روایت زیدآبادی از اشتراک نگاه براندازان و تندروهای داخلی در اجرای قانون حجاب

یک روزنامه نگار روایتش را از اشتراک نگاه براندازان و تندروهای داخلی در اجرای قانون حجاب، در گفتگویی کنایه آمیز و طنزآلود، بیان کرد.

روایت زیدآبادی از اشتراک نگاه براندازان و تندروهای داخلی در اجرای قانون حجاب

احمد زیدآبادی در مطلبی با عنوان «ته دلشون هیچی نیست!» در روزنامه اعتماد نوشت:

چنان بر سرم فریاد کشید که نیم متری به هوا پریدم! نمی‌دانم از کجا پیدایش شد. نفس‌نفس می‌زد. ظاهرا قبل از ورودم به مجتمع تجاری بوستان مرا از راه دور در کوچه کربلایی‌احمد دیده بود و برای اینکه بعد از میدان پونک سر همیلا بهم برسد، تمام مسیر را دویده بود. قبل از آنکه حتی رو در رو شود، از همان پشت سر تمام قدرتش را در حلقومش متمرکز کرد و فریاد زد: 

- چه کار می‌کنی؟ چه کار می‌کنی احمد!

= چی شده؟ چرا سر خیابون هوار می‌کشی؟ چه کار کردم مگه؟

- چرا اینقدر راست می‌زنی؟ چپ بزن احمد، چپ بزن!

= راست و چپ زدن چیه؟ این حرفا کدومه؟ راجع به چی داری حرف می‌زنی؟

- همین چیزایی که در‌باره ابلاغ قانون حجاب و عفاف می‌نویسی! تو چیکار داری به اینا مشورت بدی که بخوان کنارش بگذارن! تو باید تشویقشون کنی که اجرا کنن!

= تشویقشون کنم که اجرا کنن؟ که چی بشه؟

- خودشون به دست خودشون دارن وضع را متشنج می‌کنن بعد تو کاسه داغتر از آش شده‌ای؟

= من به هر حال، دنبال راه‌های تغییر و تحول با کمترین هزینه برای جامعه هستم. قصدم اصلاحه، طبیعیه که بعضا توصیه کنم و هشدار بدم.

- مشکلت همینه دیگه احمد! این وضع اصلاح بشو نیست! رفتی رأی دادی و خودتو ضایع کردی، بس نبود؟

= حالا اگر به فرض وضع اصلاح بشه، مگه بد می‌شه؟

- اولا که اصلاح نمی‌شه، بعد به فرض هم که بشه، بله که بد می‌شه! اینا سر جاشون می‌مونن!

= تو الان مشکلت چیه؟ موندن اینا یا اصلاح وضع مملکت؟

- تا اینا باشن وضع مملکت همینه، چرا نمی‌فهمی احمد!

= حالا این وسط، من هم برای جلوگیری از بدتر شدن وضع، پیشنهادی بدم و توصیه‌ای کنم به کجای کار برمی‌خوره؟

- اینجوری ممکنه حواسشون جمع بشه و به حرفت گوش بدن و مثلا از اجرای همین قانون حجاب عفاف صرف نظر کنن!

= خب، چی بهتر از این؟

- چی بهتر از این؟ مشکلت همینه دیگه احمد! تو اون ته دلت می‌خواد اینا بمونن!

= من می‌خوام وضع مملکت اصلاح بشه و کاری به موندن و نموندن کسی ندارم!

- ولی تو مشورت می‌دی که بمونن!

= من به جایی مشورت نمی‌دم. فقط می‌خوام وضع مملکت اصلاح بشه.

- اولا که اینا به حرفت گوش نمی‌دن، ثانیا اینجوری جلوی انقلاب را می‌گیری؟

= اگه گوش ندن دیگه چطور جلوی انقلاب را می‌گیرم؟

- خب ممکنه گوش بدن!

= چی بهتر از این؟

- آخه اینجوری جلوی انقلاب گرفته می‌شه!

= وقتی وضع اصلاح بشه چرا نباید جلوی انقلاب گرفته بشه؟ مگه در انقلاب نخود و کشمش پخش می‌کنن؟ 

- ولی اینا اصلاح نمی‌شن!

= خودت گفتی که ممکنه به حرفم گوش بدن!

- اینا می‌خوان سوءاستفاده بکنن!

= یعنی چه جوری؟

- یعنی سر مردم شیره بمالن! یه جاهایی به حرفای امثال تو گوش بدن اما منظورشون اینه که خودشون بمونن!

= همه‌حکومت‌ها کاری می‌کنن که بمونن. مهم اینه که با کارهای اصلاحی بمونن! من چیزی جز این نمی‌خوام!

- ببین! خودت به زبون خودت داری می‌گی، چیزی جز ماندن اینا نمی‌خوای!

= گفتم اگه وضع را اصلاح کنن، خواه‌ناخواه می‌مونن، در آن صورت من چرا باید با موندنشون مشکل داشته باشم؟

- ببین! همین به اندازه کافی مدرکه! من که با تو دشمنی ندارم. ولی یکی از اونا زیر مطلبت کامنت گذاشته بود: «احمد زیدآبادی، اتهام همکاری و مشاوره به [....] در پرونده‌ات ثبت شد. بعدا زیرش نزنی‌ها!»

= وای! از وحشت فلج شدم! در جوابش بنویس اول بذار پاتون به اینجا برسه بعد!

- من چرا بنویسم؟ می‌خوای بریزن سرم و تمام اجدادم را به فحش و فضیحت بکشونن؟

= از اونا می‌ترسی؟

- نه! ترس ندارن! فقط فحش می‌دن و تهدید می‌کنن، ولی ته دلشون هیچی نیس! پاشون برسه به اینجا آزادی و دموکراسی و حقوق بشر هم با خودشون می‌یارن!

کیف پول من

خرید ارز دیجیتال
به ساده‌ترین روش ممکن!

✅ خرید ساده و راحت
✅ صرافی معتبر کیف پول من
✅ ثبت نام سریع با شماره موبایل
✅ احراز هویت آنی با کد ملی و تاریخ تولد
✅ واریز لحظه‌ای به کیف پول شخصی شما

آیا دلار دیجیتال (تتر) گزینه مناسبی برای سرمایه گذاری است؟

استفاده از ویجت خرید ارز دیجیتال به منزله پذیرفتن قوانین و مقررات صرافی کیف پول من است.

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 1
  • ناشناس
    0

    وقتی با جنس دیوان طرفی,باید بدانی که انها برعکس عمل می کنند.یعنی شما صلاح انهارا در عمل نکردن به طرح و نقشه و قانونی بدانی و بهشان بگوئی که این را عمل نکنید,یقینا و جدا ان را عمل می کنند.پس باید بگوئی که این را زود انجام بدهید,ان وقت ان قدر در انجامش این پا و ان پا می کنند که یک مصیبت دیگر از راه برسد و ان قبلی دیگر از یادشان برود.