خبر فوری مرور میکند؛
رابطه چند هزار ساله و پُر فراز و نشیب ایران و مصر؛ از هخامنشیان تا ایران بعد از انقلاب/ وقتی شاهزاده خانم مصری روابط دو کشور را احیا می کند/ ماجرای خالد اسلامبولی و ترور انور سادات؛ تهران و قاهره از چه زمانی دشمن هم شدند؟
بعد از ترور سادات، ایران نام یکی از خیابان های تهران (خیابان وزرا) را تغییر داد و نام «شهید خالد اسلامبولی» را بر آن گذاشت. این اتفاق، خشم مصری ها را برانگیخت و باعث قطع کامل روابط تهران و قاهره و تداوم آن تا دهه 80 شد.
حسین نیازبخش- با احیای روابط ایران و عربستان، حالا بسیاری از سیاستمداران از احتمال احیای روابط ایران و مصر نیز سخن می گویند (اینجا بخوانید). ایران و مصر از قدیمی ترین تمدن های جهان هستند که تاریخ روابط دیپلماتیکشان به هزاران سال قبل باز می گردد. با این حال، این دو کشور باستانی و مهم، همواره روابط پرفراز و نشیبی داشته اند و اگرچه گاهی متحد سیاسی و اجتماعی بودند اما در برخی موارد هم به دشمنی و ترک ارتباط با هم می گراییدند.
در این گزارش قصد داریم مروری بر روابط پرفراز و نشیب تهران و قاهره داشته باشیم:
روابط ایران و مصر در عصر باستان
روابط ایران و مصر از زمان شکل گیری دو امپراتوری باستانی آغاز شد. در زمان هخامنشیان، ایران به فرماندهی کمبوجیه، فرزند کوروش به مصر حمله کرد و آن را فتح نمود و این سرزمین باستانی را به یکی از ممالک دست نشانده خود تبدیل کرد. با این حال، بعد از سقوط هخامنشیان و تصرف ایران به دست اسکندر، ایران و مصر هر دو به دست جانشینان اسکندر افتادند. ایران به سلوکوس و مصر به بطلمیوس ارث رسید. در این مدت، روابط اقتصادی و فرهنگی ایران و مصر زیاد شد اما از آنجا که بطلمیوسیان و سلوکیان رقیب هم بودند، روابط سیاسی دو قلمرو به کمترین میزان خود رسید.
بعد از قدرت گیری فرزندان رمولوس، رم چشم طمع به سرزمین فراعنه دوخت. اگرچه امپراتریس زیرک و باهوش و جاه طلب مصر یعنی کلئوپاترا توانست دو کنسول روم یعنی ژولیوس سزار و مارک آنتونی را فریب دهد اما اگوستوس به عنوان جانشین مارک آنتونی و سزار فریب او را نخورد و قبل از تاج گذاری در رم، مصر را فتح کرد.
مصر در زمان حکومت رومی ها یکی از مراکز علمی و فرهنگی تمدن یونانی – رومی بود. مدرسه اسکندریه یکی از مشهورترین مدارس دنیا بود. میان این مدرسه و مدارس ایران از جمله مدرسه جندی شاپور مراودات علمی فراوانی بود و ایران و مصر از طریق فرهنگ و دانش، ارتباطات خود را حفظ کردند.
روابط ایران و مصر در عصر اسلامی
با ظهور اسلام، هم مصر و هم ایران توسط اعراب فتح شدند. با ظهور خلافت اموی و عباسی، استقلال سیاسی ایران و مصر از بین رفت و ایرانیان و مصریان فقط از طریق علم، فرهنگ و تجارت با هم ارتباط برقرار می کردند. ارتباط سیاسی و مذهبی ایران و مصر زمانی از سرگرفته شد که فاطمیون شیعه مذهب در قرن 10 میلادی مصر را فتح کردند. شیعیان هفت امامی ایران مدتی با خلافت فاطمی مصر در ارتباط بودند. آنها سعی داشتند از طریق ارتباط با فاطمیون، از یوغ بنی عباس رها شوند. سفر ناصرخسرو قبادیانی به مصر و انتخاب او به عنوان یکی از مبلغان مذهبی فاطمیون در ایران به خوبی این ارتباط را نشان می دهد.
با این حال، ارتباط فاطمیون مصر و ایران زیاد به طول نینجامید. حسن صباح به مخالفت با خلیفه فاطمی پرداخت و شاخه ای مستقل از اسماعیلیه در ایران به وجود آورد. از آن سو، حکومت های سنی مذهب و ترک تبار آن زمان ایران، رابطه خود را با مصر شیعه قطع کردند و به بغداد و خلیفه عباسی نزدیک شدند.
بعد از هجوم مغولان به ایران و اشغال آن، اندک رابطه ایران و مصر نیز قطع شد و تا زمان صفویه و احیای ایران از سرگرفته نشد. در زمان صفویه نیز، دشمنی ایران شیعه با عثمانی ها و ممالک سنی مذهب عملا جلوی از سرگیری روابط را گرفت و دوره ای از فترت و سیاهی به وجود آورد.
روابط دیپلماتیک نوین ایران و مصر در عصر قاجار و پهلوی
روابط ایران و مصر در زمان قاجار به صورت مدرن و امروزی درآمد. در سال 1922 مصر رسما از بریتانیا استقلال یافت. ایران از اولین کشورهایی بود که استقلال مصر را به رسمیت شناخت. در آن زمان، تجارت تنباکو عامل اقتصادی ارتباط دو کشور بود. با این حال، با روی کار آمدن حکومت جدید در مصر و وضع قوانین نو، این تجارت کاهش یافت. دولت قوام السلطنه اولین ماموریت سیاسی و دیپلماتیک جدید خود در مصر را برای حل معضل تنباکو به انجام رساند و سعی کرد تجارت تنباکو را با قاهره را از سر بگیرد.
روابط ایران و مصر در زمان رضا شاه پهلوی نیز بسیار خوب بود. رضا شاه فوزیه، خواهر ملک فاروق، پادشاه مصر را به عقد محمدرضا، ولیعهد جوانش درآورد و دو کشور از طریق این ازدواج، به نوعی ائتلاف و اتحاد سیاسی هم دست یافتند.
اگرچه ازدواج محمدرضا پهلوی و فوزیه عمر زیادی نداشت اما دوستی ایران و مصر چند ده سال عمر کرد. ایران پهلوی تا زمان کودتای افسران جوان مصر و روی کار آمدن جمال عبدالناصر، رابطه خوبی با مصر داشت. با این حال، بعد از کودتای 28 مرداد و سقوط دولت مصدق و از آن سو، کودتای افسران مصری و روی کارآمدن عبدالناصر همه چیز تغییر کرد. عبدالناصر که از دوستداران مصدق بود، سعی کرد به تقلید از او، کانال سوئز را ملی کند. دولت غرب گرای جدید ایران به مخالفت با این طرح پرداخت و همین امر ناصر را به خشم آورد و روابط دوجانبه برای مدتی قطع شد.
با این حال، بعد از مرگ مشکوک ناصر و روی کارآمدن انور سادات، روابط دو جانبه مجددا از سر گرفته شد. روابط ایران و مصر در عصر محمدرضا شاه – انور سادات همواره خوب و دوستانه بود. این روابط دوستانه تا زمان انقلاب اسلامی نیز ادامه یافت و انورسادات با پذیرش شاه مخلوع ایران و پناه دادن به او نشان داد که حامی دوست قدیمی خود است.
روابط پرفراز و نشیب تهران و قاهره بعد از انقلاب اسلامی
انقلاب اسلامی ایران روابط دوجانبۀ ایران و مصر را زیر و رو کرد. پناه دادن شاه باعث خشم ایرانیان شد و زمینه را برای قطع روابط دیپلماتیک تهران و قاهره فراهم کرد. میخ آخر زمانی بر تابوت روابط ایران و مصر کوبیده شد که انور سادات به دست چند جوان عضو اخوان المسلمین ترور شد. نام یکی از جوانان خالد اسلامبولی بود. بعد از ترور سادات، ایران نام یکی از خیابان های تهران (خیابان وزرا) را تغییر داد و نام «شهید خالد اسلامبولی» را بر آن گذاشت. این اتفاق، خشم مصری ها را برانگیخت و باعث قطع کامل روابط تهران و قاهره و تداوم آن تا دهه 80 شد.
اگرچه محمد خاتمی که با شعار «گفتگوهای تمدن ها» روی کار آمده بود، تلاش کرد روابط تهران و قاهره را بهبود بخشد اما این تلاش ها به ثمر ننشست و در تمام این مدت، ایران و مصر با هم دشمن بودند.
اولین تغییر مثبت در اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 به وجود آمد. سلسله انقلاب های موسوم به «بهار عربی» به مصر هم کشیده شد و باعث عزل حسنی مبارک و روی کار آمدن اخوان المسلمین گردید. محمد مرسی نماینده اخوان المسلمین در کاخ ریاست جمهوری بود. گرایش اخوان به اسلام گرایی باعث نزدیکی قاهره و تهران شد. مرسی به تهران آمد و در نشست سران جنبش عدم تعهد شرکت کرد و با محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور ایران هم دیدار نمود. با این حال، ایران و مصر اخوانی بر سر سوریه و جنگ داخلی آن و حمایت و عدم حمایت از بشار اسد، اختلاف شدیدی داشتند و این اختلاف مانع از نزدیکی و اتحاد دوجانبه گردید.
با سقوط دولت مرسی به دست ارتش و روی کار آمدن عبدالفتاح السیسی روابط دوجانبۀ ایران و مصر مجددا قطع شد. این روابط زمانی بدتر شد که ماجرای اشغال کنسولگری عربستان در مشهد و سفارتخانه عربستان در تهران پیش آمد. این اتفاقات باعث قطع کامل روابط ایران و مصر هم شد، چرا که مصر السیسی به عربستان نزدیک شده و کمک های مالی فراوانی از ریاض دریافت کرده بود.
بعد از چند دهه قهر، نوبت آشتی فرا رسیده است
به هر حال، با بهبود روابط ایران و عربستان امید است که روابط ایران و مصر نیز بهبود یابد. همانطور که مشاهده شد، روابط دوجانبه تهران و قاهره فراز و نشیب بسیار زیادی داشته است و به خصوص در چند دهه اخیر به شدت پرچالش و پرتش بوده است. با تحول دیپلماسی منطقه ای ایران، امید است که روابط تهران و قاهره نیز عادی سازی شود و سران دو کشور با هم دیدار داشته و اختلافات خود را حل کنند.
آریا مهر روحت شاد
دولت مرسی به دست ملت مصر سقوط کرد نه ارتش آقایان هنوز نیامدن خودشان نماینده خدا روی زمین معرفی کرد و شروع به زورگویی چون فکر کردن مردم مصر شبیه مردم ایران با دیدن ریش و پشم و عمامه گول میخورن
بعد از ۴۳سال کم کم متوجه اشتباه بودن روابط خارجی را درک میکنید.جای شکرش باقی هست
آخوندها میخوان یک حال اساسی به مصر بدن
کجا را میخواهید پیشکش میکنیم گور بابای
مردم ایران هرچی باشه ماهم عرب هستیم
پس نتیجه می گیریم که در تمامی موارد ، این ایرانی ها بودن که کرم می ریختن.
درود بر روح انورسادات که نگذاشت شاه به دست ملعون قطب زاده بیفته و لکه ننگی دیگر به پیشانی ایرانی ها بچسبه.
جمهوری آخوندی به غیرروسیه،وچین باهیچ کشوری سرسازش نداره،اگرهم تومقطعی بنابه پیشنهادیکی ازاین دول باکشوردیگری رابطه ای برقراربکنه،موقت است وزودگذر...
درودبه روح پرفتوح انورسادات ،قبرش نوربارون باد،
اگریک نفرباشرف بعداز محمدرضاشاه پهلوی پارواین کره خاکی گذاشته باشه انور سادات بود،تاریخ قضاوت کردکه مردونامرد کی بود،،،،
از انور سادات پرسیدند: چه شد که فرهنگ و زبان عربی بر زبان و فرهنگ شما غلبه کرد؟ وی جواب داد: چون ما ادبا و شعرا یی چون فردوسی و حافظ نداشتیم!
بعداز 44 سال خیانت، تازه فهمیدند چه غلطی کردند
پناه دادن شاه باعث خشم مرم ایران نشد باعث خشم حکومتیان شد
ماشاءلله به ارتش مجازی سلطنت طلبان و متافقین که همه جا هستند.البته شغلشون همینه و بابت پول وطن فروشی و خودتحقیری و خوش رقصی برای بیگانگان رو میگیرن.