حداد عادل مرکز وحدت؟/ پرویز سروری: ریاست حداد بر شورای ائتلاف اصولگرایان قطعی شده است
شورای وحدت کار تازه انتخاباتی اصولگرایان است که باید از دل آن، لیست ۲۹۴ نفره آنها برای انتخابات مجلس بیرون بیاید.گفته میشود همه طیفهای اصولگرایی در آن نمایندهای دارند؛به جز دو طیف علی لاریجانی و محمود احمدینژاد.
ظاهرا ریاست حداد عادل بر شورای ائتلاف اصولگرایان قطعی شده است. بار قبل(اسفندماه ۹۷) که این خبر منتشر شد مهدی چمران خیلی زود گفته بود: «ممکن است آقای حداد عادل چند جلسه را مدیریت کرده باشد اما ربطی به بحث ریاست شورای وحدت ندارد.» این بار اما پرویز سروری از اعضای این شورا در گفتوگو با سازندگی تاکید میکند حداد رئیس شورای وحدت شده است؛ هر چند نمیخواهد توضیحات بیشتری درباره چند و چون کار این شورا و ترکیب و اعضای آن بدهد.
شورای وحدت یا ائتلاف ساز و کار تازه انتخاباتی اصولگرایان است که باید از دل آن لیست ۲۹۴ نفره آنها برای انتخابات مجلس یازدهم بیرون بیاید. شورایی که تا اینجا نام اعضای آن مشخص نیست و گفته میشود همه طیفهای اصولگرایی در آن نمایندهای دارند؛ البته به جز دو طیف علی لاریجانی و طیف محمود احمدینژاد؛ لاریجانی به گفته حسین کنعانیمقدم به این شورا دعوت شده اما هنوز آن را نپذیرفته و احمدینژاد به گفته میرتاجالدینی حتی دعوت هم نشده است. اعضای جبهه پایداری هم بعد از دیدار اخیر با آیتالله موحدیکرمانی پذیرفتهاند که به این شورا بپیوندند و از لیست مستقل سخن نگویند. ما چیز زیادی از ترکیب و ساز و کار حاکم بر این شورا نمیدانیم.
به گفته کنعانیمقدم تاکتیک انتخاباتی این شورا حرکت با چراغ خاموش است. اما تا اینجای کار همین که علی لاریجانی و طیف نزدیک به او حاضر به شرکت در جلسات این شورا نشدهاند و جبهه پایداریها با شرط و شروطهایی که در دیدار با آیتالله موحدیکرمانی مطرح کردهاند در آن حضور دارند نشان میدهد که چالش حداد عادل برای گستراندن چتر وحدت بر سر اصولگرایان جدیتر از همیشه است. به جز نام حداد عادل، نام چهرههایی همچون علیرضا زاکانی، محمد حسینی، مهدی چمران و پرویز سروری بیش از دیگر چهرههای اصولگرا حول و حوش شورا شنیده میشود که شاید همین هم نشانی باشد از اینکه این شورا میان نواصولگرایان بیش از اصولگرایان سنتی پذیرفته شده است و حداد عادل بیشتر از آنکه رئیس جریان اصولگرایی شده باشد رئیس بخشی از آنها شده است: بخش تحولخواه اصولگرایی نواصولگرایان. چیزی که چندان بر مذاق او خوش نمیآید. او همیشه به دنبال ایفای نقش ریشسفیدی میان اصولگرایان بوده اما هرچه بیشتر تلاش کرده کمتر موفق شده است. زندگی سیاسی حداد عادل از ریاست فراکسیون اقلیت مجلس ششم شکل گرفت.
او پا جا پای چهرههایی همچون ناطق نوری، حسن روحانی ، موحدی کرمانی و محمدرضا باهنر گذاشته بود که تا مجلس پنجم فراکسیون حزبالله را هدایت میکردند. مهمترین و قدیمیترین فراکسیون سیاسی که برای اولین بار در مجلس ششم از موقعیت اکثریت خارج شد تا در دوره افول ریاست آن با حداد عادل باشد. او البته در مجلس هفتم که نیروهای تازهنفس اصولگرا آن را درنوردیده بودند با سابقهای که داشت توانست ریاست مجلس را بر عهده بگیرد. اما با ورود لاریجانی به مجلس هشتم مرزبندیهای او و لاریجانی در این مجلس آغاز شد. لاریجانی ریاست را به دست گرفت و حداد عادل و اصولگرایان حامی احمدینژاد راهشان را از حامیان لاریجانی جدا کردند. تا جایی که او در مجلس نهم باز هم رئیس فراکسیون اقلیت شد؛ جایی که چهرههایی همچون زاکانی، و کوچکزاده در مقابل فراکسیون اکثریت رهروان ولایت یا حامیان لاریجانی صفآرایی کرده بودند. هر چند حداد عادل یک بار در همان مجلس نهم تلاش کرد تا با ائتلاف با فراکسیون رهروان ولایت، «حزب فراگیر اصولگرایان» را تشکیل دهد، اما این موضوع با مخالفت فراکسیون رهروان مواجه شد و تلاشهایش را بینتیجه گذاشت. حداد از همان زمان هر بار در کوران تلاشها برای انسجامیابی اصولگرایان تلاش کرد تا در نقش منجی آنها ظاهر شود، اما هیچ وقت به نتیجه نرسید. در جریان انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۲ که او به همراه سعید جلیلی، محمدباقر قالیباف و علیاکبر ولایتی کاندیدای اصولگرایان بودند، هم حداد سعی کرد تا فرمول وحدت را پیاده کند و در نهایت یکی از کاندیداها را در صحنه رقابت باقی بگذارد. اما این بار هم لباس وحدتآفرین برازنده قامت او نبود. سعید جلیلی کاندیدای پایداریها از همان ابتدا اعلام کرد که قرار نیست به نفع هیچ کس کنارهگیری کند.
وقتی تلاشهای او بینتیجه ماند، حداد اعلام کرد: «آقایان ولایتی، قالیباف و من با هم رقابت نخواهیم کرد و هر سه وارد عرصه نخواهیم شد، بلکه ساز و کاری را طراحی میکنیم که بر اساس مشروعیت و مقبولیت و کارآمدی، هر کس مناسب است بیاید و تعدد کاندیدا اتفاق نیفتد.» اما این هم نقشه ماندگاری نبود. چه آنکه در نهایت نه ولایتی و نه قالیباف حاضر به کنارهگیری از انتخابات نشدند و تنها حداد عادل بود که صحنه رقابت را به نفع دیگر کاندیداهای اصولگرا ترک کرد. او دو سال بعد هم در جریان انتخابات مجلس دهم در سال ۹۴ یک بار دیگر وارد میدان شد تا با برگزاری جلساتی در منزلش طیفهای مختلف اصولگرایی را به ارائه یک لیست متقاعد کند.
این بار اما بزرگترین غایب مدل وحدتی که حداد پیش برده بود، علی لاریجانی بود. کسی که در نهایت اصلاحطلبان در قالب لیست ائتلافی امید از کاندیداتوریاش در قم حمایت کردند تا وارد مجلس شود، اما لیست اصولگرایان در تهران با سرلیستی حداد شکست خورد تا باز هم دست حداد از عنوان ریشسفیدی جریان اصولگرا دور بماند. او حالا یک بار دیگر در حالی ریاست شورای ائتلاف اصولگرایان را بر عهده گرفته است که ظاهرا جایگاه او چندان میان اصولگرایان پذیرفتهشده نیست. چه آنکه به گفته کنعانیمقدم او تنها عنوان ریاست را دارد و نه جایگاه آن را.
منبع: سازندگی
15
چه شود ،باين رياست
یادمان نرفته است در یکی از این دوره ها همین آقای ریش سفید خود نتوانسته آرا کافی برای نماینده شدن را کسب نماید که در جایگاه نمایندگی آقای دکتر رجایی قرار گرفت و از یک حرکت ناجوانمردانه و نامردمی او را به جای دکتر علی رضا رجایی گذاشتند و روانه مجلس کردند. حال هم به برای دفعات متعدد به دنبال رای جمع کردن برای ریاست شورای سیاست گذاری اصولگرایان است که چندان به مذاق اصولگرایان خوش نمی آید و دیگر هنای ریش سفیدی او کار ساز نیست. همان چه بهتر عرض خود را نبرید و اصولگرایان را به زحمت نندازید
یادمان نرفته است در یکی از این دوره ها همین آقای ریش سفید خود نتوانسته آرا کافی برای نماینده شدن را کسب نماید که در جایگاه نمایندگی آقای دکتر رجایی قرار گرفت و از یک حرکت ناجوانمردانه و نامردمی او را به جای دکتر علی رضا رجایی گذاشتند و روانه مجلس کردند. حال هم ایشان برای دفعات متعدد به دنبال رای جمع کردن برای ریاست شورای سیاست گذاری اصولگرایان است که چندان به مذاق اصولگرایان خوش نمی آید و دیگر هنای ریش سفیدی او کار ساز نیست. همان چه بهتر آقای حداد عرض خود را نبر ید و اصولگرایان را به زحمت نندازید
بدبخت ملتی که رئیس اصولگرایش حداد عادل است!!!!!!!!!!!!
افرادی مانند حداد عادل وقالیباف ولاریجانی واحمدی نژاد جایی در سبد رای مردم آگاه وولایی ایران ندارند وملت انشاءالله از بین جوانان فهیم غیر جناحی سالم متخصص ومتعهد مجلسی اثر بخش را شکل خواهد داد و افراد یاد شده وعواملشان باید بروند در منازل شمال شهر به نوه داری مشغول شوند .