انتقاد عباس عبدی از ابتذال شدید در گفتمان سیاسی کشور/ این اتفاق از سال ۸۴ شروع شد
یک تحلیلگر مسائل سیاسی نوشت: در عرصه سیاست ایران شاهد وضعی هستیم که بعضا افرادی میداندار هستند که گفتار و رفتارشان در ابتذال، سابقه و نمونه نداشته است.
عباس عبدی در یادداشتی نوشت: در حقیقت در حال تجربه یک سقوط کامل در سطح کنش و گفتار سیاسی هستیم به طوری که شنیدن برخی نظرات و دیدن برخی رفتارهای این حوزه، مهوع و چندشآور است.
در ابتدا به نظر میرسد که شاید شبکههای اجتماعی ریشه این وضعیت هستند، ولی به گمانم این شبکهها بیش از آنکه علت اصلی باشند، عامل تشدیدکننده هستند. این فرآیند از سال 1384 آغاز شد. زمانی که شبکههای اجتماعی وجود خارجی نداشتند یا خیلی محدود در دسترس بودند. شاید پیش از آن، رسانه رسمی حدی از نظارتپذیری را داشت. هر کس و هر مقامی نمیتوانست هر پرت و پلایی را بگوید.
آوردن نیروهای حاشیهای به بطن سیاست، فرهنگ و ذهنیتی مخدوش و مبتذلی را رواج داد که یا موجب خنده یا کینه و نفرت میشد. انگیزه کسب و بقای در قدرت به هر قیمتی این فرآیند را تقویت کرد.
درآمدهای کلان نفتی که بعضا سالانه سر به یکصد میلیارد دلار میزد، موجب شد که عوارض خطرناک این نوع ابتذال سیاسی چندان برجسته یا برای عموم دیده نشود.
نکته مهم ماجرا این بود که ادبیات مبتذل نیز از همین مقطع وارد سیاست شد. دیگرانی که قبلا با این ادبیات بیگانه بودند، آنان نیز کمابیش به این ادبیات آلوده شدند. منافع و پیروزیهای کوتاهمدت، آنان را از دیدن عوارض بلندمدت آن انحراف ناتوان کرد. اخلاقیات سیاسی چنان نزول کرد که کمتر کسی رغبت حضور در این میدان را میکند. این وضعیت فقط به فعالان رسمی سیاست محدود نشده است، بلکه به نوعی توانسته ویژگیهای خود را نزد مخالفان سیاسی نیز بازتولید کند و کمابیش و به قول مرحوم مظفرالدینشاه، اکنون هم چیزمان به همه چیزمان میآید.
اکنون در فضای عمومی نیز، ابتذال خریدار دارد، حتی اگر ناخواسته باشد. میتوانید امتحان کنید، یک متن انتقادی منطقی و خوب و آموزنده را بنویسید یا باز نشر کنید، سپس همان موضوع را در قالب یک متن بیربط و دروغ همراه با یک توهین و بیادبی بنویسید. خواهید دید که دومی بسیار بیشتر دیده خواهد شد، حتی اگر به ظاهر با آن مخالفت شود.
رواج و ارزشمند شدن دیپلماسی یا سیاست عمومی به معنای دیده شدن به هر قیمتی و روی آنتن بودن نتیجهای جز ابتذال ندارد. دیگر مهم نیست که چه میگویی، مهم این است که دیده شوی. میگویند حاتم طایی چون به بخشندگی مشهور شد، برادرش نیز درد شهرت پیدا کرد، ولی به جای آنکه بخشندگی یا عمل نیک دیگری را پیشه کند، در آب زمزم ادرار کرد تا از این طریق مشهور شود که شد!
سیاست عمومی دقیقا همین است. شهرت و روی آنتن بودن به هر قیمتی، بر تامین خیر عمومی اولویت پیدا میکند. سیاست در ایران اکنون به کنشی برای تامین و رسیدن به خیر عمومی تعریف نمیشود. منافع شخصی و بالا رفتن از نردبان قدرت به هر قیمتی، حرف اول و آخر را میزند. یکی از عللی که در ایران گفتوگوی سیاسی نیز شکل نمیگیرد همین است که پایه مشترک معطوف به خیر عمومی وجود ندارد. بنابراین رسیدن به تفاهم درباره مسالهای عمومی غیرممکن شده است، چون بازی قدرت صفر و یک تعریف میشود.
منبع: روزنامه اعتماد
66
شنیده بودیم زنان به خاطر فطرت طبیعی دوست دارند دیده شوند ولی این آقا رد داده . اگر ماهی یک بار در تیتر خبر نباشد فکر کنم سکته کند
درست است . ابتذال فکری نه تنها در امور سیاسی، که در بطن جامعه دیده میشود. ریشه ابتذال را چه کسانی در این سرزمین آبیاری کردند؟؟ چه کسانی ابتذال را به کالبد جامعه تزریق کردند؟؟ آیا میدانی که یکی از واکنش های طبیعی افراد ناامید، افسرده و خشمگین، پناه بردن به لطیفه گویی و لطیفه سازی است؟؟ کسانی که مردم را به این درجه از ناامیدی، افسردگی و خشم رساندند، طیف اصلاح طلب با گرایش های تفکر غربی و لیبرالیسم نبودند؟؟ اصولا خود تفکر لیبرالیسم، منشا و چشمه ابتذال و بی تفاوتی نیست؟؟ امام خمینی میگفت : آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند . شما ها میگویید آمریکا به ما حمله خواهد کرد!. او به مردم امید و قدرت میداد و شما ها ترس. خودتان مبانی ابتذال را نهاده اید و با انواع ترفند ها آن را همه گیر کرده اید. عدد 84 هم که یعنی احمدی نژاد حتما. نه؟؟ در کل آقای عبدی، به شما خوراک میدهند تا بوق باشید. فقط بوق.
ریشه ابتذال از دولت احمدی نژاد و خاله زنکی او و بگم بگم شروع شد و به مداحان هم سرایت کرد تا جاییکه یه مداح با عربده کشی به احمدی نژاد گفت فندولت زده بیرون بچه حزب اللهیا یوقت دیدی بریدنش.بله هر کسی عملش به خودش برگردان میشود اما اصلا اصلاح طلبان اهل فرهنگ ندیدیم یه کلامی بی ادبی گفته باشند.بهتر است بفهمی اگه فهم داری.
سردار عبدي خوب با دلار هاي نفتي حال ميكنيد