انتقاد از حاشیهسازی یک مداح در اردبیل؛ اینجا جمهوری اسلامی است، نه جمهوری مداحان
«نام نظام سیاسی این کشور "جمهوری اسلامی ایران" است، نه "جمهوری مداحان". چرا اجازه داده میشود تعداد معدودی از مداحان خاص در سیاست دخالت کنند و یک روز با پرخاش به شخصیتهای داخلی و روز دیگر با تعرض به مسئولین کشورهای دیگر بر کشور هزینههای گزاف تحمیل کنند؟»
روزنامه جمهوری اسلامی در یادداشتی به ماجرای یک مداح در اردبیل که نسبتهای ناروا و خلاف شرعی به خانوادههای مقامات جمهوری آذربایجان داد، واکنش نشان داده است.
این روزنامه در این زمینه نوشت: اطلاعات به دست آمده از واقعه مورد نظر باکو که در اردبیل رخ داده نشان میدهد ماجرا اولاً فراتر از توهین به مقامات باکو بوده و ثانیاً توهین نیز فراتر از نوع سیاسی بود و به نوع اخلاقی و خلاف ادب انسانی و حتی خلاف شرع مربوط میشود.
ماجرا از این قرار بوده که در اردبیل مراسمی به عنوان یادبود شهدای جنگ چالدران و شهدای مقاومت برگزار شد که با پخش زنده از صدا و سیمای جمهوری اسلامی همراه بود. در این مراسم که مداحانی از تهران هم حضور داشتند، یک مداح اردبیلی ضمن اعلام بیعت اردبیلیها با خاندان صفوی به عنوان نوادههای شاه اسماعیل صفوی و شیخ صفیالدین اردبیلی، نسبت به بخشهائی از جمهوری آذربایجان سخنانی را مطرح کرد و نسبتهای ناروا و خلاف شرعی هم به خانوادههای مقامات جمهوری آذربایجان داد.
متأسفانه بخش مربوط به نسبتهای خلاف شرع دادن به مقامات کشور همسایه بقدری زشت و خلاف اخلاق است که از آوردن عبارات مربوط به آن در روزنامه معذوریم ولی در حاشیه این واقعه لازم میدانیم چند سؤال اساسی را مطرح کرده و از مسئولین محلی و ملی کشورمان بخواهیم ضمن پاسخ دادن به این سؤالها برای جلوگیری از چنین وقایع پرعارضهای تدابیر لازم را بیاندیشند و عملی نمایند.
سؤال اول اینست که اصل برگزاری مناسبتها آیا نباید چارچوبهای روشنی داشته باشد که با نیاز جامعه و مصالح عمومی تضاد نداشته باشد؟ برگزاری مراسم یادبود شهدای جنگ چالدران در شرایط کنونی با کدامیک از نیازهای جامعه منطبق است؟ آیا صرف اینکه عدهای از قربانیان جنگ چالدران که ۵ قرن قبل رخ داده در مجاورت مقبره شیخ صفیالدین اردبیلی مدفون هستند، ایجاب میکند چنین مراسمی در اردبیل برگزار شود؟
دومین سؤال اینست که مسئولان محلی چرا بر محتوای چنین مراسمی نظارت نمیکنند؟ امام جمعه اردبیل که تنظیم سیاستهای فرهنگی استان از وظایف اوست، چرا بر محتوای این قبیل مراسم نظارت نمیکند؟ رسانه ملی چرا اقدام به پخش مستقیم و زنده چنین مراسمی میکند؟
سؤال سوم اینست که مسئولان سیاسی محلی با توجه به حساسیتهائی که در منطقه وجود دارد و میدانند در لایههای مختلف حکومت جمهوری آذربایجان عواملی از دشمنان منطقهای و بینالمللی ما نفوذ کردهاند و منتظر به دست آوردن بهانهای برای تحریکات مورد نظر خود هستند، چرا بر اقدامات حساسیتبرانگیز در حوزه مسئولیت خود کنترل ندارند؟
ممکن است مسئولان محلی توجیهاتی از قبیل عدم توانائی بر کنترل جریانات وابسته به بعضی نهادها و ارگانهای خاص را مطرح و به این بهانه خود را تبرئه کنند. چنین توجیهاتی بهیچوجه قابل پذیرش نیستند، زیرا مسئولیت تأمین کنترل سیاسی، فرهنگی، امنیتی و اجتماعی هر استان برعهده مسئولان عالی آن استان است و تمام نهادها و ارگانها باید با آنها هماهنگ باشند. غیر از این هرچه باشد نشانه ضعف مسئولان عالی محلی است؛ و سؤال چهارم اینکه سیاست خارجی کشورمان در کجا و با نظارت چه کسانی تدوین میشود؟ آیا قرار است مداحان هرچه میخواهند بگویند، به هرکس میخواهند اهانت کنند و سیاستهای داخلی و خارجی کشور را آنها تعیین و تنظیم و ترسیم کنند؟
نام نظام سیاسی این کشور «جمهوری اسلامی ایران» است نه «جمهوری مداحان». چرا اجازه داده میشود تعداد معدودی از مداحان خاص در سیاست دخالت کنند و یک روز با پرخاش به شخصیتهای داخلی و روز دیگر با تعرض به مسئولین کشورهای دیگر بر کشور هزینههای گزاف تحمیل کنند؟ مداحان در طول تاریخ همواره در خدمت معارف دینی بودند و به خاطر سلامت نفسی که داشتند عموم مردم ایران برای آنها احترام قائل بودند. هماکنون نیز مداحان زیادی با همین ویژگی وجود دارند که البته در انزوا قرار دارند. نظام جمهوری اسلامی باید با اتخاذ سیاستی منطقی، به دخالت تعداد معدودی از مداحان که با ورود به سیاست، هزینههائی را بر کشور تحمیل میکنند و به اعتقادات دینی مردم نیز لطمه میزنند، پایان بدهد.
غیرت سیری چند ؟
سالهاست ترکیه و باکو به کمک برندا شیفرهای اسرئیلی به آتش تجزیه طالبی و پان ترکیسم میدمند ، رسما در رسانه هاشون علیه ایران حرف میزنند ، سایر اقوام ایرانی رو به استهزاء میگیرند
یک جوان رشید ایرانی با غیرت اردبیلی یک از هزار رو گفت
از نبرد دلاورانه چالدران خوند
از شجاعت شاه اسماعیل گفت
بهتون برخورد ، نه دین دارید نه وطن پرستی
ترکیه در حدی نیست که در باره ایران بزرگ حرف بزنه
زمانی جزو ایران بود ، که بی غیرتان جداش کردند
عهدنامه زهاب که به عهدنامه قصرشیرین هم معروف است یکی دیگر از معاهدههایی است که باعث کوچکتر شدن ایران بزرگ شد. این عهدنامه میان حکومت صفوی و عثمانی در تاریخ ۱۷ می ۱۶۳۹ در شهر قصرشیرین به امضای دو طرف رسید. طبق این قرارداد ترکیه برای همیشه از ایران جدا شد. گرچه شرط ایران هم حاکمیت ایروان در قفقاز جنوبی بود؛ اما در مقابل عثمانیها هم خواستار حاکمیت تمام قسمتهای میانرودان که شامل بغداد هم میشد، بودند. بهاینترتیب بخشهای زیادی از ایران بزرگ به دست عثمانیها افتاد. بخشهایی که حاکمیتشان دیگر هرگز به ایران بازنگشت.
زیادی حرف زد ، کاری میکنیم ضمیمه ایران بشه
شما پیرمردهای سرسفره مردم نشسته هم آخر عمری
غیرت رو تمرین کنید
ولی من فکر میکردم جمهوری اسلامی ایران
با مسئولین و رسانه های غیرتمند هست
مثل اینکه اشتباه میکردم
بعضیا به هر دلیل غیرت رو قورت دادند ، شجاعت رو قی کردند
هرکی غیرت ایرانی نداره ، به دینداریش هم باید شک کرد
شاید ، یک جای کارش میلنگه
من نمی دونم چرا فقط در جمهوری اسلامی اینقدر از واژه زنا زاده استفاده میشه از اول انقلاب تا الان از دهن خیلی از افراد این واژه زشت به کار برده میشه ..زمانی رضا شاه و محمدرضا الان هم مقدمات داخلی و خارجی ..این کلمه بار حقوقی ،شرعی، اخلاقی دارد متاسفانه از منبر مداحان و واعظان که هیچکس جلودارشان نیست بیشتر شنیده می شود ....با یک اهل تسنن صحبت می کردم گفت ما اهل تسنن یک پدر و مادر داریم اما صیغه در شما شیعه ها رواج دارد پس اگر این حرف خوبی هست بیشتر در شما صدق می کند تا ما
اردبیل شهر قمه زنی شهر گریه زاری نقابداران به اصطلاح مذهبی
چرا وقتی بازیگران صبح تا شب در مورد مسائل سیاسی و سیاست خارجی و داخلی نظر میدن شما لال میشید؟
اینجا مگه جمهوری بازیگران و ورزشکارانه؟!
چون اونا روش زندگی و جناحی گری شون رو توجیه میکنند
این جور مداحی ها عذاب وجدان بهشون میده
میخوان در تسامح و تساهل زندگی دنیایی شون لحظه ای خراب نشه
زنده باد جمهوری اسلامی
خخخخخخ
داستا یوفسکی می گوید آیا اگر خدا نباشد انسان مجاز است برای هر کاری