چند نکته عجیب در خاطرات هاشمی در سال اول دولت اصلاحات
در خاطرات هاشمی مربوط به سال ۷۶ آمده است که چهرههای سیاسی که سمتی در دولت جدید اصلاحات ندارند و نگران آینده خود هستند، این نگرانی را در بدگویی از دولت جدید به بهانه دغدغه آینده کشور، نشان میدهند.
آخرین جلد از خاطرات روزانه هاشمیرفسنجانی به سال ۷۶ رسیده است. یعنی نخستین سال دولت اصلاحات و سالی که هاشمی دیگر رئیسجمهوری نیست بلکه فقط رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام است. اما جایگاه حقیقی او در قدرت همچنان محفوظ است تا جایی که همانند وقتی رئیس مجلس بود، فراتر از دایره جایگاه و قدرت حقوقیاش محل ارجاع و مراجعه سیاسیون است.
نکته قابل تأمل در خاطرات سال ۷۶ هاشمی این است که شیفت از یک قدرت اجرائی به یک قدرت ملجأ و محل ارجاع است و ارجاعات خود هاشمی به این ارجاعات پر از نکته و تحلیل و برداشت. برجستهترین نکته در خاطرات هاشمی پسا ریاستجمهوری حضور چهرههای سیاسی از دولت قبل یا قوای دیگر بهویژه از جناح راست است که حالا سمتی در دولت جدید ندارند و نگران آینده خود هستند. فراتر از آن، اما این نگرانی خودش را در بدگویی از دولت جدید به بهانه دغدغه آینده کشور نشان میدهد. در حالی که از تصمیمات دولت تازهمستقر نزد هاشمی گلایه میکنند از دستاوردهای دولت سازندگی و شخص هاشمی تمجید میکنند.
برخی فضا را به گونهای تصویر میکنند که گویا کشور در حال سقوط اقتصادی و سیاسی است و همه تصمیمات دولت جدید اشتباه. مراجعه مدیران دولت قبلی به هاشمی، تا جایی است که برخی از هاشمی درخواست میکنند از نیروهایی که دولت جدید قرار نیست با آنها کار کند، حمایت کند! مقایسه خاطرات هاشمی در سالهای ۷۵ و ۷۶ و وضعیتی که مراجعان از کشور در گفتگو با هاشمی تصویر میکنند بهخوبی گویای غیرواقعیبودن گفتههای آنهاست.
با ارجاع به خاطرات سال قبل یعنی سال ۷۵ هاشمی، افراد وضعیت کشور را کاملا در راستای آبادانی و پیشرفت تصویر میکنند؛ در یک سال مگر چه اتفاق هولناکی افتاده که همه چیز ۱۸۰ درجه برعکس شده است؟ در واقع بسیاری از ملاقاتکنندگان هاشمی زیرکانه با نقد دولت مستقر دولت پیشین را برجسته و دستاوردهایش را یگانه تعبیر میکنند.
از نگاه بسیاری از تاریخنگاران و تحلیلگران سیاسی، تملق را باید جزئی جداییناپذیر از فرهنگ شرقی به شمار آورد که گاهی اصلیترین پلکان ترقی در قدرت محسوب میشده و عنصر شایستگی را در نظامهای سیاسی غالبا از میدان به در کرده است.
در هر سطح و نقطه از هرم دستگاه سیاسی و اداری کشورها، گروهی از مرئوسان در تلاشاند تا تنها و تنها با جلب رضایت شخصی رئیس یا مدیر راهی را به سوی بالارفتن در این هرم جستوجو کنند. به عبارتی دیگر این مرئوسان بدون درنظرگرفتن اهداف، منافع، ملاکهای رتبهبندی ارزشها، کارآمدی و در نهایت شایستگیِ اعتلا و بهرهمندی از مزایای سازمانی و نهادی، دلربایی از مقام بالادست خود را هدفگذاری کرده و مبنای رفتار و گفتار خود قرار میدهند. شایستگی و شایستهسالاری نخستین قربانی عمل چاپلوسان است.
در نظامهای سیاسی- اداری که به صورت قانونمدار، تحت نظارتهای دقیق و غالبا حول محور منافع و اهداف سیستماتیک و نه فردمحور کار میکنند و بیشتر در ممالک دموکراتیک شکل گرفتهاند، قربانیان تملق به شکل ملموسی به نسبت فضاهای جهانسومی کاهش مییابد.
در نظامهای سیاسی- اداری که به صورت قانونمدار، تحت نظارتهای دقیق و غالبا حول محور منافع و اهداف سیستماتیک و نه فردمحور کار میکنند و بیشتر در ممالک دموکراتیک شکل گرفتهاند، قربانیان تملق به شکل ملموسی به نسبت فضاهای جهانسومی کاهش مییابد
انتقادها از دولت تازهمستقر اصلاحات
۷۶: ... الویری آمد. از رکود اقتصادی کشور اظهار نگرانی کرد و گفت، به مناطق آزاد هم سرایت کرده و سرمایهگذاری را کم نموده و عامل آن، مسئله ثروتهای بادآورده و تصمیمات دولت است... آقای [غلامرضا]آقازاده، وزیر سابق نفت آمد. براى کار آیندهاش مشورت نمود و براى کار با من اظهار علاقه کرد و.... تمجید زیادى از مدیریت من کرد.... عصر آقاى زنگنه، [وزیر نفت]آمد. از رکود همکارىمان با کشورهاى اروپایى گفت.... آقای [محمدرضا] رحیمی، استاندار سابق کردستان آمد و از حذف نیروها در دولت جدید و بهخصوص در کردستان انتقاد کرد و از من برای جمعکردن این نیروها و تشکل آنها استمداد نمود.... آقای [محمدرضا] نعمتزاده، [مدیرعامل شرکت ملی پتروشیمی] و مدیران پتروشیمی آمدند.
گزارش وضع جاری و طرحهای موجود در برنامه برای آینده را دادند و گفتند بانک مرکزی همکاری ندارد.... آقای [حمزه] کرمی، مدیرکل سیاسی دفتر رئیسجمهور آمد؛ از زمان من بوده. گفت، کار دفتر از لحاظ کیفیت اُفت کرده و هنوز افراد جدید، نتوانستهاند اهمیت کار را درک کنند. ضمنا از برنامههای مبارزه با ثروتهای بادآورده و اسلامیشدن دانشگاهها و کمشدن برنامههای سازندگی و شعارزدگی در دولت جدید، انتقاد داشت و از من میخواست که در دانشگاهها برنامه داشته باشم.... آقای دکتر [عیسی]کلانتری آمد.
گزارش وضع کشاورزی را داد و از کمتوجهی دولت به سازندگی و طرحهای مهم، اظهار نگرانی کرد و گفت طرح نیشکر خوزستان هم تعطیل است و بناست کارگران مرخص شوند و طرحهای آبیاری تحت فشار، بهکلی فراموش شده و صنایعی که برای آن سرمایهگذاری کردهاند، در خطر ورشکستگیاند. بودجه سال آینده را کم کردهاند و خطر رشد بیکاری و اُفت تولید و سپس تورم وحشتناک در پیش است. نیز از آثار منفی طرح مسئله ثروتهای بادآورده گفت و از من تشکر کرد که با خطبه جمعه گذشته، بحران روحی مردم را تسکین دادم.
گفت اگر وضع چنین باشد، مشکل است که بشود کار وزارت را ادامه دهد.... عصر آقای [حسین]محلوجی آمد و مثل آقای [عیسی]کلانتری، از عدم توجه دولت به عمران و سازندگی اظهار نگرانی کرد و گفت اگر همین وضع ادامه یابد، به بحران برمیخوریم؛ چون بهتدریج تولید و اشتغال ضربه میخورد و توقع مردم زیاد میشود. برای ادامه کار احیای آثار باستانی کاشان استمداد کرد.... آقاى پورفلاح، معاون ویژه اطلاعات آمد. بولتنهاى جدید و مطالب بهکلی سری را آورد و از اینکه با فشار اطرافیان آقاى خاتمى، مجموعه مدیریت فعلى وزارت [اطلاعات]متلاشى شود، اظهار نگرانى کرد.
گفت از دفتر آقاى خاتمى، با انتخاب رئیس دفتر مورد نظر آقاى درى مخالفت شده و نیز فشار است که او، [مصطفی]پورمحمدی و سعید اسلامى نیز عوض شوند.... آقاى [مصطفی]پورمحمدى از [وزارت]اطلاعات آمد. از پاشیدهشدن نیروهاى اطلاعاتى با فشار دوستان آقاى خاتمى اظهار نگرانى کرد و نیز از من درخواست داشت که بیشتر در جامعه ظاهر شوم و براى دفاع از روحانیت که مشکل پیدا کرده و نیز تقویت رهبرى صحبت کنم.... آقاى [مهدی]کرباسیان، مدیرعامل تأمین اجتماعى آمد. از حمایتهاى من قدردانى کرد و گزارشى از رشد خدمات سازمان براى مستمرىبگیرها و بازنشستگان داد. از تغییر سیاست وزارت بهداشت نگران است و طرح خودگردانی بیمارستانها را غیرقابل برگشت مىداند و پیشنهاد دارد که تأمین اجتماعى مستقل شود یا به رئیسجمهور وصل شود.... آقاى [محمد]اصغرى آمد.
از آقاى خاتمى، به خاطر عدم ارجاع پُست به ایشان، گله کرد؛ با اینکه در انتخابات از ایشان حمایت کرده و از من براى کار از اخوى محمد، [معاون اجرائی رئیسجمهور]کمک خواست. عصر آقاى [غلامرضا]فروزش آمد. از عدم کارایى مدیریت جدید در جهاد [سازندگی]، اظهار نگرانی کرد و از آقاى [علی]شمخانى، [وزیر دفاع]، مطالبى در ضعف مدیریت دولت جدید نقل نمود و گفت، براى مدیریت اتکا [= اتحادیه تأمین کالای ارتش] دعوت شده؛ گفتم بپذیرد.... [آقای محمدرضا رحیمی]، استاندار کردستان آمد. گزارشى از پیشرفتهاى استان در دوران سازندگی داد و از عدم تداوم سازندگى در دولت جدید و نیز از احتمال حدوث بحران در کشور اظهار نگرانى کرد و براى ماندن یا استعفا مشورت کرد.
تمجیدها از دولت سازندگی
سال ۷۵: ... آقاى [مجید] هدایتزاده، سفیرمان در ایتالیا آمد. از پیشرفتهاى کشور اظهار خوشحالى کرد و گفت سُفرا با شنیدن و دیدن موفقیتهاى دولت، روحیه گرفتهاند و خارجىها هم روى ما حساب باز کردهاند. توصیههایى در مورد صادرات و صنایع کوچک داشت. رئیس دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، گزارش خوبى داد و شاخصهاى پیشرفت بهداشت و درمان در برنامه اول و دوم را گفت که خیلى افتخارآمیز است و من هم در همین مایهها از پیشرفتهاى متحیرالعقول گفتم.
اظهارات میزبانان در موفقیت برنامههاى سازندگى، براى من و همراهان شیرین است. براى مراسم فارغالتحصیلى دانشگاه علوم و صنایع دفاعی رفتیم. [دکتر رُکنیزاده]، رئیس دانشگاه، گزارش خوبى داد و از سیاستهاى مترقى دولت تجلیل کرد... آقاى [علیرضا]بختیارى، گوینده خوشذوق صداوسیما که کارمند صنایع دفاع هم هست، مقالهاى با آن صداى گرم و پُرانرژی، درباره عظمت سیاستهاى ایرانساز من خواند که بعدا به ایشان گفتم زیادى مبالغه کرده است
سال ۷۶: ... آقای دکتر [صادق] واعظزاده آمد.... از خدمات مهم دوران سازندگى که باعث افتخار ایران شـده، قدردانى کرد و گفت در سالهای اخیر، ایرانیها در کانادا از این جهت سـرفراز بودنـد و از شبکه نیرومند و خطرناک صهیونیست در قلع و قمع مخالفان توضیحاتى داد.... [آقای شاپور مرحبا]، نماینده و فرماندار آستارا آمدند. از کارهاى مهم دولـت سـازندگی در توسعه شهرستان قدردانى کردند و بهخصوص ساخت بندر مهـم و عمـران روسـتاها کـه باعث سرفرازى مرزنشینان در مقابل دولت آذربایجان است و خواسـتار ایجـاد منطقـه ویـژه اقتصادى و فشار بر [جمهوری]آذربایجان براى ادامه راهآهن تا آستاراى ایران شدند.
منبع: روزنامه شرق
66
استارت بخور بخور از اينجا زده شد
ایشان فوت شده خدابیامورزه امابعدازجنگ تحمیلی پایه گذاراختلاس ورانتخواری بود یادمان هست اکبرشاه یادمان هست مردم مگفتن ازکجااورده ای سیاست خارجی صفرصفر سیاست داخلی عالی فشارروی مردم خانواده این اقا جزو ثروتمندان هستن بچه هاش کلنگ زدن این همه ثروت دارند
ایشان وظیفه خود را انجام داده ، وقتی کسی این چنین از خود تعریف و تمجید میکند ، نشانه از ایجاد یک فرهنگ غلط است ، مثلا جوری بپندارد که اگر او نبود مملکت به فنا میرفت ... نه آقا جان اگر تو نبودی یکی دیگر ، وقتی خداوند بخواهد کاری انجام شود ، خودش همه چیز را جور میکند ، حالا قرعه بنام شما بوده ، اما مهمتر از همه اینها اعمال و رفتار و گفتار و کردار ایشان و امثال ایشان بوده ، که اول خدا و بعد مردم باید در موردش قضاوت کنند. نکته قابل توجه حمایت ایشان از آقای روحانی بود ، چطور شما آدم فهمیده و مطلع و به قول خودشان عقل کل بودن ، اما بعد سالها کار کردن جناب روحانی در کنارشان ، هنوز ایشان را نشناخته بودن و از ایشان حمایت میکردن؟ یا میشناختن ولی خواستن بپوشانند.! در کل در سیاست تعریف و تمجید جای ندارد ، حال و روز الان ما به خاطر سیاست های غلط و منم منم هاست....
فرزندانسفرهاسبمهیاستتاتوانیدبخوریدبدونرحم
ایناهمه وصل هستن ب شبکه جهانی بجزاحمدی نژاد
روحش شاد
خدا رحمت کند این مرد بزرگ ایشان از جمله کسانی بود که با غیرت وپشتکار در جهت پیشرفت ایران کار کرد متاسفانه ما قدر ناشناسیم و زود زحمات ومجاهدت ها ی افراد را فراموش میکنیم