از هدایت مذاکرات برجام تا فرد شماره 2 وزارت خارجه آمریکا/ وندی شرمن کیست؟/ عکس
جو بایدن اعلام کرد وندی شرمن، هدایت کننده مذاکرات برجام را به عنوان معاون وزیر خارجه معرفی می کند. تصمیمی که نشان از عزم او برای بازگشت به سیاست خارجی پیش از دوران چهار ساله ترامپ دارد.
بایدن روز شنبه 16 ژانویه (27 دی) اعلام کرد «وندی شرمن» هدایت کننده مذاکرات برجام را به عنوان معاون وزیر خارجه و «ویکتوریا نولاند» را به عنوان معاون وزیر خارجه در امور سیاسی معرفی می کند. این دو پست به ترتیب دومین و سومین مقام در وزارت امور خارجه آمریکا محسوب می شوند.
بایدن گفت: «این تیم، تجسمی از باور من است که می اندیشم آمریکا وقتی با متحدانش عمل می کند، قوی ترین است.» و افزود: «اطمینان دارم آنها از تجربه و مهارت دیپلماتیک خود برای بازگرداندن رهبری جهانی و اخلاقی آمریکا در جهان استفاده خواهند کرد. آمریکا بازگشته است.»
رئیس جمهور منتخب آمریکا تیم وزارت امور خارجه خود را با گروهی از دیپلمات های حرفه ای و پیشکسوتان دولت اوباما پر کرده؛ تصمیمی که نشان از عزم او برای بازگشت به سیاست خارجی پیش از دوران چهار ساله دونالد ترامپ دارد.
برای مثال وندی شرمن کسی است که مذاکرات هسته ای دولت اوباما را که در سال 2015 منجر به امضای توافق هسته ای با ایران شد، هدایت می کرد. او در مذاکرات درباره موشک های بالستیک با کره شمالی در دوره دوم ریاست جمهوری بیل کلینتون نیز شرکت کرده بود. او پیشتر در زمان وزارت هیلاری کلینتون نسبت به معاونت او ابراز علاقه کرده بود.
شرمن نیاز به تأیید سنا برای منصوب شدن در سمت پیشنهاد شده را دارد.
شرمن که سال ها پیش مددکار اجتماعی بوده، بیش از دو دهه است که در دستگاه دیپلماسی آمریکا کار می کند.
وندی شرمن کیست؟
«وندی روث شرمن» متولد 7 ژوئن 1949 در ایالت «مریلند» است که در محله ای یهودی نشین در اطراف «بالتیمور» بزرگ شد.
پدرش، «مالکوم شرمن» تفنگدار دریایی بود که اصالتاً از فیلادلفیا بود. هنگامی که وی در دوران ابتدایی بود، خانواده اش به «پیکسویل» مریلند نقل مکان کردند و شرمن به دبیرستان پیکسویل رفت. شرمن از سال 1967 تا 1969 در کالج اسمیت تحصیل کرد و در سال 1971 در رشته جامعه شناسی و مطالعات شهری از دانشگاه بوستون فارغ التحصیل شد. در سال 1976، وی از دانشگاه مریلند مدرک کارشناسی ارشد در رشته مددکاری اجتماعی گرفت. وی قبل از اینکه وارد سیاست شود، کار خود را به عنوان مددکار اجتماعی آغاز کرد.
حرفه
شرمن بر خلاف بسیاری از هم نسلان خود در وزارت خارجه، به سراغ دیپلماسی نرفت و به جای آن برای شغل اول خود، کار در بخش سیاست های حزبی و مددکاری اجتماعی را انتخاب کرد.
شرمن که در اصل یک مددکار اجتماعی بود، کار خود را با کمک به زنان آسیب دیده و فقرای شهری آغاز کرد.
او به عنوان بخشی از جنبش محله، به عنوان یک فعال اجتماعی، در کنار فعالانی مانند «جنو بارونی و آرتور ناپارستک» در مورد مشکلات مربوط به مسکن کم درآمد کار می کرد.
مشاغل اولیه شرمن در سیاست های حزبی و کارهای اجتماعی بود. برای مثال او مدیر موسسه «فهرست امیلی» بود که برای کاندیداهای خانم حزب دموکرات اعانه جمع آوری می کرد و توانست کمک های زیادی را برای آنها جمع آوری کند
شرمن در پست های مختلفی در هر دو سازمان های دولتی و غیر دولتی کار می کرد: برای مثال، کارزار تبلیغاتی «باربارا میکولسکی» که برای حضور در کنگره از ایالت مریلند کاندید شده بود، با تلاش های او به موفقیتی چشمگیر دست پیدا کرد.
او همچنین به عنوان مدیر دفتر مریلند سازمان رفاه کودکان و همچنین رئیس و مدیر عامل بنیاد «مای»، بازوی خیریه شرکت بزرگ ارائه وام های مسکن فعالیت می کرد.
از سال 1991 تا 1993، شرمن در ارتباطات استراتژیک به عنوان یک شریک در شرکت مشاور سیاسی و رسانه ای «دوآک، شروم، هریس و شرمن» تخصص داشت. پیش از این، وی فهرست امیلی را که بزرگترین منبع مالی و سیاسی برای کاندیداهای انتخاباتی دموکرات طرفدار حزب بود، هدایت می کرد.
از سال 1993 تا 1996، شرمن زیر نظر «وارن کریستوفر» وزیر خارجه وقت ایالات متحده به عنوان دستیار وزیر خارجه در امور قانونگذاری خدمت می کرد؛ جایی که وی تلاش های قانونی وزارت امور خارجه را با کنگره انجام می داد. از جمله مسائل دیگر، وی هدایت تلاش ها برای دستیابی به بودجه روسیه و کشورهای تازه استقلال یافته پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و حمایت از توافق نامه دیتون را بر عهده داشت.
او پس از کار به عنوان مدیر عامل و رئیس بنیاد «فانی مای» سپس به عنوان مشاور «مادلین آلبرایت» با درجه سفیر به وزارت امور خارجه بازگشت، توسط رئیس جمهور وقت بیل کلینتون منصوب، و توسط سنای آمریکا تایید شد. وی در امور سیاست خارجی به وزیر آلبرایت مشاوره داد، راهنمایی هایی را به وزارتخانه ارائه داد و وظایف ویژه ای را به عهده گرفت.
وی از زمان تشکیل گروه «آلبرایت استونبریج» به عنوان شرکت مشاوره استراتژیک بین المللی آلبرایت در سال 2009 به عنوان نایب رئیس این گروه بوده است.
در سال 1997 «مادلین آلبرایت» شرمن را مشاور وزیر خارجه کرد (که البته در آن زمان منصب بسیار بالایی برای او به شمار می رفت) و او بدین ترتیب شرکت مای را ترک کرد. بعد از ترک دولت در سال 2001، شرمن بلافاصله نزد رئیس قبلی خود بازگشت و در مرکز مشاوره آلبرایت مشغول فعالیت شد.
در طول دوران مبارزات انتخاباتی هیلاری کلینتون، او به عنوان یکی از مشاوران امور خارجه او به کارزار مبارزاتی دموکرات ها پیوست. کلینتون بعد از این دوران مبارزه انتخاباتی به عنوان وزیر خارجه توسط اوباما انتخاب شد و در همین زمان بود که شرمن را نیز به عنوان معاون امور سیاسی به وزارت امور خارجه برد.
شرمن به مجله نشنال ژورنال گفت که در آن زمان هم همچنان خودش را «یک سازمان دهنده اجتماعی» می دانسته که «تنها پرونده های کاری اش حجم بیشتری به خود گرفته اند.»
مذاکره کننده ارشد آمریکایی ها در گفت و گوهای هسته ای با ایران
در 21 سپتامبر 2011، وی توسط هیلاری کلینتون به سمت معاون وزیر خارجه در امور سیاسی منصوب شد. در این سمت، شرمن در شش دور مذاکره بین ایران و شش قدرت جهانی درباره برنامه هسته ای تهران ، طرف آمریکایی را هدایت کرده است.
وی سرپرست تیم مذاکره کننده آمریکا در توافق با ایران بود که در 14 ژوئیه 2015 در وین منعقد شد.
اهانت به ایرانیان و پشیمانی
در اکتبر 2013 ، قبل از آغاز مذاکرات در ژنو بین ایران و 1+5، وی در جلسه استماع کمیته روابط خارجی سنای آمریکا درباره استراتژی مذاکره ایران اظهار نظر جنجالی ای کرد. شرمن در توهینی آشکار به مردم ایران گفت: «مقامات (امریکایی) به دیپلماسی زمان دادند که کارساز شود اما می دانم که فریب کاری بخشی از ژن (DNA) ایرانیان است.»
این مذاکره کننده امریکایی بعدها در مصاحبه با سی بی اس درباره توهین آشکاری که علیه مردم ایران کرده بود، ابراز تاسف و پشیمانی کرد و در مورد توهین خود توضیح داد: «آن اظهارنظر این بود که فریبکاری بخشی از دی ان ای (DNA) ایرانیان است و این اظهارنظر در پاسخ به سوال یک سناتور کمیته روابط خارجی مجلس سنا بود».
کتاب خاطرات، و رازهای «شرمن» از دوره کاری و روزهای مذاکره
شرمن در اولین ماه های بازنشستگی اش در شهریور 1398، خاطراتش را از دوره کاری خود که عمدتا به ایران اختصاص داده، منتشر کرد.
کتاب وندی شرمن با عنوان «مذاکره کار بزدل ها نیست؛ درس هایی از شجاعت، قدرت و سرسختی»، درباره شهامت مذاکره کردن با هدف به نتیجه رسیدن است.
وندی شرمن در این کتاب سعی کرده است نشان دهد چه طور تجربه های شخصی مثل دلیری و شجاعت، مقاومت، پایداری و احساس همدردی و همراهی بر زندگی حرفهای افراد تاثیر میگذارد. نمونه هم آورده است؛ مثلا حضور «جان کری» وزیرخارجه امریکا و همکارانش در اتاق «حسین فریدون» بابت درگذشت مادر او و رئیس جمهور ایران: «یک مادر، مادر است؛ چه ایرانی، چه آمریکایی.» یا تبادل احساسات وقتی اولین نوه های دو دیپلمات ارشد ایرانی و امریکایی در بحبوحه مذاکرات به دنیا آمدند.
چند روز پیش از اولین دور از مذاکرات وزرای خارجه ایران و گروه 1+5 که شامل همه اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل به همراه آلمان بود، او برای دیداری محرمانه با دیگر دیپلمات های امریکایی و ایرانی ها، راهی عمان شد.
وندی شرمن نوشته است: «اهمیت محرمانه ماندن این ملاقات در عمان به حدی بود که حتی زمان ترک خانه اش در امریکا به سوی فرودگاه، به همسرش هم نگفت عازم مسقط است. سفر او به مسقط از طریق یک پرواز عادی در دبی و با گذرنامه معمولی و نه سیاسی انجام می شد تا جوانب محرمانه بودن آن کاملا رعایت شده باشد».
پس از این دیدار در عمان که جان کری هم در کتاب خاطراتش آن را روایت کرده است، وندی شرمن به بروکسل می رود تا خبر مذاکرات محرمانه مفصل با ایران را برای اولین بار به مقام های اروپایی بدهد و سپس عازم نیویورک می شود.
محرمانه بودن مذاکرات تا زمان رسیدن به توافق نهایی، موضوعی بود که ایران و آمریکا بر سر آن به تفاهم رسیده بودند. به تعبیر وندی شرمن، این وضع به هر دو طرف اجازه می داد تا با خیال راحت بر روی طرح ها متمرکز باشند.
قرار اولین ملاقات دوجانبه او با مقام های ایرانی چند روز پیش از اولین نشست وزرای خارجه گروه 1+5 در عمان تنظیم شده بود.
«بیل برنز» معاون وقت وزارت خارجه امریکا که بعد وندی شرمن جایگزین او شد و «جیک سالیوان»، مشاور وزیر خارجه که از ماه ها پیش با فرستادگان ایران در مسقط دیدار کرده بودند، همراه او عازم اقامتگاه مجللی در پایتخت عمان شدند.
مجمع عمومی سالیانه سازمان ملل شروع شده بود و حسن روحانی در اولین هفته های ریاست جمهوری خود عازم نیویورک بود. دیپلمات های ایرانی هم برای تدارک سفر او و شروع علنی مذاکرت، پس از ملاقات با امریکایی ها در عمان، به نیویورک می رفتند.
در هتل، عباس عراقچی و مجید تخت روانچی منتظر دیپلمات های امریکایی بودند. شرمن نحوه لباس پوشیدن دیپلمات های جمهوری اسلامی، کت و شلوارهای بدون کراوات و پیراهن های بی یقه، شرکت نکردن آنها در میهمانی های مرسوم در مذاکرات به دلیل وجود مشروبات الکلی و خودداری مردان دیپلمات ایرانی از دست دادن با زنان را در کتابش شرح داده است.
وندی شرمن این موضوع را عجیب می خواند و می گوید به هنگام برخورد با مقام های ایرانی، دستش را روی سینه می گذاشته و سلام و احوال پرسی می کرده است.
هفته ها پس از اولین دیدار میان دیپلمات های ایران و امریکا، او موضوعی را برای عباس عراقچی و مجید تخت روانچی تعریف می کند که به تعبیر خودش، باعث نزدیکی دو طرف و ایجاد زمینه ای مشترک می شود. خانم شرمن یک آمریکایی یهودی است که در بالتیمور، نزدیک به واشنگتن دی سی بزرگ شده است.
او نوشته که به عراقچی و تخت روانچی گفته است دست دادن زنان و مردان در بین برخی از یهودیان هم رایج نیست؛ موضوعی که می توانست فضای معذب کننده به وجود آمده را بشکند: «من گفتم این که نمی توانم با شما دست بدهم، برای من خیلی عجیب است ولی در جایی بزرگ شده ام که مردان یهودی ارتدکس با افرادی غیر از همسر، فرزند و مادرانشان، با هیچ زن دیگری دست نمی دادند. این گفتوگو برای من بسیار غیرمعمول بود اما اهمیت فراوانی داشت».
وندی شرمن، جمله ای را از مادلین آلبرایت در کتاب خود یادآوری می کند: «مادلین آلبرایت، رییس سابق من زمانی به من گفته بود وقتی پشت میز مذاکره می نشینی، دیگر صرفا وندی شرمن یا یک زن و یا یک یهودی آمریکایی نیستی بلکه تو نماینده آمریکا هستی و به همین دلیل قدرت داری».
هرچند عباس عراقچی و وندی شرمن یکدیگر را در گفت و گوهایی که ماه ها در بغداد، مسکو، استانبول و آلماتی میان ایران و گروه 1+5 انجام شده بود، دیده بودند اما می گوید برای اولین بار در این دیدار بود که متوجه شد عراقچی انگلیسی را به خوبی صحبت می کند. گویا او در جریان مذاکراتی که سعید جلیلی سرپرستی گروه ایرانی را بر عهده داشته است، هیچ وقت به انگلیسی صحبت نکرده بود.
یکی از موضوعاتی که دیپلمات های ایرانی و امریکایی بر سر آن تفاهم کرده بودند، به گفته شرمن، کمک به یکدیگر برای گذر از مشکلاتی بود که مخالفان توافق در دو کشور ایجاد می کردند. او نوشته است که ایرانی ها از سختی تصویب و تایید مفاد توافق در داخل ایران می گفتند و امریکایی ها از مشکلاتی که کنگره ممکن بود در راه به دست آمدن توافق ایجاد کند برای ایرانی ها تعریف می کردند.
به نوشته او، دو طرف تلاش کردند در «بده بستان ها» طوری عمل کنند که با حفظ خواسته ها و رعایت خط قرمزهایشان، طرف مقابل را هم در شرایطی قرار بدهند که در داخل بتواند از مفاد و در نهایت نتیجه توافق دفاع کند. هدف ایران، برداشته شدن همه تحریم های اتمی بود و هدف طرف های مذاکره هم اطمینان از این که ایران به سوی ساخت سلاح اتمی نخواهد رفت. این همکاری به نوشته وندی شرمن، فضایی بود که در ادامه مذاکرات بر حسب تجربه ساخته شد اما در روزهای اول، وضعیت طور دیگری بود. وی مدعی است انتقادش از گروه ایرانی بابت «تبحر آنها در حیله گری»، او را در اوایل مذاکرات در موقعیت سختی قرار داده بود.
اشاره اش به همان اظهارات جنجالی درباره «ژن» ایرانی ها است.
مذاکره اتمی با عضو پیشین سپاه پاسداران
وندی شرمن می گوید برای امریکا، نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یادآور خاطرات شیرینی نیست. او هنگامی که متوجه شده عباس عراقچی پیش از پیوستن به وزارت امور خارجه ایران، مدتی عضو سپاه پاسداران بوده است، متعجب می شود.
گرچه این رویارویی می توانست خوشایند نباشد اما وندی شرمن می گوید ما خریدار فرهنگ سیاسی ایران نبودیم.
این همان کاری بود که آمریکایی ها در این دوره و البته دیپلمات های ایرانی موفق به انجام آن شدند و پایدارترین و موفق ترین مذاکرات سطح بالای ایران و امریکا از زمان ریاست جمهوری «جیمی کارتر» را شکل دادند.
تبادل عکس نوه ها
وندی شرمن می گوید برای موفقیت در چنین مذاکرات سخت و حساسی، باید با روابط انسانی زمینه های مشترکی ایجاد کرد: «زمانی که من و عباس عراقچی همزمان مادربزرگ و پدربزرگ شدیم، عکسی از نوه هایمان رد و بدل کردیم. این به ما اجازه می داد به یک دیگر نشان دهیم قبل از این که نمایندگان سیاسی کشورمان باشیم، انسان هستیم».
گریه کردن پشت میز مذاکره
کتاب شرمن پر از روایت تاثیر تجربه های شخصی او بر مذاکرات است؛ از جمله موضوع شخصی و ساده ای مثل گریه کردن: «زنان وقتی که خشمگین میشوند، گریه میکنند. من در طول این سال ها تلاش کردم چنین نکنم».
اما تلاش او برای پرهیز از گریه در زمان مذاکرات اتمی ایران ناکام ماند.
وندی شرمن می گوید طولانی شدن مذاکرات و 27 روز حضور در هتل زیبای «گوبرگ» در وین، آن جا را به زندان شبیه کرده بود. یکی از آخرین بخش های مذاکرات اتمی، بحث بر سر پیش نویس قطع نامه شورای امنیت بود.
این پیش نویس که با شماره 2231 پس از حاصل شدن توافق برجام، در شورای امنیت به تصویب قاطع اعضا رسید، به همه تحریم های شورای امنیت علیه ایران پایان می داد.
شرمن نوشته است: «روز بیست و پنجم با ایرانی ها نشسته بودیم. هیچ یک از ما به اندازه کافی نخوابیده بود. من کاغذی روی میز گذاشتم که در آن مواردی که فکر میکردم مهم است و باید در قطع نامه شورای امنیت درج می شد، نوشته شده بود. عباس عراقچی گفت که خب، من فکر می کنم این خوب است و من با خودم گفتم پس ما به توافق کامل رسیدیم. اما او گفت فقط یک چیز! این جمله همیشگی ایرانی ها است که میگویند «فقط یک چیزی». خشمگین شدم. از احتمال به تأخیر افتادن مجدد و طولانی تر شدن دوباره مذاکرات که برنامه من برای بازنشستگی و بازگشت به دانشگاه هاروارد را به تأخیر انداخته بود، ناراحت شدم و شروع به فریاد کشیدن کردم. گفتم شما همه چیز را به خطر میاندازید. نتوانستم جلوی اشکم را بگیرم. همه ساکت شده بودند چون این تصویری از یک وندی شرمنی بود که تا آن وقت ندیده بودند. بعد از آن، عباس گفت بسیار خب، ما هم قبول می کنیم.»
کوتاه آمدن در مقابل غنی سازی
به نوشته او، ایرانی ها پافشاری می کردند غنی سازی برای مصارف غیرنظامی و صلح آمیز، حق ذاتی آنها به عنوان دولتی مستقل بود و هیچ عهدنامه ای را نقض نمی ساخت. حالا رئیس جمهور اوباما که انتخاب روحانی به ریاست جمهوری را فرصتی می دید، تصمیم گرفت در مسیر مذاکرات محرمانه تغییر عمده ای ایجاد کند. او مطرح کرد حاضر است حداقل به پذیرش میزان محدودی از غنی سازی، فکر کند به شرطی که به طور جدی تحت نظارت و تأییدشدنی باشد. در واقع ما امتیاز خاصی نمی دادیم. ایران در همان زمان هم کاملا در دانش غنی سازی اورانیوم خبره بود. آنها به ذخیره خود هر روز می افزودند، چه ما می خواستیم آن را به رسمیت بپذیریم و چه نپذیریم.
ماجرای پرت کردن خودکار
در اواسط جلسه شش ساعته ای که تا آن موقع پیشرفت خاصی نداشت، ظریف سرش را بین دستانش گرفت و میز مذاکره را ترک کرد. کری کلافگی اش را با کوباندن مشتش به میز نشان داد. مشتش به قدری محکم بود که خودکاری که در دست داشت به هوا پرتاب شد و به عباس عراقچی اصابت کرد. بقیه ما پشت میز خشک مان زده بود، چون کری به ندرت عصبانی می شد و حتی اگر در حد پرتاب خودکار هم باشد، در دیدارهای دیپلماتیک این بسیار ناهنجار است.
کری سریع برای اتفاق رخ داده معذرت خواهی کرد، عراقچی سری تکان داد و مذاکرات دشوار ادامه یافت، البته با اندک ملاحظه بیشتری. در محدوده زمانی ای که خودکار کری پرتاب شد، مذاکرات، که پیشتر به دلیل رابطه مونیز و صالحی خوب پیش می رفت، ناگهان به دلیل ناپدید شدن صالحی از مذاکرات به بن بست رسید. با اینکه ایرانی ها هیچ وقت به طور مشخص نگفتند که دیگر چرا او نمی آید، اما ما بعدا پی بردیم که غیبت او نتیجه کلونوسکوپی بود و به عمل جراحی جدی ختم شد.
کمک های اسرائیل
به نوشته شرمن، «دیپلمات های سطح من مدام با یکدیگر، چه حضوری و چه از طریق ایمیل و تلفن، حرف می زدند. من پیوسته با اسرائیلی ها در ارتباط بودم، به قول خودشان، در خصوص مذاکرات، منافع حیاتی داشتند. آنها همچنین متخصصان فنی خیلی خوبی داشتند و ما از مهارت های آنها در فرآیند تایید و بررسی و نقد برخی از نظرات استفاده می کردیم».
غذاهای خوشمزه ایرانی
شرمن نوشت: وقتی که دو طرف به یکدیگر و به رسیدن به توافق نزدیک تر شدند، ظریف که خیلی خوشرو و اجتماعی بود، ما را به صرف غذا دعوت کرد.
ما همیشه از پذیرش دعوت آنها خوشحال میشدیم و این فقط به دلیل عالی بودن غذاهای ایرانی نبود (من هنوز وقتی که به یاد غذای ایرانی که مرغ با پسته بود می افتم، آب دهانم راه می افتد).
مذاکرات هسته ای کره شمالی
وندی شرمن همچنین هماهنگ کننده سیاست دولت کلینتون برای کره شمالی بود. دولت کلینتون برای اولین بار به چارچوب توافق 1994 رسیده بود که بر اساس آن، کره شمالی موافقت کرد تا برنامه سلاح های هسته ای خود را از جمله راکتور اصلی خود در «یونگ بیون» متوقف و منفجر کند. شرمن بعداً تا سال 2001 ریاست مذاکرات کره شمالی را بر عهده داشت. در سال 2001 و پس از سال ها مذاکره مخفیانه با کیم جونگ ایل، کره شمالی قول داده بود موشک هایی با برد بیش از 300 مایل تولید، آزمایش یا مستقر نکند. کره شمالی همچنین پیشنهاد داد فروش موشک، اجزای موشک ، فناوری و آموزش متوقف شود.
در سال 2001، شرمن در یک مقاله در نیویورک تایمز توصیه کرد که تنها راه معامله آمریکا برای مقابله با برنامه هسته ای مورد مناقشه کره شمالی و جلوگیری از دستیابی آنها به توانایی هسته ای، دیپلماسی است و می نویسد که کیم جونگ ایل اکنون «برای عمل به تعهدات برجسته آماده به نظر می رسد.»
در سال 2011، جان بولتون گفت که وندی شرمن در شکل گیری سیاستی در مورد کره شمالی که «چیزی کمتر از مماشات» نبوده است، نقش محوری داشته است.
کناره گیری
مدتی پس از پایان مذاکرات هستهای ایران، وندی شرمن اعلام کرد که در ماه اکتبر وزارت خارجه آمریکا را ترک می کند، و برای تدریس راهی مدرسه هاروارد می شود.
18 سپتامبر 2015 کاخ سفید رسماً اعلام کرد که «توماس شانون» دوم اکتبر جانشین وندی شرمن در پست معاون سیاسی وزارت خارجه خواهد شد.
زندگی شخصی
شرمن در خانواده یهودی نیویورک بزرگ شد و به عنوان یکی از یهودیان طرفدار اسرائیل شناخته می شود.
او با «بروس استوکس» روزنامه نگار از مرکز تحقیقات «پیو» ازدواج کرده و یک دختر دارد.
منبع: جماران
66
اینها نشان می دهد امریکاه قصد مذاکره با ایران را دارد.ایران بارها گفت مایک بار در برجام مذاکره کردیم دیگر مذاکره ایی وجود ندارد.امریکاه شیطان بزرگ است.باید دید چه در سر بایدن هست.فعلا تا ۵شنبه باید صبر کرد دید ترامپ چه میکند.
دشمن همان دشمن است شکل مبارزه عوض شده، توجه به امکانات و ظرفیت های داخلی تنها راه عقب راندن دشمنان است.