دلیل دستگیر نشدن کشمیری بعد از انفجار دفتر نخست وزیری از زبان حسن کامران/قیافههایی با ریش و تسبیح غلط انداز بودند
حسن کامران معاونت اطلاعات دفتر نخست وزیری در زمان واقعه ۸ شهریور با بیان اینکه پرونده ترورهای سال ۶۰ به علت سیاسی کاری متوقف شد، گفت: اگر دوباره پرونده باز شود از آن استقبال میکنم.
حسن کامران در گفتگویی که دو سال پیش داشت به مرور خاطرات انفجار ۸ شهریور پرداخت. او که در آن زمان معاونت اطلاعات دفتر نخست وزیری برعهده داشت، در روایت آن روزها گفت: منافقین یک پیوند عمیقی با لیبرال ها داشتند و فرمانده لیبرال ها نیز بنی صدر بود؛ بنی صدر وقتی رئیس جمهور شد آگاهانه یا ناآگاهانه قدرتی به دست آورد. منافقین هم وقتی با این قدرت پیوند خوردند یک دلگرمی پیدا کردند. از سوی دیگر آن زمان هم اینکه اعتمادی بین افراد وجود داشت و هم اینکه منافقین چه در حزب چه در دادستانی و ... نفوذی داشتند؛ همه هم قیافه هایی با ریش و تسبیح در کل غلط انداز بودند برای مثال کلاهی در حزب یا کشمیری در نخست وزیری نمونه ای از آنها بودند لذا تشخیص سخت بود.
سرنوشت کشمیری و دلیل دستگیر نشدن او سوالی است که حسن کامران پاسخ به آن را در حوزه وظیفه نیروهای اطلاعاتی دانست و گفت: این را باید از اطلاعاتی ها پرسید ما دعا می کنیم پیدا شود البته یک بار گفتند پیدا شد که بعد یک زنی را دستگیر کردند که هیچ ارتباطی به این ماجرا نداشتند.
اما کامران در مورد نحوه حضور کشمیری در دفتر نخست وزیر اطلاعات جامعتری برای گفتن داشت. او گفت: ببینید زمانی که پادگان اشرف به دست ما افتاد اسنادی از این پادگان به دست آمد که نشان می داد کشمیری از ابتدا اطلاعاتی منافقین بوده است و مربوط به حوزه اطلاعات بوده است در اداره دوم نیز با یک تیمی در ارتباط بودند که بعد به اطلاعات نخست وزیری امدند و لذا این دو مجموعه باهم بودند من نمی خواهم بگویم ان مجموعه ایراد داشت اما به هر صورت از این طریق کشمیری به اطلاعات نخست وزیری رسید. لازم است بگویم ما در سال های ۶۰ گزینش خیلی دقیقی نداشتیم. ریز موضوعات دیگر در حوزه اطلاعات است که من از آن خبر ندارم.
مختومه شدن پرونده انفجار ۸ شهریور پس از سال ۶۵، ابهامی است که حسن کامران پاسخ آن را به تصمیم امام خمینی(ره) گره میزند: «آن پرونده به عرض امام(ره) می رسد و بعد از آن مختومه اعلام می شود. چون برخی با این پرونده سیاسی برخورد کردند و نکته دیگر این بود که امام (ره) تشخیص دادند این پرونده مختومه شود، البته من نمیدانم چرا ایشان این تشخیص را دادند فقط این را می دانم که پرونده در دستاندازهای سیاسی افتاد و به علت همین سیاسی کاری ها مختومه شد.»
از نظر کامران جریانات مختلف مسیر این پرونده را به سمت سیاسی شدن سوق دادند و به گفته او «فشارهای سیاسی وجود داشت کما اینکه امروز هم برخی دنبال این موضوع هستند.»
کامران در قامت معاونت اطلاعات دفتر نخست وزیری -در زمان واقعه ۸ شهریور- یکی از چهرههایی بود که با اتهاماتی در این رابطه مواجه شد. او در توضیح دلایل این اتهامات گفت: ببینید ما آن زمان مسوولیتمان حراست کل بود و نه حفاظت نخست وزیری چرا که آن زمان وزارت اطلاعات نداشتیم و یک اطلاعات سپاه بود و یک اطلاعات نخست وزیری؛ اطلاعات نخست وزیری که یکی از برادران مسوولیت آن را به عهده داشت و حراست ما هم حراست وزارتخانهها بود. مسوولیت حفاظت نخست وزیری با پلیس بود که ابتدا مسوولیتش با سرهنگ گلچین بود و پس از آن سرگرد پرویزنژاد این سمت را به عهده گرفت.
نماینده کنونی مردم اصفهان در مجلس، افزود: من در آن مقطع در معاونت اطلاعات بودم که عمر آن سیستم هم زیاد نبود یعنی از عید تا شهریور همان سال بود و بیشتر در حد راهاندازی بود. حتی کشمیری که خدا لعنتش کند از ما حکم نداشت و حکمش از اطلاعات نخست وزیری بود. لذا در آن زمان جوی علیه حراست ها درست کردند درحالی که باید حراست ها تشویق می شدند چراکه بعد از انفجار حزب، حراست تذکرات لازم را به اطلاعات نخست وزیری داد برای مثال گفته شد باید کدام خیابان بسته شود و نگهبانی ها در کدام بخش بیشتر شود. لذا در حوزه حراست یک مظلومیت ایجاد شد.
آنطور که کامران گفت، مختومه شدن پرونده او را از زیر تیغ اتهامات نجات داده است. کامران گفت: آن پرونده مختومه شد حال اگر دوباره قوه قضائیه آن را باز کرد که من خود از آن استقبال می کنم بار دیگر به آن می پردازم. یادمان نرود در کشور ما با مسائل سیاسی برخورد می شود و اگر غیر از آن بود چرا آنقدر که بر پرونده نخست وزیری مانور داده شد با پرونده انفجار حزب برخورد نکردند؟! یا در داستانی هم این اتفاق رخ داد اما می بینیم بیشترین هجمه متوجه نخست وزیری شد. آن زمان شهید رجایی با یک تیمی آمد و آن تیم هم ردیف آقایان بهشتی و ... بودند لذا یک سیاسی کاری وجود داشت و خوشبختانه تیم ما بسیار شفاف عمل کرد و هیچ نقطه تاریکی ندارد.
منبع: خبرآنلاین
15
نیست که حالا بعد از چهل سال، از این ظاهرپسندی ها و تایید شخصیت بر اساس تسبیح دراز، دست برداشته اید! بنیان این به اصطلاح انقلاب بر ظاهرسازی آنهم ظواهر عربی (چفیه فلسطینی و ریش و تسبیح ) استوار شد. وطن پرستی نابود شد، خردورزی ایرانی فدای نوحه خوانی گردید. طبیعی است که الان یک بنای رفیع از تسلیحات دفاعی و ساختار سیاسی، البته با خشت پایه کج نهاده داشته باشیم.
انشا الله با به جریان افتادن دوباره پرونده توسط قوه قضاییه پرده از چهره منافقان خواهد افتاد همانهایی که جوانان نخبه را فراری میدهند پراید میسازند و دوگانه تحریم ومذاکره را پیش میکشند و از کیسه بیت المال سکه جایزه میدهند و کار ناتمام رجوی را ادامه میدهند عملیات کربلای 4 و 5 را به صدام گرا میدهند و در دفتر ریاست جمهوری کشتار به راه می اندازن بودجه دفاعی مملکت را پرداخت نمیکنند و ریش رنگ میکنند. اندکی صبر سحر نزدیک است.....
با سلام جناب اقای کامران ،خطر افرادی با دیدگاه شما از خطر هزارانضد انقلاب بیشتر بوده و هست ...شما که فرق بین انقلابی و ضد انقلاب را درسجده کردن شما واطرافیانتان میدانستید ..شما بودید که لیبرال وضد انقلاب را در بدنه جامعه جا دادید و راه نفوذ را به انان نشان دادید ...ان موقع هم به افرادی مثل شما گفتم ..یک سلول درکسری از ثانیه دچار عفونت یشود ویک سیب درمدت سه روز و یک مملکت در مدت چهل یا پنجاه سال ..انوقت گفتید فعلا مملکت دست ما است و هر احدی هم جلو ما بایستد نابودش میکنیم ...حالا چی شده ، با این استدلالهای الکی میخواهید گناه را به گردن پرتقال فروش بیندازید ....اگر روزی مملکت دست من بیفتد اول کاری که میکنم گردن اسلام نما ها را میزنم ....فلسفه شهادت بسیار مقدس است و تعیین شهید و غیر شهید با من وشما نیست ...وظیفه دولت رسیدگی به امور کسانی استکه در جبهه ها حضور داشته و جان داده اند ....چرا با جو سازی اجر و مزد انان را به قیامت واگذار میکنید ...مگر شماوامثال شما از منافع حضور رزمندگان در جبهه استفاده نمیکنید .چرا حقوق انان را به خودشان نمیدهید ؟ اسلام ولایتی امیرالمومنین علی(ع)باهر گونه خشونت برای ابقای حکومت مخالف است و شما وامثال شما موافق ....ترور شخص انقدر با اهمیت نیست که ترورهای شخصیتی و گروهی اهمیت دارند ....شما وامثال شما از اندسته افرادی هستید که مرده را از روی جای مهر روی پیشانی اش بهشتی یا جهنمی تشخیص میدادید ....و.......دیگر زیاده نمیگویم ..فقط در نهایت خاطره ای از زبان یکی از مطلعین نزدیک مقام ولایت دررابطه با دنحوه دستگیری ایدوک(شرور منطقه زاهدان) بگویم تا فرق بین دیدگاه شما و رهبری را گفته باشم .ایدوک را گرفته بودند وخبرش را به رهبر دادند،ایشان اول افرین گفتند بعدا سوال کردند چگونه اورا گرفتید ،تیم عمل کننده گفتند دعوتش کردیم به مهمانی و در مهمانی گرفتیمش .امام دستور داند سریعا ازادش کنید..اینکارها با شیوه ما مخالف است .... اگر توانستید در میدان مبارزه بگیریدش بعدا اعلام کنید ،،،.اما شما وامثال شما به بهانه ضد ولایت فقیه میگرفتید ،تهمت میزدید ،اعدام میکردید .بعدا اگر گندش درمیامد که میگفتید انشاالله به بهشت میرود وگرنه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟