۳ پیامد اشتباه بزرگ آمریکا در جنگ غزه
تاکنون بیش از ۷۰ شهرداری و نهادهای مرتبط با حکمرانی محلی در آمریکا، به صراحت در قالب قطعنامههایی، سیاست دولت بایدن در رابطه با جنگ غزه را زیر سوال برده اند و حمایت قطعی و رسمی خود را از مردم فلسطین اعلام کرده اند.
بیش از ۴ ماه از آغاز جنگ غزه میگذرد. جنگی که بیش از ۲۸ هزار فلسطینی در قالب آن به شهادت رسیده اند و البته که بیش از ۶۵ هزار تن دیگر نیز زخمی شده اند. در این راستا، هزاران فلسطینی دیگر نیز مفقود بوده و همچون زیر آوار هستند. در کنار این ها، تقریبا تمامی مردم غزه از خانه و کاشانه خود آواره شده اند و بحرانهای گرسنگی و شیوع بیماریهای واگیردار نیز به تهدیدات جدی علیه مردم غزه تبدیل شده اند.
با این همه، یکی از نکات قابل تامل در مورد معادله جنگ غزه، جنسِ خاص کنشگری و بازی دولت آمریکا در قالب رویداد مذکور است. دولت بایدن از ابتدای جنگ غزه، یک چک سفید امضا را به اسرائیل در قالب معادله جنگ علیه حماس داده است. موضوعی که عملا انتقادهای جدی و گستردهای را از واشینگتن برانگیخته است. جالب اینکه در بسیاری از موارد، دولت بایدن حاضر به انجام کارها و اقدامات سخت شده، اما کارِ آسانتر که همان فشار آوردن به اسرائیل جهت خاتمه دادن به جنگ غزه است را نپذیرفته است.
شاید عینیترین نمونه از این مساله را بتوان در قالب حملات آمریکاییها به خاک یمن جهت تقابل با انصارالله مشاهده کرد. جنبشی که تاکید کرده تا جنگ غزه و نسل کشی اسرائیل علیه مردم فلسطین خاتمه نیابد، کشتیهای اسرائیلی و یا کشتیهایی که به سمت بنادر اراضی اشغالی حرکت میکنند را هدف قرار خواهد داد. در این رابطه، هم آمریکا و هم انگلیس، یک کارزار نظامی پُرخرج را علیه انصار الله به راه انداخته اند، اما به تل اویو برای پایان جنگ غزه فشار نمیآورند.
اساسا به همین دلیل هم است که بسیاری معتقدند سیاست دولت بایدن در رابطه با جنگ غزه، یک اشتباه بزرگ در تاریخ سیاست خارجی آمریکا قلمداد میشود. در این رابطه، به طور خاص میتوان به ۳ پیامد این اشتباه برای منافع ملی آمریکا اشاره کرد.
۱. تشدید تقابل میان دولت و افکار عمومی در آمریکا
یکی از نکات قابل تامل در بحبوحه جنگ غزه این بوده که علی رغم حمایتهای رسمی و گسترده دولت بایدن از اسرائیل در جنگ مذکور، افکار عمومی و البته تشکلها و چهرههای نخبه آمریکایی به صراحت انتقادهای جدی را از واشنگتن در معادله جنگ غزه مطرح کرده اند.
در این راستا، اگر از اعتراضات بزرگ و قابل توجه در شهرهای مهم آمریکا نظیر واشنگتن، نیویورک و شیکاگو بگذریم، باید به این مساله توجه داشته باشیم که تاکنون بیش از ۷۰ شهرداری و نهادهای مرتبط با حکمرانی محلی در آمریکا، به صراحت در قالب قطعنامه هایی، سیاست دولت بایدن در رابطه با جنگ غزه را زیر سوال بردهاند و حمایت قطعی و رسمی خود را از مردم فلسطین اعلام کرده اند.
شورای شهر شیکاگو آخرین نمونه از یک چنین تشکلهای شهری است که اخیرا حمایتش از مردم فلسطین را اعلام کرده و تبدیل به بزرگترین شهر آمریکا شده که دست به چنین اقدامی زده است. موضوعی که بازتابهای مختلفی را در عرصه سیاست داخلی آمریکا کسب کرده و به یک چالش جدی برای نظام حکمرانی در آمریکا تبدیل شده است.
۲. تضعیف وجهه بین المللی آمریکا
رژیم اسرائیل سالهاست که سعی دارد به هر نحو ممکن، نهادها و سازوکارهای حکمرانی در آمریکا را به خدمتِ اهداف و منافع خود درآورد. در این رابطه، لابیهای قدرتمند صهیونیست نظیر "آیپک" کنشگریهای گستردهای را در آمریکا داشته اند و البته که پول پاشیهای گستردهای از سوی تشکیلات مذکور در خاک آمریکا انجام میشود و رسانههای مختلفی هم در این رابطه فعال هستند.
با این همه، کشتار گسترده و عجیب صهیونیستها در نوار غزه که به تازگی با شکایت دولت آفریقای جنوبی به دیوان بینالمللی دادگستری همراه شده، تا حد زیادی وجهه بین المللی آمریکا را به دلیل حمایتهای صریح از اسرائیل و سرازیر کردن سیلی از تسلیحات برای این رژیم، مخدوش کرده است. بر اساس گزارشهای رسمی، دولت بایدن تاکنون چیزی قریب به ۱۴ میلیارد دلار کمک مالی و تسلیحات را برای اسرائیلیها ارسال کرده است.
این میزان تقریبا چهار برابر بیشتر از کمکهای سالیانه دولت آمریکا به اسرائیل است. در این وضعیت و با توجه به چتر گسترده حمایت سیاسی و مادی آمریکا از اسرائیل، بسیاری از ناظران و تحلیلگران بر این باورند که واشنگتن شریک اصلی اسرائیل در جنایت علیه غزه است. البته که این گزاره با توجه به این مساله که دولت آمریکا، تنها بازیگر در محیط بین المللی است که از موقعیتِ نفوذ و اثرگذاری بر صهیونیستها برخوردار است، ابعاد جدی تری را نیز به خود میگیرد.
این در حالی است که در مدت اخیر گزارشهای مختلفی حتی از سوی اندیشکدههای اسرائیلی منتشر شده که در آنها از شکافهای جدی در چهارچوب روابط آمریکا و اسرائیل در بحبوحه جنگ غزه رونمایی شده است. یکی از اصلیترین این شکافها معطوف به این مساله است که آمریکا تاکید دارد که حملات اسرائیل به غزه باید هدفمندتر صورت گیرند و از بالارفتن آمار تلفات غیرنظامیان در قالب آنها خودداری شود.
این در حالی است که سیاست رسمی رژیم اسرائیل به بار آوردن خسارات سنگین مادی و جانی برای مردم غزه با هدف اعاده معادله بازدارندگی علیه مقاومت فلسطین و محور مقاومت در منطقه است. مسائلی که همه در کلیت خود حامل خسارات قابل توجهی برای واشنگتن هستند.
۳. ایجاد تهدید علیه منافع منطقهای آمریکا
در نهایت باید گفت که به واسطه حمایت لجوجانه و غیرمنطقی دولت بایدن از اسرائیل در بحبوحه جنگ غزه، آمریکاییها مجبور به پرداخت صورت حسابی سنگین در سطح منطقه نیز شده اند. در این راستا، اخیرا "مرکز افکار سنجی عربی" در گزارشی اعلام کرده که شمار بیشتری از ملتهای عربی در منطقه خواستار برخورد نظامی با اسرائیل و البته منافع آمریکا در منطقه هستند و دیگر از راهکار دو دولتی حمایت چندانی صورت نمیگیرد. جالب اینکه نظرسنجی مرکز مذکور حاکی از این بوده که ملتهای منطقه بیش از گذشته خواستار توسعه روابط با ایران و همچنین چین و روسیه هستند.
جدای از همه این ها، در مدت اخیر بیش از ۱۵۰ حمله به پایگاههای نظامیان آمریکایی در منطقه غرب آسیا صورت گرفته که در یکی از آخرین نمونههای این حملات، ۳ نظامی آمریکایی در اردن کشته و بیش از ۴۰ تن دیگر زخمی شدند. در عین حال، در دریای سرخ نیز کشتیرانی بین المللی به واسطه تقابلات با انصاراللهیمن تا حد زیادی به خطر افتاده و هزینههای حمل و نقل و تجارت کانتینری دنیا افزایش قابل ملاحظهای پیدا کرده است.
موضوعی که خود هزینهها و چالشهای اقتصادی قالب توجهی را برای قدرتهایی غربی و مخصوصا آمریکا ایجاد میکند. مسائلی که همه از یک گزاره خبر میدهند: از دست رفتههای آمریکا در قیاس با آنچه کسب میکند در معادله حمایتِ بی چون و چرا از اسرائیل در بحبوحه جنگ غزه، به مراتب بیشتر است.