دبیر ارشد امنیتی جروزالم ریپورت:
عقب کشیدن آمریکا از منطقه، همگرایی علیه ایران را تضعیف کرد/ پیمان های ابراهیم، شاید بهترین مسیر برای عادی سازی عربی- اسراییلی نباشد
متاسفانه ذهنیتی که عقب نشینی آمریکا از منطقه خاورمیانه ایجاد کرد و نماد آن هم خروج بایدن از افغانستان و ناکامی ترامپ در پاسخ به حملات ایران به تاسیسات نفتی سعودی بود، پیام دلسردکننده ای برای کشورهای عربی داشت که آمریکا یک متحد قابل اتکا نیست.
اریک ماندل ERIC R. MANDEL، مدیر شبکه اطلاعات سیاسی خاورمیانه و دبیر ارشد امنیتی جروزالم ریپورت در نشریه هیل (نشریه کنگره آمریکا) نوشت:
متاسفانه ذهنیتی که عقب نشینی آمریکا از منطقه خاورمیانه ایجاد کرد و نماد آن هم خروج بایدن از افغانستان و ناکامی ترامپ در پاسخ به حملات ایران به تاسیسات نفتی سعودی بود، پیام دلسردکننده ای برای کشورهای عربی داشت که آمریکا یک متحد قابل اتکا نیست. در نتیجه هرگونه اقبالی برای پیوستن کشورهای خلیج فارس به پیمان "های ابراهیم" هم کمرنگ شد... با اینحال، این اواخر وزیر خارجه آمریکا مشتاقانه از این پیمانها حمایت کرده و تلاش دارد که سعودی ها هم پیش از پایان سال جاری به آن بپیوندند.
به نظر می رسد که سعودی ها، به عادی سازی با اسراییل علاقمند باشند اما همانگونه که یک دیپلمات سعودی اخیرا به من گفت، آنها بعنوان رهبران جهان عرب، باید مسئله فلسطین را جدی بگیرند. خرد عرفی می گوید که عادی سازی کامل، چه در چارچوب پیمان های ابراهیم یا خارج از آن، تا زمانی که ملک سلمان زنده است، محتمل نباشد چرا که وی به آرمان فلسطینی ها پایبند است. با اینحال، محمدبن سلمان میداند که طرح های کلان او برای پیشبرد چشم انداز 2030 عربستان با روابط کاری باز میان این کشور و صنایع نوآورانه فن آور در اسراییل، تسریع می شود.
در سفری که به عربستان و بعد عمان داشتم به این نکته رسیدم که اگر زمان برقراری روابط بهتری با اسراییل فرا رسد، احتمالا به هیچ روی زیر پرچم پیمان های ابراهیم نخواهد بود. اسراییل و آمریکا باید هرگونه عادی سازی را دنبال کند، چه کوچک و چه بزرگ، بی آنکه لزوما برچسبی را به آن تحمیل نمایند، اگر چنین کاری موجب پیشرفت روابط می شود. عمانی ها از پیوستن به این توافق ها، پیش از اقدام مشابه سعودی ها، هراس دارند چرا که فاصله آنها با ایران به اندازه یک پرتاب سنگ است، ایرانی که گرایشات انقلابی و هژمونیک اش سایه شومی بر کل خلیج فارس انداخته است. با اینحال، در دیدار با مقام های عمانی دریافتم که گام های کوچکتر به سمت عادی سازی، امکان پذیر است، فقط نامی از پیمان های ابراهیم نبرید.
آن گام های کوچک کدامند؟ به گفته یک مقام عالیرتبه اسراییلی، باید توسعه اقتصادی در جاهایی مثل عمان در اولویت اسراییل قرار گیرد و نباید انتظار داشت که ابتدا روابط سیاسی برقرار شود. اسراییل مدتی در عمان و قطر یک دفتر تجاری داشت که به ترتیب در سالهای 2000 و 2007 بسته شد. عمانی ها افتخار می کردند که سلطان سابقشان با اسحاق رابین در سال 1994 و با بنیامین نتانیاهو در سال 2018 دیدار کرده است. آنها، برخلاف قطری ها، به نظر می رسید که به گرمی از روابط نزدیکتر با اسراییل استقبال کنند.
اکنون این یک راز آشکار است که اسراییل با کشورهای عربی خلیج فارس داد و ستد دارد. بازگشایی دفتر تجاری در عمان به سود هر دو طرف است و باید با میانجیگری و تشویق وزیر خارجه آمریکا انجام شود. پیش از توافق های ابراهیم هم اسراییل سالها بود که با این کشورها داد و ستد داشت.
مسیر گشایش در روابط با اسراییل، برای هر کشور عربی، متفاوت از دیگری است. آنچه در همه رویکردها مشترک است اینکه عادی سازی، از حیث اقتصادی به کشورهای عربی سود می رساند اما پیش شرط روابط در این منطقه، احترام و اعتماد متقابل است؛ همان شرطی که سعودی ها در گفتگو با من برای بهبود روابطشان با آمریکا می گذاشتند.
عقب کشیدن آمریکا از منطقه، در چشم کشورهای عربی، همگرایی علیه ایران را هم تضعیف کرد. از حیث نظری، آنها دوست داشتند با اسراییل بعنوان قدرت منطقه ای همگرایی داشته باشند اما تنها در صورتی که آمریکا هم بخشی از این بسته باشد. این ذهنیت که هیچ تهدید معتبر نظامی ای از طرف آمریکا (علیه ایران) وجود ندارد، تمایل کشورهای عربی خلیج فارس به همگرایی با اسراییل علیه ایران را تضعیف کرد. اینجا بود که چینی ها برای آشتی ایران- سعودی میانجی شدند. سعودی ها می دانند که این آشتی، یک راه حل دائمی برای اختلافات دشوارشان با ایران نیست. آمریکا اخیرا، دست کم در لحن خود، موضع مبارزه جویانه تری علیه پیشرفت هسته ای ایران می گیرد. زمان نشان خواهد داد که آیا جو بایدن واقعا خط قرمزی هم برای اقدام علیه برنامه هسته ای ایران دارد یا نه.
این ظرفیت های پیشرفت اقتصادی است که توافق های کوچک و بزرگ عادی سازی میان اسراییل و همسایگان خلیج فارس را به پیش می راند. برای عمان و سعودی ها، تدابیر مالی سه جانبه در زمینه آب و کشاورزی که اسراییل و حکومت خودگردان فلسطینی را در بر بگیرد، بهترین درونمایه موفقیت را دارد.
پروژه های آب شیرین کن مشترک اسراییل، فلسطین و عمان می تواند شکاف های سیاسی را پشت سر گذارد.
منافع سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه، با افزایش ثبات بهتر تامین می شود. یک مسیر رسیدن به ثبات هم توافق های اقتصادی اسراییل و کشورهای عربی با هدایت آمریکاست اما برای آنکه کشورهای عربی بتوانند "وجهه خود را حفظ کنند"، این توافق ها باید بیرون از چتر پیمان های ابراهیم انجام شود.
خخخخخخخ
یک تحلیل آبکی وچرت
یک تحلیلی آبکی ومزخرف