عباس عبدی، تحلیلگر مسائل سیاسی در هشداری به مسئولان:

بر حسب سنت الهی اتفاقی غیرمنتظره به سود شما رخ نخواهد داد، اگر بدتر نشود/ زمان را از دست ندهیم که پشیمان خواهیم شد/ تمامی ناترازی‌ها نه تنها به خط قرمز رسیده، بلکه از آن عبور کرده است

در واقع اگر در سال ۱۳۶۵ به این نتیجه می‌رسیدیم که مقاومت در جنگ وضعیت شکننده‌ای دارد و باید منعطف بود، شاید در شکل‌گیری و تدوین قطعنامه ۵۹۸ در سال ۱۳۶۶ یا سال قبلش شرکت می‌کردیم و به محتوای بهتری هم می‌رسیدیم. در این صورت نه با تبعات پذیرش قطعنامه مواجه بودیم و هم اینکه دستاوردهای بیشتری داشتیم. این رفتار در سیاست ما در سوریه نیز قابل مشاهده است. ببینید امریکایی‌ها چطور افغانستان را با هزاران میلیارد دلار هزینه و ۲۰ سال حضور به راحتی ترک و همه آنان فراموشش کردند.

بر حسب سنت الهی اتفاقی غیرمنتظره به سود شما رخ نخواهد داد، اگر بدتر نشود/ زمان را از دست ندهیم که پشیمان خواهیم شد/ تمامی ناترازی‌ها نه تنها به خط قرمز رسیده، بلکه از آن عبور کرده است

عباس عبدی، فعال سیاسی‌اصلاح‌طلب، در روزنامه اعتماد در یادداشتی با عنوان «انعطاف پادزهر شکنندگی» نوشت:  ‌

نمی‌دانم طرفداران وضع موجود چقدر فرصت دارند که این یادداشت را بخوانند، شاید برای‌شان مفید باشد. قصدم از نوشتن آن اشاره به یکی از ویژگی‌های بارز منفی چند صد سال اخیر در سیاست ایران است. ویژگی مقاومت از نوع شکننده آن است. این ترکیب در اصل عنوان کتابی خواندنی و ارزشمند از جان فوران درباره تاریخ تحولات اجتماعی ایران در ۵ قرن اخیر است که به صورت خلاصه با عنوان «مقاومت شکننده» توصیف شده است. در واقع باید گفت که ما دو جور مقاومت داریم؛ مقاومت منعطف و مقاومت شکننده. مقاومت منعطف به معنای مقاومت عقلانی و علمی است. در برابر چیزی مقاومت می‌کند که ممکن باشد.

اگر به لحاظ عقلی و علمی متوجه شود که در مواردی امکان مقاومت وجود ندارد، انعطاف‌پذیر می‌شود. مقاومت شکننده، مقاومت در ذیل رویکرد غیرعقلانی و ضد علمی است. گمان می‌کند بر غیرممکن می‌تواند فائق شود. کلید حل مسایل را مقاومت می‌داند. مقاومت برای پیروزی و تحقق اهداف آنان هم شرط لازم است و هم کافی. در حالی که مقاومت منعطف کلید حل مسایل را در فهم درست و برنامه صحیح و علمی می‌داند و وجود «مقاومت» در این راه را شرط لازمی می‌داند که کافی نیست.

بهتر است از کلیات بیرون آمده و به ذکر مصادیق بپردازیم. یکی از مصادیق که روزمره با آن مواجه هستیم در کنار موضوع پوشش زنان، مساله داشتن حیوانات خانگی است. ساختار رسمی به شدت با نگهداری حیوانات خانگی به ویژه سگ مخالف است. اولین علت آن سیاسی است. گمان می‌کند که این نوعی سبک زندگی است که مخالف ارزش‌های رسمی است و بقای آن را تهدید می‌کند؛ بنابراین با انواع اقدامات می‌کوشد که این رفتار را متوقف و سپس حذف کند. به همین علت هیچ گاه حاضر نیست که این رفتار را به سود جامعه و نه ارزش‌های خودش قاعده‌مند کند و آن را به رسمیت بشناسد. در نتیجه حاضر نیست که قانونی عاقلانه و قابل اجرا که مورد پذیرش جامعه باشد برای آن تصویب کند.

علت دوم هم عقیده آنان به نجاست سگ است. علت سوم نیز حساسیت روی فرزندآوری است. گمان می‌کنند که این رفتار موجب کاهش گرایش به فرزندآوری شده، در حالی که مساله برعکس است. نتیجه چه می‌شود؟ هیچ عقل سلیم و منطق مورد پذیرشی وجود ندارد که نگهداری حیوانات خانگی را ممنوع کند. حتی امکان اجرای چنین منعی هم نیست. پس مقاومت در برابر آن نابخردانه و غیرعملی است. کافی است نگاهی به حجم عظیم اقتصاد این پدیده انداخته شود. تنها راه به رسمیت شناختن آن و البته قاعده‌مند کردن آن است، چون قانون‌نویسی این موضوع را مترادف به رسمیت شناختن می‌دانند و از نوشتن آن پرهیز می‌کنند. نتیجه چه می‌شود؟ 

شیوع یک رفتار اجتماعی ناهنجار و زیانبار که داشتن حیوانات خانگی فارغ از هر گونه مقرراتی می‌شود که زیان آن به چشم مردم می‌رود، اعتراض بسیاری از نخبگان و حتی طرفداران محیط زیست را هم درآورده است. کافی است نگاهی به کشورهای غربی انداخته شود که چه مقررات سفت و سختی برای نگهداری این حیوانات دارند تا متوجه شویم در ایران با چه وضعیت ناهنجاری در نگهداری این حیوانات و حمایت از آنها مواجهیم. تنها علت آن تن ندادن سیستم سیاسی در رسمیت شناختن این پدیده متعارف و حتی رو به رشد است. این مقاومت نابخردانه، موفق نخواهد شد و حتی شکسته می‌شود و رفتارهای ناهنجار در نگهداری حیوانات خانگی و حتی غیرخانگی گسترش پیدا می‌کند، در حالی که وظیفه حکومت، قاعده‌مند کردن آن بر اساس خواست عمومی و نظم اجتماعی است.

در واقع اگر در سال ۱۳۶۵ به این نتیجه می‌رسیدیم که مقاومت در جنگ وضعیت شکننده‌ای دارد و باید منعطف بود، شاید در شکل‌گیری و تدوین قطعنامه ۵۹۸ در سال ۱۳۶۶ یا سال قبلش شرکت می‌کردیم و به محتوای بهتری هم می‌رسیدیم

مصادیق این ویژگی رفتاری بسیار زیاد است که مورد حیوانات خانگی کم اهمیت‌ترین آنهاست. درباره مواد حقوق جزایی، ماهواره استارلینک، فضای مجازی، پوشش زنان، اعتیاد و مواد مخدر، حضور زنان در ورزشگاه‌ها، قیمت‌های بازار، شکل‌های جدید خانواده، از همه مهم‌تر در سیاست و به رسمیت نشناختن خیلی از نیروهای سیاسی و حتی قدرت‌های دیگر، یک فرهنگ و رفتار عادی در کشور شده است. برای نمونه با پوشش زنان به گونه‌ای رفتار کردند که پوشش خانم مهسا امینی که برخورد با او جرقه اعتراضات ۱۴۰۱ را زد، اکنون به عنوان یک پوشش رسمی و قابل قبول تلقی می‌شود! نحوه رفتار ایران در جنگ نیز همین بود.

در واقع اگر در سال ۱۳۶۵ به این نتیجه می‌رسیدیم که مقاومت در جنگ وضعیت شکننده‌ای دارد و باید منعطف بود، شاید در شکل‌گیری و تدوین قطعنامه ۵۹۸ در سال ۱۳۶۶ یا سال قبلش شرکت می‌کردیم و به محتوای بهتری هم می‌رسیدیم. در این صورت نه با تبعات پذیرش قطعنامه مواجه بودیم و هم اینکه دستاوردهای بیشتری داشتیم. این رفتار در سیاست ما در سوریه نیز قابل مشاهده است. ببینید امریکایی‌ها چطور افغانستان را با هزاران میلیارد دلار هزینه و ۲۰ سال حضور به راحتی ترک و همه آنان فراموشش کردند.

مقاومت شکننده مثل جسم شیشه‌ای است که در برابر فشارها خم نمی‌شود و استوار می‌ماند، البته هنگامی که فشار از حدی بیش‌تر شد، خسته می‌شود یا مقاومت او به پایان می‌رسد و می‌شکند و از میان می‌رود. مقاومت منعطف مثل لاستیک است که در برابر فشار تغییر شکل می‌دهد، ولی تغییر شکل آن نوعی رفتار موقتی برای رسیدن به هدف است. انرژی خارجی را درونی می‌کند و هنگامی که فشار کم شود به جای اولیه خود برمی‌گردد. مقاومت لاستیک که منعطف است، در برابر ضربات سهمگین خیلی بیشتر از مقاومت شیشه‌ای است که فاقد انعطاف است. شیشه در برابر ضربات کوچک مقاوم است ولی در برابر ضربات سنگین می‌شکند. لاستیک نه تنها در برابر ضربات کوچک، بلکه در برابر ضربات سنگین هم مقاومت خیلی خوبی دارد.

وضعیت امروز ایران با سال گذشته و با ۵ سال پیش و با ۹ سال پیش به کلی متفاوت است. تمامی ناترازی‌ها نه تنها به خط قرمز رسیده، بلکه از آن عبور کرده است. در سیاست خارجی وضع روشن است. در ماه‌های آینده ممکن است وضع متفاوت‌تر شود. در ناترازی‌های اقتصادی مساله روشن است. ناترازی میان رسانه‌های رسمی و غیر رسمی، هر روز بیش از پیش بیشتر می‌شود. در ناترازی سیاسی از خلال افزایش کینه و نفرت، با شیب تندتری در حال حرکت هستیم همچنین در برابر مشارکت و حضور دیگران که غیرخودی می‌دانند به شدت مقاومت می‌کنند. در ناترازی و تعارض‌های سبک زندگی با ارزش‌های رسمی رکورد گذشته را زده‌ایم. ظاهرا مفهوم سیاست و حکمرانی امور به شکل عجیبی غیرمنعطف و سخت و البته شکننده همچنان ادامه دارد.

در انتخابات تیر ماه شاهد قدری انعطاف امیدبخش بودیم و معلوم نیست که چرا اراده‌ای به تداوم آن انعطاف وجود ندارد. وضعیت به گونه‌ای است که گویی یک نفر با یک پوشش عادی و ثابت بخواهد هم در قطب جنوب زندگی کند و هم در صحرای سوزان. نتیجه پیشاپیش معلوم است. باید پیش از آنکه شکنندگی این رفتار آشکار شود اقدام و انعطافی مناسب انجام شود. ذخایر مفهومی یا حتی کلامی ساختار رسمی برای اقناع دیگران یا حتی اقناع طرفداران خودشان نیز به پایان رسیده است. آب شیرین این چاه مدت‌هاست که تمام شده است. مدتی نیز آب تلخ یا شور بیرون می‌آمد، اکنون حتی آن نیز به پایان رسیده است. خشک خشک است.

بدون تزریق انرژی جدید به ساختار موجود، هیچ تحولی رخ نخواهد داد. به نظر می‌رسد که آقای پزشکیان متوجه ابعاد مشکلات ایران هست، هر چند همچنان در اتخاذ رویکردهای سازنده و متناسب با شرایط زمان و مکان احتیاط می‌کنند. وفاق یک شعار راهبردی است ولی به نظر می‌رسد که وفاق در سطح پایین و حتی در سطح سران قوا بسیار زمانبر و ناپایدار است و سرعت تحولات بیش از آن است که این نوع وفاق‌های نیم‌بند و فاقد تضمین به گرد پای تحولات برسد. تحولات پیش رو وفاق را بلاموضوع خواهد کرد.

 گزارشی رسمی را دیدم از کارآمدی و آثار جانبی و آسیب‌های فیلترینگ و تعجب کردم که چگونه با وجود چنین گزارش دقیق و مستندی شورای عالی فضای مجازی هنوز در برابر فیلترینگ مقاومت می‌کند. دوستی در پاسخ گفت؛ این بساط فیلترینگ را فقط استارلینک جمع می‌کند. آنان تغییر سیاست و رویکرد نمی‌دهند و فقط در شرایط شکست از سیاست‌های خود دست برمی‌دارند. پاسخ دادم که در آن زمان هم دست برنمی‌دارند، بلکه منفعل و ساکت می‌شوند.

منتظر زمان آینده نباشید. بر حسب سنت الهی اتفاقی غیرمنتظره به سود شما رخ نخواهد داد، اگر بدتر نشود. زمان را از دست ندهیم که پشیمان خواهیم شد.

کیف پول من

خرید ارز دیجیتال
به ساده‌ترین روش ممکن!

✅ خرید ساده و راحت
✅ صرافی معتبر کیف پول من
✅ ثبت نام سریع با شماره موبایل
✅ احراز هویت آنی با کد ملی و تاریخ تولد
✅ واریز لحظه‌ای به کیف پول شخصی شما

آیا دلار دیجیتال (تتر) گزینه مناسبی برای سرمایه گذاری است؟

استفاده از ویجت خرید ارز دیجیتال به منزله پذیرفتن قوانین و مقررات صرافی کیف پول من است.

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 2
  • نیری
    0

    مابعنوان اشرف مخلوقات بجای کمک به مخلوقات خداوندتیشه به ریشه انهامیزنیم وفکرمیکنیم که فقط انسانهاحق زندگی روی کره خاکی رادارنددرصورتیکه بیشترین آسیب را انسان به زمین واردمینمایدازانفجارات هسته ای وزباله سازی تا آلودگی هواواتمسفر درصورتیکه حتی مرده حیوانات هم کودزمین میشودومفیداست اشتغال زایی یکی از فواید صنعت نگهداری حیوانات خانگی است از تولیدغذا تا تولیدلوازم نگهداری گرفته تا دارو ولوازم پزشکی و اشتغال دانشجویان دامپزشکی همه وهمه از فواید نگهداری وکمک به انواع مخلوقات خواوت میباشدکه متاسفانه مسئولان نالایق مثل مسائل سیاسی و اقتصادی دیگه از فهم آن گریزانندوخودشونو بخواب میزنند

  • ناشناس
    0

    واقعا فکر میکنی مسببین این وضعیت نمیدانند ونمی فهمند ؟خیلیم خوب واقفند اما منافعشون این وضعیت را ایجاب میکند .مردم وکشورم به درک !!!