نماینده تبریز در مجلس:
رئیسی تاب شنیدن حرفهای نماینده مردم را که نماینده همکاران خودش هم هست، ندارد
نماینده ردصلاحیت شده مجلس فعلی گفت: آقای رئیسی تاب شنیدن حرفهای نماینده مردم را که نماینده همکاران خودش هم هست، ندارد. وی حس میکرد نباید اجازه دهد نماینده صحبت کند و آخر هم نگذاشتند من صحبت کنم.
احمد علیرضابیگی نماینده تبریز در مورد اینکه بعد از اعلام نتیجه بررسی صلاحیتها شاهد انتقادات زیادی به عملکرد هیاتهای اجرایی بودیم، نظر شما در این زمینه چیست؟ گفت: نوع نگاه خاصی که در هیاتهای اجرایی حاکم بوده است، مشکلساز بوده است. شما هیأت اجرایی آذربایجان شرقی را در نظر بگیرید که من نسبت به آن و ترکیب آن اعلام شکایت کردهام؛ چراکه ۲ نفر از این افراد مشخصاً اعضای یک حزب بودند که از جانب خانه احزاب استان معرفی شده و در خانه احزاب استان سمت گرفتهاند و طبیعتا اینها نمیتوانند فارغ از گرایشهای سیاسی باشند. افراد دیگری هم در هیات اجرایی بودند که اساسنامه یک حزب را در فضای مجازی تبلیغ و عضوگیری میکردند.
بخش هایی از گفت و گوی علیرضابیگی را در ادامه می خوانید:
ترکیبی که هیأت اجرایی داشته یک ترکیب با نگاه خاص بوده است که عملاً این ترکیب نگرشهای دیگر را به هیچ عنوان برنمیتابیده و قبول نداشته است. آنها از رویارویی بر مبنای استدلال و قانون استنکاف میکنند و پرهیز دارند و از موضع قدرت این رویارویی را در هیات اجرایی انجام میدهند که نتیجهاش همین اتفاقاتی که رخ داده و رد صلاحیتهای صورت گرفته شده که عموما هم بیمبنا بوده است.
در مورد خودم مدام سوال میکنم که شما استناد کردید به اینکه من دارای محکومیت هستم و به خاطر انتساب جرم اقدام علیه امنیت ملی یعنی بند ۴ ماده ۳۳ قانون انتخابات رد صلاحیت شدم، در حالی که من فقدان سوءپیشینه خودم را هنگام پیشثبتنام تحویل دادم و پس از اعلام رأی هیات اجرایی هم فقدان سوءپیشینه خودم را گرفته و تحویل دادم که نشان میدهد فاقد سوءپیشینه کیفری هستم اما اینها کار خودشان را انجام دادند و بعد اعلام کردند باید در فیلتر دیگری دنبال اعتراض خودمان باشیم.
این نگاه و نگرش در اداره کشور هم دیده میشود، آقای رئیسی تاب شنیدن حرفهای نماینده مردم را که نماینده همکاران خودش هم هست، ندارد. من نماینده ۵ نماینده دیگر هم بودم که بنا بود در جلسه شورای استان خدمت ایشان مطالبی را بیان کنم، اساسا ایشان حس میکردند نباید اجازه دهند نماینده صحبت کند و آخر هم نگذاشتند من صحبت کنم و گفتم جواب بیادبی، بیادبی است و جلسه را ترک میکنم. این نگرش متاسفانه در کارگزاران دولت وجود دارد که طبیعتا نمیتواند عامل همگرایی باشد.
تزاحمی پیش آمده که از یک طرف مصلحت کشور در برگزاری انتخابات پرشور با شرکت گسترده مردم است همانطور که مقام معظم رهبری عنوان کردند تا جلوی تهدیدات بیگانه را با تکیه بر اراده ملی بگیریم و در عین حال مصلحت و منفعت این نگرش این است که مشارکت کمتری اتفاق بیفتد و از رهگذر این مشارکت محدود همان آدمهای مدنظر بتوانند به مجلس راه پیدا کنند.
اگر بخواهیم مبنا را بر نظامیگر و غیرنظامیگری بگذاریم در طول تاریخ کشور ما وجود داشته است، آقای لاریجانی مگر نظامی نبود؟ آقای رحمانیفضلی مگر نظامی نبود؟ مگر آقای روحانی نظامی نبود؟ در دولت آقای روحانی مگر آقای ربیعی امنیتی نبود؟
اینها چیزی نیست که مبنای تفکیک قرار گیرد. ما باید بر نگرشها و تفاوتهایی که وجود دارد، متمرکز شویم. این نمیتواند مبنای تمایز قرار گیرد. باید براساس نگرشها و تفاوتهایی که این نگرشها با واقعیت صحنه و خواست مردم دارند زمینه لازم را برای قضاوت فراهم کنیم.
ما چه بخواهیم و چه نخواهیم در یک مقطعی از زمان اصلیترین اولویت دفاع از کشور بود و عموم نیروهای کیفی این کشور چون اولویت دفاع بوده در عرصه دفاع و امنیت حضور پیدا کردند.
بعد که ضرورت دفاع از کشور در حوزه نظامی از بین رفته و در حوزههای دیگر خودش را نشان داده است، این نیروهای کیفی ترجیح دادند در عرصه سیاسی از کشور دفاع کنند هر کسی بر مبنای دیدگاه خود، لذا اینکه یک کسی نظامی بوده است یا نه نباید مبنای قضاوت ما قرار گیرد.
در دوره اصلاحات هم بسیاری از عناصر امنیتی و نظامی بودند در دوره احمدینژاد و روحانی و رئیسی هم همینطور. باید بگوییم این نگرشها چه تفاوتی باهم دارند و چقدر منطبق بر واقعیت و الگوهای مورد قبول مردم و محتویات امروز کشور است.
قبلاً از اینکه درایران متولد شدم خدا راشکر میکردم وبخود میبالیدم اما این روزها واین بحث هارا برای رسیدن به قدرت و دزدی و دروغگویی ها می بینم حس بدی دارم که ایران متولد شدم