دیپلمات پیشین ایران در سازمان ملل به بررسی تبعات توقیف نفتکش یونانی پرداخت
احیای برجام دیگر محلی از اعراب دارد؟
هفته گذشته دولت بایدن دست به یک پوستاندازی سیاسی و دیپلماتیک در قبال ایران، برجام و سپاه زد؛ از اعلام تصمیم قاطع کاخ سفید برای عدم خروج سپاه از لیست گروههای تروریستی تا اعمال دور جدید تحریم علیه فروش نفت ایران و فشار به آتن برای توقیف و مصادره محموله نفتی جمهوری اسلامی؛ مجموعه این شرایط سبب شد که ایران هم جمعه گذشته دست به توقیف دو نفتکش یونانی در آبهای خلیج فارس بزند.
اقدامی که علاوه بر تبعات مخرب بر مناسبات ایران و یونان میتواند روابط ایران و اتحادیه اروپا را هم تحتالشعاع قرار دهد. در این بین نقطه ابهام مصادره محموله نفتی ایران توسط آمریکا با اشراف واشنگتن بر مقابلهبهمثل تهران بازمیگردد. لذا این سؤال در ذهن شکل میگیرد که با وجود احتمال واکنش جمهوری اسلامی چرا ایالات متحده دست به تحریک ایران زده است؟ آنچه که میخوانید ماحصل گفتوگو با کوروش احمدی، دیپلمات پیشین ایران در سازمان ملل و تحلیلگر ارشد حوزه بینالملل است تا به این سؤال و پرسشهای مشابه پاسخ داده شود.
با مصادره محموله نفتی ایران توسط آمریکا و به دنبالش توقیف دو نفتکش یونانی توسط جمهوری اسلامی سؤال این است که آیا واشنگتن با علم به اقدام متقابل تهران به عمد تهران را در مسیری قرار داد که به توقیف نفتکشهای یونانی منجر شود یا اینکه ایالات متحده این تصور را داشت که به دلیل مشکلات عدیده داخلی، ایران سیاست انفعال را در پیش خواهد گرفت؟
برای پاسخ به این سؤال، سوابق امر تا حدی روشنکننده قضیه است. در طول دو سال گذشته هر زمان که آمریکاییها و دیگر کشورها اقدام به توقیف نفتکشهای مرتبط با ایران در سایر مناطق جهان کردهاند، اغلب اقدامی نیز توسط ایران انجام شده است. بنابراین بسیار بعید است که یونان و ایالات متحده واکنشی از سوی تهران را در نظر نگرفته باشند.
پس به باور شما آتن و واشنگتن با آگاهی از احتمال اقدام مشابه تهران دست به مصادره نفت ایران زدهاند؟
با توجه به سوابق امر قاعدتا یونان و آمریکا باید درخصوص حساسیت ایران مبنی بر توقیف محمولههای نفتی و نفتکشهایش آگاه بوده باشند.
اگر با علم به حساسیت تهران این اقدام صورت گرفته باشد، دلیل تحریک ایران توسط ایالات متحده چه بوده است؟ آیا مصادره نفت ایران را مکمل تحریم چهارشنبه گذشته آمریکا علیه فروش نفت ایران و تصمیم قطعی بایدن برای عدم خروج سپاه از لیست گروههای تروریستی میدانید؟
شاید نتوان اقدام آمریکا برای مصادره محموله نفتی ایران در سواحل یونان را به شکل مستقیم به تصمیم بایدن برای خودداری از حذف نام سپاه از لیست گروههای تروریستی و اعمال تحریمهای چهارشنبه گذشته ربط داد.
چرا؟
چون سوابق نشان میدهد این دست توقیف نفتکشها و واکنشهای ایران برای اولین بار نیست که روی داده است. مثلا در اکتبر 2020 آمریکا اعلام کرد که محموله بنزین ایران را که با چهار نفتکش به سمت ونزوئلا حرکت میکردند و توقیف شده بودند، فروخته و عواید حاصله را به صندوق حمایت از «قربانیان تروریسم دولتی» واریز کرده است. حدود یک سال پیش هم یک محموله نفتی ایران توسط آمریکا توقیف و مصادره شد و عواید حاصل از فروش آن به همان صندوق واریز شد که بر مبنای آرای برخی از دادگاههای آمریکا در پی شکایت شماری که مدعی قربانی تروریسم بودند، تشکیل شده بود. لذا از مدتها قبل توقیف و مصادره نفتکشها و محمولههای نفتی ایران در دستور کار آمریکاییها بوده است و این تحول جدیدی نیست. البته بیشک اقدام یونان برای توقیف نفتکش روسی با محموله نفتی ایران و مصادره آن توسط آمریکا و همچنین واکنش ایران در توقیف نفتکشهای یونانی به تشدید تنش منجر میشود. این تصاعد تنش البته با اعلام غیررسمی تصمیم قطعی بایدن برای خارجنکردن سپاه از لیست گروههای تروریستی و یا اعمال تحریمهای چهارشنبه گذشته علیه ایران همزمان شده و جلب توجه کرده است.
اگر منظور تصمیم برای عدم حذف سپاه از لیست گروههای تروریستی باشد باید گفت اگرچه این موضوع اخیرا اعلام شده است، اما از هفتهها پیش قابل پیشبینی بود. اکراه آمریکا به حذف سپاه از لیست مذکور هم دلایل سیاسی دارد و هم دلایل تکنیکی و حقوقی
سؤالی که بیشتر خودنمایی میکند، این است که چرا شاهد تغییر ادبیات و رفتار بایدن در قبال ایران و برجام هستیم؟
اگر منظور تصمیم برای عدم حذف سپاه از لیست گروههای تروریستی باشد باید گفت اگرچه این موضوع اخیرا اعلام شده است، اما از هفتهها پیش قابل پیشبینی بود. اکراه آمریکا به حذف سپاه از لیست مذکور هم دلایل سیاسی دارد و هم دلایل تکنیکی و حقوقی. البته دلایل تکنیکی و حقوقی در درجه دوم اهمیت قرار دارد. دلایل سیاسی به سیاست داخلی آمریکا و شکلگیری جبههای از اکثریت سناتورهای آمریکایی که مخالف حذف سپاه از لیست گروههای تروریستی هستند و نیز تحریکات برخی از کشورهای منطقه بر میگردد. خاصه آنکه جمع قابل توجهی از سناتورهای دموکرات هم در این مورد با جمهوریخواهان همعقیده شدهاند. لذا به نظر میرسد که طی ماههای گذشته هزینه سیاسی این اقدام برای دولت بایدن در آستانه انتخابات میاندورهای کنگره رو به افزایش بوده است. به این خاطر توان و تمایل بایدن در این مورد مستمرا رو به کاهش بوده است.
اساسا دلیل یا دلایل اقدام آمریکا برای توقیف نفتکش روسی صرفا ورودش به محدوده آبهای اروپا به دلیل تحریمهای این کشور (روسیه) بود. اگر پای تحریم روسیه در میان بود چرا محموله نفتی ایران مصادره شد؟
طبق تحریمهای جدید اروپا علیه روسیه بعد از جنگ اوکراین نفتکشهای روسی از دریافت خدمات در بنادر اروپایی محروم شدهاند. بعد از اینکه این نفتکش با پرچم روسی و خدمه روسی به دلیل بدی آب و هوا و گویا نقص فنی در یکی از بنادر یونان پهلو گرفت، هویت روسی نفتکش برای آتن محرز شد و یونان درصدد توقیف کشتی بر آمد. همزمان مشخص شد که محموله نفتی آن نیز به ایران تعلق دارد. در این مرحله پای آمریکا به مسئله کشیده شد.
تبعات توقیف نفتکشهای یونانی برای ایران، ولو با منطق پاسخگویی در برابر اقدام واشنگتن برای تهران چه خواهد بود. خصوصا که پای اتباع یونانی و دیگر کشورها در میان است؟
با توجه به سوابق امر، این دست توقیفها معمولا با اتفاق حاد و یا تبعات خاص سیاسی و حقوقی برای اتباع و خدمه نفتکشها همراه نیست. تاکنون معمولا خدمه کشتیهای توقیفشده سریعا آزاد شدهاند. مسئله مهمتر مسئله توقیف نفتکش و تعیین تکلیف محموله نفتی آن است. این مهم امکان دارد چند روز، چند هفته یا چند ماه طول بکشد. کما اینکه در مسئله نفتکش انگلیسی گریس 1 که توسط ایران توقیف شده بود، مسئله دو ماه طول کشید. یا یک نفتکش کره جنوبی بعد از سه ماه توقیف در فروردین 1400 آزاد شد.
به گریس 1 اشاره شد. آیا ایران به امید تکرار سناریوی گریس 1 اقدام به توقیف نفتکشهای یونانی کرد یا نهایتا شاهد تکرار وضعیت نفتکش کره جنوبی و سایر توقیفهای مشابه ایران خواهیم بود؟
آنگونه که در رسانهها انعکاس یافته، محموله نفتی این دو کشتی در بندر بصره بارگیری شده و راهی آمریکا بوده است. معلوم نیست که در این زمان این دو محموله کماکان متعلق به عراق است یا تحت تملک آمریکا قرار دارد. چون به نظر میرسد این نفتکشهای یونانی به سمت آمریکا در حرکت بودهاند. لذا به دلیل آنکه مالکیت حقوقی و تجاری این محموله نفتی هنوز مشخص نیست که در اختیار آمریکاست یا کماکان به عراق تعلق دارد، نمیتوان به طور قطع به این سؤال پاسخ داد. اما اگر این نفت در تملک یک شرکت آمریکایی باشد که آن را از عراق خریده و بهای آن را پرداخت کرده باشد، شاید ایران امکان مصادره آن را بررسی کند. ولی اگر این محموله از نظر حقوقی و تجاری متعلق به عراق باشد شرایط فرق خواهد کرد و اثرات آن بر روابط تهران و بغداد نیز باید مد نظر قرار گیرد.
به باورتان تداوم این شرایط و فضای رادیکال به شکست احیای برجام منجر خواهد شد؟
اگرچه اتفاقات منفی متعددی طی هفتههای گذشته روی داده که به تصاعد تنش منجر شده است، اما هنوز نسبت به ادامه مذاکرات وین و حصول توافق کاملا ناامید نیستم. حداقل طرفین در مواضع رسمی خود هنوز خواهان ادامه گفتوگوها برای احیای برجام هستند. اما در عین حال نمیتوان تأثیر مسائلی مانند توقیف محموله نفتی ایران توسط آمریکا، توقیف نفتکشهای یونانی توسط ایران، تصمیم بایدن برای عدم حذف سپاه از لیست گروههای تروریستی، اعمال تحریم چهارشنبه گذشته علیه فروش نفت ایران یا اقدامات اسرائیل برای ترور سرهنگ صیاد خدایی و دیگر اقدامات علیه امنیت ایران را بر روند تلاشها برای احیای برجام نادیده گرفت. بیشک این اقدامات با شدت و ضعف روی فضای مذاکرات اثر مخرب دارند، ولی نمیتوان گفت که قطعا مذاکرات به شکست رسیده است. چون در گذشته هم علیرغم توقیف نفتکشها و محمولههای نفتی ایران، ترور، جاسوسی، خرابکاری و مانند آن، مذاکرات همچنان در دستور کار باقی ماند.
برجام متاسفانه از سال ۲۰۱۵ تاکنون کل دنیا را گرفتار کرده است و همچنان نیز ادامه دارد.
برجام اجرا نمیشود؛ موشک هم یک بهانه است
ایا امریکا به انداره ایران خودرو و دلالان و اختلاصگران و کسانی که مایعتاج مردم را اتکا میکنند ظلم کرده است قطعان نه چون امریکا مثلن دشمن ماست و یک کشور بیگانه است اما چه کسی ارزش پول ملی کشورمان رابا خاک یکسان کرد در ردیف اول ایران خودرو و نجومی بگیران و اختلاصگران و اما متاسفانه ازادانه دارن به کار کثیفشان ادامه میدن