رهبر انقلاب، «شکایت» خانواده رفوگران را که خواندند، گفتند: «وای بر من، وای بر ما»
در تعبیر رهبر انقلاب از "وای بر من" و " وای بر ما" دقیق شدید؟ این خاطره سطح و عمق ماجرا را نشان می دهد.
یکم. خانواده رفوگران را خیلی ها به درستی به "خودکار بیک" و "مداد سوسمار نشان" می شناسند. خانواده ای که سالیان سال در حوزه تولید لوازم تحریر فعال بوده اند.
شاید تاریخی ترین بخش زندگی این خانواده مربوط به دادخواهی شان نزد رهبری انقلاب است. زمانیکه به جهت فشار برخی سازمان های دولتی در حوزه تولید، مجبور شدند شکایتی به دفتر رهبری بنویسند. حضرت آقا نیز بعد از خواندن نامه رفوگران به آقای ناطق نوری می نویسد: "خدا کند اینگونه که اینها (خانواده رفوگران) می گویند درست نباشد. والا وای بر من، وای بر ما. اگر این درست باشد اگر این ظلم ها در کشور درست باشد در قیامت چه پاسخی خواهیم داد؟"
این ماجرا را آقای ناطق نوری مفصل در خاطرات خود آورده اند.
دوم. اخیرا در خبرها آمده بود که زمان صدور مجوزهای کسب وکار کاهش یافته و امضای طلایی حذف شده است. اتصال به درگاه ملی صدور مجوز و پنجره واحد یک جزء از بسته کلان بهبود محیط کسب وکار است. با این حال در همین مسیر نیز برخی نهادها بصورت آشکار کارشکنی می کنند. اجرای این قانون موجب تسهیل در صدور مجوزها فسادزاست. دستگاه هایی که مانع شوند مجرمند؛ اما همچنان معدود نهادهای دولتی بی اعتنا به این قانون هستند.
سوم. اقتصاد تولید محور را کسانی می توانند پیش ببرند که به جهت نگرشی ۲ مساله را با خود حل و فصل کرده باشند.
نگرش اول نگاه به حق الناس است. اینکه متوجه باشند چطور با مانع تراشی در مسیر کسب وکار، تولیدکننده و سرمایه گذار و کارگر و خانواده ها و همه کسانی که مستقیم و غیرمستقیم متصل به تولید هستند را تحت الشعاع قرار می دهند.
نگرش دوم نگاه جهادی به اقتصاد است. نگاهی که عملیات دشمن را در اقتصاد می بیند و تحلیل کلان از صحنه اقتصادی دارد. اقتصاد امروز صحنه یک جنگ آشکار است. ژنرال های امروز این مقاومت مقدس تنها و تنها تولید کننده ها هستند. مسوولی که چنین نگاهی به تولید کننده نداشته باشد و او را مجاهد عرصه اقتصاد نداند نمی تواند در این راه خدمت کند.
چهارم. در تعبیر رهبرانقلاب از "وای بر من" و " وای بر ما" دقیق شدید؟ این خاطره سطح و عمق ماجرا را نشان می دهد. مسوولی که سهمی در محیط کسب وکار و تولید دارد وقتی کار مردم عقب می افتد باید همین اندازه احساس درد کند. سخت نیست؛ به خود رجوع کند و قضاوت کند.
در این جنگ ترکیبی کسانی می توانند مدیر باشند که هم به جهت فردی خودساخته باشند و هم تحلیل کلان و متناسب با دشمنی های دشمن داشته باشند. فرقی نمی کند چه در اقتصاد و چه فرهنگ و چه رسانه و .... اینجا صحنه مجاهدت است.