یک تحلیلگر مسائل سیاسی خطاب به نواصولگرایان:
اگر درایت بود، باید نصیری را به نحوی توجیه و اصرار میکردید که طرفدار سلطنت نیست/ آی کیوتان در اندازه گنجشک هم نیست
یک تحلیلگر مسائل سیاسی نوشت: نواصولگرایان حاکم گمان میکنند، میتوانند و میباید هر چیزی را که نمیپسندند نثار دیگران کنند، بدون اینکه اندکی تأمل نمایند که تبعات حرفها و کارهایشان چیست؟ آی کیو، در اندازه گنجشک هم نیست.
عباس عبدی نوشت: ماجرا این است که آقای مهدی نصیری اعلام کرده که برای یک سفر خانوادگی مدتی را عازم کانادا شده است. وی در چند سال اخیر مواضع به نسبت رادیکالی علیه ساختار موجود داشت و آشکارا هم بیان و تبلیغ میکرد.
اتفاقا مواضعی که داشت بخش اصلی اصلاحطلبان با آن همراهی نمیکردند، هر چند از این نظر که وی منسوب به جناح اصولگرا بود و این حرفها را میزد، غیرمنتظره نیست که برخی اصلاحطلبان هم مثل اغلب مردم استقبال میکردند، چون این مواضع از سوی خود اصولگرایان یا منشعبین آنان زده میشد، ولی آقای نصیری هیچ نسبتی با اصلاحطلبی به عنوان یک مجموعهای با پیشینهای فکری و سیاسی نداشت و هنوز هم به لحاظ مبانی فکری به مجموعه اصولگرایان نزدیکتر است.
البته این فقدان نسبت را نه به عنوان نقطه قوت ایشان میگویم و نه به عنوان نقطه ضعف، بلکه یک واقعیت است. ایشان تا زمانی که ایران بودند مواضع رادیکال خود را اظهار میکردند، مواضعی که اگر یک نفر از اصلاحطلبان اندکی از آن مواضع را میگرفت، در چشم بههم زدنی بازداشت و بازجویی میشد و جایش در زندان بود.
اتفاقا بهترین دلیلی که وی منسوب به اصلاحطلبان نیست، همین مصونیت سیاسی و قضایی ناگفته و نانوشتهای است که در عمل، مجموعه اصولگرایان از آن بهرهمندند.
البته آقای نصیری ارتباطات گوناگونی داشت، با اصلاحطلبان هم نشست و برخاست داشت، همچنان که با دیگران داشت ولی هیچگاه به عنوان یک فعال اصلاحطلب نه خودش را معرفی میکرد و نه کسی به چنین صفتی او را میشناخت. شاید هم سعی میشد که با چند تن دیگر از دوستان خودشان، جریانی به جز اصلاحطلبان و اصولگرایان راه بیندازند که نمیدانم چرا نشد یا شاید هم از ابتدا در پی آن نبودند.
حالا و پس از طرح رویکردی سیاسی از جانب او، یک روزنامه وابسته به جناح نواصولگرایان نوشته است که «مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاحطلبان که سالهاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبهرو شدهاند، از اینکه یک تازهوارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، بهشدت دلخور و هراسان شدهاند و در اقدامی سیستماتیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده میگیرد.
غافل از آنکه وقتی چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شدهاند، حالا که یکباره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابیگری محض زده است، دیگر کسی از اصلاحطلبان نمیپذیرد که نصیری را از خود ندانند.»
ابتدا بهتر بود که پیشتر با دوستان خود هماهنگ میکردند، زیرا اغلب کسانی که موضع مطلوب رسمی گرفتهاند به درخواست دوستان همان روزنامه بود. مگر آنان که نقدی بیطرفانه داشتند. علت نیز روشن است.
من در گفتوگویی با خبرآنلاین در همین مورد گفتم که چرا جناح حاکم در این موضوع سکوت کرده است؟ در درجه اول چون حرفهای خودشان در نقد آقای نصیری را موثر نمیدانند. به علاوه نمیخواهند شرمندگی حضور وی در جناح متبوع را یادآور شوند و مسوولیت افکار و رفتار متضاد خود را بپذیرند، افکار و رفتاری که موجب اینگونه ریزشها شده است. اگر آقای نصیری جایی در میان اصلاحطلبان برای خودش مییافت احتمالا به آن سوی آب نگاه نمیکرد.
گرچه این نحوه نوشتن ناشی از بیصداقتی و دورویی است، ولی بیعقلی نیز در آن موج میزند. چرا؟ فرض کنیم که ادعای نویسنده درست باشد. آیا یک لحظه پیش خود فکر نکرده که اگر اصلاحطلبان هم سلطنتطلب شده باشند، حتما افراد با گرایشهای فراتر از اصلاحطلبی هم شدهاند، پس چه کسی برای سیاست رسمی میماند؟ شما که حداکثر ۱۵درصد (با ارفاق) بیشتر نیستید، آنهم ۱۵درصد که به لحاظ متغیرهای اصلی جامعه جزو بخشهای ضعیفتر و کماثرتر است.
اگر اندکی، فقط اندکی درایت بود، حتی باید آقای نصیری را هم به نحوی توجیه و اصرار میکردید که وی هم طرفدار سلطنت نیست، حالا یک حرفی زده، وقتی دید که نظراتش درست نیست برمیگردد و... ولی به جای اینها یک مجموعه اصلی انقلاب که بسیار فراتر از کل اصولگرایان هستند را نیز باطنشناسی میکنید و نصیری را باطن آنها میدانید. آیکیو، در اندازه گنجشک هم نیست.
همفکر خودت هست!!!
یه زمانی فوتبالیستهای ايران در زمین همیشه منتظر بودند توپ به اونا پاس داده بشه تا بدوند بعد ها به این فهم رسیدند که برای توپ باید بدوند حال شده عقیده اقای عبدی که گمان میکنه جزو ۸۵ درصد جامعه قرار داره ومنتظره شب دستار حکومتو بیارن بهش هدیه کنند این گروه هیچوقت نمیفهمند هرکه طاووس خواهد جور هندوستان کشد .
بزرگوار پول و قدرت مملکت اگه می دونستی کجاست چنین مسایلی رو هرگز نمی نوشتی،،، برو دنبالشون و امامان معصوم ص رو فراموش کن!!!! برو دنبال همونها که قرار تو رو ببرن بهشت،،،،
نصیری فرد هست مکتب نیست حاج قاسم مکتب هست یه نفر ممکنه تغیر موضع بده جمهوری اسلامی مثل دریا هست جزر و مد دارد بالا و پایین دارد ولی خشک نمیشود حضرت آقا فرمودن جهاد تبیین کنید روشنگری کنید سلطنت طلب یعنی ديکتاتور طلب من خودم رو یکی از شکوفه های جهاد تبین میدانم نسل سوم انقلاب هستم زمان شاه ديکتاتوری بود تو روستا ها یه نفر رو به عنوان خان انتخاب میکردن بعد این خان بود تا زمانی که بمیره تا زمانی که بپوسه بقيه هیچ دخالتی در تصمیم گیری های سیاسی نداشتن الان انتخابات داریم تو شهر ما تو یکی از شهرهای بوشهر یه نفر که پدرش یه کارگر ساده بود رئیس شورا شد این یعنی پیروزی مستضعفین که امام خمینی رحمت الله علیه به پشتوانه اسلام و انقلاب شکوهمند اسلامی به مردم هدیه داد قدر بدانیم جمهوری اسلامی یه گوهری به دست ماست که برای بعضی ها ناشناخته هست جهاد تبین کنید و این گوهر را به بعضی از افراد معرفی کنید امام عزیز قشر مستضعف و قشر غریب و فرودست جامعه رو وارد عرصه تصمیم گیری کرد که در رژیم گذشته این فرصت از مردم عادی گرفته شده بود زمان شاه هر کس پولش بیشتر بود زمینش بیشتر بود میشد خان میشد ارباب میشد حاکم الان هر کس مدرکش بیشتر باشه قدر بدانیم الان یه رهبر داریم یه ولی فقیه داریم که نمیزاره جامعه شهری و روستایی ديکتاتوری اداره بشه هر سال انتخابات داریم ولی فقیه مانع ديکتاتوری هست
عباس گروگانگیر شماها کلی فرصت داشتید و همه فرصتها را از دست دادید و الان نزد نسل جوان به اندازه یک سر سوزن اعتبار ندارید