ریزش آرا در انتخابات مجلس یازدهم را جدی نگرفتید، در انتخابات اخیر بدتر شد/ فاجعه آنجاست که یک نماینده ۵ درصدی تهران بخواهد رئیس مجلس شود
مجلسی که در کل کشور با حدود ۴۰ درصد آراء واجدین شرایط و در تهران که مرکز کشور است با ۲۰ درصد در دور اول و ۸ درصد مشارکت در دور دوم شکل گرفته باشد، مقبولیت ندارد. از میان مشروعیت و مقبولیت، قطعاً مقبولیت مهم‌تر است هرچند اگر این هر دو وجود داشته باشند کمال مطلوب است.
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:
ریزش آراء در انتخابات مجلس یازدهم که در سال ۱۳۹۸ برگزار شد، هشدار مهمی بود برای مسئولین نظام جمهوری اسلامی که علت آن را بررسی کنند و راه‌های جلوگیری از ریزش را پیدا و برای جبران آن اقدام نمایند.
این هشدار مهم موجب درس گرفتن مسئولین نشد و بی‌تفاوتی آنان نسبت به این واقعه تلخ و ادامه راه نادرستی که پیموده می‌شد منجر به کاهش پیشرفت مشارکت در انتخابات مجلس دوازدهم در اسفندماه سال ۱۴۰۲ شد. و حالا میزان آراء منتخبان مجلس دوازدهم نشان می‌دهد اعتبار مجلس به کمترین میزان چهار دهه گذشته رسیده و چنین وضعیتی برای نظام جمهوری اسلامی شایسته نیست.
این ضعف شدید در مورد حوزه انتخابیه تهران بیش از سایر حوزه‌هاست در حالی که تعداد واجدین شرایط رأی دادن در حوزه تهران در انتخابات مجلس دوازدهم ۷/۷۷۵/۳۵۷ نفر بودند، نفر اول دور اول انتخابات ۵۹۷/۷۷۰ یعنی فقط ۵ درصد آراء واجدین شرایط را به دست آورد و نفر اول دور دوم انتخابات فقط ۲۹۷/۰۹۴ رأی یعنی ۳/۴۸ درصد آراء واجدین شرایط را کسب کرد. در مورد نفر آخر این دوره، فاجعه بزرگتری رخ داده بطوری که او فقط ۱۹۸/۸۳۵ رأی یعنی ۲/۵۵ درصد آراء واجدین شرایط رأی دادن را به دست آورده است.
مشکل، زمانی پررنگ‌تر می‌شود که رئیس مجلس دوازدهم از منتخبین تهران برگزیده شود. مفهوم این واقعه در آن صورت این خواهد بود که کسی در رأس مجلس شورای اسلامی قرار می‌گیرد که کمتر از ۵ درصد آراء واجدین شرایط رأی دادن در انتخابات مجلس را دارد.
چنین مجلسی با چنین رئیسی را با مسامحه می‌توان مشروع دانست زیرا در ظاهر به قوانین مربوط به انتخابات نمایندگان عمل شده و مجلس براساس قوانین موجود شکل گرفته است.
با این حال این مجلس را نمی‌توان یک مجلس مقبول دانست. مجلسی که دارای مقبولیت عمومی باشد می‌تواند تصمیمات بزرگ بگیرد، اقدامات مهم انجام دهد و به وظیفه نظارتی خود با قوت و قدرت عمل کند. با شعارهائی از قبیل انتخابات حماسی و مجلس مردمی و... نمی‌توان مقبولیت برای مجلس ایجاد کرد.
مجلسی که در کل کشور با حدود ۴۰ درصد آراء واجدین شرایط و در تهران که مرکز کشور است با ۲۰ درصد در دور اول و ۸ درصد مشارکت در دور دوم شکل گرفته باشد، مقبولیت ندارد. از میان مشروعیت و مقبولیت، قطعاً مقبولیت مهم‌تر است هرچند اگر این هر دو وجود داشته باشند کمال مطلوب است.
آنچه برای آینده کشور و نظام جمهوری اسلامی مهم است اینست که این ریزش شدید، مسئولان نظام را تکان بدهد و آنها را به این نتیجه برساند که سیاست‌هایشان عامل اصلی ریزش‌هاست و باید در این سیاست‌ها تجدید نظر کنند.
با شعار دادن، اطلاعات غلط دادن، بازی کردن با الفاظ، حداکثر تا مدت کوتاهی می‌توان دوام آورد. راه صحیح جلوگیری از ریزش‌ها تجدید نظر اساسی در سیاست‌ها، عملکردها و ایجاد تغییر در روش‌ها و حتی کارگزاران دستگاه‌های مختلف است.
مردم با چه زبانی به مسئولین نظام بگویند از اوضاع کنونی راضی نیستند و خواهان تغییرات اساسی هستند؟ آیا از زبان رأی و مهم‌تر از آن عدم‌الرأی رساتر و مسالمت‌آمیزتر زبانی وجود دارد که نارضایتی مردم از شیوه مدیریت کشور را نشان بدهد؟ مسئولان نظام تا دیر نشده این پیام کاملاً رسای مردم را دریافت کنند و برای ترمیم اعتبار مجلس و پشتوانه مردمی نظام اقدامات عملی نمایند.
اینجا ایرانه، نماینده ۱ درصدی هم رئیس مجلس میشه !!!!
بعد از سرمایه داران 4درصدی داریم می رسیم به نمایندگان 4درصدی خدایا بسه دیگه داریم به صفرنزدیک میشیم
کار کویت را سرمان میاورند تا مجلس را منحل کنند!
بله ولی اون روی سکه را ندیدی .از طرف دیگر برای خالص سازان یک پیروزی بود زیرا قباحت عدم رای اوری ریخته شد وزین پس امری معمولی تلقی خواهد شد .
اکثریت مردم انقلاب دکردند که حاکم بر سرنوشت خویش باشند و خود تصمیم بگیرند در رابطه با اینده و سیاست های کلان کشورنه تعداد معدودی افراد خودشیفته و تشنه قدرت و مال و مقام
با عرض پوزش کاملا برعکس تحلیل کردید!! اتفاقاً مشروعیت از مقبولیت مهم تر است چون مشروعیت حول محور مفهوم حیات سیاسی و ادامه فعالیت و وجود یک نظام سیاسی می چرخد در حالیکه مقبولیت مرتبط با سرمایه اجتماعی حاکمیت و بیشتر مصرف داخلی دارد. اگر اینطور بود که شما میفرمایید بسیاری از نظام های سیاسی بطور مثال عراق در رژیم بعثی از مقبولیت نزد مردم بواسطه وضعیت اقتصادی مرفه و حاکمیت نژادی و طایفه ای برخوردار بود اما آنچه باعث یورش نیروهای متجاوز امپریالیستی به رهبری امریکا به عراق و شکست مفتضحانه رژیم بعثی شد مشروعیت نازل سیاسی این رژیم بود که از دیکتاتوری سبوعانه صدام حسین تکریتی و نارضایتی سیاسی شدید گروه های سیاسی عراقی و انعکاس آن به کشورهای دیگر بود. در حال حاضر نظام جمهوری اسلامی اگر اصلاحات سیاسی و اجتماعی و مخصوصا اقتصادی و معیشتی را کلید نزند دچار همین وضعیت نا بهنجار خواهد شد
۵درصر خالص بهتر از ٩٠ درصد زد و بندی هست، عملکرد بقول خودتون ١٠ درصدیها رو دیدید چه قوانین متقنی نوشتن، شما که اصلاً دلتون برا ملت نمی سوخت.
ای شیخ،تا حدودی با نظرت موافقم.اما شیخ جنتی و همکارانش در مصدر امور استصوابی نشسته اندو هیچ اعتقادی به رای مردم ندارند.اگر میزان رای در شهرستان‌ها بیشتر هست بخاطر فامیلی و رقابت طایفه گری مشارکت میکنند