ائتلاف نانوشته خاتمی، روحانی و ناطق نوری به روایت فعال سیاسی اصلاحطلب
فعال سیاسی اصلاحطلب میگوید: فعلا نیروهای سیاسی جریان اصلاحات و اعتدال سعی دارند تا زمانی که شرایط برای حضور تمام عیار احزاب، همانند کشورهای مترقی فراهم شود، در قالب حرکت های جبهه ای آن هم از نوع ژله ای، در صحنه حضور داشته باشند.
در روزهای اخیر خبرهای از دیدار سید محمد خاتمی، با سیدحسن خمینی، حسن روحانی و علیاکبر ناطقنوری منتشر شده است. دیداری که محسن رهامی، فعال سیاسی اصلاحطلب، درباره آن میگوید: «برگزاری این جلسات موضوع جدیدی نیست، از قبل هم این نوع همفکریها و نشستها انجام میشده است.»
همچنین این کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری درباره ائتلاف دوباره میان دو رئیس جمهور سابق و تشکیل یک حزب جدید گفت:« نوعی ائتلاف نانوشته بین این آقایان از مدتها قبل وجود داشته و خصوصا در انتخابات سال ۹۲ این ائتلاف و هماهنگی با مدیریت مرحوم هاشمی، حمایت و همراهی دیگر نیروهای سیاسی اصلاحات و اعتدال منجر به پیروزی آقای روحانی گردید. اما، بعید است در این شرایط و اوضاع و احوال آنان بسمت ایجاد حزب واحدی حرکت کنند.»
مشروح گفتگوی محسن رهامی، فعال سیاسی اصلاح طلب را در ادامه می خوانید.
****************
آقای رهامی، اطلاعی از برنامهریزی اصلاح طلبان برای انتخابات ۱۴۰۲ دارید؟ به نظر شما استراتژی اصلاح طلبان برای انتخابات آینده چه باید باشد؟
اگر منظور شما برنامه ریزی جبهه اصلاحات باشد، علی القاعده از رئیس یا سخنگوی جبهه باید سؤال کنید، گرچه تا آنجایی که اطلاع دارم برنامه مشخصی برای انتخابات آینده تا کنون در جبهه اصلاحات قطعی نشده است. اما، اگر منظور شما استراتژی جریان اصلاحات باشد، طبیعی است که یک جریان اصیل و با سابقه ای مثل جریان اصلاحات، نمی تواند نسبت به موضوع مهمی مانند انتخابات مجلس بی تفاوت باشد.
استراتژی کلی ما همیشه حضور فعال و حداکثری در انتخابات مختلف، خصوصا مجلس بوده و در دوره های گذشته هم هرگاه زمینه حضور نیروهای اصلاحات در صحنه انتخابات فراهم شده، نوعا این جریان با اقبال عمومی مواجه شده است. در چند انتخابات اخیر به علت حذف نیروهای تأثیرگذار این جریان از طرف نهاد های حاکمیتی و نظارتی، بعضا امکان ارائه لیست قابل قبول فراهم نشده است.
استراتژی کلی ما تغییر نکرده و جریان اصلاحات تمام سعی خود را در گذشته به کار برده که از ظرفیت های قانون اساسی، برای اصلاح امور بنیادی و رسیدن به آرمان های ملی ، با تمام توان استفاده کند. برای انتخابات آینده با توجه به تجارب گذشته و خصوصا انتخابات مجلس یازدهم، باید این استراتژی را هرچه بیشتر کارآمد و به روز رسانی کنیم و در استیفای حقوق حقه و قانونی مردم، از تمام ظرفیت قانون اساسی بعنوان میثاق ملی، استفاده کنیم ولی می دانیم که با توجه به شرایط کشور و عملکرد ارگان های حاکمیتی و نظارتی، راه بسیار سختی را در این خصوص در پیش داریم.
به نظر می رسد جریان اصلاحات در چند انتخابات، تا حد زیادی بدنه رای خود را از دست داده است، تا کنون اقدامی برای بازسازی بدنه رای و بدنه اجتماعی اصلاح طلبان انجام شده است؟
برای بازسازی بدنه رأی و بدنه اجتماعی جریان اصلاحات کارهایی را ، هم به صورت جمعی و تشکیلاتی و هم به وصف فردی و اشخاص حقیقی، شروع کرده ایم و تلاش می کنیم که سازمان رأی خود را سر و سامان بدهیم ولی، مشکل اصلی و ریشه ای این است که مردم امید خود را به اصلاح امور و حل مشکلات کلان کشور، از طریق حضور در صندوق های رأی، به تدریج از دست داده اند که در این صورت تلاش های جریان های سیاسی چندان مؤثر نخواهد بود.
اگر میزان حضور مردم در آخرین انتخابات ریاست جمهوری و مجلس، خصوصا مرحله دوم انتخابات مجلس یازدهم به نحو کارشناسانه، بدون حب و بغض سیاسی تحلیل شود؛ آنگاه مشخص می شود مردمی که در سال های اولیه انقلاب راه رسیدن به تمامی آمال و آرزوهای خود در اصلاح امور کشور، بسط و توسعه دموکراسی، رسیدن به آزادی، رفاه، امنیت سیاسی و عدالت اجتماعی را در صندوق های رأی می دیدند، در این سال ها چه اندازه نسبت به انتخابات و صندوق های رأی، امید خود را از دست داده اند و نسبت به کارآمدی گردانندگان امور دچار بدبینی و شک و تردید شده اند.
در انتخابات مرحله دوم مجلس یازدهم، در بعضی از شهرها با جمعیتی مثلا حدود نیم ملیون نفر، نماینده مجلس فقط با چیزی در حدود ۳۰ هزار رأی، یا کمتر، انتخاب شده است. آن چیزی که همهٔ مسؤلان از صدر تا ذیل نظام، همه احزاب، گروه ها و دلسوزان کشور باید به آن بپردازند، همین موضوع آسیب دیدن سرمایهٔ اجتماعی و امید و اعتماد مردم است. در این صورت چگونه می توان صرفا با بازسازی تشکیلات حزبی و سازمانی، دل به انتخابات ببندیم و توقع حضور فعال مردم را پای صندوق های رأی داشته باشیم؟
متأسفانه کسانی که باید به این مسائل بیندیشند دچار خواب آلودگی و رخوت شده اند و به علت سنگینی گوش، صدای خرد شدن استخوان های مردم را در زیر فشار های اقتصادی و معیشتی نمی شنوند.
فکر می کنید اصلاح طلبان شانسی برای بازگشت به مجلس و کسب رای حداکثری دارند یا ...
در مورد این سؤال لازم است این توضیح را داشته باشیم که باید بین اصلاحات، نیروها، احزاب و افرادی که به عنوان اصلاح طلبان شناخته شده اند، فرق گذاشت.
ممکن است مردم از اصلاح طلبان روی برگردان شده باشند و امید خود را از این افراد یا احزاب، به عنوان حلال مشکلات کشور، تغییر و اصلاح اوضاع به هر دلیلی از دست داده باشند اما، مردم ایران از اساس اصلاحات، روی برگردان نشده اند. اصلاحات ریشه در نهضت مشروطه خواهی ایرانیان دارد. نهضت مشروطه خواهی در عثمانی سابق، اقدامات اصلاحی بزرگانی مانند گاندی و جواهر لعل نهرو در شبه قاره هند، یا نلسون ماندلا و قوام نکرومه در آفریقا و همچنین ابراهام لینکلن در آمریکا انجام داده اند نمونه های بارز و موفقی از حرکت های اصلاحی بوده است. ایرانیان، به عنوان مردمی خردورز و فرهیخته، حرکت های اصلاحی را به روش های دیگر ترجیح می دهند ولی ممکن است این مشی سیاسی را در قامت اصلاح طلبان حاضر در صحنه نبینند.
به هر حال من آینده کشور و بهبود اوضاع نابسامان فعلی را در اجرای کامل و بی عیب و نقص آموزه های اصلاحات می دانم ولی، در حال حاضر با کمال تأسف حرکت های اصلاحی در کشور ما با موانع جدی و قدرتمند مواجه گردیده است که ناگزیر این موانع، هزینه تغییر، اصلاح اوضاع و برطرف ساختن مشکلات را برای مردم ایران بالا می برد.
آقای رهامی! اصلاح طلبان در دو انتخابات اخیر با رد صلاحیت نیروهای اصلی شان رو به رو بودند، شما برای انتخابات آینده چقدر به تایید صلاحیتها از سوی شورای نگهبان امیدوارید؟
در حال حاضر ترکیب شورای نگهبان چندان تغییر نکرده و ظرف یکی دوسال آینده هم بعید است در اعضای این نهاد، تغییر چشمگیری رخ دهد. ممکن است بررسی و ملاحظه نتیجه عملکرد سال های اخیر این شورا و روی برگردانی مردم از صندوق های رأی، رایزنی ها و خیرخواهی ها در روش نظارتی آن، مؤثر واقع شود و فضا را برای برگزاری یک انتخابات رقابتی فراهم سازد.
در این مدت چقدر وارد رایزنی با نهادهای حاکمیتی شده اید و چقدر ضرورت دارد این استراتژی دنبال شود؟
ما روش های تعاملی، خیرخواهانه و رایزنی های خودرا با نهادهای حاکمیتی و نیروهای سیاسی مؤثر هیچ وقت تعطیل نکرده و سعی کرده ایم دیدگاه های خود را در جهت اداره بهتر کشور، حل معضلات مردم و نگرانی جدی از نارضایتی عمومی، خصوصا فشار های اقتصادی و معیشتی مردم را به این نهاد ها و افراد تأثیرگذار برسانیم. من شخصا به تأثیر گذاری این روش های تعاملی معتقدم و در همین ماه های پس از انتخابات، با رشد گرانی ها و سخت تر شدن وضعیت معیشتی مردم رایزنی هایی در سطوح مؤثر داشته ام و سعی دارم که همین مسیر را به نحو جدی تر و مؤثرتر ادامه دهم.
در روزهای اخیر، خبرهایی مربوط به دیدار آقای خاتمی، با سید حسن خمینی، حسن روحانی و ناطق نوری منتشر شده است. نظر شما درباره این دیدارها چیست؟ این جلسات با محوریت انتخابات برگزار می شود؟
برگزاری این جلسات موضوع جدیدی نیست، از قبل هم این نوع همفکری ها و نشست ها انجام شده است. ولی این که موضوع خاصی، مثل انتخابات مجلس آینده در این جلسات اخیرا بحث و بررسی شده باشد، من اطلاعی ندارم.
آیا ممکن است یک ائتلاف بین آقایان خاتمی با روحانی و ناطق نوری به وجود بیاید یا یک حزب جدید تشکیل شود یا ...
نوعی ائتلاف نانوشته بین این آقایان از مدتها قبل وجود داشته و خصوصا در انتخابات سال ۹۲ این ائتلاف و هماهنگی با مدیریت مرحوم هاشمی، حمایت و همراهی دیگر نیروهای سیاسی اصلاحات و اعتدال منجر به پیروزی آقای روحانی گردید. اما، بعید است در این شرایط و اوضاع و احوال آنان به سمت ایجاد حزب واحدی حرکت کنند.
فعلا نیروهای سیاسی جریان اصلاحات و اعتدال به دلایل مختلف، که فعلا مجال بحث ان نیست، سعی دارند تا زمانی که شرایط برای حضور تمام عیار احزاب، همانند کشورهای مترقی فراهم شود، در قالب حرکت های جبهه ای آن هم از نوع ژله ای، در صحنه حضور داشته باشند.