یک تحلیلگر سیاسی با بررسی شعار برخی مسئولان:
نه مسئولان نوکرند، نه مردم ارباب هستند
یک تحلیلگر سیاسی نوشت: اینکه برخی سیاستمداران خود را نوکر مردم خطاب کرده و نوکری مردم را افتخار خود قلمداد مینمایند و به تعبیر دیگر مردم را ارباب خود معرفی میکنند، نوعی فریبکاری است.
عباس عبدی نوشت: یکی از لغاتی که در دولتهای اصولگرا یعنی در سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ و اکنون نیز ممکن است کاربرد بیشتری پیدا کند، کلمه نوکر و ارباب است. به این معنا که برخی از سیاستمداران خود را نوکر مردم خطاب کرده و نوکری مردم را افتخار خود قلمداد مینمایند و به تعبیر دیگر مردم را ارباب خود معرفی میکنند.
متاسفانه برخی از افراد منتقد نیز از این ادبیات که به نظرم کاربرد آن در دنیای جدید سخیف است استفاده میکنند.
نوکر و ارباب و کلفت بار معنای خاص خود را دارند. نمیتوان آنها را در چارچوب دیگری به کار برد و معنای متفاوتی را به آنها بار کرد.
در درجه اول کاربرد این لغات به ویژه نوکر برای صاحبان قدرت به کلی دروغ است. زیرا نوکر تابع بدون چون و چرای ارباب است. هیچگاه برای خود نقش هدایتگرانه ارباب را قایل نمیشود. چشم نوکر به دست و دهان ارباب است و نه برعکس. درحالیکه همه این ویژگیهای رفتاری نزد سیاستمدارانی که مدعی نوکری مردمند معکوس است. آنان مردم را تابع خود میخواهند. مدعی هستند که میخواهند مردم را هدایت کنند و به بهشت ببرند! آنان هستند که صبح تا شام حرف میزنند و مردم یا همان مثلا اربابان، در حال شنیدن هستند، آنان هستند که پول میدهند و منت میگذارند و مردم را تابع خود میخواهند. این نوکران! هستند که به مردم یا اربابان پول توجیبی میدهند و... اربابان! را برای اخذ آن به صف میکنند.
بنابراین کاربرد این لغت نوعی فریبکاری و دروغ آشکار است. گذشته از دروغ بودن آن، در دنیای جدید رابطه مردم و حاکم، تغییر کرده و از رابطه اربابـ نوکری خارج شده است. فرقی هم نمیکند که مردم ارباب باشند یا حکومت کنندگان. اکنون رابطه کارفرما، کارگزار حاکم است.
رابطه کارگزار و کارفرما، یک رابطه قراردادی و برابر حقوقی و مبتنی بر اختیار طرفین است. کارگزار در برابر دستمزد معین و برنامه معین اقدام به اجرای خواستهها و برنامههای کارفرما میکند.
ارباب و نوکر، رابطهای مبتنی بر استثمار و نابرابری است. یکی در بالا و دیگری در پایین قرار دارد. اراده حاکم، همان اراده ارباب است. این وضعیت محصول نظام سیاسی خاص و سنتی است. نوکر در برابر ارباب فاقد حقوق و اختیار یک شهروند است. ارباب به نوعی سلطه بر نوکر دارد. درحالیکه کارگزار در برابر کارفرما چنین وضعی را ندارد.
کارگزار شخصیت مستقل و معتبری دارد که برای کارفرما طبق قرارداد عمل میکند. مرجع ثالثی به نام قانون بر این رابطه دو طرفه نظارت میکند. ادبیات نوکر و ارباب، محصول نظام و ساختار عقبمانده اربابـرعیتی یا ارباب- نوکری است. کسانی که این ادبیات را به کار میبرند، درصدد احیای آن نظام هستند ولی به صورت فریبکارانهای جای ارباب و رعیت یا نوکر را وارونه جلوه میدهند. در این نظام ارباب در رکاب نوکر راه نمیرود و چشم به راه صدقات نوکر نیست، بلکه برعکس این رعیت و نوکر است که در رکاب ارباب میدود و هر پرداختی از ارباب را روی چشم میگذارد. تردیدی نیست که برخی افراد از روی سهلانگاری و بدون توجه به این نکات، از کلمه نوکر استفاده میکنند. ولی همین استفاده نیز محصول رسوب افکار گذشته و نظامهای سیاسی اربابـ رعیتی و نوکری در ذهنیت آنان است. اصلاح هر چیز از جمله سیاست باید همراه با اصلاح ادبیات آن نیز باشد.
یک مسئولیتی به این اقای عبدی بدهید حدود سه چهار ماهه ببینیم چکار میکنه خیلی از خود راضی تشریف داره یک امتحانی بکنید ضرر نداره یک پستی به وی بدهید اگه نتونست یا خرابکاری کرد دستش را از دنیا کوتاه کنید
با عرض پوزش از آقای عبدی حتی رابطه کارگزار و کارفرما هم ایراد دارد و قابلیت پیاده سازی را ندارد چون نسخ رابطه کارگزار و کارفرما (مستخدم و کارفرما) مشخصاً انجام کاری توسط کارگزار است که مورد رضایت کارفرما بوده و نتیجه دلخواه او را در بر داشته باشد و در عدم رضایت کارفرما امکان خلع ید و برکناری کارگزار و ارجاع کار به فرد دیگر را داشته باشد اما واقعیت این است که عملکرد 43 سال گذشته کارگزار که مسئولین جمهوری اسلامی هستند کاملا بر خلاف انتظار کارفرما که آحاد مردم هستند
این گفته تو ما به گذشته برگرداند که هاشمی رفسنجانی در اواخر عمر خود گفت ما از پابرهنگان که امام گفته بود خارج شدیم و قرار نیست همیشه مستضعف بمانیم
همیشه ودرهردولتی این حرفها بوده و هست ولی در عمل کاملا برعکس واز روی تزویر افکار عمومیه نمونه اش همین طرح تکریم ارباب رجوع یا طرح تکریم بازنشستگان .وووووو ولی در عمل شما به یه اداره بانک ویا شهرداریرودارایی و هر اداره ای که فکر میکنید مراجعه کن حتی پشیزی بهت اعتنا نمیکنند که هیچ گاهی اوقات میگن بیرون وایستا الان کا ویا تلفن ویا جلسه و.وو دارم این از کارمندان دون پایه حالا دیگه مسئولان و مدیران میانی پرده بالا که دیگه هیچ
آقا یا خانم دادا : الآن دوران دوران آقا داماها ، برادر دامادها ومنسوبین به آنها است و حجت شرعی رئیسی برای چنین افراد است اگر داماد اصول گرایان شود حجت بر انتساب مسئولیت ویا جایگاه خیلی خوب برایش محقق می شود.