یک فعال سیاسی اصلاحطلب:
برای برون رفت از بحران فعلی جامعه راهی جز مذاکره نیست
رسول منتجبنیا، سیاستمدار اصلاحطلب، قائممقام سابق و از اعضای مؤسس حزب اعتماد ملی، عضو سابق شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز و چهرهای آشنا در جریان اصلاحات است. او در تحلیلی برای خبرفوری، به ارزیابی شرایط کشور پرداخته است.
او در تحلیل خود نوشته است:
شرایط و وضعیت کنونی جامعه بسیار وخیم و نگران کننده است. بعد از پیروزی انقلاب ما چنین شرایط تیره و تار و ناامیدکننده ای را تجربه نکردهایم و این بحران ها و التهاب های جامعه بی نظیر است. البته در ارتباط با حل این قضایا ناامید نیستم ولی حل این بحرانها نیاز به مقدمات و شرایطی دارد که طرفین یعنی مردم و حاکمیت باید آن را بپذیرند.
او در این تحلیل مدعی شده است:
لذا اگر بخواهیم مسائل سیاسی کشور را ترسیم کنیم، بجز درصد کمی که اعلام حمایت از نظام و مسئولین دارند و براساس آمار رسمی کشور کمتر از 10 درصد هستند؛ مابقی مردم معترض و ناراضی هستند و احساس میکنند که میدانی برای اعتراض آنها وجود ندارد. البته آن درصد بالائی که وارد صحنه میشوند، یک درصد کمی دست به اغتشاش میزنند و یا تحریک به انجام کارهای ناروائی میکنند.
وی اضافه کرده است:
اکنون جنگ بین دو طرف و گروه است و نمی توان گفت دو جناح جنگ دارند، بلکه بین حاکمیت و مجموعه ای از مردم است و یا به تعبیری کشمکش بین دو طرف و لج و لجبازی است و تا زمانی این کشمکش ها وجود دارد نمیتوان امیدی برای حل قضایا داشته باشیم. بنابراین آمار رسمی کشور نشان میدهد بیش از 80 درصد مردم معترض هستند ولی روزنه امیدی برای حل وضعیت موجود دارند. متاسفانه آن طرف مسائل حاکمیت در موضع خودش پافشاری میکند و با توجه به اینکه از قضایا به خوبی اطلاع دارد، بجای آنکه نارضایتی مردم را به حداقل برساند و سعی درصدد افزایش معترضان نگردد؛ بیشتر روی عوامل تحریک آمیز پافشاری میکند.
او توضیح میدهد:
از طرفی صداوسیما عامل مهم دیگری برای افزایش و تحریک التهاب های اجتماعی است و امیدواریم در بین مدیران رسانه ای عامل نفوذی نباشد. ائمه جمعه بغیر از تعداد اندکی خطبه های جمعه را میدانی برای سرکوب مردم و عصبانی کردن آنها قرار داده اند.
منتجب نیا نتیجه میگیرد:
لذا از یک طرف مجلس، دولت، نیروهای امنیتی و دستگاه های تبلیغاتی بر طبل بحران سازی، التهاب آفرینی و افزایش نارضایتی میکوبند، از طرف دیگر مردم روز به روز عصبانی تر میشوند. این سوال بارها مطرح میگردد؛ چرا مردمی که انقلاب کردند؟ دفاع مقدس را اداره کردند؟ مردمی که اینقدر از امام (ره) و مسئولان نظام حمایت کردند حال کارشان به جائی بکشد که شبانه روز شعار دهند. این موضوع واقعا برای ما خیلی تاسف آور است؛ آرزو داشتیم که اکنون زنده نباشیم و چنین شرایطی را بعد از 44 سال از گذشت انقلاب نبینیم که مسئولان اینقدر نسبت به نظام و مسئولان بدگمان شده اند.
فعال سیاسی اصلاحطلب نتیجه میگیرد:
در چنین شرایطی کاهش اعتماد عمومی مردم فوق العاده بالا است و اعتماد مردم به نظام و مسئولان به حدااقل رسیده است . علل این بی اعتمادی از جائی آغاز شد که مسئولان بجای مردم تصمیم گرفتند؛ بجای آنها رای دادند؛ به مردم توجه نکردند و این بذر بی اعتمادی در کشور ما افزوده شد و کم کم مردم را ناراضی کرد. متهم شماره یک کسانی هستند که در انتخابات به مردم توهین کردند و مردم را تحقیر کردند و نگذاشتند تا مردم در سرنوشت کشورشان شرکت کنند.
در ادامه این تحلیل آمده است:
کسانی که نخبگان را متهم به بی دینی و ضدیت با اسلام و نظام و ولایت فقیه کردند؛ و در نهایت خودشان ریاست جمهوری، مجلس، خبرگان و دستگاههای دیگر را در اختیار گرفتند. برای ریشه یابی این عوامل و از هم گسیختگی بین مردم و حاکمیت باید به سراغ افرادی برویم که باعث بوجود آمدن وضعیت فعلی جامعه شده اند.
رسول منتجبنیا خاطرنشان کرده است:
از عوامل دیگر شرایط موجود می توان به احساس تحقیر شدن مردم توسط مسئولین اشاره کرد و آنها فکر میکنند مسئولین برای آنها ارزش و کرامتی قائل نیستند؛ بخصوص نخبگان علمی و به ویژه نسل جوان احساس بی حرمتی می کنند. یکی دیگر از عوامل ناکارآمدی حکومت است؛ وعده هایی که با توجه به انتظارات مردم هیچگاه عملی نشد و همین امر موجب تضعیف و از بین رفتن اقتدار حکومت شد. افراد و کوتوله های سیاسی را در دولت و مجلس می گمارند و نیروهای کارآمد و متخصص را به حاشیه رانده میشوند. این افراد همان کسانی هستند که امام خمینی (ره) بارها به آنان گفت:« شما قادر به اداره کردن یک مغازه نانوائی نیستید.»
او تحلیل خود را اینطور ادامه میدهد:
لذا این افراد ضعیف را مسلط بر کشور و سرنوشت مردم کردند و نتیجه آن تورم کمرشکن، مشکلات فوق العاده و سرسام آوری است که در کشور به وجود آمده است. مگر می شود کشور را با بسته های معیشتی اداره کرد؟ می گویند درصد بالائی از مردم زیر خط فقر زندگی می کنند و فقیرند، ما مقصریم که کشور را روز به روز فقیرتر کردیم و کشوری که غنی و بی نیاز بود و جزو ثروتمندترین کشورهای دنیاست؛ بنابراین ناکارآمدی حکومت و بی عرضگی مسئولان یکی از عوامل نارضایتی مردم است.