مردم حق دارند صدای اعتراضشان را بلند کنند

فریدون مجلسی در گفت و گو با مستقل می‌گوید: این روزها در شرایطی که به خاطر قطعی گاز مشکلات زیادی داریم که همین چند وقت پیش و در تابستان، آقایانی که زمام امور دست‌شان است تحلیل‌شان این بود که اروپایی‌ها به دلیل کمبود گاز زمستان سختی دارند و به همین دلیل گمان می‌کردند همه شرط‌های ما را برای برجام قبول خواهند کرد تا امکان خرید گاز از ایران را داشته باشند. اما زمستان رسید و این ماییم که به دلیل کمبود گاز به چه کنم چه کنم افتاده‌ایم و اروپا بدون اینکه حتی یک سِنت بابت گاز به ایران پرداخت کند، با بالاخره زمستان را سر می‌کند.

این دیپلمات پیشین در ادامه گفت : در سیاست «آرزواندیشی» آفتی بزرگ است. آرزواندیشی در فقدان عمق، تجربه، جهان‌بینی و ... ریشه دارد. یعنی تصمیم‌گیران در چنین حالتی آنچه که آرزو می‌کنند را می‌اندیشند تحلیل می‌کنند و بر اساس آن هم سیاست‌ورزی کرده و تصمیم‌گیری می‌کنند. در واقع فکر می‌کنند، اتفاق‌ها همانطور که خود ایشان دلشان می‌خواهد، رقم خواهند خورد.

بر همین اساس حاضر می‌شوند، یک فرد بی‌تجربه را رئیس فلان ارگان اقتصادی کنند و موقع انتخاب وزیران و ... به تنها چیزی که توجه نکنند، دانش و تجربه باشد تا در نتیجه، در نظام تصمیم‌گیری شاهد تصمیم‌های غیرکارشناسی و غلط باشیم.

او افزود : در واقع در سیستم‌هایی که مبانی‌شان بر هرم علمی و دانش و جهان‌بینی استوار باشد، این موارد پیش نمی‌آید. در واقع باید برنامه‌ریزی یک کشور٬ با ثروت آن کشور، برای آن کشور و در داخل کشور توسط کارشناسان آن کشور هزینه شود تا از این مشکلات و هزینه سازی‌ها بروز و ظهور پیدا نکنند.

به عنوان مثال کشورهای عربی اطراف ایران به این دلیل خوشبخت‌ترین و ثروتمندترین و در سیاست خارجی پردیدارترینند که مسائل‌شان را به دست کارشناسان زبده خودشان سپردند و حتی از دیگران کمک گرفتند و الان خودشان را تکمیل کرده و روز به روز هم پیشرفت‌های بیشتری را تجربه می‌کنند.

مجلسی ادامه داد:  تصور غلط زمستان سخت برای اروپا تنها برداشت اشتباه ما نیست. در این کشور روزی کسی رئیس جمهوری بود و عده‌ای او را معجزه هزاره سوم می‌دانستند، که گفته بود با خروج ایران از بازار نفت جهانی٬ قیمت هر بشکه نفت بیشتر از ۲۰۰ دلار خواهد شد و دنیا برای نفت ایران التماس خواهد کرد. در واقع این منطق ستیزه‌جویانه با کل دنیا باعث و بانی اصلی گرفتاری‌های مردمی است که روز به روز گرفتارتر می‌شوند. در واقع تقابل با جهان، ما را به جایی رسانده است که هیچ راهی برای گذر از بحران‌های پرشمار نداریم. با این توضیح که این شکل ستیز با جهان ناشی از کوته‌بینی است و ولاغیر.

او افزود : نظام حکمرانی ما دچار تک‌وارگی هویتی شده است. در حالیکه در جامعه متکثر به تخصص‌ها بها می‌دهند و ادبیات، هنر، ورزش و موسیقی جدی گرفته می‌شود. در واقع می‌توان گفت، مشکل کشورهای کمونیستی این بود که با وجود فلاسفه و کتب، همه مجبور به پذیرش هویتی بودند که نظام حکمرانی می‌خواست. به عنوان مثال روسیه که ثروتمندترین کشور جهان است، با همان مبانی فکری این روزها به ذلت افتاده است.

تحلیلگر مسائل بین الملل می‌گوید : ایران یک درصد خاک دنیا است و ایرانی‌ها هم یک درصد مردم جهان را تشکیل می‌دهند. با این وجود، سیاست‌گذاران ما خواستار همراهی ۹۹ درصد دیگر جهان هستند که این نه تنها با هیچ متر و معیار اصولی همخوانی ندارد، بلکه مردم ایران را گرفتار مشکلات کرده است. گرفتاری‌هایی که امیدی برای تمام شدنشان نیست و مردم هم این را می‌دانند. به عنوان مثال در حالی مردم سوال می کنند، چرا کشورهای منطقه به بحران قیمت ارز روبرو نیستند باید گفت، دلار ۴۵ هزار تومانی، مطلوبِ دولت است تا بتوانند کسری بودجه ناشی از ناکارآمدی را جبران کنند.