دو راهی اصلاحطلبان؛ خاتمی کدام سمت میایستد؟
اصلاحطلبان اگر میخواهند به سرنوشت نهضت آزادی دچار نشود و حیات سیاسیشان را ادامه دهند باید در انتخابات شرکت کنند.
اصلاحطلبان دو راه در پیش رو دارند؛ یا آنکه با تمام ظرفیتهای خود به میدان بیایند و تلاش کنند قدرت سیاسی را از طرق رسمی به دست آورند یا آنکه به سمت تحریم انتخابات بروند. هر کدام از این دو مسیر نتایج خاص خود را دارد؛ در اولی آنها میتوانند همچنان به عنوان نیروهایی سیاسی، تأثیر خود را بر انتخابات بگذارند و اگر نقدی هم به روند امور دارند، از طرق رسمی سیاست نظرات خود را به عرصه اجرا یا تقنین وارد کنند. با این کار حیات سیاسی اصلاحطلبان هم ادامه خواهد داشت و از تبدیلشدن سرنوشت آنها به آنچه درباره نهضت آزادی مشاهده کردیم، جلوگیری میشود.
راه دوم یعنی تحریم هم وجود دارد که از قضا طیفهایی از اصلاحطلبان مدافع آن هستند. در پی تحریم انتخابات به زعم نیروهای رادیکال اعتماد عمومی به اصلاحطلبان باز میگردد.
آنها به نوعی تحریم انتخابات را به مثابه دوری از قدرت رسمی و بازگشت به جامعه تلقی میکنند؛ حال آنکه نتیجه متصور چندان با واقعیتهای اجتماعی منطبق نیست، زیرا سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان نه به خاطر شرکت اصلاحطلبان در انتخاباتهای سالهای اخیر بلکه به دلیل انفعال دولت مورد حمایت آنها و انفعالشان در مجلس دهم با این جبهه سیاسی به نوعی قهر کرد؛ بنابراین اتفاقا جامعه از بیعملی خسته است، نه از مشارکت در انتخابات و چه بسا هر جامعهای خواهان تعیین سرنوشت خود است و چه بستری بهتر از انتخابات برای تحقق این امر. این نتیجه البته ادعای اصلاحطلبان است، اما نتیجه واقعی تحریم انتخابات حرکت اصلاحطلبان به سمت اپوزیسیون است.
شاید آنها خوششان نیاید از گفتن این موضوع، اما واقعیت انکارناشدنیای است که تحریمکنندگان انتخابات خواهناخواه به سمت اپوزیسیونشدن حرکت کردهاند. حالا ممکن است یک اپوزیسیون مانند نهضت آزادی دشمنی علیه تمامیت نظام جمهوری نکند و یک اپوزیسیون مانند سلطنتطلبان آشکارا علیه نظام عداوت کنند؛ جدای از اینکه اپوزیسیون در کجای محور ایستاده است، اما این محور اپوزیسیون است و اصلاحطلبان هم در صورت تحریم انتخابات پتانسیل این را دارند که در این محور حضور یابند.
حالا اصلاحطلبان ماندهاند و این دو راه. برخی از گروههای اصلاحطلب مانند حزب کارگزاران سازندگی، حزب مردمسالاری و حزب ندای ایرانیان همواره گفتهاند که بهترین راه اصلاحطلبان، شرکت در انتخابات است و نباید برای این منظور شرط و شروطی برای حاکمیت گذاشت. دسته دوم با محوریت حزب اتحاد ملت و نظرات سعید حجاریان، اما میخواهند اصلاحطلبان به سمت تحریم انتخابات و احیانا اپوزیسیونشدن و حتی عبور از نظام حرکت کنند.
حالا در این میان مجموعه اصلاحطلبان و به ویژه سید محمد خاتمی باید انتخاب کند که میخواهند در کدام مسیر حرکت کنند؟ ادامه حیات سیاسی یا اپوزیسیونشدن؟