بحران قحطالرجال در دستگاه دیپلماسی؟
چرا باید علی عسگری و رحمانی فضلی سفیران ایران در چین و روسیه شوند؟
تصمیمگیریهای اخیر در انتصاب سفرای ایران در کشورهایی چون روسیه و چین، این پرسش را مطرح میکند که آیا کارآمدی و تسلط بر امور بینالمللی، همچنان معیار گزینش است یا این مناصب، به بستری برای ادامه فعالیت مدیران داخلی بدل شده است؟

حتی مطرح شدن نامهایی چون علی عسگری و رحمانی فضلی نشان میدهد که اولویت، بیش از آن که بر تخصص و مهارت دیپلماتیک استوار باشد، بر سابقه مدیریتی و گاه ارتباطات سیاسی داخلی متکی است. سفیر، تنها یک مقام تشریفاتی نیست، بلکه چهره اصلی ایران در تعاملات دیپلماتیک دوجانبه و چندجانبه است. تسلط بر زبان، شناخت ساختارهای تصمیمگیری کشور میزبان، درک نظام قدرت جهانی و روابط منطقهای از الزامات یک سفیر موفق است. در حالی که قدرتهای بزرگ برای انتخاب سفرا، ماهها رزومه نامزدها را بررسی میکنند و از میان دیپلماتهای برجسته، کاربلدترین گزینه را برمیگزینند، در ایران، این جایگاه مهم به مدیرانی سپرده میشود که تخصص اصلیشان در حوزههای اجرایی داخلی است.
روسیه و چین؛ میدان آزمون و خطای دیپلماسی ایران نیست!
روسیه و چین، دو قطب قدرت در نظم نوین جهانی، شرکای راهبردی ایران محسوب میشوند که در سالهای اخیر هنوز نتوانستیم به یک ارتباط راهبردی پایدار با منافع مشخص دست بیابیم. روابط تهران با مسکو و پکن، تنها در سطح اقتصادی یا همکاریهای دوجانبه نیست، بلکه حضور ایران در پیمانهایی چون شانگهای و بریکس، اهمیت این روابط را دوچندان کرده است. در چنین شرایطی، سفیر ایران در این کشورها باید چهرهای باشد که نهتنها به زبان و فرهنگ سیاسی آن کشورها مسلط باشد، بلکه روابط شخصی و دیپلماتیک قوی با بدنه قدرت در آن کشورها داشته باشد.
چین، دومین اقتصاد بزرگ جهان، سیاست خارجی پیچیدهای دارد که مبتنی بر اصل منافع متقابل، دیپلماسی اقتصادی و کنترل دقیق تعاملات سیاسی است. یک سفیر ایران در پکن، باید شناختی دقیق از ساختار حزب کمونیست چین، نهادهای تصمیمساز این کشور و چگونگی تأثیرگذاری در آنها داشته باشد. در غیر این صورت، ایران از فرصتهای اقتصادی و ژئوپلیتیکی در تعامل با چین، بهره کافی نخواهد برد.
روسیه، بازیگری که در دهههای اخیر جایگاهش در نظم بینالمللی دستخوش تغییرات عمده شده، دارای دیپلماسیای چندلایه و محاسبهگرانه است. مقامات کرملین، سفیران کشورها را نه بهعنوان نمایندگان سیاسی صرف، بلکه بهعنوان کانالهای ارتباطی برای تعاملات استراتژیک خود در نظر میگیرند. ناتوانی یک سفیر در درک دقیق از فضای سیاست داخلی روسیه و شیوههای تصمیمگیری در این کشور، میتواند تأثیر مستقیمی بر روابط دوجانبه داشته باشد.
دیپلماسی تخصصی یا تکرار تجربههای مدیریتی؟
مطرح شدن نام افرادی چون آقایان علی عسگری یا رحمانی فضلی برای سفارت در کشورهایی مانند روسیه و چین، این نگرانی را ایجاد میکند که آیا در ساختار سیاست خارجی کشور، بهجای انتخاب متخصصان دیپلماسی، رویکردی بر اساس سوابق مدیریتی در رسانه و وزارت کشور در حال شکلگیری است؟
برای درک اهمیت این موضوع، کافی است نگاهی به عملکرد دیگر کشورها بیندازیم:
آمریکا در انتخاب سفیر خود در چین، فردی مانند "نیکلاس برنز" را منصوب میکند که سابقهای طولانی در دیپلماسی، شناخت ساختارهای سیاسی چین و توان چانهزنی بالا دارد.
فرانسه برای سفارت خود در روسیه، فردی را برمیگزیند که از سالها پیش در حوزه اوراسیا تخصص داشته و زبان روسی را در سطح بومی میداند.
چین نیز برای سفارت در تهران، سفیری را میفرستد که شناخت دقیقی از سیاست داخلی ایران دارد و در مذاکرات پیچیده میتواند نقش کلیدی ایفا کند.
در مقابل، آیا ایران نیز با چنین دقت و استانداردی عمل میکند؟ یا اینکه جایگاههای حساس دیپلماتیک، به سکویی برای ادامه فعالیت مدیران اجرایی سابق تبدیل شده است؟
بحران قحطالرجال در دستگاه دیپلماسی؟
مدافعان این نوع انتصابات، معمولاً به استدلال "قحطالرجال" متوسل میشوند و مدعیاند که دیپلماتهای کارکشته و آشنا به نظام بینالملل بهاندازه کافی در کشور وجود ندارند. اما این ادعا تا چه اندازه درست است؟ این ادعا نیاز به یک راستی آزمایی جدی دارد تا اگر واقعا دچار خلأ نیروی انسانی کارآمد هستیم در یک برنامه بلند مدت این ضعف برزگ باید جبران شود.
سیاست خارجی، میدان جدی کشورها برای تأمین منافع ملی و ارتقای جایگاه بینالمللی آنهاست. انتصاب سفرایی که بیش از آنکه به زبان، سیاست، اقتصاد و فرهنگ کشور میزبان مسلط باشند، تجربه مدیریتی در نهادهای داخلی دارند، میتواند به افت کیفیت مذاکرات، کاهش اثرگذاری در دیپلماسی دوجانبه و هدررفت فرصتهای بینالمللی منجر شود. دستگاه سیاست خارجی ایران، اگر میخواهد در نظم نوین جهانی جایگاه مناسبی داشته باشد، باید در انتخاب سفرا، رویکردی مبتنی بر دانش، تجربه و تخصص دیپلماتیک اتخاذ کند؛ نه آن که این جایگاههای کلیدی را به مدیرانی واگذار کند که صرفاً در فضای اجرایی داخلی تجربه دارند. خلاصه این که دیپلماسی، میدان سیاست بینالملل است، نه ادامه مدیریت اجرایی داخلی.
سفری پهن برا چند نفر سمتها پاسگاری میشه
میگویند حدود هزار نفر در ایران هستند که قدرت سیاسی را هر چند مدت بین خودشان و وارثان تقسیم میکنند.گویا فقط اینها مدیر به دنیا آمده اند.نگاه به کابینه ترامپ بکنید چقدر جوانگرایی رخ داده است .آن سخنگوی کاخ سفید را دیده اید.ترا بخدا دست ازاین کارها بردارید.الهی که فضلی بزند به سر و پاهایتان
مقایسه ایران با امریکا مانند مقایسه حوزه با ام ای تی است! وقیاس مع الفارق!
ناشناس محترم موافق نظر شما هستم.تفاوت ها بسیار زیاد هست.
چرا اینا بازنشسته نمیشن مگه مملکت قحط الرجاله؟
اینهمه جوانان باسواد وشایسته داریم چرا باید این افراددرپستهای مختلف ، دائما تکرار بشوند ؟
تا زمانیکه بله قربان گوی حاذقی باشند از انها تا انتها استفاده خواهد شد
مدیران بی خاصیت
امیدوارم ازاین تلنگرطلایی در تنهافرصت طلائی پیشرو
درس عبرت بگیریم ..
عرصه شیران جای آزمون خطاونیست
بسم الله الزحمن الرحیم
خواندن نماز
گرفتن روزه
دعای کمیل
زیارت عاشورا
حضور در نماز جمعه
راهپیمایی روز قدس
راهپیمایی ۲۲ بهمن
نماز شب
نماز میت
غسل جنابت
دعای جوشن کبیر
خواندن نهج البلاغه
رو خوانی قران
پیاده روی اربعین
اینها و موارد بسباری دیگر که از هزاران تخصص ارزش بیشتری دارد ملاک میباشد و کاز هرکسی نیست که توانایی این فرایض راداشته باشد و در مرحله بعد باید تجربه مدیریت داشنه باشید که این عزیزان تا حدودی دارند
باسلام
یکی از مشکلات در ساختار کشورمان، سهم دادن به افراد خاص میباشد.!!!!!
آیا سن بازنشستگی در وازارت خانه مهم خارجه استوار و حاکم نیست که از چنین افرادی استفاده میکنند!!!
آیا وازارت خارجه در داخل مجموعه خود بعد از 47 از پیروزی انقلاب، افراد کار آمد ندارد که از افراد نا کار بلد در حوزه خارجی، بیرون از وازارت خارجه استفاده میکنند!!!؟؟؟
بعد از 47 سال آزمون خطا بس است!!!
قحط الرجال دراین کشور بی داد می کند!!!!!؟
چین، دومین اقتصاد بزرگ جهان، سیاست خارجی پیچیدهای ندارد که مبتنی بر اصل منافع خویش، دیپلماسی اقتصادی استعماری و کنترل دقیق تعاملات سیاسی است.
اصلا نه بازنشسته ونه از کار برکنار میشن ،دائما از حالت یک مدیر ومسول بلند پایه به حالت دیگر تبدیل میشوند،این موضوع وفاق هم یک سهم خواهی رقیب در جهت امتیاز گیری از پزشکیان بوده که کمتر چوب لای چرخ دولتش بگذارند ودیگر هیچ
اگر قرار بر تخصص گرایی بود که مملکت الان تو باتلاق نبود.این ثروت عظیم خدا دادی ،این همه متخصص و آدم حسابی با این میزان فقر و مشکلات معیشتی وعقب افتادگی اقتصادی همخوانی ندارد.
اگر قرار بود از هر تخصص و علمی در جای مناسب خودش استفاده شود و از ضوابط و اصول خاص خود پیروی کند که الان حال و روز جامعه اینچنین نبود، طرح الویت انتخاب، توانایبهای فردی نیست بلکه ملاک انتخاب بیشتر بر تعهد است
همش نزن آقا...کار از افسوس و اندوه و هشدار گذشته...
انتخاب پزشکیان در واقع ابزاری بود برای غلبه بیشتر جناح اقلیت تمامیت خواه البته بصورت محبت آمیز و با نام زیبای وفاق ،بدون ایجاد تنش
برای همینه که نخبه های کشور میرن کشورهای دیگر
مهاجرت میکنن و .....
ایران شده گوشت قربانی هر کی باید یه سهمی ببره تنها سر این ملت بیچاره بی کلاهه
از اول انقلاب تعدادمحدودی هستند که از این پست به اون پست میروند بدون داشتن تخصص در اون حوضه
چه فرقی میکنه همینا هم خوبه سخت نگیرید .مگه میخوان چکار کنن .
بخور بخور خیلی بخور
بخدا یک نوزاد بفرستین بهتر از این دوتاست
بعضی افراد هرچه دور باشند بنفع ملت ایران خواهند بود ایران هم حیات خلوت چین وروسیه است و بود ونبود این افراد بله قربان گو بی تجربه و دانش هم
تاثیری ندارد.
رحمانی فضلی رو کجای دلم بزارم......
گویا شخص مسئول در نظام جمهوری اسلامی برای همه دولت ها چه چپ یا راست، فرقی نداره، باید مسئولیت
بگیرد ، و باز نشسته نمی شود. گویا بین این مسئولان
و خانواده ایشان بده بستان وجود دارد.
هر دم از این باغ بری میرسد
تازه تر از تازه تری میرسد
شایسته سالاری و نخبه سالاری از وعد های رئیس جمهور محترم بود امید است این وعدهها قربانی مصلحت سنجی نشود و اجرا شود و با تنویر افکار عمومی شبه زدایی شود ،البته در همه موارد .
روح امام و شهدا شاد
چین و روسیه حاکمان پنهان ایرانند پس باید لال و کنگ . کور و بی عرضه بود تا حاکمان
خشنود باشند.
چون بهشون میاد هم شیک پوشن هم خوش تیپ عکس رو ببینید چیزی کم ندارن چش نخورن
مثلاً سفیر فعلی ایران در روسیه دیپلمات زبده ای است؟ سفیر جدید هم همانند افراد قبلی!!
آخه نه اینکه اینا عملکرد خوب ومدیران خوب در فلان جا بودند طرف معاونش یه دندانپزشک بود که فامیلش بود که لویی از حسابر رسی نمیبرد لیسانس جغرافیا جالبه
پاسکاری فقط،ما مردم تو این منجلاب فساد وغارت گیر کردیم خدا بیامرز ه کسی که گفت جنگ نعمته البته برای آن دسته که بیسواد بدبخت بود جنگ نعمت شد ما فرار میکردیم همواره نگران بودیم آواره شدیم اینا بهره شو بردند لعنت به ابا واجداشان چه کردن به ایران
رحمانی فضلی سفیر ایران در چین ؟؟؟؟؟
ای روزگار ای .
تذکر شما به جا قطعا شناسنامه واقعی جنتی درست نیست زمان تولد ش شناسنامه نبوده با صدو خورده ای سال همچنان تصمیمات کلان کشور دخالت دارد تو تاریخ دنیا بی سابقه است
طرف وزیر کشور بوده و همه میدانیم اینقدر ناکارآمد بوده که در حد سفیر هم نمیتواند موثر باشد، واویلا
اگه قحط الرجال نباشه
یک خسارت آفرین در جایگاه من درآوردی معاون راهبردی به شور غیرقانونی
به کار گرفته نمیشه
عجب سئوال مسخره ای. خب معلومه دیگه چون دوتایی با هم نمی تونستند رییس جمهور بشن.
حکایت این دو حکایت آب سر بالایی رفتن و عبو عطا خواندنه.
امان از سهم خواهی ای دادبیداد
بابا جان ترو خدا این همه افراد باسواد وجوان باتجربه وکار آمد کم نداریم نه تکراری وو