نامه حجاریان به شمخانی درباره بازداشت های اخیر

تئورسین و فعال سیاسی اصلاح طلب در نامه‌ای به دبیر شورای عالی امنیت ملی با اشاره به دستگیری ها و تحولات اخیر نوشت: طرح این نکات از آن جهت ضروری به‌ نظر رسید که دیدم در حوزه امنیت، کلیدواژه‌ها و مسائلی مطرح و پربسامد می‌شوند که خالی از محتوای کارشناسی هستند.

نامه حجاریان به شمخانی درباره بازداشت های اخیر

در پی دستگیری‌ها و تحولات اخیر سعید حجاریان در نامه‌ای به علی شمخانی بر ضرورت عملکرد فراجناحی شورای عالی امنیت ملی تاکید کرد.

مشروح نامه سعید حجاریان به علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی را در ادامه می‌خوانید:

جناب آقای شمخانی

دبیر محترم شورای عالی امنیت ملی

سلام علیکم،

بازداشت اخیر برادر عزیزم جناب آقای سیدمصطفی تاج‌زاده از یک‌سو و تحولات چندبعدی‌‌ای که کشور عزیزمان با آن دست به گریبان است و متأسفانه منجر به دستگیری و اعمال محدودیت برای برخی دیگر از هم‌میهنان از جمله هنرمندان و کارگران و معلمان و بازنشستگان شده است، من را واداشت مواردی را با جنابعالی حسب آشنایی پیشین و مسئولیتی که اینک عهده‌دار آن هستید، در میان بگذارم. به‌ویژه آن‌که تجربه انتخابات سال ۱۳۸۸ نشان داد آن شورا نقش مؤثر و مهمی در روزهای پساانتخابات به‌ویژه در دستگیری شخصیت‌های سیاسی ایفا کرده است که حتماً از جزئیات اقدامات سلف خود مطلع هستید. 

چنانکه استحضار دارید در بازنگری قانون اساسی مقرر شد «شورای عالی امنیت ملی» (شعام) برای ایفای وظایفی –که در اصل ۱۷۶ قانون اساسی فهرست شده‌اند- تشکیل گردد. این شورا در برخی دیگر از کشورها نیز دایر است و الگویی که اینجانب به مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی ارائه دادم، محصول مطالعه و بومی‌سازی همان الگوهای مرسوم بود که (NSC) خوانده می‌شد. به‌گمانم این شورا از بدو تأسیس تا مقطعی وظایف خود را به‌خوبی پیش برده است. به‌عنوان مثال در ماجرای اشغال افغانستان از سوی طالبان و توقف حمله نظامیان ایران به آن منطقه، و همچنین وقایع مربوط به کوی دانشگاه نوعی نگاه کارشناسی و مرضی‌الطرفین -که حاصل بحث‌های صاحبنظران و کارشناسان بود- مورد اجماع قرار گرفت و از تندروی‌ها و اقدامات غیرعقلایی تا حد امکان جلوگیری شد. اما از آن پس گویی به‌تدریج این شورا با ناکارکردی‌ها و حتی کژکارکردی‌هایی دست به گریبان شده است و این امر تا حد زیادی ناشی از آن بوده است که دبیری آن بر عهده چه کسی باشد؛ مستقل از آن‌که رئیس‌جمهور بتواند وی را تغییر دهد یا خیر. زیرا دبیران «شعام» قطعاً از جانب رئیس‌جمهور پیشنهاد می‌شوند اما لزوماً در این منصب گمارده نمی‌شوند.

در دوره حضور شما در این کسوت، به‌عنوان شخصی‌ با سابقه وزارت در کابینه دولت اصلاحات و همزمان رقابت انتخاباتی با سیدمحمد خاتمی، که حکایت از نوعی توازن و فراجناحی بودن دارد، امید می‌رفت (و شاید هنوز برود) که کارکردهای شورای عالی امنیت ملی به روال کارشناسی و ملی بازگردانده شود. البته این شورا دارای کمیسیون‌های فرعی و کارشناسانی است که در کار خود خبره هستند و التفات دارم که ما با نهادی تک‌نفره مواجه نیستیم اما شاید تعدیل و توقف برخی سوگیری‌ها و دستورالعمل‌های خارج از قاعده مانع از هزینه‌سازی و اقدامات پرهزینه برای میهن و مردم شود؛ به‌ویژه آن‌که تجربه آبان ۱۳۹۸ همچنان در اذهان مردم باقی مانده است.

اگر فراموش نکرده باشید، در دوره ریاست‌جمهوری آیت‌الله هاشمی رفسنجانی جلسات متعددی در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی با یکدیگر داشته‌ایم و در زمینه سیاست خارجی بحث‌های فراوانی کرده‌ایم و ای‌کاش می‌شد در زمینه سیاست و امنیت داخلی نیز بحث‌هایی را مطرح کنیم و اسنادی رسمی -که برای آیندگان راهنمای کار باشد- به‌جا بگذاریم. اما هنوز دیر نشده است. به‌رغم آن‌که من دیگر توان و رغبت شرکت در چنان جلساتی را ندارم و البته بعید است راهی هم به آن ناحیه پیدا کنم، نکاتی را در زمینه سیاست و امنیت داخلی با شما مطرح می‌کنم. طرح این نکات از آن جهت در این مقطع برای من ضروری به‌نظر رسید که دیدم در حوزه امنیت کلیدواژه‌ها و مسائلی مطرح و پربسامد می‌شود که نه‌تنها خالی از محتوای کارشناسی هستند بلکه می‌توانند امروز و فردای ایرانیان را به‌شدت تحت تأثیر قرار دهند و شهروندان غیرسیاسیِ خالی‌الذهن نسبت به مسائل امنیتی را مرعوب کنند. به‌عنوان مثال در نمونه دستگیری اخیر سیدمصطفی تاج‌زاده دیدیم که چگونه آماتوریسم بر فضای تحلیلی-امنیتی غالب شد و از هر سو بانگی در رد و تخطئه یک روش و منش سیاسی رسمی و قانونی و میهن‌دوستانه یعنی «اصلاح‌طلبی» برآمد و برخی دست‌افشان و پای‌کوبان هل من مزید طلبیدند!

از آنجایی که معتقدم شما وفق نگاه کارشناسی خود و دستگاه تحت نظرتان می‌توانید این فضا را با نگاهی درجه دوم (هم) تحلیل کنید و احیاناً به راه‌حل‌هایی برسید، موارد زیر را به استحضار می‌رسانم.    

اول. به باور من خطاهای جدید و تعجب‌انگیزی راهنمای عمل دستگاه‌های نظامی و امنیتی کشور شده است که باید از آن‌ها عبرت گرفت و از تکرار آن‌ها اکیداً پرهیز کرد. مثلاً شنیده‌ایم که گفته شده است عده‌ای در کشور به‌دنبال «براندازی قانونی» هستند. حال‌ آن‌که می‌دانیم ترکیب «براندازی قانونی» -که در مقطعی جمعی را از هستی ساقط کرد- کاملاً برساخته و حتی تنافض‌آلود است. زیرا نه براندازی قانونی می‌شود و نه امر قانونی منتهی به براندازی می‌شود. از آن گذشته، مشاهده کردیم در مقطعی بانگ «انقلاب مخملی» هم سر داده شد بی‌آنکه واضعان به‌لحاظ نظری به بستر شکل‌گیری این نوع انقلابات توجه کرده باشند.

 گفته شده است عده‌ای در کشور به‌دنبال «براندازی قانونی» هستند. حال‌ آن‌که می‌دانیم ترکیب «براندازی قانونی» -که در مقطعی جمعی را از هستی ساقط کرد- کاملاً برساخته و حتی تنافض‌آلود است. زیرا نه براندازی قانونی می‌شود و نه امر قانونی منتهی به براندازی می‌شود

دوم. بر همین سیاق حتماً با اصطلاح «ناتوی فرهنگی» نیز آشنایی دارید و قطعاً واقف هستید «ناتو» یک پیمان نظامی میان امریکا و شماری دیگر از کشورهاست که در برابر بلوک شرق برقرار شد. لفظ «ناتو» متأسفانه از مقطعی به حوزه فرهنگ راه یافت و اصطلاح نادرست «ناتوی فرهنگی» به قصد قطبی‌سازی این فضا وضع شد. در حالی‌که نه خبری از «ناتوی فرهنگی» بود و نه «ورشوی فرهنگی»! اساساً در زمان جنگ سرد رادیو اروپای آزاد وجود داشت که برای کشورهای بلوک شرق برنامه‌هایی تولید می‌کرد. اگر به‌کارگیری «ناتوی فرهنگی» ناظر به کارکرد این سنخ رسانه‌ها و جابجایی ثقل رسانه‌ای بوده باشد باید پرسید چرا صداوسیمای کشور به‌نحوی عمل کرده است (و می‌کند) که گاه دست به حذف برنامه‌های گفت‌و‌گومحور می‌زند، زمانی به‌مصاف یک برنامه ورزشی پرمخاطب می‌رود و آخرالامر «ساترا» را به اهل فرهنگ تحمیل می‌کند. می‌خواهم تأکید کنم نمی‌توان و نباید انتقام ضعف غیرقابل وصف «رسانه رسمی» و سایر الگوهای کنترل‌گری را از آلترناتیوهایی از جمله «کلاب‌هاوس»، «تلگرام»، «اینستاگرام» و... گرفت و هر نوع زیست و کنش مجازی را به سوژه امنیتی تبدیل کرد.

سوم. مضاف بر این، می‌دانیم که مسائل و امور امنیتی بسیار تخصصی و کارشناسی‌شده هستند و باید از مجاری ثابت و ضابطه‌مند اعلام و اِعمال شوند. اما امروزه می‌بینیم نمایندگان مجلس و ائمه جمعه، بولتن‌نویسان آشکار و پنهان و نظریه‌پردازنمایان، منتقدین را به انواع اتهامات متهم می‌کنند و انواع تئوری‌های توطئه را سرهم‌بندی و اذهان عمومی را مشوش می‌کنند و «امنیت روانی» جامعه را به‌ خطر می‌اندازند و نتیجتاً اذهان اصحاب تصمیم را مخدوش می‌کنند. فکر می‌کنم یکی از وظایف «شعام» اسکات این بلندگوهای خودسر است؛ حال آن‌که به قرار اطلاع این نهاد عموماً به مدیریت و دلالت مطبوعات رسمی مبادرت می‌ورزد. طرفه آن‌که شورای عالی امنیت ملی در حساب توییتری منتسب به خود و یا حتی مجاری اطلاع‌رسانی دیگرش به‌طور مستقل به نشر و بازنشر نگاه‌اش –حتی از نوع جدلی و رتوریک- اقدام می‌کند.

چهارم. افزون بر موارد پیشین، التفات داریم که به‌رغم آن‌که قانون برای عناوین اتهامی از جمله «اجتماع و تبانی»، «نشر اکاذیب»، «جاسوسی» و سایر جرائم امنیتی کیفرهایی تعیین کرده است دستگاه قضایی به‌شدت در تطبیق مصادیق به قانون ضعیف عمل می‌کند و این به مُجمل بودن این تعاریف و عناوین بازمی‌گردد. گمان می‌کنم وظیفه «شعام» آن است که موشکافانه این موارد را تبیین، و از تحمیل غیرکارشناسی و غیرمدلل این اتهامات به افراد سیاسی، مطبوعاتی و صنفی خودداری کند. مثلاً به‌رغم آن‌که در مورد فعالان محیط‌زیستی وزارت اطلاعات (به‌عنوان تنها مرجع متخصص و قانونی در زمینه امور جاسوسی و ضدجاسوسی) و «شعام» نظر کارشناسی خود را مبنی بر برائت آن‌ها از اتهام جاسوسی اعلام کرده‌اند، سازمان اطلاعات سپاه همچنان بر اتهام مزبور پافشاری می‌کند.

پنجم. می‌دانیم که جمهوری اسلامی ایران پس از پایان جنگ تحمیلی و خاموش شدن اسلحه گروهک‌ها به‌تدریج از تمرکز بر مفهوم «امنیت سخت» گذار کرده و بر «امنیت نرم» متمرکز شده است. البته مفهوم امنیت نرم قبلاً نیز تحت عنوان «استحاله» مطرح بود اما دیگر از این اصطلاح استفاده نمی‌شود. اما به هر ترتیب باید دقت کرد که بازی در میدان «امنیت نرم» ظرائفی دارد که لغزش در آن می‌تواند محدودکننده آزادی‌ها باشد؛ البته که همگان واقف‌اند در هیچ‌جای دنیا آزادی بی‌قید و شرط وجود ندارد و همواره آزادی مقید به قانون است. منتهی بعضی اوقات با قانون خوب مواجهیم و بعضی اوقات با قانون بد یا بدتر از آن بی‌قانونی! به هر تقدیر، در قانون اساسی به‌صراحت ذکر شده است: «...هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور آزادی‌های مشروع را، هر چند با وضع قوانین و مقررات، سلب کند.» فلذا آزادی را باید با قانون مقید کرد و این را هر عقل سلیمی می‌پذیرد ولی قوانین در کشور ما کش‌دار، قابل تفسیر و بعضاً معلق و گاهی در یَد مجری است و شاید زمان بازاندیشی و بازآرایی این سنخ قوانین فرارسیده باشد.

واقعیت آن است که در حال حاضر با فعالیت‌هایی مواجه هستیم که در دستگاه رصد و تحلیل «امنیت نرم» مفصل‌بندی و با آن‌ها برخورد می‌شود. اگر این کار از جنس ترکیب نامتجانس «براندازی قانونی» باشد، بسیار خطرناک است. زیرا می‌تواند بسیاری از اعمال را با صفت «نرم» ضدامنیتی تلقی کند؛ امری که به گفته وزیر وقت اطلاعات در واکنش به کاندیداتوری آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲ رخ داد و فعالیت انتخاباتی رئیس‌ مجمع تشخیص مصلحت نظام ضدامنیت تلقی شد. از این نمونه خاص بگذریم و فردی را در نظر بگیریم که قصد نام‌نویسی در انتخابات مجلس شورای اسلامی را دارد و زمان حضور در محل ثبت‌نام یک بیل و یک کلنگ و یک گونی همراه خود می‌برد. آیا می‌توانیم بگوییم این شخص به‌دلیل نحوه و تصویر حضورش نظام انتخاباتی و سیاسی کشور را به چالش کشیده است؟ به همین ترتیب می‌توانیم بگوییم سیدمصطفی تاج‌زاده که راهی وزارت کشور شد تا خود را به‌عنوان نامزد ریاست‌ جمهوری در معرض رأی مردم قرار دهد، به مصاف نظام رفته است؟ همین مثال را می‌توانیم به انتخابات مجلس خبرگان تعمیم دهیم و بپرسیم اگر کسانی غیر از معمرین و یا فقها نامزد این انتخابات شوند ولایت فقیه را به چالش کشیده‌اند؟ می‌خواهم متذکر شوم مادام‌که بر نظام انتخاباتی کشور عیوبی مترتب است، می‌توان هر گفتمان، هر کنش و حتی هر لفظی را در دستگاه تحلیلی «امنیت نرم» پردازش و جرم‌انگاری کرد. از آن گذشته، مع‌الاسف شاهد هستیم نه‌تنها رویکرد ایجابی به انتخابات مورد تحدید قرار گرفته بلکه رویکرد سلبی نیز با تهدید مواجه شده است. حال آن‌که تجربه تاریخی جمهوری اسلامی ایران نشان می‌دهد می‌توان ملتزم به یک تشکل سیاسی و الگوی سیاست‌ورزی رسمی و قانونی بود و همزمان از یک مقطع انتخاباتی اعراض کرد. از این رو همانطور که «انتخابات‌محوریِ صرف» و توده‌ای کردن انتخابات می‌تواند تصویر این سازوکار را مخدوش می‌کند، «انتخابات‌محوریِ مشروط» هم می‌تواند به احیاء انتخابات کمک برساند.   

ششم. در خاتمه، به یکی دیگر از مسائل و شاید پردغدغه‌ترین آن‌ها در اتمسفر فعلی کشور یعنی فضای مجازی اشاره می‌کنم که فرصت‌ها و تهدیدهایی بر آن مترتب است. اگر به فضای مجازی به‌عنوان تهدیدِ صرف بنگریم، باید به‌کلی آن را صیانت کنیم و آخرالامر بگوییم، هر شهروندی که حتی یک فیلترشکن داشته باشد متهم به جنگ نرم با نظام است! حال آن‌که واقفید که پیش‌تر با ممنوعیت ویدیو و بعدتر ممنوعیت ماهواره مواجه بوده‌ایم که هر دو محدودیت دود شدند و به هوا رفتند! اما اکنون مسیر به‌شکل وارونه طی می‌شود و می‌خواهند برخلاف سرشت بشری از آزادی به ممنوعیت برسند. در حالی‌که بنا بر شواهد و مستندات متعدد عموم مسئولان کشوری و حتی نظامی برای انتقال پیام‌های سیاسی، مناسبتی و ایدئولوژیک خود از بسترهای مجازی فیلترشده استفاده می‌کنند؛ ترجمه‌ توییت‌های جنابعالی و «شعام» به چندین زبان -در یک حساب کاربری واحد- گواه این مدعا و البته پی بردن به ضرورت انتقال پیام از این مجراست. می‌خواهم نتیجه بگیرم تا زمانی‌که قانونی فراگیر و رضایت‌بخش در این زمینه شکل نگیرد نمی‌توان به محدودیت و تعقیب فعالان سیاسی و اجتماعی حاضر در فضای مجازی پرداخت.

منبع: روزنامه اعتماد
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 29
  • ناشناس
    0

    gg

    نظرات شما -
    • ایرانی آباد و آزاد
      1

      کاش حجاریان طوری می نوشت و از کلمات ساده فارسی استفاده می کرد که شمعخانی متوجه میشد و می تونست جواب بده !!!

  • خون جیگر
    0

    گدا به گدا رحمت به خدا ...

  • ایرانی آباد و آزاد
    4

    این نظام چهل و چهار سال است با این فرمون و با سیاست های به گل نشسته و شکست خورده داره ادامه میده و گوش شنوا ندارد!!

    نظرات شما -
    • 16

      اين نظام چهل و اندي سال است كه با انواع توطئه هاي داخلي و خارجي كه دستپخت مشترك منافقين و اصلاحات و سلطنتي و دول مستكبر غربي است دارد دست و پنجه نرم ميكند و تا حالا وجدانا خدا خواسته كه سر پا بوده .

    • ناشناس
      1

      این توطئه ها هم حاصل توهمات داخلی ها و اکثرا با همراهی ساختگی و نمایش نفوذی ها و یا تسویه حساب جناحی و حزبی برای اغفال مردم بوده...... مثل ترور دانشمندان هستی و دستگیری نمایشی و بز مورد مازیار ابراهیمی !!! نحوه ترور و عدم توضیح فخری پور !!! بمب گذاری در حزب جمهوری و نخست وزیری و......

  • ناشناس
    1

    برادر جان یک جمه ای هست متداول مردم . میگوید که مهمان از مهمان دیگر خوشش نمی آید و صاحبخانه اصلی از هر دو . پس زیاد با جملات بازی نکنید چرا نه نسل دهه نود هنوز معنی این گفتمان را نمیداند و هم نخواهد فهمید و همینکه برایش این کلمات قلمبه و سلمبه برایش ارزشی نخواهد داشت . مگر انسان متوسط چندسال عمر دارد .دیگر کسی نوح نخواهد شد

  • جوادی
    2

    اقای شمعخانی مسئولیت دومش دبیری شورای امنیت ملی است او در وهله اول مشغول رتفق و فتق امور تجاری و بازرگانی و کشتی داری و برج سازی در ولنجک و ویلاداری در لواسان است و چون ادم بی ضرر و قاعدی نیز می باشد با هر دولتی که می اید هماهنگ می شود وچون افتاب پرست رنگ عوض می کند .

  • ناشناس
    2

    درود بر شرفت،هر شهروندی از نظر شرعی و قانونی حق دارد بلکه وظیفه دارد با فعالیت های مسالمت آمیز و آگاهی بخش قدرت را اصلاح کند و حتی اگر توانست انرا در یک انتخابات ازادو بدون مهندسی و اعمال نظر حاکمان وقت،بدست بگیرد و در تمام دنیا اینطور است که قدرت با انتخابات و با نظر مردم باید دست به دست شود تا از شورش ، انقلاب و خرابی جلوگیری شود،این کار کجاش غیر قانونی و غیر عقلی است؟؟؟

    نظرات شما -
    • 8

      اصلاحات خوبه بشرطيكه در پوشش آن دنبال براندازي و توطئه و خباثت نباشند .

  • ایمان
    14

    عجله نکنید خبراش بزودی درز پیدا میکنه بعد معلوم میشه علت چی بوده
    معمولا اصلاح طلبا یه کرمی میریزن و بعدش هاشا میکنن

    نظرات شما -
    • 3

      حاشا

    • 4

      دمت گرم داش ايمان خوب اومدي

    • ناشناس
      2

      نیازنداره خبرش اومد زندانی امنیتی توبازداشت موقت بازنش حرف میزنه ودرخواست کتاب می‌کنه فردا توبازداشت موقت مرخصی هم میاد شما بمون با تخیلات اصلاح طلب اصولگرا

    • محسن
      3

      آقا ایمان..الان ریاست جمهوری رو داری..مجلس رو داری..قوه قضاییه رو داری..حمایت شخص اول و نهاد های زیر مجموعه ... و حمایت سپاه و حمایت ائمه جمعه و جماعات رو داری..برو مملکت رو درست کن..چیکار داری که ما اصلاح طلب ها به قول شما ،کرم میریزیم یا نه..اگر هم توان حل مشکلات و اقناع جامعه رو ندارید و با این کارها دارید رد گم میکنید که خب ....

    • ایمان
      5

      والا گندی که در زیر ساخت های این مملکت در۸سال گذشته زدن سازمان ملل هم یکساله نمیتونه جمعش کنه چه برسه رییس‌جمهور تازه وارد
      بذار دو سه سال بگذره و درستش نکرد شما بهش رای نده
      ولی شما روحانی ۴سال اول خراب کرد با چه رویی بهش۴سال دیگه هم رأی دادین بهش؟؟
      نوبت شما که میشه صبورید نوبت انتخاب ما که میشه باید یکساله جمعش کنن بساط فسادو ؟؟؟عجبا

    • به ایمان دزدان ایران ساندیس خور
      2

      اقا ایمان ریشت داره کنده میشه مزدور

  • در ذیل
    3

    دلتون خوشه ها این یارو داره تو برج غاف زندگی می کنه اصلا نمیدونه تو مملکت چه خبره اصلاحات اصولا به معنای بر اندازیه حالا یا ساختاری یا محتوایی نمونش اصلاحات گورباچوف که منجر به از هم فروپاشیه اتحاد جماهیر شوروی شد مگر نه چه معنی داره تو کشوری که انقلاب شده بعد 20 سال اصلاحات صورت بگیره خب لابد یه چیزی این بین حاکم شده که نیاز به اصلاحات به وجود اومده. حالا هم که تقریبا شکست خوررده و سودشو خود سران نظام بردن که تونستن به جاه و مقام ثروت دست نیافتنی برسن بعدم عمر حکومتشون طولانی بشه، تمام این ها تو تاریخ ثبت میشه که چطور بعد از خاتمی احمدی نژاد اوردن که از هر چیزی که اون کاشت برداشت کنند. البته بعد از روحانی هم رئیسی و اوردن که برجام اون بنوشند که فعلا شکست خوردن

    نظرات شما -
    • ع
      5

      درود به شرفت . اصلاح طلبها ( افساد طلبها ) كلا نظام فكريشون با غربيها هماهنگه

  • ناشناس
    2

    حجاریان غلط کرد که به جناب آقای دکتر سید سردار دریابان پروفسور شمخانی ره نامه نوشت.

    نظرات شما -
    • ناشناس
      0

      خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ

  • موحد
    0

    عالم کور چراغ مشعله دار است

  • امیر
    0

    آقای حجاریان به جای این که از کلمات عربی و لغات عامیانه سخن بگفت بهتر بود کل صحبت های خود را در دو سطر خلاصه ومفید عنوان میکرد تا حداقل آقای شمخانی حوصله خواندن آن را داشته باشد و خیلی واضح و شفاف نظر خود را اعلام می‌کرد

  • محمد
    1

    به نظر میرسد در ایران خیلی وقت هست بوسیله یک مجموعه کودتا شده .

  • ایرانی
    1

    جناب حجاریان احتمالا ضرب المثل" ... زرد برادر ...ه" رو شنیدی!!!!!! اصولگرا و اصلاح طلب و ارزشی و غیر ارزشی و ... همه تون سر و ته یه کرباسید!!!!

  • ناشناس
    7

    قرار نیست هر جور دلت خواست رفتار کنی توی مملکت و بعد توقع داشته باشی کاری باهات نداشته باشن جناب تعوریسین افتضاحات.

  • طاها
    1

    حجاریان غلط کرده...... با هاشمی رفسنجانی وخاتمی و اعوان انصارش

  • ناشناس
    0

    تا قبل از انتخابات کل رقبا باید برچسب خورده یا ستاره دار بشوند تا بشود انتخابات واقعی برگذار کرد ---- وجود هر رقیبی خطر ناکه

  • احمد علیزاده
    0

    شما اصلاحاتی ها پدر ملت و مملکت را درآوردید این مردک چیکار مانده انجام نداده