واکاوی کلیدواژه «مدیریت تخاصم» با آمریکا؛ هدف از ابراز این رویکرد توسط عراقچی چیست؟
یک کارشناس مسائل آمریکا میگوید: جمله «مدیریت تخاصم» اگرچه از زبان عراقچی به عنوان وزیر امور خارجه عنوان شده است اما راهبرد جدیدی نیست. راهبردی است که حداقل در دو دهه اخیر اجرا شده است بدون اینکه عین این عبارت استفاده شود.
امیرعلی ابوالفتح کارشناس مسائل آمریکا در پاسخ به این سوال که چه تحلیلی میتوان از کاربرد کلیدواژه «مدیریت تخاصم» توسط عباس عراقچی وزیر امور خارجه در قبال امریکا و در شرایط فعلی داشت، گفت: این جمله اگرچه از زبان آقای عراقچی به عنوان وزیر امور خارجه عنوان شده است اما راهبرد جدیدی نیست. راهبردی است که حداقل در دو دهه اخیر اجرا میشده است؛ حتی بدون اینکه عین این عبارت استفاده شود. سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با ایالاتمتحده بر همین مبنا استوار بوده است. جمهوری اسلامی ایران نه میخواهد و نه میتواند تنشزدایی کند و نه میخواهد که تنشها تشدید شود.
بخشهایی از گفت و گوی امیرعلی ابوالفتح را در ادامه می دانید:
این جمله اگرچه از زبان آقای عراقچی به عنوان وزیر امور خارجه عنوان شده است اما راهبرد جدیدی نیست. راهبردی است که حداقل در دو دهه اخیر اجرا شده است بدون اینکه عین این عبارت استفاده شود. سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با ایالاتمتحده بر همین مبنا استوار بوده است. جمهوری اسلامی ایران نه میخواهد تنشزایی کند و نه خواهان تشدید تنش هست.
زمانی که نمیشود تنشزدایی کرد و از طرفی نمیخواهیم تنشزایی نیز صورت بگیرد به مدیریت تنش یا مدیریت تخاصم میرسیم. بنابراین این سیاست تا پیش از این نیز جاری و ساری بوده است. فرض کنید ایران و امریکا خصومت شدیدی با یکدیگر دارند. ما به امریکا شیطان بزرگ میگوییم و امریکا ما را محور شرارت خطاب میکند.
هر اقدامی که بتوانند علیه ایران انجام میدهند، از تحریم و ترور گرفته تا باقی اقدامات اما در همین حال ایران و امریکا بر سر موضوعاتی با یکدیگر توافق یا همکاری نیز دارند. از جمله کنفرانس بن برای آینده افغانستان یا مذاکراتی که در بغداد میان ایران و امریکا انجام شد؛ حتی برجام. در دولت پیشین توافقی تحت عنوان برجام انجام شد و وزرای خارجه دوطرف 15 ساعت در یک اتاق مذاکره کردند. همان زمان هم نه تنشزدایی اتفاق افتاد و نه تشدید تنش رخ داد.
اکنون نیز در شرایطی که بعد از عملیات 7 اکتبر ایجاد شده یا حتی قبلتر تا لحظات آخر گزینه حمله نظامی به ایران و جنگ در امریکا وجود داشت. آن پهپاد جاسوسی متعلق به امریکا به مرزهای ایران تجاوز کرده بود توسط ایران سرنگون شد؛ به نقل از جان بولتون مشاور امنیت ملی امریکا تمامی آمادگیها برای حمله به ایران ایجاد شده بود و حتی بیانیه بعد از حمله نیز نوشته شده بود. اما در لحظه آخر ترامپ مخالفت کرد.
زمانی ایران میخواست بعد از ترور شهید قاسم سلیمانی پاسخی نظامی بدهد اما به گونهای عمل کرد که سربازان امریکایی کشته نشوند. در مقابل رییسجمهور امریکا به گونهای واکنش نشان داد که جنگی رخ نداد. علی رغم اینکه تهدید کرده بود 52 نقطه ایران را هدف قرار میدهد.
بنابراین نه ایران و نه امریکا خواهان تشدید تنش نیستند در عین حال هیچ یک از طرفین نمیخواهند و نه میتوانند تنشزدایی کنند. نه جمهوری اسلامی میتواند ماهیت خود را تغییر دهد و نه ایالات متحده میخواهد این اتفاق بیفتد. لذا نه به سمت آشتی حرکت خواهیم کرد و نه میخواهیم به سمت درگیری و تشدید تنش برویم.
این فضا باعث میشود که در دو سر طیف رویکردی به نام مدیریت تخاصم عنوان شود. در زمان آقای پزشکیان این رویکرد دنبال میشود. در زمان آقای رییسی و روحانی و آقایان احمدینژاد و خاتمی و هاشمیرفسنجانی نیز اینگونه بوده است. در تمام این سالها ما این مسیر را طی کردهایم. اکنون که این واژه توسط آقای عراقچی مطرح شده است به معنای نو بودن این راهبرد نیست. رویکردی قدیمی است فقط واژهسازی و ادبیاتی که ایشان استفاده کردند جدید است.