دلایل کاهش اعتماد سیاسی مردم/ واقعیتی که برای نظام آسیب بهشمار میآید
رییسجمهور در نخستین مصاحبه تلویزیونی خود پس از شروع به کار دولت جدید یکی از اهداف دولت خود را اعاده اعتماد سیاسی بیان کرده است.
اما سوال اصلی اینجاست که علت کاهش اعتماد سیاسی در ایران طی سالهای اخیر چه بوده است.
ریشههای این آسیب اجتماعی را می توان در عوامل ذیل جستوجو کرد:
1- ناتوانی ساختار سیاسی در روزآمدسازی خود همگام با تغییرات اجتماعی صورت گرفته در جامعه بر اثر تغییرات جمعیتی، رشد طبقه متوسط جدید و افزایش آگاهی سیاسی مردم ناشی از جهانی شدن
2-سیاست حذفی نخبگان سیاسی و جناحهای سیاسی فعال در ایران درقبال یکدیگر و تنظیم روابط خود براساس بازی با حاصل جمع صفر
3- عدم اجماع نخبگان سیاسی درخصوص مسائل اساسی جامعه در حوزه اقتصاد، فرهنگ، اجتماع، سیاست خارجی و مهمتر از همه درخصوص تعریف منافع ملی و راهکارهای نیل به آن
4- ناتوانی دولتها صرفنظر از وابستگی آنها به هر یک از جناحهای سیاسی در حل مشکلات جامعه در داخل از نظر اقتصادی و از نظر بینالمللی چالشهای فراروی سیاست خارجی ایران
5-وخامت اوضاع اقتصادی و نرخ بالای تورم بهویژه پس از خروج امریکا از برجام همراه با پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی گسترش کرونا با مدنظر قرار دادن اصل مهم رابطه میان رضایتمندی اقتصادی و اعتماد سیاسی در جامعه
6- افزایش فاصله شدید طبقاتی در سالهای پس از جنگ، ظهور طبقه یقهسفید جدید صاحب سرمایه در دوران پساجنگ و تحریم در جامعه و تضاد آن با آرمانهای اولیه انقلاب
7- دوری از ارزشها و آرمانهای اولیه انقلاب، رواج فرهنگ اشرافیگری و طرح موضوعاتی در جامعه مانند معضل آقازادهها و وجود رانت برای افراد و گروههای خاص
8- سیاسی شدن موضوع مقابله با فساد در جامعه و بزرگنمایی آن به دلیل استفاده ابزاری افراد و جناحهای سیاسی از آن
9- عدم شفافیت و پاسخگو نبودن مسوولان؛ به عنوان مثال عدم پاسخگویی و مشخص نبودن مسوول اصلی تاخیر واکسیناسیون
10- عدم رعایت اصل شایستهسالاری در انتصابات و ملاک بودن روابط حزبی، جناحی، فامیلی، قومی و محلی در بسیاری از انتصابات
11- حاکم بودن فضای سیاستزدگی بر نظام تصمیمگیری کشور و سیاسی و جناحی کردن هر موضوع اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و سیاست خارجی. نمونه بارز آن تبدیل موضوع واکسیناسیون به واکسیاسیون در جامعه
12- دسترسی آزاد مردم به اطلاعات و مقایسه میان جامعه خود با کشورهای همسایه؛ به عنوان مثال مقایسه رشد ایران با ترکیه
13- تبلیغات غرب و رسانههای معاند در بزرگنمایی مشکلات جامعه ایران و عدم پاسخگویی مسوولان و شفافسازی دلایل مشکلات موجود در سطح جامعه از سوی آنان به دلیل شرایط تحریمی و فضای امنیتی ناشی از آن
14- فرهنگ سیاسی ایرانیان و حاکم بودن روحیه فردگرایی، خودمحوری، اقتدارگرایی و عدم مشارکت در میان آنها همراه با شکلگیری نوعی بیاعتمادی از نظر فرهنگی در جامعه میان افراد نسبت به همدیگر و در سطح کلان میان افراد و مسوولان نظام.
کاهش اعتماد سیاسی به عنوان یک واقعیت برای نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران آسیب بهشمار میآید و مسوولان نظام باید با اتخاذ راهکارهای مختلف در حوزههای سیاست، فرهنگ، اجتماع و بینالملل درصدد مقابله با آن برآیند.
به نظر میرسد در شرایط کنونی از ضروریترین راهکارها برای مقابله با این آسیب تلاش برای بهبود وضع اقتصادی مردم، تغییر رفتار سیاسی نخبگان حاکم در قبال یکدیگر، در اولویت قرار گرفتن منافع ملی، شفافیت و پاسخگو بودن مسوولان، ملاک قرار گرفتن شایستهسالاری در انتصابات، پرهیز از سیاستزدگی و بزرگنمایی مشکلات، تعقلگرایی در تصمیماتگیریهای خرد و کلان کشور، پاسخ به نیازهای شکلگرفته در جامعه بر اثر تحولات داخلی و بینالمللی و مهمتر از همه تلاش برای تغییر فرهنگ سیاسی مردم از حالت احساسی به وضعیت عقلانی براثر افزایش آموزش سیاسی میباشد.
منبع: اعتماد
66
اعتماد مردم را رییس جمهور نمی تواند ترمیم کند چون حکومت اعتماد مردم را از بین برده . دولت کار ه ای نیست حکومت باید رفراندم برگزار کند. .دروغگویان حکومتی و دزدان مردم را بدبخت و ایران را ویران کردند.حکومت به لبنان و سوریه و یمن و فلسطین رسیدگی می کند.
فقط رفتار دیکتاتورها باعث بی اعتمادی شدند
داداش اینها را که گفتی اولاً 100 سال زمان میخواد دوماً حکومت ایران مال این حرفها نیست.
وقتی پیشرفت کشور و سطح زندگی و احترام و ارزش مردم و توجه به خواسته های مردم مداوم در حال نزول و سقوط است و هر روز هم در حال اوردن فشارهای بیشتر به مردم هستند ولی در سمت دیگر سطح رفاه و امکانات و رانت و ویژه خواری برای کلیه مسئولین و خانواده هایشان و وابستگان حکومت و جبره خواران ده درصدی که از سر سفره انقلاب نشستن فراهم و بدون دغدغه زندگی میکنند دیگر جای سوالی باقی نمیمونه که چرا مردم اعتماد ندارند . سوال اینجاست که چرا باید اعتماد اشته باشند در ضمن ما کشوری هستیم که منابع طبیعی نفت و گاز و معدنی غنی فراوان داریم و خام فروشی منابع هم بسیار زیاد داریم که با هزینه کرد درست همان پول بهترین امکانات و رفاه مردم را میشود فراهم کرد بدون داشتن حتی یک ریال درامد دیگر ولی اوضاع و احوال ملت از کشورهایی که هیچی ندارند هم بدتر است .
تنها یک حقیقت است که برای همگان آشکار است چرا اعتماد مردم به حاکمیت از بین رفته است. اما ترس موجب میشود کسی آنرا به زبان نیاورد
تمام مشکلات مردم برمیگرده ب اقتصاد کشور رک بگم مردم گرسنه اند آدم گرسنه خدارو خرما میخونه کتابو کباب میخونه و شکم گرسنه دین وایمان رو از بین میبره مردم تفریح میخوان مردم جیب پرپول میخوان مردم سلامتی میخوان مردم رفاه میخوان این ها هست ک اعتبار میارن شما اینکارو انجام بدید ببینید چطور فرهنگ اسلام خواهان پیدا میکنه
به نظرمیرسداصلا زمامداران حکومت متوجه عمق فاجعه معیشتی که برمردم رواداشته نشده اندواینکه می گویندبایداعتمادرابرگردانیم هم مختص بی اعتمادی گروهی وجناحی بین خودشان است جهادی عمل کردن وانقلابی گری هم اصلا درجهت بهبودوضع معیشت مردم نیست تنها راه ایجادگشایش درصورت اراده واقعی زمامداران حکومت برداشتن موانع سنگین و وسیع در یر راه تجارت ایران است مامیتوانیم راتبدیل کرده اندبه شعاری احساسی که به هیچ وجه قابلیت پیاده سازی نداردانگارهنوزمتوجه نشده اندجامعه جهانی هیچگونه تجارت کلانی باما انجام نمیدهدومانع اصلی که همان تصویب لوایح پالرمواست راهم که نمی خواهندبردارندودریک کلام همچنان مردم وفقروفلاکتی که برسرشان میبارد فعلا اولویت دهم دولت هم نیست
با درود به رهبر عزيز انقلاب ،اندكى صبر همه چيز به فرمان ايشان درست ميشود
لامصبا انقدر دروغ میگید ما با شماییم اما مردم رو...... فرض میکنید که خطرناکه؟!
اعتماد مردم با پول رفاه و آسایش به دست می آید اول باید مردم کشورت آنقدرتامین وتغذیه بشن که هیچ دغدغه ای نداشته باشن اگرمسولین اینکاروکردند همه چیز میشه گل وبلیل البته درعمل نه درحرف