۵ دلیل حسین موسویان برای شکست طرح ناتو عربی
سید حسین موسویان در مقالهای در مجله نیوزویک به پنج دلیل شکست پروژه دونالد ترامپ برای تاسیس “ناتو”ی عربی پرداخت.
متن مقاله به این شرح است:
"دولت دونالد ترامپ هدف از تاسیس پروژه "ناتو"ی عربی که "ائتلاف راهبردی خاورمیانه" معرفی شده، را "مهار ایران" و "برقراری ثبات" در منطقه اعلام کرده است. پروژه ائتلاف راهبردی خاورمیانه یا "ناتو"ی عربی متشکل از ۶ کشور عربی متحد آمریکا در حوزه خلیج فارس به علاوه مصر و اردن برای مقابله با ایران خواهد بود. در ماه گذشته، در حاشیه اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد، وزرای خارجه کشورهای مذکور همراه با مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا، در مورد تشکیل ناتوی عربی به دیدار و گفتگو نشستند. گرچه تاریخ دقیق نشست بعدی برای بحث و گفتگو درباره ناتو عربی هنوز به طور قطع مشخص نیست، اما احتمال دیدار مجدد در اکتبر میلادی وجود دارد.
ایده و طرح پیمان امنیت جمعی مذکور در زمانی مطرح شده است که منطقه خاورمیانه شاهد تنش و خشونت فزاینده است. طرح سیستم همکاریهای امنیتی جامع با مشارکت تمامی کشورهای منطقه فی نفسه ضروری است. ولی موفقیت در تاسیس یک ائتلاف امنیتی مشترک در منطقه فقط در صورتی امکان پذیر میباشد که تمامی کشورهای موثر در منطقه در آن شرکت داشته باشند. تاریخ معاصر منطقه نیز گواه بر صحت همین ادعا دارد. ائتلاف امنیتی مشترک در صورتی موفق بوده که متشکل از همه کشورهای منطقه و توسط خود کشورها طراحی شده باشد - و نه مدلی وارداتی از خارج مثل طرح آمریکا برای "ناتو"ی عربی!
به پنج دلیل طرح ترامپ برای تاسیس ناتو عربی شکست خواهد خورد:
۱- پروژه ناتو عربی در زمانی مطرح شده است که منطقه خارومیانه و علی الخصوص کشورهای عربی شورای همکاری خلیج فارس دچار شکافهای سیاسی عمیقی میباشند. تحریم قطر توسط کشورهای دیگر حوزهی خلیج فارس به سردمداری عربستان سعودی و بمباران پیوسته و خونین مردم یمن توسط این ریاض و همچنین جنگ در لیبی از نمونههای بارز شکافهای سیاسی در منطقه است؛ لذا در شرایط کنونی منطقه و با عنایت به این که بسیاری از کشورهای حوزه خلیج فارس تهدید را نه از خارج منطقه بلکه از داخل کشورهای شورای همکاری خلیج فارس تعریف میکنند، پروژه ناتو عربی توسط دولت ترامپ چیزی بیشتر از یک توهم برای تامین امنیت نیست. ضمن اینکه قطر و عمان همواره تلاش کرده اند که در روابط خود با تهران و ریاض به توازنی نسبی برسند. به ویژه مسقط که خط و مشی کشوری میانجی بین واشنگتن و تهران در پی گرفته و حتی در دولت ترامپ هم تمایل به ایفاء چنین نقش را دارد. از این رو برای ایجاد صلحی پایدار باید کشورهای شورای همکاری خلیج فارس ابتدا باید بتوانند برای حل اختلافات سیاسی فیماین خود گفتگو و اقدام کنند.
۲-یکی از چالشهای اصلی امنیتی در منطقه "اختلافات فرقهای و طائفه گری" است. در این راستا پروژه ناتو عربی دولت ترامپ نه تنها گامی در جهت حل این معضل بر نمیدارد، بلکه بر آتش اختلافات موجود میافزاید. در حقیقت، تاسیس ناتو عربی بدان معناست که کشورهای عربی سنی مذهب حوزه جنوب خلیج فارس در موضع تقابل و تخاصم بیش از پیش در قبال کشور شیعه مذهب همسایه شمالی خود یعنی ایران و حتی عراق با اکثریت شیعه قرار گیرند. در حقیقت پروژه ناتو عربی تکرار ایده استعماری "تفرقه انداز و حکومت کن" که در دهههای گذشته توسط دولت انگلستان به عنوان استراتژی استعماری مورد استفاده قرار گرفت. همانطور که این ایده استعماری محکوم به شکست بود، پروژه ناتو عربی دولت ترامپ نیز به شکست منتهی خواهد شد.
۳- اگر هدف از تاسیس ائتلاف امنیتی مشترک، ایجاد استقرار پایدار در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس است، پس ایران باید عضو موثر و لاینفک این ائتلاف باشد، زیرا ایران تقریبا ۵۰ درصد از سواحل خلیج فارس را در اختیار دارد. عراق نیز با توجه به اهمیت دموگرافیک، جایگاه منطقهای و عضویت در اوپک، باید جایگاه مهمی در این ائتلاف مشترک امنیتی داشته باشد. در غیاب ایران و عراق به عنوان دو عنصر تاثیر گذار در منطقه، هیچ پیمان امنیتی مشترکی به فرجام نخواهد رسید. جالب اینجاست که دولت ترامپ پیشنهاد داده است که مصر و اردن در این ائتلاف امنیتی شرکت کنند در حالی که این دو کشور از حوزه جغرافیایی خلیج فارس هیچ سهمی ندارند.
۴- جهان امروز گرفتار گروههای تروریستی همچون داعش و القاعده است که امنیت منطقه و جهان را تهدید میکنند. اگر هدف ناتو عربی مقابله با این تهدید است، اعضای ائتلاف امنیتی مشترک باید هیچ گونه حمایتی از تروریسم این گروههای نا مشروع تحت هیچ عنوانی نداشته باشند. شواهد و مدارک دال بر حمایت آشکار آل سعود از این گروههای تروریستی از ابتدای دهه نود میلادی بسیار است. برای مثال میتوان به گزارش محرمانه وزارت خزانه داری دولت آمریکا اشاره کرد که از جنبههای مهم و متعدد روابط محکم و کمکهای مالی آل سعود به این سازمانهای تروریستی پرده برداشت. این حمایتهای مالی و تسلیحاتی که توسط آل سعود به القاعده و جبهه النصره ارائه میشده تا کنون نیز ادامه دارد، هم در جنگ داخلی سوریه و هم فراتر از آن.
۵- پروژه دولت ترامپ برای تاسیس ناتو عربی گامی بلند به سوی یک جانبه گرایی، به جای چند جانبه گرایی، در امور منطقه خاورمیانه و بین الملل است. این پروژه منافع سایر قدرتهای بزرگ جهانی مثل اتحادیه اروپا، چین، هند، و روسیه را در نظر نگرفته است. ضمن اینکه برای ترکیه به عنوان کشوری موثر در جهان اسلام و منطقه خاورمیانه نیز هیچ نقشی در نظر گرفته نشده است. طرح واقع گرایانه از ائتلاف امنیتی مشترک در منطقه نه نمیتواند به سادگی نقش قدرتهای منطقهای را نادیده بگیرد و نه منافع سایر قدرتهای جهانی را؛ بنابراین اگر قرار باشد پیمان امنیتی مشترکی شکل گیرد، باید تمامی کشورهای منطقه همچون ایران حضور داشته باشند. برای اجرای چنین طرحی، شورای امنیت سازمان ملل به عنوان تنها نهاد بین المللی و مشروع برای تصمیم گیری در این حوزه باید میدان دار باشد. پیش از این، شورای امنیت سازمان ملل در قطعنامه ۵۹۸ از دبیرکل سازمان ملل خواسته که با مشورت ایران و عراق و سایر کشورها در منطقه برای تامین ثبات و امنیت منطقه گفتگو کند. همزمان با تلاشهای سازمان ملل و شورای امنیت، کشورهای منطقه نیز باید گفتگوهای دو جانبه و چندجانبه برای تشکیل ائتلاف امنیتی مشترک و حل و فصل اختلافات (عربستان سعودی و ایران، قطر و عربستان سعودی) را آغاز کنند. در غیاب تلاشهای چند جانبه و گفتگوهای دوجانبه حل و فصل اختلافات فیما بین کشور ها، پروژه پیمان امنیتی مشترک هیچ شانسی برای موفقیت و ایجاد صلحی پایدار در منطقه ندارد. پیمان امنیتی مشترک به نحوی که توسط دولت ترامپ ارائه شده فقط به آتش افروزی و خصومت بیشتر بین کشورهای منطقه کمک میکند، نه بیشتر.
منبع: ایلنا
15