کنایه های سنگین روزنامه جمهوری اسلامی به ولایتی، حدادعادل و فریدون عباسی
وقتی برخیها مردم را به زیستی یمنی و بستن لنگ و سق زدن نان خشک بخوانند و فرزندان شان در شمار گرگهای وال استریت، بنشینند، کار نه تنها درست نمیشود که خراب هم خواهد شد.
وقتی میتوان به اصلاح امور دلخوش بود که مسئولان به آنچه به مردم توصیه میکنند، عمل کنند. وقتی مردم را از رفتاری پرهیز میدهیم خود نیز از آن دست شسته باشیم. وقتی به امری تشویق میکنیم خود بدان همت داشته باشیم.
چنین باشد، مردم را همراه خواهند داشت. ولی وقتی برخیها مردم را به زیستی یمنی و بستن لنگ و سق زدن نان خشک بخوانند و فرزندان شان در شمار گرگهای وال استریت، بنشینند، کار نه تنها درست نمیشود که خراب هم خواهد شد.
وقتی که فرزندان خود را به مدارس دولتی بفرستند، کمبودهای این محیطها برطرف خواهد شد و مردم با رضایت تمام پای کار خواهند آمد اما اگر برای فرزند دردانه خویش، مدرسه بسازند و یا آنان را به اروپا بفرستند، دعوت شان هم بیپاسخ خواهد ماند.
وقتی رفتار با گفتار، نسبت «تباین» پیدا کند، بیان را کسی جدی نخواهد گرفت. توقعی جز این هم نباید داشت. وقتی خودمان به حرف خویش عمل نمیکنیم چرا دیگران نسخه ما را رسمالخط زندگی خود قرار دهند؟
نمیشود حساس شدن جامعه به خودروی شاسی بلند مسئولان را «گدابازی» خواند اما توقع داشت که حمل و نقل عمومی توسعه پیدا کند. وقتی دولت خود خدماتش را گران میکند. وقتی نتیجه عمل و اختیارش میشود تورم افسار گسیخته نمیتواند توقع داشته باشد که مردم در معاملات شخصی خود «پوریای ولی» باشند.
وقتی به قول آن روحانی کارشناس تلویزیون، دولتیها، مهار تورم را با بهار تورم اشتباه گرفتهاند، نمیتوان به اصلاح امور دل خوش بود. وقتی مسابقه گرانی در جریان است، میدانِ "فاستبقوا الخیرات" خلوت خواهد شد.
وقتی صدای مردم را نشنویم نه خلق صدای ما را خواهد شنید و نه خالق بر اجابت دعامان تسریع خواهد کرد. مردم عیال خدایند. با مدیریت درست، با رفتار علوی اگر حرمتشان گذاشتیم خدا هم حرمتمان خواهد نهاد. از همان دستی میگیریم که به مردم میدهیم. پس ببینیم چه میدهیم و چگونه میدهیم. دقیقاً مطابق آن هم انتظار داشته باشیم.