مهمترین اقدام امام (ره) در دوران انقلاب از نظر عضو سابق فدائیان اسلام /تفاوت اصلی جریان 22 بهمن با جریان های قدیمی چه بود؟ /چرا روشن فکران، انقلاب توسط توده مردم را باور نمی کردند؟
عضو سابق گروه فدائیان اسلام در گفتگو با خبرفوری با اشاره به خاطرات ایام دهه فجر 57 گفت: مهمترین کار امام این بود که همه دسته ها و عقاید را در یک مسیر برای از بین بردن سلطنت موروثی هدایت کند.
به گزارش خبر فوری محمد افحصی ؛ محمدمهدی عبد خدایی از اعضای تشکیلات فدائیان اسلام بوده و هم اکنون دبیر کل جمعیت فدائیان اسلام است. از اقدامات او میتوان به ترور نافرجام حسین فاطمی وزیر خارجه محمد مصدق در سال ۱۳۳۰ اشاره کرد.
عبد خدایی پس از ترور کسروی، در منزل پدری اش با نواب صفوی آشنا شد. محمد مهدی در دوران نوجوانی به تهران رفت و در بازار تهران مشغول به کار شد، در همان زمان به عضویت فدائیان اسلام درآمد، زمانی که نواب صفوی در زندان به سر میبرد، عبد خدایی به فرمان سید عبدالحسین واحدی مأموریت یافت تا حسین فاطمی وزیر امور خارجه کابینه محمد مصدق را ترور کند. عبدخدایی پس از ترور فاطمی که تنها به مجروح شدن او منجر گردید، به علت سن کم به ۲۰ ماه زندان محکوم شد.
او پس از آزادی به تحصیل علوم دینی پرداخت و در تمام فعالیت های فدائیان اسلام شرکت می کرد. پس از اعدام نواب صفوی، تحت تعقیب مأموران رژیم شاه قرار گرفت و پس از دستگیری به ۸ سال زندان محکوم گردید و در نهایت در سال ۱۳۴۲ از زندان آزاد شد.
در ایام دهه فجر 1396 در خصوص خاطرات این انقلابی قدیمی از ایام انقلاب سال 57 با او به گفتگو نشستیم.
عبد خدایی در ابتدا گفت: در مورد 22 بهمن، من معتقد ام اگر آگاهی امام نبود شاید انقلاب شکست میخورد، آن روزی که امام در 21 بهمن فرمودند که دولت غیر قانونی است و حکومت نظامی آن هم غیر قانونی است و مردم شب در خیابان ها بمانند بسیار موثر بود. بعضی از دوستان که در جبهه ملی بودند مرتب با من تماس می گرفتند که امام چرا وساطت شاپور بختیار را نمی پذیرد که من در پاسخ به آنها گفتم امام بهتر از شما مردم را میشناسد چون بهتر از شما مردم را میشناسد پس بساط پهلوی ها باید جمع شود.
تامین اسلحه برای انقلابیون از پادگان های تصرف شده
عضو سابق فدائیان اسلام می گوید: من در 21 بهمن در خیابان بودم، آن روزی بود که مردم شعار می دادند: "مردم چه وقت خوابه" و در خیابان نیرو هوایی سنگر درست کرده بودند. من در آن موقع یک موتور هوندا 50 داشتم، در آن بزن بزن ها و درگیریها با موتور رفتم به سمت خیابان نیرو هوایی، دیدم بچه هایی که سنگرهایی در خیابان نیرو هوایی بسته بودند بسیار پر نشاط و خوشحال هستند. از خیابان نیرو هوایی آمدم به سمت بیت امام که مدرسه علوی بود، چون با شهید عراقی ارتباط داشتم ملاقاتی با او انجام دادم. شهید عراقی گفت که عده ای پادگان ها را خالی کرده و برای ما اسحله می آورند که این خود مسئله نوید بخشی بود که مردم پادگان ها را میگیرند و برای انقلابی ها اسلحه می آورند و مشخص بود حاکمیت در حال سقوط است.
حکومت پهلوی دیگر قدرت برخورد نداشت
او تعریف میکند: شخصی از جبهه ملی در خیابان من را دید و گفت فکر نمی کنید که خود پهلوی و حکومت شاه جریان را باز و آزاد گذاشته تا بعدا هجمه ای به انقلابیون وارد کنند که من در پاسخ به آن دوست جبهه ملی گفتم دیگر حکومت پهلوی قدرت هجمه و برخورد با سیل این اقدامات را ندارد.
سوء استفاده از شلوغی ها
عبد خدایی می گوید: در آن دوران و شلوغی ها چند نفر به کلانتری نزدیک محل زندگی ما آمده بودند و در حال تخریب و دزدی وسایل ماشین های کلانتری بودند و من به آنها گفتم که این بیت المال و حرام است چرا بر می دارید، آنها در پاسخ گفتند این ها دیگر برای خودمان است و حلال است. این نشان می داد که در آن آشوب و به هم ریختگی عده ای هم بودند که سوء استفاده می کردند اما عده ای هم بودند خالصانه و مخلصانه در میدان کار زار انقلاب بودند.
مهمترین کار امام در آن دوران
این انقلابی قدیمی در خصوص حال و هوای آن دوران و کار بزرگی و مهمی که امام انجام داد، گفت: در آن زمان گویی امام توانسته بود که با اعلامیه هایش تمام مردم را باهم هماهنگ کند و مهمترین کار امام این بود که همه دسته ها و عقاید را در یک مسیر برای از بین بردن سلطنت موروثی هدایت کند.
تفاوت اصلی جریان 22 بهمن با جریان های قدیمی
عبد خدایی در ادامه گفت : در پاسخ به آنهای که می گویند انقلاب اسلامی زودرس بود من سابقه انقلاب اسلامی را از زمان وحید بهبهانی می بینیم و نظریه اصولی که زمینه های تحریم تنباکو و استقلال ایران را در برداشت و همانگونه مراجع مثل علامه محمد حسین نائینی با نوشتن تنبیهالامه و تنزیهالمله و آیت الله آخوند خراسانی با کتاب کفایةالاصول پایه های انقلابی گری را ایجاد کردند. این بزرگان با کار عقلایی که کردند توانستند سلطنت فردی را از بین ببرند ولی شبهه روشن فکر های غربی مجددا باعث شدند که حکومت و سلطنت فردی روی کار بیاید . همانگونه که در نهضت نفت شاه منزوی شده بود که متاسفانه با اشتباهات رئیس دولت وقت موجب شد شاه مثل یک قزاق چکمه پوش به میدان بیاید و تمام آزادی خواهان را در هم بکوبد اما جریان 22 بهمن با جریان های قبلی تفاوت داشت.
او تاکید کرد: در جریان 22 بهمن اولین مسئله این بود که رهبری انقلاب آگاهانه عمل می کرد، آگاهانه دستور می داد، آگاهانه بیانیه می داد و آگاهانه به ایران آمده بود.
چرا روشن فکران ما انقلاب توسط توده مردم را باور نمی کردند؟
عضو سابق فدائیان اسلام گفت: من آمدم به بهشت زهرا وقتی امام صحبت کرد یک عده ای کف زدند و یک عده ای صلوات فرستادند یعنی در حقیقت صلوات و الله اکبر مثل امروز جا نیفتاده بوده لذا عده ای کف زدند و این امر تعجب آور بود، افرادی که به استقبال یک رهبر مذهبی آمده بودند کف می زند و علتش هم مشخص بود، روشن فکران ما باور نمی کردند که دین بتواند انقلاب کند، حتی بعضی ها شعار می دادند که "ارتش برای حفظ قرآن، تو کودتا کن" من به آنها گفتم که چرا اینقدر خارجی پرست هستید این شعار شعاری است از نگاهی به تاریخ جهان نهرو برخواسته است. نهرو در کتابش می نویسد بعد از اینکه تکنولوژی و اسحله پیشرفت کرد انقلاب برای توده به علت پیشرفت تکنولوژی و سلاح ممکن نیست.
امام ناممکن را ممکن کرد
او تاکید می کند: از نظر ما امام آن چیزی که از نظر روشن فکرها نا ممکن بود را ممکن کرده بود به همین جهت می بینیم که در آن روزهای اول سرلشگر رحیمی و بقیه روسای ارتش جلسه ای تشکیل می دهند و اصلا باورشان نمی شد که چه اتفاقی در کشور در حال رخ دادن است مثل اینکه گیج بودند و نمی دانستند که در کشور چه می گذارد.
دوران هیجان
عبد خدایی در انتها با اشاره خاطره ای از خود و همسرش در ایام انقلاب 57 گفت: یک روز من همسرم را پشت موتور سوار کرده بودم تا برویم چهارراه کالج ، تظاهرات گسترده بود اما ناگهان تیراندازی شد و همسر من از وحشت پشت موتور بلند شد و نشست که تعادل موتور را برهم زد، رفتم جلوتر همسرم را پیاده کردم و گفتم شما بروید منزل، گفتم ما هر روز این بساط تیر اندازی را داریم اگر نخواهیم در دل حوادث و جایی که تیراندازی می کنند نرویم و روبرویشان نایستیم و حکومت مطمئن نشوند که ما امده ایم برای پیروزی ، موفق نمی شویم . در نهایت همسرم با التماس پشت موتور مجددا سوار شد و به سمت تظاهرات و تیر اندازی ها رفتیم. آن زمان دوران هیجان بود.
15