱۹۲۹ به تصویب شورای امنیت سازمان ملل رسید. برنز درباره نحوه جلب رای مثبت اعضای دائم شورا میگوید: «به راحتی میتوانستیم روی حمایت انگلیس و فرانسه حساب کنیم. چینیها هم تمایل داشتند در موضوع ایران دنبالهروی روسیه باشند. افشای تاسیسات فردو و مخالفت ایرانیها با طرح مبادله سوخت، مدودوف را درمانده و ناامید کرده بود. از سوی دیگر او کاملا مصمم بود روابط روسیه با آمریکا را در چارچوب رویکردی که اوباما دنبال میکرد تقویت کند. درنهایت مدودوف هم قانع شد به قطعنامه ضدایرانی رای مثبت دهد». این قطعنامه یکی از سنگینترین قطعنامههای تحریمی علیه ایران بود. چرا که با صدور آن راه برای تحریمهای یکجانبه آمریکا و اروپا باز شد و آنها هم دست به تحریم خریداران و خرید نفت ایران زدند.
ادامه مذاکرات پس از ترور دانشمندان هستهای
پس از مذاکرات سال ۸۸، سومین دور از مذاکرات ژنو موسوم به ژنو ۳، ۱۴ ماه پس از آخرین مذاکرات ایران و گروه ۱+۵ برگزار شد. این مذاکرات ۱۵ و ۱۶ آذر ۱۳۸۹ صورت گرفت؛ در حالی که یک هفته قبل از آن، یعنی ۸ آذر ماه شهید مجید شهریاری استاد فیزیک هستهای دانشگاه شهید بهشتی در تهران ترور شد. به نوشته «مهر» او نماینده دانشگاه شهید بهشتی در امور اجرایی همکاری با سازمان انرژی هستهای بود. همچنین در همان روز فریدون عباسی از اساتید فیزیک دانشگاه شهید بهشتی هم ترور شد که این اقدام ناکام ماند و او مدتی بعد رییس سازمان انرژی اتمی ایران شد. یک هفته بعد از این ترورها وقتی جلیلی پای میز مذاکره با ۱+۵ رفت، در سخنرانی آغازین خود، خواستار «پاسخگویی کشورهای غربی پیرامون ترور اساتید ایرانی» شد. به نوشته «ایرنا» این مذاکرات «تحت تاثیر ترور دانشمندان هستهای ایران بود هیات مذاکره کننده ایرانی در جریان مذاکرات همانگونه که پیش از آن نیز تاکید کرده بود در خصوص موضوع هسته ای ایران با ۱+۵ وارد مذاکره نشد». به عبارت دیگر تیم مذاکرهکننده هستهای برای مذاکرات پیرامون موضوع هستهای ایران با ۱+۵ به ژنو سفر کرد، ولی درباره موضوع هستهای وارد مذاکره نشدند!
پس از آن بازهم مذاکرات ادامه یافت؛ اول و دوم بهمن ۸۹ هیات ایرانی به استانبول رفتند. مذاکراتی که باز هم برای مذاکره بود و بیانیه خواندن؛ که نتیجهای جز بینتیجه بودن را به همراه نداشت. پس از این دور، مذاکرات متوقف شد و تحریمهای یکجانبه اتحادیه اروپا و آمریکا علیه ایران با استناد به قطعنامه ۱۹۲۹ اجرایی شدند؛ تحریمهایی که اقتصاد ایران را نشانه گرفته بودند.
فروردین ۹۱ و با گذشت بیش از یک سال از آخرین مذاکرات ایران و ۱+۵، طرفهای مذاکره دوباره در استانبول گرد هم آمدند تا «استانبول ۲» شکل بگیرد. این در حالی بود که مرداد ۹۰ شهید داریوش رضایینژاد از متخصصان هستهای و ۲۱ دی ۹۰ همزمان شهید مصطفی احمدیروشن معاون بازرگانی سایت نطنز و شهید رضا قشقاییفر ترور شده بودند.
کشمکش بر سر تعیین محل مذاکرات
مذاکرات تیم جلیلی با ۱+۵ همچنان ادامه داشت و تنها دستاورد مذاکرات، تعیین محل و تاریخ بعدی مذاکرات بود. البته آن هم بعضا دچار چالش و کشمکش میشد؛ آنطور که وندی شرمن معاون وزیر خارجه آمریکا در خاطراتش نوشته « آنها از اینکه ما را از این شهر به آن شهر بکشند، لذت میبردند. پس از هر دور مذاکرات، معاون کتی اشتون، هلگا اشمیت، هفتهها با علی باقری (مقام پس از جلیلی) بر سر تعیین محل مذاکرات بعدی مذاکره میکرد. بازی آنها ما را عذاب میداد و ما را مجبور میکرد به جایی برویم که آنها قلمرو خود میدانستند». شاید این تنها دستاورد تیم جلیلی باشد که ۱+۵ بعضا به خواسته آنها برای محل مذاکرات موافقت میکردند. به هر ترتیب پس از استانبول ۲، از مذاکرات استانبول ۳ (۲۶ و ۲۷ فروردین ۹۱)، بغداد (۳ و ۴ خرداد ۹۱) و مسکو (۲۹ و ۳۰ خرداد ۹۱) برگزار شد که پس از آن مذاکرات به مدت ۹ ماه تعطیل شد و چندین دور مذاکره در سطح کارشناسی هم به نتیجهای منجر نشد. اسفند ۹۱ بالاخره طرفها به میز مذاکره بازگشتند؛ دو دور مذاکره که اولی اسفند ۹۱ و دومی فروردین ۹۲ در آلماتی برگزار شد که باز هم نتیجهای نداشت.
دیپلماسی بیانیه صادر کردن پشت تریبون نیست
به هر ترتیب با روی کار آمدن دولت روحانی پرونده مذاکره برای مذاکره بسته شد؛ البته با زمینهای که دیدارهای محرمانه نمایندگان ایران و آمریکا از زمستان ۹۱ در مسقط پایتخت عمان داشتند. اما عملکرد جلیلی در دوران مسئولیتش چنان کمرمق بود که حتی علیاکبر ولایتی از سیاستمداران اصولگرا و البته دیپلماتهای کارکشته، در جریان مناظرههای انتخابات سال ۹۲ سعید جلیلی را به شدت به چالش کشید: «دیپلماسی این نیست که در کشورهای دیگر خطابه بخوانید و مطالبی را که در کنفرانس مطبوعاتی می گفتید را اینجا هم بگویید!...در آخرین مذاکرات آلماتی پیشنهاداتی شد که میشد بر اساس آن پیش رفت، اما آقای جلیلی آن را نپذیرفته است. آنها در مذاکرات آلماتی گفتهاند که اگر غنیسازی و فوردو را کند کنید، ما سه تحریم را برمیداریم. این به شهادت معاون وزارت خارجه است که در مذاکرات بوده، ولی شما گفتهاید که کل تحریم را بردارید که نشان میدهد نمیخواهید کار را پیش ببرید…دیپلماسی این نیست که در داخل کشور بگوییم ما اصولگراییم و انعطااف نداریم. دیپلماسی خشونت و سرسختی نشان دادن نیست. دیپلماسی تعامل و بده بستان است. نمیشود که آنها هرچه که ما می خواهیم بدهند و ما هیچ کاری نکنیم! دیپلماسی بیانیه صادر کردن پشت تریبون نیست!».
با این اوصاف حالا جلیلی با چنین کارنامهای بازهم در آستانه یک انتخابات دیگر، به مذاکرات و تیم مذاکرهکننده فعلی انتقاد میکند و از روش خود دفاع؛ روشی که تحریمهای یکجانبه و بینالمللی از دستاوردهای ملموس آن بود.
منبع: خبرآنلاین
66
سعيد جليلى سيرى چند؟! اصلاً جليلى در حد و اندازه رياست جمهورى نيست!
لابد ظریف آمریکایی لیقات داره رئیس جمهور بشه. عمرا این دفعه دیگه نمیذاریم کشور رو به تباهی بکشید و 26 سال عمر مردم رو پوچ کنید
هیچکدام در اندازه ریاست جمهوری ملت بزرگ ایران نیستند ولی متاسفانه سر سفره انقلاب هستند و نذری میخورند
جناب سید علی، ملت بزرگ ایران؟ همون ملتی که آقای روحانی رو انتخاب کرد؟ اون هم دو بار. همون ملتی که واسه خرید و فروش دلار، تو سر هم میزند و تو صف می ایستند؟ همون هایی که تا میشنوند مرغ کم شده مثل قحطی زده ها میرن تو صف مرغ؟ تازه هر کدوم بیست کیلو میخرن؟ همون هایی که با دو تا شعار زرق و برق دار، اصلاح طلب ها رو انتخاب میکنن ؟ همون هایی که هر هشت سال یک بار میگن گول خوردیم؟
آقایی که اسم کارگر انتخاب کردی و مدام ملت ایران رو نادان فرض می کنی و خودتو دانا !!! مرد حساب تا الان رئیس جمهور کشور از دست اصولگرا به اصلاح طلب همینجور چرخیده و تا دلت بخواد باند بازی تو این دوتا طیف و اونوقت از نظرت اونایی که مسئولیت دارن و اختلاص می کنن مبرا و مردم مقصر ؟؟ اگه ما رای دادیم که از نظر خودمون اشتباه نکردیم و شما بگو چرا اکثریت ملت ایران مخالف کارهای امثال شما هستن؟
تو یه سایبری مفت خور بی سواد بیشتر نیستی
آنوقت تحریم های امروز نتیجه کدام دیپلماسی است؟ دیپلماسی التماس؟!
دیپلماسی موشک
ایران اصلا دیپلماسی ندارد ، یک کشور داریم و هزاران صاحب.
هموطن؟ هموطن کی؟ اوباما؟
انصافا جلیلی در حد واندازه حل اختلاف دو طایفه در داخل کشور هم نیست ، افرادی که عنوان ها را یدک می کشند ولی در عمل بی محتوی وتوخالی اند . این اقا که می گوید دکتر هستم اگر توانست دو خط با زبان بینالمللی صحبت کند ان وقت امر مذاکره را به او بسپارید .
چطور این استدلال رو برای اونها که زبان دنیا رو بلد بودند و مملکت رو به این وضع رسوندن نکردید ؟
مطمـُن باشید سعید جلیلی رای خیلی خیلی پایینی میاره چون قیافه رییس جمهوری را ندارد
اینطوری با این استدلال ها به ریش قشنگه رای دادید که وضع مملکت این شد .....
تا زمانی که شما ها در این کشور هستید، هیچ امیدی به آینده نداریم. جلیلی دریده و وقیح نیست. دروغگو هم نیست.فقط به حل مشکلات و قدرتمندی کشور فکر میکنه. و تو ...
سگ سعید جلیلی شرف داره بر مذاکره کنندگانی که با خیانت به کشور، صنعت هسته ای رو تعطیل و به ازای اون( تقریباً هیچ ) از طرف مذاکره کنندگان گرفتند
خخخ اگر صنعت هسته ای تعطیل شده چطوری یک شبه از غنی سازی 20 درصد به 60 درصد رسیدید؟!!! یه کم فکر هم واسه زندگیت خوبه
ای صنعت هسته ای .... ننت
چه عکس با حالی !! فقط یک بقچه گل گلی با یک چوب دستی بلند کم داره . بیشتر شبیه ....
حداقل و ملموس ترین نتیجه از مذاکرات دکتر جلیلی این بود که اگر تحریم ها بیشتر نشد حداقل بیشتر نشد ولی مذاکرات دولت مورد علاقه شما توسط جناب ظریف نتیجه مذاکراتش این شد که تحریم ها علیه ایران 2 برابر شد ... نتیجه مذاکرات دکتر جلیلی این بود که رشد افسار گسیخته دلار و طلا و مسکن و صف های مرغ و گوشت و روغن و .... وجود نداشت ولی ماحصل مذاکرات تیم مورد علاقه شما اقای ظریف تمامی رکوردهای فجیع اقتصادی را در دورات تاریخ این مملکت به بار اورد .... نمیخواهد از این تیم دیپلماسی فشل با تخریب اقای جلیلی دفاع کنید مردم دارند نتایج مذاکرات ان دوران و این دوران را میبینند ...
مذاکره کنندگان بیچاره غربی نمی دانستند که گرفتن دکترا در کشور ما کیلویی است ، در عراق فردی وقتی دیپلم می گیرد به زبان انگلیسی کاملا مسلط است در ایران ما دکتر احمدی نژاد می گوید وان دقیقه وجلیلی می نویسد None - paper اما به وقت ادعا وگنده گویی مدعی مدیریت جهانند .
به حسین : وای اگر مردم درانتخابات شرکت کنند چه می شود یقینا حسرت پیروزی کاندیدای افراطیون وتمامیت خواهان باز هم به دلت می نشیند و برعکس اگر مردم شرکت کنند چون مجلس ۱۰ درصدی یکی خود را بر ۹۰ درصد ملت برای چهار سال تحمیل خواهد کرد پس برو دعاکن مردم شرکت نکنند .
دکتر ظریف و خدماتش کجا و جلیلی کجا.ولی کاسبان تحریم تا دودمان ایرانی را بهباد ندن دست بردار نیستند
احسنت به شما خبر فوری، خیلی وقت بود دنبال همچین مطلبی بودم. بطور واضح عمده مشکلات حال حاضر کشور بدلیل تحریم ها ، ناشی از مذاکرات بیهوده و خارج از ریل دوران جلیلی بوده است
به وحید : ادب مرد به از دولت اوست هرچند توسل به فحاشی ورکیک گویی وچماق وپاره اجر ودروغ گویی منطق تو و امثال توست چون از کوزه همان تراود که در اوست ، اگرظریف صنعت هسته ای را از بین برد بفرمایید چطور بعد از اعلان ایران مبنی بر کاهش تعهدات هسته ای درکمتر از ۲ ماه به غنی سازی اورانیوم با غنای .۶ درصد رسیده اید !؟ والان صحبت از غنی سازی ۹۰ درصد می کنید !؟ البته امثال تو که خود رابه خواب زده اند رامحاله بتوان بیدار کرد . صم بکم عمی فهم لا یعقلون .
با چه هزینه گزافی داریم به ۸ سال پیش بر میگردیم ؛ واقعا یا نمیدونی یا خودت و به خواب زدی، ۸ سال صنعت هسته یی رو تعطیل کردند و حلوی پیشرفت اون رو گرفتند اکثر دانشمندان رو اخراج کردند و به ازای آن ( تقریبا هیچ گرفتن)
جناب سعید استدال شما غیر منطقی است ، مرندی کاملا درست میگه ، اگر صنعت هسته ای تعطیل شده بود چطور یکشبه به غنی سازی 60 درصد رسید !!!در ضمن اورانیوم غنی سازی شده به غیر از بمب اتم به درد ما نمی خورد چرا که ما اصلا نیروگاهی نداریم و روسیه در ماجرای نیروگاه بوشهر سر ما کلاه گشادی گذاشته است.
این جلیلی داره پشت پرده چکار می کنه ؟ اوپشت خبریه؟
خیلی شلوغ تکن حلوا حلوا که مورد نظر شماست در حد صحبت است فدرت چانه زنی اقای ظریف را اکثریت اقشار قبول دارند ونیز فرموده رهبری معظم که هر اقدام عملی در سطوح کلان رایزنی و تصمیم گیری می شود در دنیا نیز همین روال است . افتاد . نا گفته اینکه خون شهدا ی هسته ای علیمحمدی احمدی روشن ......... و نیز شهید سلیمانی در راس ان است .
مواظب باش در بیابان مار نیش نزنه متاسفانه شما که دائم به محالفین خود نیش می زنید. مواظب باشید
اقای جلیلی هشت سال رفتید ونشستید و بهم نگاه کردید اخرش شد هفت قطعنامه بین المللی علیه ملت ایران صنعت هسته ای هم تعطیل نشده ( شما تو حرف و تبلیغ تعطیلش کردید ) والا چطور می توانستند اورانیوم غنی شده رو به ۶۰٪ برسانند