خاطره یک دوست قدیمی از رانندگی مقام معظم رهبری
روزنامه تماشاگران امروز گفت و گویی با حجتالاسلام محمدجواد حجتی کرمانی انجام داده است. حجتی کرمانی دو دوره نماینده مجلس شورای اسلامی و یک دوره نماینده خبرگان رهبری بوده است. او پیش از انقلاب دو بار تبعید شد که یک بار آن در ایرانشهر با تبعید مقام معظم رهبری همزمان بود. بخشی از گفتگو با حجتیکرمانی را در ادامه میخوانید؛
* يك خاطره يادم آمد كه به ورزش و حاشيه آن مربوط است. ورزشي نيست اما يك برادر شاه دارد كه او آن وقتها ورزشي بود. خاطرهام هم آخوند دارد هم ورزش و هم برادر شاه!
در زمان شاه، شاپور غلامرضا رئيس كميته المپيك بود. شب عاشورا، يعني شب يازدهم در مجلس تركها، مجلس آشيخ عبدالحسين آقاي راشد منبر ميرفت. در آن جلسه آقاي راشد كه فيلسوف و جامعهشناس سخنران بود. آقاي مطهري شاگرد ايشان بود. به نظرم اگر كسي بخواهد دين ياد بگيرد، بايد از راشد ياد بگيرد. آن عاشورايي كه ميگويم، تابستان بود، خيلي هم گرم بود. اين آمد عبا و عمامهاش را برداشت، سخنراني ميكرد از راديو هم پخش ميشد. الان يك سخنران مثل او و مرحوم فلسفي نداريم. داشت مصيبت ميگفت كه شاپور غلامرضا وارد شد. جمعيت همان دم در بلند شدند تا اين برادر شاه بيايد بالاي مجلس. آقاي راشد تشر زد: اينجا مجلس امام حسين(ع) است. هر كس ميخواهد باشد. اينجا شاه و گدا ندارد. شاپور همان جا نشست و تا آخر مجلس صدايش در نيامد! اينطور روحانيهايي داشتيم.
*يك خاطره هم بگويم برايتان از رهبري. من با ايشان در پيرانشهر تبعيد بوديم در سالهاي قبل از انقلاب. ايشان يك راننده بيمانند هستند. در آن زمان شيعيان بزمان آقاي خامنهاي را دعوت كردند و من با همسرم همراهشان شديم. ايشان رانندگي كرد، من كنارشان نشسته بودم. در راه درباره رانندگي تعريف ميكردند. ايشان ميگفتند رانندههاي خوب، 5 دسته هستند، قهارترين رانندههاي جاده اما آنهايي هستند که حتی اگر خوابشان ببرد، جوری پيچهاي جاده را حفظاند كه وقتي به پيچ ميرسند خود به خود بيدار ميشوند و میپیچند.
منبع: روزنامه تماشاگران امروز
18