آیا قمار عربستان جواب خواهد داد؟
آیا ما میتوانیم به دوران پسا هیدروکربن و بی نیاز شدن به نفت قدم بگذاریم؟ برای طرح این پرسش چه جایی بهتر از عربستان سعودی یک قطب نفت خیز و کشوری که اکنون ابتکار عملی را مطرح کرده که شامل فرشی از پوشش گیاهی و تولید انرژیهای تجدیدپذیر در مقیاسی عظیم است.
"تیلور لاک" خبرنگار "کریستین ساینس مانیتور" که اخیرا از سفر به عربستان سعودی بازگشته این موضوع را بررسی کرده است.
او میگوید: "عربستان سعودی بیش از هر کشور دیگری در جهان برای توسعه هیدروژن سبز هزینه میکند. کشورهایی مانند ژاپن و کره جنوبی امیدوارند که ذینفع باشند. عربستان سعودی یکی از معدود کشورهای جهان است که منابع و نوع تصمیم گیری متمرکز را برای کمک به تغییر عظیم در وضعیت فعلی در اختیار دارد".
عربستان سعودی طرحهای بلندپروازانه و پر ریسک در سر دارد: ایجاد جنگلی عظیم آن هم در سرزمینی خشک و بیابانی و یا احیای سفرههای زیر زمینی. به نظر رسد این یک قمار کامل است.
لاک میگوید: "اهداف اعلام شده عربستان سعودی کاشت ۱۰ میلیارد درخت و کاهش ۲۷۸ میلیون تنی انتشار آلایندههای کربنی تا سال ۲۰۳۰ میلادی هستند. هم چنین، قرار است ترکیب انرژی آن کشور تا ۵۰ درصد انرژیهای تجدیدپذیر در بازه زمانی هفت سال صورت گیرد و ۳۰ درصد از اراضی عربستان به عنوان ذخیره گاه طبیعی در نظر گرفته شوند. در این پروژه به صفر رساندن تولید آلایندههای کربن تا سال ۲۰۶۰ میلادی در نظر گرفته شده است.
در ظاهر بسیار شگفت انگیز به نظر میرسد. ولیعهدی که اهداف بلندپروازانهای در سر دارد این ایدهها را مطرح کرده است. این ایدهها شاید هرگز به هدف خود دست نیابند، اما در طول مسیر با تغییرات و دگرگونی قابل توجهی همراه خواهند بود. عربستان سعودی در شرایطی میگوید قصد دارد بخشی از آغاز عصر سبز نوین باشد که فعالان زیست محیطی و اقلیمی، آن کشور را یک بازیگر خرابکار در مذاکرات آب و هوایی قلمداد کرده اند.
در نتیجه، هدف عربستان سعودی یک تعهد بزرگ است که در سطح محلی آغاز میشود. هنوز مشخص نیست که عربستان سعودی قصد دارد از وعدههایی که داده به عنوان یک پوشش استفاده کند یا این راهی برای ادامه تولید نفت به شکلی مسئولانهتر خواهد بود. آیا به پیشرفت فناوری برای کاهش انتشار آلایندههای کربنی کمک خواهد کرد؟ آیا به مبارزه با بیابان زایی کمک میکند؟ رویدادهای آب و هوایی شدید را دیگر نمیتوان نادیده گرفت چرا که در حال تشدید هستند. بیابان زایی نیز در حال گسترش بوده است. بنابراین، تغییرات آب و هوایی نه تنها قابل مشاهده است بلکه در واقع تهدیدی برای رفاه و توسعه کشورهایی، چون عربستان سعودی است. برنامه ریاض تبدیل عربستان سعودی به مقصد بزرگی برای توسعه و انجام امور مالی است، اما اگر دمای گرم، بیابانها و طوفانهای گرد و غبار پایدار باشند این یک مشکل بزرگ خواهد بود".
او میافزاید: "در مورد ابتکار عمل سبز خاورمیانه استدلال ریاض آن است که نسبت به این موضوع آگاهی دارد که نمیتواند به تنهایی با تاثیرات منطقهای ناشی از تغییرات آب و هوایی مقابله کند در نتیجه به کشورهای همسایه کمک میکند. بنابراین، ریاض در حال برنامه ریزی کمک به کشورهای همسایه برای کاشت ۴۰ میلیارد درخت است و به آن کشورها کمک میکند تا راههایی برای دستیابی سریعتر به هدف انتشار صفر آلایندههای کربن را پیدا کنند. در این زمینه ریاض دانش و فناوری را با دیگر کشورها به اشتراک میگذارد.
عربستان سعودی اکنون بیش از سایر کشورهای جهان برای توسعه هیدروژن سبز هزینه میکند. هیدروژن سبز یک انرژی با آلایندگی کربن پایین است که میتوان از آن برای گرمایش صنعتی و حمل و نقل استفاده کرد. کشورهایی مانند ژاپن و کره جنوبی که قادر نیستند استفاده از تابش نور خورشید و انرژی بادی را به حداکثر برسانند از هیدروژن سبز به عنوان منبع اصلی انرژی برای گذار خود به عصر جدید انرژی یاد میکنند. در نتیجه، ریاض اکنون توجه افکار عمومی جهانی را به خود جلب کرده چرا که از معدود کشورهایی در جهان است که منابع و نوع تصمیم گیری متمرکز برای افزایش بهره وری از فناوری را در اختیار دارد".
خبرنگار "کریستین ساینس مانیتور" در ادامه اشاره میکند که جوانان سعودی برای توسعه فناوریهای آب و هوایی در تلاش هستند. او میگوید: "جوانانی را دیدم که درصدد ساخت شیشهای بودند که از تابش خورشید بهره میبرد. هم چنین، آنان به دنبال پیدا کردن راههایی برای افزایش عمر باتریها به منظور شارژ با استفاده از انرژی ذخیره شده خورشیدی بودند. در KAPSARC یک پردیس گسترده که ابتدا برای تحقیقات نفت در نظر گرفته شده بود با مهندسان جوان سعودی آشنا شدم که اکنون در حال پژوهش بر روی هیدروژن سبز، انرژی خورشیدی، انرژی باد هستند. من فکر میکنم نسل Z سعودی بیش از نسلهای گذشته به مسائل اقلیمی اهمیت میدهند، زیرا میدانند که باید با آن زندگی کنند. آنان این موضوع را به مثابه یک فرصت نیز میبینند. آنان میبینند که در اروپا و در ایالات متحده چه میگذرد. آنان میخواهند بخشی از ابتکار عمل سبز باشند".
او میافزاید: "من فکر میکنم جغرافیا نقش مهمی در نگاه سعودیها به تغییرات آب و هوایی و گذار به دورهای سبز دارد. عربستان سعودی کشوری وسیع است. اگر بدون توقف رانندگی کنید ۲۲ ساعت به طول خواهد انجامید تا از جنوب به شمال آن کشور بروید. سعودیها به رانندگی عادت کرده اند. آنان به بنزین و سوخت ارزان قیمت عادت کرده اند. همزمان سعودیها تمایل واقعی برای حفاظت و حمایت از طبیعت دارند، زیرا بخشهای وسیعی از آن کشور فاقد پوشش سبز یا درخت است.
با این وجود، ایده استفاده از خودروهای برقی یا رانندگی کمتر در عربستان سعودی تغییری است که تحقق آن بسیار دشوار خواهد بود. در مورد ایده افزایش جنگلها ما به این موضوع به عنوان راه حلی طبیعی برای مهار تغییرات آب و هوایی نگاه میکنیم. با این وجود، برای سعودیها کاشت درخت و درختچهها بخشی از خطی دفاعی در برابر بیابان زایی محسوب میشود. کاشت این بوته که ارتفاع آن شاید به ۶۰ سانتی متر برسد نه تنها باعث متوقف شدن شنها شده بلکه باعث تولید اکسیژن و کاهش آلایندههای کربنی میشود.
زمانی که با بوم شناسان و درختکاران سعودی بیرون میرفتم هر ۱۵ دقیقه یکبار در میانه بیابان متوقف میشدیم. آنان صرفا میایستادند و به تپهای نگاه میکردند که در آن اخیرا بارندگی وجود داشته است. حتی زمانی که یک لکه سبز روشن را روی تپه میدیدند با تحسین میگفتند: ماشاءالله! بنابراین، آنان برای بازگرداندن حیات به کویر به کاشت درختچهها توجه جدی دارند".
"لاک" درباره پرسش از شهروندان سعودی درباره برنامههای بلندپروازانه آن کشور میگوید یکی از مشکلات آن بود که هیچ سعودیای نمیخواست از ایده ولیعهد آن کشور انتقاد کند. او میافزاید: "برای فهم نظر سعودیها باید زمان زیادی با آنان صرف کنید و اجازه دهید شما را بشناسند تا بتوانند اعتماد کرده و صحبت کنند. اگر با آنان درباره مسائلی غیرکاری صحبت کنید ممکن است چیزهایی را به شما بگویند. کلید کار من با سعودیها صرفا یافتن منبع نبود بلکه اهمیت اصلی میزان زمان صرف شده ام با آنان بود.
با این وجود، پیشرفت در عربستان سعودی در راه است. برای مثال، در مورد تلاش برای جنگل کاری به بیابانهای متعدد میرفتم و میدیدم که هزاران پروژه به طور خاص برای کاشت گیاهان بومی در حال اجرا هستند. این در حالیست که دههها پیش زمانی که فعالان محیط زیست خواستار حفاظت از زمینهای طبیعی و ترویج درختکاری بودند مقامهای دولتی سعودی به آنان میخندیدند و جوامع محلی نظر آنان را نادیده میگرفتند. اکنون، اما میلیاردها دلار به آنان داده میشود تا به کارشناسان برتر دسترسی پیدا کنند.
در مورد انرژی خورشیدی تغییری به سمت انرژیهای تجدیدپذیر وجود دارد. طبیعی بود که به من اجازه ندادند از هیچ یک از نیروگاههای خورشیدی بازدید کنم. در مورد فناوریهای کاهش آلایندههای کربنی پول زیادی صرف میشود، اما باز هم فناوریای بسیار محرمانه است، زیرا بخشی از تولید نفت عربستان سعودی است و بخشی از رگ حیاتی اقتصادی آن کشور محسوب میشود. در نتیجه، آنان به شما اجازه نمیدهند به طور دقیق از مراکز مختلف بازدید کنید. برای مثال، من موفق شدم از طریق یک کنفرانس انرژی در ریاض برای بازدید از تاسیسات آرامکو برنامه ریزی کنم، اما در میانه مسیر همراهان سعودی از مسیر منحرف شدند و ما به ذخیره گاه طبیعیای که خود راه اندازی کرده بودند بردند جایی که غزال عربی در خطر انقراض قرار گرفته را مورد محافظت قرار میدادند. البته یکی از خبرنگاران عصبانی بود و میگفت ما را برای تماشای یک "دسته بز" به اینجا آورده اند! در نتیحه، ترسیم یک تصویر کامل از وضعیت عربستان سعودی کار دشواری میباشد".
خبرنگار "کریستین ساینس مانیتور" در ادامه به دیدارش با شاهدخت "نوره بنت ترکی آل سعود" اشاره میکند که یکی از مشاوران ارشد پروژه توسعه پایدار پادشاهی سعودی است. او میگوید: "او در زمینه گذار به سوی انرژی پاک با دولت، بخش خصوصی و جوامع محلی کار میکند. پروژه تحت هدایت او صرفا درباره کاشت چند درخت نیست بلکه ایده آن است که میتوانید مدل کسب و کارتان را تغییر داده یا راههایی را در مدل کسب و کار خود بگنجانید تا انرژی کم تری مصرف نموده و ساختمانهایی با انرژی کارآمد داشته باشید. او و سایر جوانان سعودی اکنون دیگر "پایدار" را یک واژه نمیدانند بلکه آن نوعی ویژگی اساسی قلمداد میکنند که باید در برنامههای کسب و کارخود بگنجانند.
شاهدخت سعودی به من میگفت: "این تصور غلط وجود دارد که بسیاری فکر میکنند سعودیها مترادف با نفت و گاز هستند". آن شاهدخت سعودی به من گفت: "مردم هنوز درگیر این ایده هستند که نفت بد است در نتیجه ریاض به دلیل آن که یک تولید کننده نفت است پس هیچ راهی برای کمک به حفاظت از محیط زیست ندارد چه برسد به آن که برای رسیدگی به تغییرات آب و هوایی کاری انجام دهد". با این وجود، پرسش من این بود که آیا این آغوش ناگهانی برای جبران آلایندههای کربنی تولید شده از نفت عربستان سعودی برای گذار به عصری نو کافی است؟ برای پاسخ به این پرسش تنها باید صبر کنیم و شاهد تحولات باشیم".
عربستان از عمو ترامپ آموخته که چگونه باید شما را بدوشد پس دلخوش نباشید بخصوص به این مقدار
حاکمان اونها دارند بیابان را به جنگل تبدیل می کنند.حاکمان ما دارند جنگل را به بیابان تبدیل می کنند.
واقعا این سلطان جوان چه ها که نمیکند .امیدوارم موفق باشد .