پنهانکاری آمریکا درباره حادثه زیر دریایی اتمی در دریای چین
حضور نظامی و هستهای آمریکا در مناطق مختلف جهان از خلیج فارس گرفته تا دریای چین جنوبی نه عامل امنیت که مخل امنیت و تجارت جهان است و ربایش نفتکش حامل نفت ایران نیز سندی بر این رویکرد تهدیدآمیز است.
تقریبا یک ماه پیش بود که رسانهها از برخورد یک فروند زیردریایی اتمی آمریکا با صخرهها در زیر آبهای دریای چین جنوبی خبر دادند.
در همین راستا ناوگان اقیانوس آرام ارتش آمریکا در بیانیهای اعلام کرد که یکی از زیردریاییهای سریع و اتمی این کشور هنگام حرکت در آبهای بینالمللی در منطقه اقیانوس هند-آرام، به صخره برخورد کرده است.
از آن زمان تاکنون دولت چین خواستار توضیح شفاف و دقیق آمریکا در ارتباط با این حادثه شده اما نیروی دریایی آمریکا تاکنون هیچ توضیحی درباره نحوه برخورد این زیردریایی ارائه نکرده و به پنهانکاری در این زمینه ادامه میدهد.
نخست؛ با توجه به ماهیت اتمی این زیردریایی و تاثیرات مخرب زیست محیطی بسیاری که دارد، آمریکا مسئول اصلی تبعات زیست محیطی هرگونه حادثهای برای این زیر دریایی است و پنهانکاری این کشور ضمن افزایش ابهامات در باب گزارش ادعایی مبنی بر خسارت ندیدن مخازن اتمی این زیردریایی، ابعاد دیگری از غیر قابل اعتماد بودن و تهدید امنیت جهان بودن آمریکا را آشکار میسازد.
سوم؛ کشورهای اروپایی که مدعی صلح و امنیت از جمله محیط زیست هستند نیز تاکنون در برابر این حادثه اتمی سکوت کرده و اقدامی برای پاسخگو کردن آمریکا صورت ندادهاند.
رقابت اروپاییها با چین نمیتواند توجیهی بر سکوت در برابر تهدیدات زیست محیطی آمریکا باشد و پاسخگو کردن آمریکا درباره این حادثه نه تنها خواسته چین بلکه مطالبهای جهانی است.
حال آنکه؛ موضعگیری اروپا در برابر این رفتار تهدیدآمیز آمریکا میتواند گامی باشد برای حرکت این کشورها به سوی استقلال و احیای چندجانبهگرایی و پایان دادن به آنچه که بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا آن را تبدیل شدن اروپا به صادر کننده بیانیههای بیاثر مینامد.
چهارم؛ سازمان ملل به عنوان رکن اصلی امنیت جهان موظف است برای حفظ ثبات و امنیت جهانی در برابر حادثه زیر دریایی اتمی آمریکا موضعگیری کند زیرا اولا این حادثه تهدید محیط زیست دریایی جهان است و ثانیا حضور هستهای آمریکا در دریای چین جنوبی زمینهساز تنشها در این منطقه میان چین و آمریکا و نیز رقابت هستهای و تسلیحاتی میشود.
حضور نظامی و هستهای آمریکا در مناطق مختلف جهان از خلیج فارس گرفته تا دریای چین جنوبی نه عامل امنیت که مخل امنیت و تجارت جهان است و ربایش نفتکش حامل نفت ایران نیز سندی بر این رویکرد تهدیدآمیز است.
امریکا همه این قلدریها و قانون شکنیها و توهین به نهادهای بین المللی را به اعتبار پیروزی در جنگ جهانی دوم انجام می دهد.اگر بنا بر خاتمه دادن به این ناروائیها باشد باید شاخ امریکا را در یک جنگ تمام عیار شکست و امریکا را به ویرانه ای تبدیل کرد تا سر عقل بیاید.اما به شرطی که پیروز بعدی بدتر از امریکا نباشد!