وزیر ارشاد دولت اصلاحات مطرح کرد:
ایران و عربستان و علّامههای ملانقطی!
اکنون میبایست دولت و رئیسجمهور و دبیر شورای عالی امنیت ملی را تشویق کرد و با روی باز از این ابتکار تقدیر. نه اینکه پروندههای کینههای کهنه را زنده و احقاد قدیمی را تازه کرد، که یادتان است، کیهان چی تیتر زده بود؟ یادتان است فلانی چه گفت؟ یادتان است در سخنان امام یا رهبری این جمله بود؟
سید عطاءالله مهاجرانی، وزیر ارشاد دولت اصلاحات نوشت: گرچه اخبار مربوط به مسمومیّت فرزندان ایران به ویژه در مدارس دخترانه کامها را تلخ کرده بود، و آشوب طلبان دور خیز کرده بودند تا آب رفته را به جوی برگردانند و موج مرده انقلاب ژینا! را با تنفس مصنوعی و پلاستیکی زنده کنند. با سفر گروسی به ایران و نشانهها و آثار مثبت سفر، از جمله عدم انتشار بیانیه شورای حکام، که فضای مناسب و مثبتی ایجاد کرده بود؛ ناگاه خبر درجه اول تجدید روابط عربستان و ایران، بعد از اجلاس سه جانبه در پکن، مثل بمب در ایران و منطقه بلکه جهان صدا کرد! خبر آن چنان حائز اهمیت بوده است که اتحادیه اروپا بیانیه داد، امریکا نتوانست موضوع را نادیده بگیرد، موج مثبت فراگیری در کشورهای اسلامی و عربی و در میان مفسران و تحلیلگران منطقه برخاست و همه از آثار و عوارض مثبت و تعیین کننده بازسازی روابط ایران و عربستان سخن گفتند، و اما یک امّای بزرگ!
یکم: اسرائیل نتوانست خشم خود را پنهان کند. نفتالی بنت، سیزدهمین نخست وزیر سابق اسرائیل که یک سال و ۱۷ روز نخست وزیری کرد، نتانیاهو را که لای در مانده است و این روزها احوال خوشی ندارد، شماتت و ملامت کرد، که تو نتوانستی مانع این پیروزی بزرگ ایران بشوی!
دوم: عناصر برانداز هم از بُهت خبر یا به کما رفتند و به چشم خود دیدند،همان سمت درست تاریخ که تکیه داده بودند، لرزان است و دارد تاریخ مصرفشان در شنزارهای عربستان فرو میرود و گم میشود! معالوصف شروع کردهاند به نکته گیری که بله شما که میگفتید، عربستان کذا، پس این آخرین جام زهرتان است که زهر مار میکنید! گفت، خدا از دلتان خبر دارد که چگونه مثل سیر و سرکه میجوشد و با سیلی رخساره را سرخ میکنید.
سوم: غریبتر از اسرائیل و براندازان، افرادی در درون ایران هستند که شروع کردند به نکته گیری و ملا لغتی یا ملا نُقَطی بازی که:
«برقراری روابط ایران و عربستان خارج از چارچوب دولت انجام شد!» شما که مدام میگفتید و میگویید: «دولت یک دست است و دیگر بین دولت و خارج دولت فاصلهای نیست.» افزون بر آن مگر رئیسجمهور،رئیس شورای عالی امنیت نیست، اگر دبیر شورای عالی امنیت، مذاکرات برقراری روابط را در پکن هدایت کرد، معنی اش این است که دولت در حاشیه مانده است؟ مگر این مذاکرات منفک از مذاکرات در عراق و عمان بوده است؟ آقای محترم دیگری فرمودهاند: «چین ملحد است! چرا بایست بین دو کشور اسلامی چین واسطه شود!» این نکته گیریها، به قول قدما، ملا نقطی یا ملا لغتی بازی است. بایست به مصلحت نظام و ایران و ملت ایران و به افقهای روشن آینده نگاه کرد. هر گام مثبت را بایست با سماحت و تحسین، تشویق کرد، تا فضای جامعه به سوی تعادل و آرامش در حوزههای مختلف گرایش یابد. میگویند روزی ملا نقطی از یکی پرسید: «قورمه را با قاف مینویسند و یا با غین؟» آن فرد که نکته دان بود، گفت: «اخوی، با گوشت تازه بره مینویسند!» اکنون میبایست دولت و رئیسجمهور و دبیر شورای عالی امنیت ملی را تشویق کرد و با روی باز از این ابتکار تقدیر. نه اینکه پروندههای کینههای کهنه را زنده و احقاد قدیمی را تازه کرد، که یادتان است، کیهان چی تیتر زده بود؟ یادتان است فلانی چه گفت؟ یادتان است در سخنان امام یا رهبری این جمله بود؟ این رویکرد، رویکرد کسانی است که نمیخواهند بپذیرند که میبایست با نگاه به افقهای روشن آینده، و نگاه به مصالح ملی، از نکته گیری بپرهیزند. بی تردید در کارنامه همه جناحها در ایران میتوان، خردوات! پیدا کرد. در کارنامه اصولگرایان حمله به سفارت انگلستان و عربستان ثبت شده و در پرونده اصلاح طلبان حمله به سفارت آمریکا!
مصلحت و منفعت ملی ایجاب میکند که دوستان انقلاب، به ویژه کسانی که تمام اعتبار و حیثیت خود را از انقلاب و نظام دارند، در مقاطعی که چراغ امید روشن میشود، آب را گِل نکنند و سنگ نیندازند و دریابند که به تعبیر ناب جلال الدین بلخی:
شاخ گل هر جا که روید هم گُل است!
خُمّ میهر جا که جوشد هم مُل است
گر ز مغرب بر زند خورشید سر
عین خورشید است نه چیز دگر