قهر اکثریت مردم با نظام سیاسی کشور تا کجا پیش خواهد رفت؟
«انتخابات از مظاهر تمدن امروز است و انتخابات حداقلی، مجلس اقلیت، ریاستجمهوری اقلیت، شورای اقلیت و خبرگان اقلیت، بیش از هر چیز نشان مردودی حاکمیت است. این به کف نشستن کشتی تدبیر و سیاست و افول مردمسالاری آن هم در دوران انقلابی است که پیشگامان آن فداییان آزادی و مردمسالاری بودهاند و انتخابات ازجمله فلسفه اسلام سیاسی آن بوده است.»
![قهر اکثریت مردم با نظام سیاسی کشور تا کجا پیش خواهد رفت؟](https://cdn.khabarfoori.com/thumbnail/CLk6ehGHflYo/Z16wE4UvYwwq6tR2EOJTejVKGi50irI1BRxa7rEvYTnP-Bf9ahgZsp-WJuyTV3Z4V6BMQR8T-nfsv9pue1duJJ8_a0_S6z5q/%D8%A7%DA%A9%D8%AB%D8%B1%DB%8C%D8%AA.jpg)
ابوالفضل فاتح، تحلیلگر سیاسی در اعتماد نوشت: اکثریت بسیار بالای مردم تهران نهتنها از انتخابات کناره گرفتهاند که با نمایندگان منتخب این شهر احساس بیگانگی میکنند و این منحصر به مجلس نیست و تقریبا به اغلب نهادها عمومیت یافته است.
پدیدهای به نام بیگانگی تهران با حاکمیت شکل گرفته که منحصر به انتخابات نیست و روندی فزاینده در عرصههای دیگر سیاسی و اجتماعی یافته و ریشهها و پیامدهای بسیار قابل تاملی خواهد داشت.
در همین انتخابات، غیبت ۷۵درصدی امالقرای تهران! میزان بسیار پایین آرای صحیح و رای پایین و چند درصدی نفر اول منتخبان تهران (نسبت به واجدان شرایط) و درصد بالای آرای باطله، پیامهای عمیقی برای اندیشیدن نهفته است.
شما با اینگونه انتخابات در تهران، عقلانیت سیاسی خود را با پرسش و حق مردم تهران در داشتن نمایندهای با رای تراز را پایمال میکنید. به یاد بیاوریم که چهل و چهار سال قبل، آن هم با جمعیت آن روز در نخستین دور مجلس شورای اسلامی، ۶۱درصد واجدین شرایط تهران در انتخابات شرکت داشتند که این رقم ۱۰درصد بیش از مشارکت در سطح کشور بود و آقای فخرالدین حجازی با بیش از ۷۳درصد آرا یعنی ۱۵۶۸۷۵۹رای، آقای حسن حبیبی با ۷۲درصد یعنی ۱۵۵۲۴۷۸ و آقای مهدی بازرگان با ۶۷درصد یعنی ۱۴۴۷۳۱۶ بر کرسی مجلس نشستند.
آن روزها، نصاب منتخبان از پنجاه به بیست تنزل نکرده بود و مجلس محل شخصیتهای رشیدی بود که مورد اجماع اکثریتی از ملت بودند. این سالها نصاب ضعیف بیست درصد، مظاهر و مصایب بیگانگی را تشدید نموده است.
مجلس و دولت اقلیت، مردودی حاکمیت است
انتخابات از مظاهر تمدن امروز است و انتخابات حداقلی، مجلس اقلیت، ریاستجمهوری اقلیت، شورای اقلیت و خبرگان اقلیت، بیش از هر چیز نشان مردودی حاکمیت است. این به کف نشستن کشتی تدبیر و سیاست و افول مردمسالاری آن هم در دوران انقلابی است که پیشگامان آن فداییان آزادی و مردمسالاری بودهاند و انتخابات ازجمله فلسفه اسلام سیاسی آن بوده است.
چهلدرصد مشارکتکننده اعلام شده، بخش محترمی از ملت ایران و نادیده گرفتن و کوچک شمردن ایشان خطاست، همچنان که نادیده گرفتن و کم شمردن بخش بزرگتر غایب، خطاست.
بخشی از مشارکتکنندگان، رای باطله دادهاند و البته بخشی که رای مشخص دادهاند در برابر هر تصمیم منتخبان خود به ویژه آنها که به تندروی شناخته میشوند، مسوولند و کسانی که با حذف مرحله به مرحله عقلای نخبه حتی از جناح اقلیت، راه را برای ایشان هموار کردهاند، مسوولترند. آنها در برابر پرسش بزرگ، دلایل حذف اکثریت و تنزل مقبولیت و عقلانیت از پهنه مدیریت سیاسی کشور قرار دارند.
در این حال، گفتوگوی ملی چه در قالب گفتوگوی اکثریت با اکثریت و گفتوگوی اکثریت با اقلیت یک ضرورت است. ایشان باید بدانند اکثریت جای دیگری است و پوشاندن لباس اکثریت بر قامت اقلیت، نه تنها نوعی تلبیس و تدلیس سیاسی که مغایر مروت و انصاف سیاسی و موجب شکاف ملی (اکثریت-اقلیت) و بیگانهتر شدن اکثریت با حاکمیت و حامیان حاکمیت خواهد شد و علاوه بر ارزشهای ملی و دینی، که ثبات و امنیت کشور را نیز در معرض تهدید قرار خواهد داد.
مساله بسیاری از نخبگان کشور و کنارهگیری ایشان از انتخابات، حاکمیت این و آن نیست. مساله حق تعیین سرنوشت و سرزندگی سیاسی قاطبه ملت و تضمین توسعه و تمامیت ایران و ایرانی و خروج از چرخه حاکمیت اقلیت بر اکثریت مبتنی بر حکمت و مصلحت و عدالت است.
افیون قدرت و کورسوی امید
خروجی انتخابات اخیر، حداقلهای مدنظر برگزارکنندگان را نیز تامین نخواهد کرد و به زودی مصایب آن آشکار خواهد شد. فلسفه هیچ انتخاباتی در جهان، حاکمیت اقلیت بر اکثریت نیست. بسیاری، دیگر امیدی به تمکین اکثریت ازسوی حاکمیت ندارند و نشانهای بر آن نمیبینند.
گویی که افیونی مخدرتر از قدرت نیست و بعید است حجاب قدرت، گوش شنوایی برای پیام اکثریت باز بگذارد و الا چگونه میشود سه انتخاب پیدرپی چشمی را بیدار و گوشی را شنوا نکند. اما، کسانی، چون نگارنده، هنوز کورسوی امیدی را در دل زنده نگه داشتهاند. نمیشود آن همه خونهای مظلومی که برای استقلال و آزادی و جمهوری و دیانت این کشور نثار شد و آن همه دغدغه مردم و امام عظیمالشان (ره) و رهبران آزاداندیش نسل نخست در برافراشتن پرچم جمهوریت، چنین نحیف و کم فرجام و در اسارت تنگنظریها، خودخواهیها و تندرویها بماند.
آیا حاکمیت، تضعیف قدرت ملی و انصراف هشداردهنده مردم به ویژه نسل جدید از انتخابات را نقطه عطف اصلاح نهادهای انتصابی، بازگشت نهادهای انتخابی به اراده مردم و فرصت انتخابات ریاستجمهوری آتی را جبران مافات قرار خواهد داد؟ یا به عادت مألوف، آخرین رگههای امید به نهاد انتخابات برای توافق ملی را قطع خواهد کرد و ایران را از یک فرصت تاریخی دیگر محروم ساخته و خود را در برابر رفراندومی دیگر و فراتر از آن، بیگانگی فزاینده ملی با حاکمیت قرار خواهد داد؟
تحليل شما تا حد زيادي با واقعيت همراه بود قهر مردم با انتخابات و نشان دادن مخالفت خود با حاكميت آن هم به نوع كاملا مسالمت آميز نشان دهنده اين است كه مردم از نظر سياسي به يك عملكرد صحيح دموكراسي خواهي با روشي مسالمت آميز كاملا آشنا هستند و اين آخرين بارقه هاي اميد به راي و نظر مردم بستگي به عملكرد حاكميت دارد ولي متاسفانه حركت همچنان به سمت اقليت خواهي و ناديده گرفتن خواست جامعه است كه مطمئنا رفتار جامعه را در آينده از حالت مسالمت آميز خارج خواهد كرد مگر اينكه سياست كلي حاكميت تغيير كند كه باز اين ممكن محال است .
قهر مردم؟😶
مگه مردم قهرن؟!🤔
مگه مردم دعاگو نیستند؟
مگه همه چیز گل و بلبل نیس؟🙄
سایت وزین خبر فوری اشتباه بزرگی که خائنین داخلی و خارجی جمله معروف انگلیسی را دیکته و القا کردند به مسئولین رده بالای نظام و متاسفانه خواسته و ناخواسته اجرا شد : ایرانی را گرسنه نگه دار و عرب را سیر در حالیکه کاربرد این جمله معروف مربوط به صد ها سال پیش است که اینترنت نبود ماهواره نبود فضای مجازی نبود ارتباطات بسیار مشکل بود و سطح دانش و اگاهی های مردم نیز به اندازه الان نبود . حکومت گذشته سر لوحه سیاست داخلی خودش را بر مبنای رفاه و اسایش برای مردم ایران طرح ریزی کرده بود و تبلیغات بسیار زیاد توام با اجرا در این زمینه ها انجام میداد باز اکثریت مردم ناراحت بودند و اظهار نارضایتی داشتند که منتج به بروز انقلاب مردمی شد .تنها راه برون رفت از این مشکلات بخصوص معیشت و مسائل اقتصادی مملکت قبول کردن واقعیت ها توسط مسئولین کلان مملکت است . یعنی خواست مردمی که پس از انقلاب در فضای بوجود امده روز به روز تشنه و طالب و جویای مطالبات خودشان هستند اگر این مطالبات را بررسی و آنالیز کنید میبینید که کاملا طبیعی و در چهار چوب خواست اکثر ملل دنیاست وقتی این مردم میبینند در کشور همسایه جنوبی ما که ادعای ام القرا جهان اسلام را دارد همه جلوه های کهن اسلامی برچیده شده و فضای کشور خودشان را سمت و سو میدهند که از زندگی مردم کشور های اروپائی یک قدم جلوتر باشند و مردم سر زمین وحی هم شدیدا از این تحولات پشتیبانی میکنند باید و ضرورت دارد مسئولین کلان مملکت دست روی دست نگذارند و با اندیشه و تفکر نوین در سیاست های داخلی و خارجی تجدید نظر کنند و نگذارند انقلاب اسلامی ایران که با خون هزاران شهید و جوانان دلاور ایران ابیاری شده به هدر برود . مردم ایران بر حسب ژن و بینش و دانش و اگاهی خودشان همیشه دوران طالب زندگی خوب توام با رفاه و اسایش همگانی بودند البته این رفاه و اسایش باید در فضای ارام و بدون تنش و درگیری با دیگر کشور ها باشد که مدیریت اداره مملکت تا کنون انرا بخوبی انجام داده و در این 44 سال بعد از جنگ با عراق با درایت و دور اندیشی و تدبیر هنوز جنگ به داخل ایران کشیده نشده و مردم فهیم بخوبی انرا درک میکنند . به امید روز های خوب و رضایتمندی مردم سرزمینم ایران اسلامی .///
عقده گشایی دقیقا از جایی شروع می شود که در کلام ضد و نقیض گویی شروع می شود
اگر انتخابات از مظاهر تمدن است پس آنان که با انتخابات قهر می کنند از تمدن دورترند
از سویی دیگر جهل و بی بصیرتی ، گوش به فرمان کدخدا بودن و راه بازکن اجنبی شدن در پایمال سازی عزت وطن و دلایل متعدد دیگر از عدم مشارکت بالاست آنها که با انتخابات قهر می کنند بفرمایند پیشنهادشان چیست؟
مجلس ششم اکثریت شما را داشت چه کردند که اکنون انجام نشده است
ریاست جمهوری بیش از دو سوم دوره ها را شما در اختیار داشتید چه گلی به سر مردم زدید؟
همین تفکر پوسیده در طول تاریخ باعث مصیبت های بی شمار و سنگینی شده است که بشریت شرمسار نقل آنست مظلومیت ائمه اطهار از آن جمله است آنجایی که پشت ولی امرشان و امامشان (علی (ع) و امام حسین و امام حسن (ع) ) را خالی گذاشتند
مشروطیت و نهضت ملی زمان نزدیک ماست به خاطر خالی کردن پشت رهبر نهضت توسط مردم و پاچه خواری و حماقت و جهل و بی بصیرتی در شناخت حق از باطل و گره زدن دم خویش به دم ارباب و کدخدا توسط عده ای معلوم الحال شکست حتمی شد
بیاییم تلنگری به خودمان بزنیم و ببینیم قهر با کدام اصول اخلاقی و انسانی و قانونی و هر آنچه شما تمدن می نامید تطابق دارد
جمهوری اسلامی همچون کشورهایی که مدینه فاضله شماست جرایم آنچنانی برای عدم مشارکت در انتخابات ندارد و حضور پرشکوه کسانی که به خود و سرنوشتشان اهمیت دادند جای افتخار دارد و چشم کور دلان را از حدقه بیرون زد
رفسنجانی زمانی که رییس جمهور بود اصولگرا بود بعدش اصلاح طلب شد
الکی نگید دو سوم دوره های ریاست جمهوری دست اصلاح طلبان بوده
از نگارش معلوم فقط از ساز زدن یک نت بیشتر بلد نیستی . فقط یک حرف ودیگر هیچ چون افکار امثال شما قابل بحث نیست.شرکت نکردن بی بصیرتی نیست یک نوع اعلام هست و آن اینکه ما افکار و کارهای شما را قبول نداریم.چیزی همیشه از اول تاریخ تا کنون انجام می شود.
جناب ۱۳:۱۹ الان نسبت شما با مظلومیت ائمه اطهار (ع) دقیقا چیست؟ شما چه تناسبی با آنها دارید؟ مقام یا رفتار و عملکردتان مشابه آنها است؟
آقا بحث در مورد انتخابات دیگه خز شده . انقدر هم تحلیل های جور واجور پخش نکنید . همه میدونن چه خبره .حالا بعضی ها دوست دارن خودشون رو به خواب بزنن و تقصیر رو بندازن گردن استکبار خارجی و روحانی و رفسنجانی و شاه و چنگیز خان و اسکندر و سیب حضرت آدم و قبل تر از اون . دیگه به خودشون مربوطه . ول کنید تفسیراتون رو .
خودتونو درگیر اصلاح طلب و اصولگرا نکنید
به همه مردم سرزمینم میگم
هیچ وقت نمیشه همدیگه رو نادیده گرفت
این خاک سرزمین همه نژاد و اقوام و مذهب و تفکرات مختلفه
وقتی دنیا به یه سمت حرکت کنه ملت پسرفتو برنمیتابه هم چنین
بی عدالتی و فساد
اگه این راه درست نشه مسیر پیش روی ممکنه خیلی خطرناک بشه
و من واقعا نگرانم
از این دو دستگی به وجود امده
از اینکه مردم خاکمو میبینم به مجبور مهاجرت میکنن و نخبه ها میرنو و این تند روی های دو دسته
خواهش میکنم یکم تعقل کنید
بخدا مقابله با هر چیزی نتیجه عکس میده
حالا کی خودشو درگیر اصلاح طلب و اصولگرا کرده؟
معلومه که کلا از مرحله پرتی
تا آخر خط
ختم الله علی قلوبهم و....و انا یوفکون؟قدرت و ازمندی و دینفروشی چشم و دل اینهارا از کار انداخته است و جز به تیغ قهر ستمدیدگان تسلیم نمی شوند.
سیاسیون فعلی کشور با علم روح هنوز در راس کارند
سرنگونی
آقای کیهان (شریعتمداری)چرا پاسخگو نیستند
قهر قهر تا قیامت
رأی باطله با عدم شرکت فرقی نداره فقط یک برگ رأی مصرف شده
فقط حیف و صد حیف از اون درختهای مفید که نابود شدند برای این ورقهای بیارزش و بیحاصل