ترامپ و تصمیمی دشوار در قبال سوریه؛ خروج یا نمایش قدرت؟
با بازگشت دونالد ترامپ به قدرت، سیاست آمریکا در قبال سوریه وارد مرحلهای حساس شده است. دولت ترامپ میان دو جناح رقیب درباره خروج نیروهای نظامی یا ادامه حضور برای نمایش قدرت در منطقه گرفتار است. هیئت تحریر الشام، به رهبری احمد الشرع، در پی کسب مشروعیت بینالمللی و تثبیت قدرت در سوریه پس از اسد است، اما تنشهای منطقهای میان ترکیه و اسرائیل و چالشهای داخلی آمریکا میتواند این اهداف را با دشواری روبهرو کند.
به گزارش پایگاه قطری نیوعرب مستقر در لندن، پس از بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید در ۲۰ ژانویه بهعنوان رئیسجمهور، دولت او با چالشهای حیاتی در قبال سوریه روبهرو خواهد شد. نحوه مدیریت تیم ترامپ در مرحله حساس گذار سوریه به دوران پس از بشار اسد، تأثیرات عمیقی بر معادلات منطقهای و بینالمللی خواهد داشت. سیاست خارجی ترامپ در دوره جدید بهویژه در قبال دولت نوظهور سوریه تحت رهبری «هیئت تحریر الشام» نیازمند بررسیهای دقیق و ارزیابی مخاطرات پیچیده است.
«هیئت تحریر الشام» که رهبری ائتلاف نیروهای شورشی را بر عهده داشت، ماه گذشته با سرنگونی دولت بشار اسد، کنترل دولت جدید سوریه را در دست گرفت. این گروه سالها در شمال غرب سوریه بهویژه در استان ادلب، از طریق نهادی موقت به نام «دولت نجات سوریه» اداره امور را بر عهده داشت. با وجود عدم شناسایی بینالمللی، این گروه توانست بهعنوان یک نهاد شبهدولتی در فضایی میان مناطق تحت کنترل نظام سوریه و استان هاتای ترکیه، تواناییهایی در مدیریت و اداره امور از خود نشان دهد.
تحریر الشام و مسیر مشروعیت؛ آیا غرب آماده تعامل با جولانی است؟
«هیئت تحریر الشام» از گروه تروریستی جبهه النصره که شاخه گروه تروریستی القاعده در سوریه محسوب میشد، نشأت گرفته است. وزارت خارجه ایالات متحده در دسامبر ۲۰۱۲ جبهه النصره را بهعنوان یک سازمان تروریستی معرفی کرد و شش ماه بعد، احمد الشرع، رهبر این گروه معروف به «ابو محمد الجولانی» را در فهرست «تروریستهای جهانی بهطور خاص تعیینشده» قرار داد. طی سالهای اخیر، هیئت تحریرالشام تلاش کرده است تا خود را بهعنوان گروهی مشروع و میانهرو به غرب و جامعه بینالمللی معرفی کند. در این راستا، این گروه تلاش کرده است با فاصلهگیری از القاعده، تصویر متفاوتی از خود ارائه دهد.
در ژوئیه ۲۰۱۶، جبهه النصره برای فاصلهگیری از وابستگی به القاعده، نام خود را به «جبهه فتحالشام» تغییر داد. در ژانویه ۲۰۱۷، جبهه فتح الشام با چهار گروه دیگر – حرکت نورالدین زنکی، لواء الحق، انصارالدین و جیشالسنه – ادغام شد و «هیئت تحریر الشام» را تشکیل داد. با وجود تلاشهای مکرر برای تغییر برند و جدایی از القاعده، ایالات متحده همچنان «فتح الشام» و در ادامه هیئت تحریرالشام را بهعنوان سازمانهای تروریستی طبقهبندی میکرد. در مه ۲۰۱۷، واشنگتن جایزهای ۱۰ میلیون دلاری برای اطلاعات منجر به دستگیری احمد الشرع، معروف به ابو محمد الجولانی، تعیین کرد.
با وجود اعلام جایزه ۱۰ میلیون دلاری برای دستگیری احمد الشرع (ابو محمد الجولانی)، او هرگز بهعنوان هدفی جدی در جنگ ایالات متحده علیه تروریسم مطرح نشد. احمد الشرع بهصورت علنی در ادلب فعالیت میکرد، اما واشنگتن هیچ اقدامی برای بازداشت یا حذف او انجام نداد؛ اقدامی که با حضور گسترده پهپادهای آمریکایی در این منطقه بهراحتی امکانپذیر بود. در عین حال، درخواستهای پیشین هیئت تحریرالشام برای دریافت حمایت در مبارزه با نظام اسد و داعش از سوی ایالات متحده نادیده گرفته شد.
اکنون احمد الشرع بهعنوان رهبر واقعی دولت سوریه شناخته میشود. این فرمانده پیشین القاعده – که از سال ۲۰۰۳ با مبارزه علیه نیروهای آمریکایی در عراق وارد عرصه نبرد شد و حتی مدتی در بازداشت نظامیان آمریکایی در کمپ بوکا در جنوب عراق به سر برد – اکنون موقعیتی تثبیتشده در سوریه دارد. شرایط کنونی واشنگتن را ناچار کرده است که به شکلی با او و دولت تحت رهبریاش تعامل کند.
باربارا لیف در دمشق؛ پشت پرده مذاکرات آمریکا با رهبر تحریر الشام
دولت ایالات متحده، با اتخاذ رویکردی عملگرایانه، تعامل محدود با «احمد الشرع» و «هیئت تحریر الشام» را آغاز کرد؛ هرچند این گروه همچنان در فهرست سازمانهای تروریستی قرار داشت. دوازده روز پس از فرار بشار اسد به روسیه، آمریکا هیئتی به ریاست «باربارا لیف» دستیار وزیر خارجه آمریکا در امور خاور نزدیک به دمشق اعزام کرد. این هیئت برای گفتوگو با شورشیان سابق که اکنون حاکمان جدید سوریه به شمار میروند، وارد مذاکره شد و تلاش کرد تا راهی برای مدیریت شرایط جدید سیاسی در سوریه بیابد.
در جریان دیدار در دمشق، «باربارا لیف» به «احمد الشرع» اعلام کرد که ایالات متحده جایزه ۱۰ میلیون دلاری تعیینشده برای او را که بیش از هفت سال و نیم پابرجا بود، لغو کرده است. لیف این دیدار را «خوب» و «جامع» توصیف کرد و گفت که اولویتهای الشرع را شنیده است؛ اولویتهایی که به گفته او، عمدتاً بر بهبود اقتصادی سوریه متمرکز بود.
در عین حال، این دیپلمات آمریکایی مواضع الشرع درباره مسائل حقوق زنان و اقلیتها را «عملگرایانه» و معتدل توصیف کرد، اما تأکید داشت که واشنگتن تنها بر اساس «عملکرد» و نه صرفاً «حرفها» قضاوت خواهد کرد. لیف با احتیاطی آشکار، تعامل خود با احمد الشرع را مدیریت کرد. به گفته دکتر «فراس مقصد» استاد دانشگاه «جرج واشینگتن» آمریکا و مدیر روابط راهبردی در مؤسسه خاورمیانه (نام صحیح وی فراس مقصد هست نه فراس مقداد) در گفتوگو با «نیو عرب»، باربارا لیف دقت داشت تا فرصت عکسبرداری با آقای الشرع فراهم نشود و پس از دیدار نیز از برگزاری نشست خبری خودداری کرد.» او افزود: «احمد الشرع اگر انتظار دارد از واشنگتن امتیازی کسب کند، باید نتایج ملموسی ارائه دهد.»
معمای شمال شرقی سوریه؛ آیا آمریکا از حمایت نیروهای دموکراتیک دست خواهد کشید؟
اگرچه هیئت تحریر الشام اکنون کنترل دمشق و شهرهای اصلی سوریه را در اختیار دارد، اما بخشهای قابلتوجهی از خاک این کشور همچنان از کنترل آن خارج است. این مسئله باعث ایجاد تردیدهایی شده که آیا «هیئت تحریرالشام» قادر خواهد بود سلطه خود را بر تمام سوریه گسترش دهد یا خیر. در صورت موفقیت، چالش حکمرانی بر کل کشور موضوعی پیچیدهتر از اداره استان ادلب خواهد بود. یکی از مهمترین سؤالات این است که مقامات جدید دمشق چگونه با وضعیت شمال شرقی سوریه مواجه خواهند شد؟
در منطقه غنی از منابع هیدروکربنی شمال شرقی سوریه، حضور نظامی ایالات متحده همچنان در جهت حمایت از «نیروهای دموکراتیک سوریه» است؛ گروهی که عمدتاً تحت سلطه «یگانهای مدافع خلق» قرار داشته و ارتباط نزدیکی با حزب کارگران کردستان دارد. این گروه از اوایل جنگ سوریه پس از خروج نیروهای نظام بشار اسد از این منطقه، کنترل شمال شرقی کشور را به دست گرفته است.
در همین حال، دولت تحت رهبری «هیئت تحریر الشام» در دمشق در تلاش است با نیروهای دموکراتیک سوریه وارد مذاکره شود تا این گروه را در نیروهای مسلح ملی سوریه ادغام کند. با این حال، هنوز مشخص نیست که این مذاکرات به چه نتیجهای خواهد انجامید. در این میان، اعضای «یگانهای مدافع خلق» نگرانیهای عمیقی نسبت به زندگی تحت حاکمیت سلفیها ابراز کردهاند. از سوی دیگر، میزان تأثیرگذاری آنکارا بر دولت پس از اسد در سوریه، یکی دیگر از عوامل مهم در این معادله است. این مسئله بهویژه از آن جهت اهمیت دارد که دولت ترکیه و «هیئت تحریرالشام» ممکن است در موضوعات مرتبط با یگانهای مدافع خلق به توافق کامل نرسند.
«آرون لوند» (Aron Lund) تحلیلگر ارشد مسائل دفاعی موسسه خاورمیانه در گفتگویی با نیو عرب اظهار داشت که روابط آمریکا با نیروهای کرد شریک خود در شمال شرقی سوریه طی سال ۲۰۲۵ با چالشهای جدی مواجه خواهد شد. وی گفت: «هنوز مشخص نیست که این روابط از سال آینده ادامه خواهد یافت یا خیر. ترکیه فشارهای قابلتوجهی اعمال خواهد کرد؛ چه از طریق حمایت از گروههای نیابتی خود در سوریه برای تصرف سرزمینهای بیشتر و چه با تهدید به انجام تهاجم نظامی.» لوند همچنین به نقش ایالات متحده در این معادلات اشاره کرد و افزود: «تعهد دونالد ترامپ به باقی ماندن در سوریه، در بهترین حالت، نامشخص است.»
هیئت تحریر الشام در تقاطع ایدئولوژی و عملگرایی؛ آیا الشرع میتواند تندروها را مهار کند؟
اگرچه گروههای شورشی مختلفی که تحت رهبری هیئت تحریر الشام در حملهها شرکت داشتهاند در هدف مشترک خود برای سرنگونی نظام بشار اسد متحد بودهاند، اما هنوز مشخص نیست که آیا «هیئت تحریرالشام» قادر خواهد بود قدرت خود را بر این گروههای متنوع تثبیت کند. این مسئله بهویژه در شرایطی اهمیت مییابد که احتمال بروز درگیریهای داخلی به دلیل اختلافات ایدئولوژیک و سیاسی میان این گروهها وجود دارد.
احمد الشرع، رهبر هیئت تحریرالشام تاکنون تلاش کرده است با اتخاذ رویکردی عملگرایانه از بروز مقاومت در میان گروههای اقلیت جلوگیری کند و در عین حال به دنبال کسب مشروعیت بینالمللی بوده است. با این حال، برخی عناصر تندرو و ایدئولوژیک در داخل هیئت تحریرالشام با این حرکت مخالفند. توانایی الشرع در مهار این عناصر افراطی، تأثیر مستقیمی بر توانایی هیئت تحریرالشام در تثبیت و تحکیم قدرت خواهد داشت.
این واقعیت که «هیئت تحریرالشام» با چالشهای داخلی و خارجی روبهروست، نشان میدهد که توانایی این گروه برای ایجاد یک دولت کارآمد در سوریه پس از اسد به هیچوجه تضمینشده نیست. شکست «هیئت تحریرالشام» در این زمینه میتواند به سناریوهای مختلفی در آینده سوریه منجر شود که از تشدید درگیریها گرفته تا گسترش بیثباتی در منطقه را شامل میشود.
با توجه به ماهیت غیرقابل پیشبینی «دونالد ترامپ» رئیس جمهور منتخب آمریکا هرگونه تحلیل درباره نحوه مدیریت سیاست خارجی واشنگتن در قبال سوریه در دوران دوم ریاست جمهوری احتمالی او نیازمند گمانهزنی است. «آرون لوند»اظهار داشت: «خیلی چیزها به نظرات شخصی ترامپ و آنچه در سوریه رخ میدهد بستگی دارد. در واقع، این یک عامل ناشناخته در برابر عاملی ناشناخته دیگر است. دیدگاههای ترامپ درباره سوریه در بهترین حالت مبهم به نظر میرسد. او از یک سو، از اسلامگرایان و جنگهای طولانیمدت در خاورمیانه بیزار است و از سوی دیگر بر لزوم مبارزه با تروریسم و نشان دادن چهرهای قاطع تأکید دارد. در عمل، سیاستهای آتی احتمالاً به تحولات منطقهای و تأثیر دیدگاههای مقامهای دولتش بستگی خواهد داشت.»
با مرور سیاست خارجی آمریکا در قبال سوریه در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ (۲۰۱۷-۲۰۲۱)، این عملکرد عمدتاً به عنوان مجموعهای از اقدامات پراکنده، ناکارآمد و همراه با هرجومرج ارزیابی میشود. «آرون لوند» در ادامه توضیح داد: «در دوره اول ترامپ، سیاست آمریکا اغلب توسط افرادی در ردههای میانی بوروکراسی که دیدگاههای افراطی داشتند، شکل میگرفت. این افراد بدون نظارت مستقیم یا منظم رئیسجمهور فعالیت میکردند» او افزود: «گاهی ترامپ متوجه میشد که سیاستها در مسیری حرکت کردهاند که با دیدگاههای او سازگار نیست؛ در چنین مواردی او با دستورهای ناگهانی، مانند بازگرداندن نیروهای آمریکایی یا قطع کمکها، تلاش میکرد اوضاع را تغییر دهد. این تصمیمهای ناگهانی معمولاً در برابر مقاومت داخلی بوروکراسی و اینرسی نهادی متوقف میشدند و به نتایجی ناکارآمد و نیمهتمام منجر میگشتند.»
تنشهای ترکیه و اسرائیل بر سر سوریه؛ آیا درگیری نظامی اجتنابناپذیر است؟
تنشهای احتمالی میان ترکیه و اسرائیل بر سر مسائل مرتبط با سوریه میتواند در سال ۲۰۲۵ بهطور قابلتوجهی افزایش یابد. در صورت تشدید این اختلافات، چالشهای جدی پیش روی دولت جدید سوریه قرار خواهد گرفت؛ دولتی که به نظر میرسد بهشدت مصمم است از درگیر شدن در هرگونه منازعه، چه با اسرائیل و چه با کشورهای همسایه اجتناب کند. برای «احمد الشرع» و نزدیکانش در «هیئت تحریر الشام» تمرکز اصلی بر «فرایند دولت سازی» است. این تلاش در عمل نیازمند سه محور اصلی است: کسب مشروعیت بینالمللی، ایجاد ثبات داخلی و جذب سرمایهگذاری خارجی. با این حال، در صورتی که سوریه پس از اسد به صحنهای برای رقابت و درگیری قدرتهای خارجی تبدیل شود، این اهداف بهسختی قابل تحقق خواهند بود. رقابتهای منطقهای در سوریه نه تنها امنیت و ثبات داخلی این کشور را تهدید میکند، بلکه چشمانداز صلح و رشد اقتصادی آن را نیز تیره و تار میسازد.
دکتر «جاشوا لندیس» (Joshua Landis) مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه در دانشگاه اوکلاهما، در گفتوگو با نیوعرب اظهار داشت: «ترکیه اکنون بهصورت غیرمستقیم مرزی با اسرائیل دارد. سوریه در وضعیت ضعف به سر میبرد و باید تمرکز خود را بر بازسازی معطوف کند. به نظر میرسد بعید است که احمد الشرع بخواهد در آینده نزدیک وارد درگیری با اسرائیل شود، اگرچه ممکن است اقدامات توسعهطلبانه جدید اسرائیل او را به اتخاذ موضعی تهاجمیتر سوق دهد.»
دولت «رجب طیب اردوغان» نیز ممکن است در بازسازی توان نظامی سوریه پس از اسد نقش داشته باشد، بهویژه در جهت بازدارندگی در برابر تجاوزات اسرائیل. با این حال، دکتر لندیس این سناریو را «چشماندازی دوردست» میداند و معتقد است که تحقق چنین همکاریهایی مستلزم شرایط منطقهای باثباتتر و اراده سیاسی بلندمدت خواهد بود.
«آرون لوند» بر این باور است که میزان موفقیت «هیئت تحریر الشام« در تثبیت قدرت خود میتواند تأثیر عمیقی بر شکلگیری تنشها و روابط میان ترکیه و اسرائیل در قبال سوریه داشته باشد. او توضیح داد: «اگر سوریه در سال ۲۰۲۵ به مجموعهای از سرزمینهای تحت کنترل شبهنظامیان و صحنه جنگهای نیابتی تبدیل شود، واکنشهای ترکیه و اسرائیل متفاوت خواهد بود؛ اما اگر هیئت تحریرالشام موفق شود نفوذ خود را گسترش دهد و یک رژیم همسو با ترکیه در مجاورت اسرائیل ایجاد کند، این وضعیت زمینهساز نوعی رقابت جدید خواهد شد.» لوند در ادامه افزود: «در هر دو حالت، ترکیه و اسرائیل ممکن است در مسیر تقابل قرار بگیرند؛ اما این رقابت میتواند با نوعی همکاری عملگرایانه نیز همراه باشد. اسرائیل احتمالاً در مدیریت روابط با هیئت تحریرالشام به حمایت ترکیه نیاز خواهد داشت و ترکیه نیز ممکن است تلاش کند حملات اسرائیل را کنترل یا مهار کند.»
او در تحلیل عمیقتر، رجب طیب اردوغان و بنیامین نتانیاهو را سیاستمدارانی «عملگرا» توصیف کرد که سابقه همکاری با رقبا در شرایط موردنیاز را دارند.
افزایش تنشهای ترکیه و اسرائیل بر سر آینده سوریه میتواند به یک چالش بزرگ تبدیل شود که دولت جدید آمریکا باید سال آینده با آن مواجه شود. اگرچه چنین اختلافاتی ممکن است عمدتاً در قالبهای سیاسی و دیپلماتیک باقی بماند، احتمال درگیری نظامی را نمیتوان کاملاً منتفی دانست. چنین سناریویی به بحرانی برای دولت دوم ترامپ تبدیل خواهد شد، دولتی که نمیخواهد یکی از اعضای ناتو و یکی از متحدان نزدیک خود در سوریه با یکدیگر درگیر شوند. کاهش تنشها برای جلوگیری از چنین تشدیدی بین آنکارا و تلآویو، برای دور دوم دولت ترامپ کار آسانی نخواهد بود.
ترامپ و تصمیم دشوار در قبال سوریه؛ خروج یا نمایش قدرت؟
یکی از پرسشهای کلیدی در دوره دوم ریاستجمهوری «دونالد ترامپ» آینده حضور نظامی آمریکا در سوریه است. ترامپ در دوره اول خود بارها از تصمیم برای خروج نیروهای آمریکایی از سوریه سخن گفت، اما این وعده هرگز عملی نشد. با این حال، برخی تحلیلگران معتقدند که او ممکن است در دوره دوم ریاستجمهوری خود گامی در جهت کاهش حضور نظامی آمریکا در این کشور بردارد. مایک والتز، که بهعنوان مشاور امنیت ملی در دولت ترامپ انتخاب شده است، در تاریخ ۲۲ دسامبر تأکید کرد که نیازی به حضور نظامی آمریکا در سوریه وجود ندارد. او اظهار داشت: «ما نباید تحت هیچ شرایطی سربازان خود را در سوریه نگه داریم.»
دکتر «جاشوا لندیس» یکی از تحلیلگران برجسته مسائل سوریه معتقد است که نگرانیهای آمریکا درباره تروریسم بهویژه در مورد بقایای داعش، میتواند تأثیر تعیینکنندهای در تصمیم دولت ترامپ برای خروج احتمالی نیروهای آمریکایی از سوریه داشته باشد. او گفت: «پیشبینی میکنم که رئیسجمهور ترامپ بخواهد زمینه خروج از سوریه را فراهم کند، اما باید اطمینان حاصل کند که مسئله داعش تحت مدیریت احمد الشرع قابل کنترل است یا خیر.» به گفته لندیس، توجیه اصلی حضور نظامی آمریکا در سوریه، جنگ علیه تروریسم بوده است. او تأکید کرد: «زمانی که [احمد الشرع] بتواند تضمین دهد که سوریه توانایی مقابله با بقایای داعش را دارد – که این توانایی را پیشتر نشان داده است – ایالات متحده دیگر دلیلی برای حضور نظامی در سوریه نخواهد داشت.» وی همچنین افزود: «نگهداشتن میادین نفتی سوریه توسط آمریکا نه منطقی است و نه توجیهی قانونی دارد. دولت سوریه تنها نهادی است که میتواند بهطور مؤثر به مسئله زندانیان داعش رسیدگی کند.»
به نظر میرسد اختلافات داخلی در دولت دوم ترامپ تأثیر عمدهای بر سیاست واشنگتن در قبال سوریه پس از اسد خواهد داشت. دکتر فراس مقصد در این رابطه اظهار داشت: «پیشبینی سیاست خارجی آمریکا در قبال سوریه تحت دولت ترامپ بسیار دشوار است؛ چرا که در تیم او دو جناح رقیب وجود دارند: یکی جناح انزواطلب که خواهان خروج نیروهای آمریکایی از سوریه و بهبود روابط با ترکیه در موضوع حمایت از کردهاست، و دیگری جناحی که بر ادامه حضور نظامی برای مبارزه با بقایای داعش و نمایش قدرت آمریکا در منطقه تأکید دارد.» مقصد در ادامه افزود: «غریزه ترامپ تمایل به خروج از سوریه را نشان میدهد، اما سبک مدیریتی او به گونهای است که بحثهای داخلی گسترده را پیش از اتخاذ هرگونه تصمیم تشویق میکند.»